چالشهای عربستان سعودی در سال ۲۰۱۵ میلادی
خبرگزاری تسنیم: نشریه فوربس در مطلبی ضمن اشاره به تحولات سریع خاورمیانه به بررسی چالشهایی که عربستان سعودی در سال ۲۰۱۵ میلادی با آن روبرو خواهد شد پرداخته است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، مجله اقتصادی فوربس در مطلبی درباره چالشهای پیش روی عربستان سعودی در سال 2015 نوشت: خاورمیانه یکی از پرتنش ترین مناطق جهان به شمار می رود که با تغییرات زیاد غریبه نیست. وقوع بهار عربی، درگیری های سوریه و گسترش آن به عراق و تجدید احتمالی روابط ایران و آمریکا از مهمترین تحولات خاورمیانه در سالهای اخیر به شمار میرود.
بر خلاف سالهای اخیر، با این حال، 2015 میلادی به احتمال زیاد شاهد احیای منافع کشورهای عربی سنی به سوی پذیرش اسلام سیاسی متعادلی خواهد بود. منطقه در حال شکل گیری مجدد از عدم اطمینان در طی نیم دهه گذشته است و ساختارهای آینده آن در حال شکل گیری است. البته این روند منظم و شسته و رفته نخواهد بود ولی تغییرات به وضوح در درگیری های سوریه و لیبی در حال وقوع است و همچنین گمانه زنی منطقه حاکی از تقویت ایران است.
خاورمیانه وارد سال 2015 میلادی شده در حالی که با چندین بحران روبرو است. بی ثباتی لیبی یک تهدید برای امنیت شمال آفریقا به شمار میرود، رهبران خلیج فارس باید بدانند که چگونه نسبت به مذاکرات آمریکا و ایران موضع گیری کنند و خلاء قدرت که توسط دولت ترکیه ایجاد شده نگرانی های زیادی را در منطقه به وجود آورده است.
حکومتهای پادشاهی عرب قادرند تا مخالفتها را از طریق سرکوب محدود کنند
عامل دیگری که ضربه بیشتری به منطقه وارد می کند کاهش شدید قیمت جهانی نفت است. در حالی که عربستان سعودی، کویت و امارات متحده عربی می توانند با استفاده از ذخایر ارزی قابل توجه در برابر تاثیرات منفی افت شدید قیمت نفت مقاومت کنند ولی سایر کشورهای صادر کننده نفت خاورمیانه با تاثیرات مخربی روبرو هستند.
برای چند دهه رهبران مستبد منطقه مثل رهبران یمن و الجزایر توانسته بودند تا گروه های شبه نظامی و ستیزه جو را تحت کنترل خود قرار دهند. حکومت های پادشاهی عرب نیز قادر بودند تا مخالفتها یا درخواستها برای دموکراسی را از طریق هزینههای اجتماعی و سرکوب، محدود کنند. آمریکا نه تنها با بسیاری از این کشورها برای مقابله با تروریسم همکاری و مشارکت داشته به خصوص پس از سپتامبر 2001 میلادی، بلکه به کشورهای خلیج فارس به مثابه یک سد بلند در برابر گسترش نفوذ ایران و یک عراق خطرناک به رهبری صدام نگاه میکرده است. بی ثباتی خاورمیانه تا حد زیادی از سرزمینهای لبنان و فلسطین ناشی شد، جایی که سایر همسایگان اسرائیل برای کاهش تهدیدات به سوی مرزهای خود از یک توافق تاکتیکی تبعیت کردند.
امروز دوره صدام در عراق به پایان رسیده و دموکراسی جایگزین آن شده که به شدت از سوی داعش تهدید می شود. رهبران تونس، لیبی و مصر نیز از قدرت برکنار شده اند. در عین حال الجزایر، عربستان سعودی و عمان نیز با گذارهای نامطمئنی روبرو هستند که می تواند تا پایان امسال به وقوع بپیوندد. مذاکرات جدی آمریکا با ایران بر سر برنامه هستهای نیز به سناریوی غیر قابل تصوری برای بسیاری از کشورهای خلیج فارس تبدیل شده و موجب برخی تغییر و تحولات مهم منطقهای به خصوص در عربستان سعودی و متحدانش شده است تا وابستگی خود به حمایتهای غرب را کاهش دهند.
فشار برای هژمونی سنی
ریاض امسال را با فشار قابل توجهی آغاز کرده که این فشار بسیار بیشتر از 12 ماه گذشته بوده است. نه تنها عبدالله شاه عربستان به شدت بیمار است بلکه بزرگترین کشور تولید کننده نفت جهان همراه با آمریکا وارد جنگ قیمت نفت شده است. به دلیل آنکه عربستان به همراه کویت و امارات متحده عربی ذخایر ارزی بیش از 1000 میلیارد دلاری در اختیار دارند قادر خواهند بود تا سطح تولید نفت خود را برای آینده قابل پیش بینی حفظ کنند. البته سایر کشورهای تولید کننده اوپک چنین قدرت و توانایی را ندارند. کاهش 40 درصدی قیمت نفت فشار مالی بیشتری را بر ایران و دولت عراق وارد میکند. برنامه ریزی محتاطانه عربستان و ایجاد ذخایر ارزی به این معناست که کاهش قیمت نفت حداقل تا یک تا سه سال آینده امنیت اقتصادی این کشور را تهدید نخواهد کرد. عربستان با این اقدام نه تنها به مقابله با ایران می پردازد بلکه روابط خود با سایر بازیگران سنی منطقه را که طی سالهای گذشته تضعیف شده بود تقویت خواهد کرد.
