اخلاق اسلامی و جاذبه و دافعه آن


اخلاق اسلامی و جاذبه و دافعه آن

خبرگزاری تسنیم: حضرت ختمی مرتبت که درود خدا بر او باد اسوه حسنه و تمام کننده مکارم اخلاقی معرفی گردید و شناخت معنوی و اخوت مومنین عالم در سایه این شناخت تبیین شد.

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، زمانی که خورشید عالمتاب اسلام از افق غار حرا طلوع و سپس جهانی را از پرتو انوار خویش روشن کرد، عالمیان در فترتی عظیم به سر می‌بردند و اخلاق و مرام حقیقی به سبب دوری از معنویت رو به افول بود. این آفتاب جهانتاب که از وجود مبارک نبوی ساطع بود، با خود حقایقی از اخلاق آسمانی و معارف یقینی را پرتوافکن نمود که در سایه آن ناقصان عالم، کامل و سالکان راه حقیقت به آن منور شدند.

حضرت ختمی مرتبت که درود خدا بر او باد اسوه حسنه و تمام کننده مکارم اخلاقی معرفی گردید و شناخت معنوی و اخوت مومنین عالم در سایه این شناخت تبیین شد.

رفتار حضرت ختمی مرتبت(ص) و ایمان آورندگان به صدق، متجلی کننده اخلاق حقیقی اسلامی و منش والای مومنین بود که گاهی اعجاب دیگران را برمی انگیخت که تا چه حد یک انسان می تواند پایبند به امور معنوی و اخلاقی باشد که حتی از خویش و تمایلات خویش بگذرد. این اخلاق که مبتنی بر ایمان صادق بود مومن را بر آن می داشت که با دیدی الهی گون نه به عالم و پدیده های آن بنگرد و مقصد اصلی و منظور حقیقی را از کنه آن ادراک کند.

مومن آن باشد که اندر جزر و مد

کافر از ایمان او حسرت خورد

اما اخلاق اسلامی تنها برای سلوک فردی و معنوی زاهدانه نبود. اسلام آمده بود تا جامعه بشری را به سعادت رهنمون سازد و اخلاق و عادات ناپسند اجتماعی را ابطال سازد. از این رو حضرت محمد(ص) با اخلاقیات و عادات جاهلی که ناپسند و غیرانسانی بود همچون زنده به گور کردن دختران بشدت به مخالفت برخاست.

این منظر از اسلام، اخلاق اجتماعی را متجلی می سازد که در آن آحاد جامعه با صداقت و راستی با یکدیگر رفتار کرده و حدود را مراعات می کنند. در این رهگذر چون جامعه اسلامی متضمن حفظ آرامش و آسایش انسان هاست، بنابراین باید از قوه قهریه و نظمیه ای بهره برد که در صورت لزوم از آن بتواند برای حفظ جان، مال و ناموس و جلوگیری از تعدی به شهروندان استفاده نماید. این قوه نظمیه لازمه ایجاد دافعه ای است که در ظل آن این حدود و حقوق رعایت شود.

قرآن کریم نیز بر تجهیز مسلمین با سلاح و امکانات جنگی برای حفظ هیبت ظاهری و استواری و امنیت جامعه اسلامی و شدت عمل با کفار (البته تعیین مصداق کفر نیز برعهده نبی و امام است) و ترحم نمودن بر خویشان امر نموده و نبی اکرم(ص) نیز سفارش به یادگیری اموری مانند تیراندازی و... فرموده اند.

از این رو امر به جهاد در دوران پیامبر(ص) برای جلوه دادن قدرت قهریه اسلام و جدیت عدالتخواهانه مسلمین بود برای احقاق حق خویش از ظالمین و کفار.

همچنین در دوره های بعد نیز شاهدیم که مسلمین (بخصوص علویان) با تمسک به اصل امر به معروف و نهی از منکر چگونه بر حاکمان و امرای ستمگر می شوریدند (که اهم امر به معروف و نهی از منکر نیز در دوران اولیه اسلام بر این محور استوار بود) و احقاق حق و احیای دین را طلب می نمودند تا جایی که جان شیرین خویش را در این راه فدا می کردند.

اما ورای این ظواهر که جاذبه و دافعه را نمایان می سازد، در عرفان اسلامی جاذبه و دافعه مومن به دیگر صورت معنا شده است که قابل تأمل است. در این منظر عارف می خواهد تشبه به خدا جوید و خداگونه شود، از این رو باید خصال الهی گونه پیداکند و اسماء الهی (در مراتب و درجات قابلیت عارف) در او متجلی شود.

حال زمانی که جمال و جلال الهی در مومنی متجلی شد و او متحلی به این صفات شد، هیبت معنوی او حامل این جمال و جلال خواهد شد. یعنی زمانی با جلال خویش سخن می گوید و رفتار می نماید که دافعه دارد و هیبتی شگرف و زمانی نیز با جلال خویش تکلم و رفتار می کند که لطیف و جاذب است.

مومن زمانی دست خدا می گردد و احقاق حقی می کند چنان که یکی از القاب امیرالمومنین(ع) «دست خدا» و «شیر خدا» بود و ایشان تجلی تامه این حقیقت و زمانی نیز لطف خداوند می گردد تا دلی را شاد نماید و گره ای را از روحی رنجدیده بگشاید.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
میهن
طبیعت
گوشتیران
triboon