حال تعطیل تئاتر

خبرگزاری تسنیم: فضای تئاتر این روزها پر از سکوت و انتظار است. هنرمندان تئاتر بیش از هر زمان دیگر بلاتکلیفند.

خبرگزاری تسنیم-بهرام تشکر:

فضای تئاتر این روزها پر از سکوت و انتظار است. هنرمندان تئاتر بیش از هر زمان دیگر بلاتکلیفند. از طرفی بدهی‌های معوق چند ساله علیرغم وعده و وعیدها محقق نشده و دست مزد کارهای انجام شده چند سال قبل بسیاری از هنرمندان پرداخت نشده است. از سوی دیگر هیچ چشم‌انداز و آینده روشن و امید بخشی برای ماه‌ها و سال‌های آینده تئاتر ایران وجود ندارد.

بعد از به پایان رسیدن جشنواره‌های تئاتر استانی و رقابت گروه‌های تئاتر در شهرهای مختلف، مثل همیشه روزهای بی کاری و تقریبا خاموش تئاتر در استان‌ها از سر گرفته شده است. تقریبا در همه‌ی شهرهای کوچک و بیشتر مراکز استانها دیگر خبری از تمرین و تولید تئاتر نیست.

برنامه‌ای هم برای تعداد زیاد هنرمندان تئاتر در استان‌ها وجود ندارد و احتمالا از چند هفته پیش تا انتشار فراخوان جشنواره‌ای دیگر در سال آینده تئاتر شهرستان در خاموشی و سکوت فرو خواهد رفت. بعد از سال‌های سال دیگر باید قبول کرد که برنامه‌ریزی تئاتر در کشور تنها برای جشنواره و آن هم از سر اجبار نیم نگاهی به تئاتر خارج از تهران دارد. و متاسفانه باید اعتراف کرد که این جشنواره‌های استانی با قضاوت تهرانی‌ها تنها به یک سرگرمی برای مدیریتی تحت عنوان مدیریت تئاتر استان‌ها و مسئله‌ای برای مشغول کردن موقت هنرمندان تئاتر شهرستان تبدیل شده است.

هنرمندان تئاتر استان‌ها بدون شک امسال هم تا پایان اسفند ماه، بدون هیچ برنامه و چشم‌اندازی تنها اخبار و اطلاعات تئاتر تهران و جشنواره تئاتر فجر را مرور خواهند کرد.

اما در تهران که قلب تئاتر کشور در آن می‌تپد هم وضعیت آنقدر‌ها متفاوت نیست و روزهای پرکار و شلوغی برای تئاتری ها سپری نمی ‌شود. ساده‌تر اینکه امسال بیش از هر زمان دیگری تئاتری ها بیکارند. دیگر حتی مثل سال‌های نزدیک گذشته خبری از تمرین و تولید نمایش‌های تئاتر فجر به عنوان مهمترین رویداد تئاتری کشور شنیده نمی‌شود. صفحه تئاتر خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها متاسفانه جز انتشار پیام‌های تسلیت و چند خبر معمولی چیزی برای خواندن درباره تئاتر ندارند. بعضی خبرگزاری‌ها حتی در روزهایی از هفته و درست زمانی که حدود یک ماه تا شروع جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر فرصت باقی است هیچ خبر تئاتری برای انتشار ندارند.

امسال خبری هم از هنرمندان آشنای سالن‌های تئاتر تهران نیست. خیلی‌ها حتی نمی‌دانند که دکتر علی رفیعی، سهراب سلیمی، چیستا یثربی، نغمه ثمینی، علی راضی، امیر دژاکام، رحمت امینی، مهرداد رایانی‌مخصوص، حسین کیانی، کوروش نریمانی، حمید پور‌آذری، زهرا صبری، نیما دهقان، مسعود دلخواه، شهرام کرمی، محسن حسینی، بهزاد فراهانی، محمد یعقوبی، ناصر حسینی‌مهر، داریوش مودبیان، رضا حامدی‌خواه، فرشاد منظوفی‌نیا و بسیاری از دیگر هنرمندان جوان و با تجربه تئاتر که همیشه در چنین روزهایی مشغول کار بودند کجا هستند و چه می‌کنند.