راهبرد منطقهای عربستان به طور سنتی حمایت از گروه های عمدتا سنی با ایدئولوژی محافظه کارانه و سلفی مذهب بوده است. گروه های سلفی به طور سنتی سیاستی را دنبال می کنند که برای رقابت عربستان سعودی علیه ایران و سایر گروههای شیعه مفید است.
ترویج سلفی گری همچنین یک ابزار برای محدود کردن سایر گروه های سیاسی سنی اسلامگرا از جمله اخوان المسلمین و گروه های وابسته به آن در منطقه است، گروه هایی که ریاض آنها را یک تهدید برای موفقیت خود در سازماندهی حمایت های مردمی و مقابله با اصلاحات دموکراتیک می داند.
با افزایش فشار خارجی در منطقه، نظامهای پادشاهی در خلیج فارس مثل عربستان در حال ارزیابی مجدد روابط خود با اخوان المسلمین است. تهدیدات داخلی ناشی از سلفی ها و تمایل برای محدود کردن دستاوردهای آتی توسط مخالفان منطقهای، برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات متحده عربی را بر آن داشت تا سعی کنند روابط خود با اخوان المسلمین را به شدت محدود کنند.
تغییر روابط با اخوان المسلمین همچنین تاثیراتی را نیز بر روابط دیپلماتیک کشورهای منطقه داشته است. قطر مدت زمان مدیدی حامی اخوان المسلمین بوده است، واقعیتی که روابط قطر با سایر کشورها از جمله عربستان سعودی، بحرین و امارات را با تنش روبرو کرده است.
با این حال، ادامه روابط حسنه آمریکا با ایران و نارضایتی خود ریاض از ظهور گروه های جهادی سلفی موجب شده تا ریاض در موضع خود در قبال اسلام سیاسی تجدیدنظر کند. توافق ریاض، بحرین و ابوظبی برای از سرگیری روابط سیاسی با دوحه و تصمیم دوحه برای تغییر روابط با مصر و لیبی، به این تغییر اشاره میکند که نحوه تعامل کشورهای عربی منطقه با اخوان المسلمین چگونه می تواند بر تلاش های شورای همکاری خلیج فارس در منطقه تاثیر بگذارد.
تلاش نظامهای پادشاهی خلیج فارس برای آشتی با اسلامگراهای سیاسی میتواند به طور بالقوه به نفع شورای همکاری خلیج فارس باشد. تغییر موضع قطر در قبال تحولات مصر موجب شده تا تنش در روابط دوحه با دولت عبدالفتاح السیسی کاهش یابد. شورای همکاری خلیج فارس با اغاز سال 2015 میلادی به سوی یک موضع متحد منطقهای حرکت می کند که این موضع بیشتر در راستای آرزوهای ریاض است.
بهبود روابط به مرحله حساسی رسیده است. با ادامه روابط حسنه بین ایران و آمریکا، نظامهای پادشاهی خلیج فارس سعی خواهند کرد تا منافع خود را تامین کنند و این مساله از طریق دخالت مستقیم در لیبی، سوریه و به طور بالقوه یمن خواهد بود. البته قطر پیش از این با اقدام نظامی در این کشورها مخالف بوده است. قطر با استفاده از منابع ثروت و ثبات داخلی حمایت زیادی از گروه های اسلامگرا از جمله اخوان المسلمین در مصر و النهضه در تونس و گروه های شبه نظامی در سوریه داشته است.
بدون دخالت نظامی خارجی به نفع شبه نظامیان، هیچ گروه درگیر در جنگ داخلی سوریه قادر نیست تا پیروزی قاظع خود را اعلام کند. با ادامه جنگ داخلی در سوریه، حامیان ایرانی و روسی بشار اسد تلاش های سیاسی خود برای حل و فصل منازعه سوریه از طریق گفتگو را افزایش داده اند به خصوص اینکه دو کشور با بحران کاهش شدید قیمت انرژی روبرو هستند.
تصمیم اخیر کویت برای اجازه دادن به سوریه در بازگشایی سفارت خود بار دیگر این واقعیت را نشان داده است که بشار اسد با زور از قدرت کناره گیری نخواهد کرد و اعراب سنی که در درگیری های سوریه دخیل هستند به تدریج به راهکار حل و فصل جنگ داخلی سوریه از طریق گفتگو نزدیک می شوند. البته راهکار نهایی برای بحران سوریه در سال 2015 میلادی تحقق نخواهد یافت ولی بازیگران منطقهای به تلاش های خود برای یافتن راهکاری با هدف پایان دادن به بحران خارج از میدان جنگ ادامه خواهند داد.
تاثیر منطقهای
عملکرد نادرست و درگیری های داخلی موجب شده تا تلاش های صورت گرفته از سوی بازیگران سنی منطقه برای دستیابی به یک راهبرد جامع در سوریه با ناکامی روبرو شود. این مساله ایران را قادر ساخته تا نفوذ خود را در سوریه افزایش دهد. سال 2015 میلادی احتمالا شاهد تکمیل چارچوبی خواهیم بود که در آن عربستان سعودی، قطر و به میزان کمتر ترکیه، به یک درک ظریف از نقش اسلام سیاسی در منطقه دست خواهند یافت. 2014 میلادی واژگونی جدی بخت و اقبال گروههایی مثل اخوان المسلمین بوده است. فشار آهسته اما پیوسته ایران به سوی یک مذاکره موفق با آمریکا، همین طور تهدیدات ناشی از گروههای شبه نظامی در عراق و شام و شمال آفریقا، نیاز به تجدید روابط بین منافع کشورهای سنی خاورمیانه را بیش از پیش نمایان کرده است.
انتهای پیام/ع