فضای تئاتر این روزها پر از سکوت و انتظار است. هنرمندان تئاتر بیش از هر زمان دیگر بلاتکلیفند! از طرفی بدهی‌های معوق چند ساله علیرغم وعده و وعیدها محقق نشده و دست مزد کارهای انجام شده چند سال قبل بسیاری از هنرمندان پرداخت نشده است. از سوی دیگر هیچ چشم‌انداز و آینده روشن و امید بخشی برای ماه‌ها و سال‌های آینده تئاتر ایران وجود ندارد. و از سوی دیگر در حالی که تا کنون حتی یک سوم از بودجه مصوب سال 93 دریافت نشده و تمام کارها و پروژه‌ها تعطیل شده‌اند مدیران مرکز هنرهای نمایشی گویی آن‌که از همه اخبار جهان بی‌خبرند، هر روز وعده طرح و برنامه‌ای تازه را می‌دهند که از تاسیس تلویزیون جهانی گرفته تا بودجه 60 میلیاردی و احداث سالن تئاتر برای دانشکده‌های تئاتر و ... را شامل می‌شود. همه این‌ها در شرایطی وعده می‌شوند که مدیران مرکز هنرهای نمایشی حتی کمترین بودجه‌ای برای انجام حتی یک کار کوچک را هم در اختیار ندارند.

همچنین در شرایطی که بدهی‌های مرکز هنرهای نمایشی به جشنواره تئاتر خیابانی مریوان، جشنواره بین‌المللی تئاتر عروسکی و جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان تسویه نشده است و مطالبات هنرمندان و برگزار‌کنندگان این جشنواره‌ها وصل نشده است، جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر و دبیرخانه‌اش هم هیچ حرکت و اتفاق مثبتی را در روزهای گذشته انعکاس نداده است. به نظر می‌رسد که بلاتکلیفی و بی‌پولی و بدقولی‌ها تا به امروز و حدود یک ماه مانده به برگزاری این جشنواره اجازه انجام هیچ کار مثبتی را دبیرخانه جشنواره نداده است. در واقع این طور که از اخبار و آمار به نظر می‌رسد در مورد نمایش‌های خارجی، کارگاه‌های آموزشی، چاپ کتاب و حتی نمایش‌های ویژه این جشنواره هیچ تصمیمی گرفته نشده است.

تئاتری‌ها کار نمی‌کنند. خانواده‌ای، پیکره‌ای و جامعه‌ای در چند ماه گذشته به انفعال و ناامیدی دچار شده و ظاهرا هیچ اراده و تصمیمی هم برای شکستن این سکوت و به پایان رساندن انتظار وجود ندارد. مدیران مرکز هنرهای نمایشی هم با آرامش و بی خیال نسبت به این وضعیت پشت میزهایشان نشسته‌اند و تنها یک کار می‌کنند. وعده‌های بی‌اساس می‌دهند که بیشتر شبیه به شوخی است و در کمال آرامش نشسته‌اند و بی‌تفاوت به خاموشی تئاتر در ایران نگاه می‌کنند. آن‌ها در شرایطی که هیچ اتفاق تئاتری به درستی در کشور انجام نمی‌شود بدون پشتوانه مالی و اعتبار و بودجه مدام قول می‌دهند و اتفاقا در وعده‌هایشان هم به کم راضی نیستند.

از لیست نصف صفحه‌ای اجراهای تهران اگر تماشاخانه آو و مشایخی و سمندریان و ناظرزاده و ماه و مهر و چند تالار خصوصی دیگر حذف شود، تنها چند نمایش و شاید کمتر از انگشتان یک دست در سالن‌های اداره کل هنرهای نمایشی اداره می‌شوند به روی صحنه می‌روند. تازه همین تالارها هم به هنرمندان گروه‌های نمایشی بدهکارند و حتی معلوم نیست که درآمد گیشه این چند تالار کجا می‌رود و برای چه کاری هزینه می‌شود که برخی از گروه‌ها از عدم دریافت درآمد گیشه‌شان هم می‌نالند.

مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی عملا در مدتی کوتاه، تئاتر را در ایران به تعطیلی نزدیک کرد. حالا با وجود تغییرات بوجود آمده در مدیریت اداره کل هنرهای نمایشی، مشخص نیست چه آینده‌ای در انتظار هنرمندان تئاتر کشور و جشنواره تئاتر فجر است! آینده‌ای که بوی خوشی از آن به مشام نمی‌رسد.

انتهای پیام/