سکوت آقای دبیرکل در مقابل شکنجه گری سازمان سیا

خبرگزاری تسنیم: بان کی مون در روزهای نخست افشاگری محدود و کنترل شده کمیته اطلاعات کنگره کمترین موضعی در این خصوص اتخاذ نکرد.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، ماجرای شکنجه گری سازمان سیا با مشارکت 24 کشور هم پیمان آمریکا بک فاجعه تمام عیار امنیتی و اخلاقی در نظام بین الملل محسوب می شود. شکنجه افرادی که صرفا مظنونان دستگیر شده در جریان عملیات اشغالگری آمریکا در کشورهای مخالف بوده اند قطعا نمی تواند کمترین و حداقلی ترین  توجیهی به لحاظ حقوقی داشته باشد.

 گزارش کمیته اطلاعات سنا به ریاست دایان فاینستاین در اوایل دسامبر منتشر شد. این گزارش 500 صفحه‌ای درباره زندان های مخفی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و روش های خشونت آمیز شکنجه مظنونان تروریستی بود که عمدتا بی گناه شناخته شدند. از جمله روشهای بازجویی غیرقانونی سیا، غرق مصنوعی، گرسنگی اجباری، بی خوابی اجباری، تهدید به تجاوز جنسی نزدیکان زندانیان و آبرسانی مقعدی بوده است.

انتشار این گزارش با واکنش منفی فعالان حقوق بشر و مقام های اکثر کشورهای جهان رو به رو شد. با این حال افکار عمومی دنیا خواستار انتشار حدود 5500 صفحه باقیمانده از این افشاگری بود. فراتر از آن، عواقب و تبعات حداقلی این افشاگری می بایست دستگیری سران سازمان سیا و محاکمه مقامات دولتی و امنیتی آمریکا و دیگر کشورهای دخیل در شکنجه گری زندانیان باشد. خشم افکار عمومی دنیا زمانی بیشتر شد که دستگاههای قضایی و در راس آنها وزارت دادگستری ایالات متحده آمریکا اعلام کرد که کمترین اقدمی در دستگیری یا حتی تعقیب و بازجویی از شکنجه گران سازمان سیا صورت نخواه گرفت. در چنین شرایطی نگاه مردم دنیا ، مخصوصا قربانیان شکنجه گری های سازمان سیا به "نیویورک"، یعنی مقر سازمان ملل متحد دوخته شد. جایی که هم اکنون مسئولیت دبیر کلی آن بر عهده "بان کی مون" است. همه در انتظار بودند تا دیپلمات و سیاستمدار 70 ساله اهل کره جنوبی، دستور قاطعانه ای را در بررسی و مواجهه با پرونده شکنجه گری سازمان سیا صادر کند. انتظاری که " 180 درجه " برعکس تحقق یافت.

لبخند نرم بان کی مون به شکنجه گران سیا

زمان مورد نظر، بسیار دیرتر از آنچه همگان تصور می کردند فرا رسید. بان کی مون در روزهای نخست افشاگری محدود و کنترل شده کمیته اطلاعات کنگره کمترین موضعی در این خصوص اتخاذ نکرد. با این حال او در سخنرانی پایان سال 2014 میلادی تصمیم گرفت کمی نیز در مورد این دغدغه بین المللی سخن گوید! دبیر کل سازمان ملل متحد در این خصوص اعلام کرد:

" انتشار گزارش شکنجه از طرف مجلس سنای آمریکا نشان داد این موضوع همچنان در بخش هایی از جهان وجود دارد. جلوگیری از شکنجه یک اصل مطلق است و نباید در هیچ موقعیتی از آن استفاده شود. این گزارش از آنجا قابل ستایش است چون به منزله نوری بر آنچه که در منطقه ای تاریک روی می دهد، می ماند!"

بان کی مون  بدون اینکه در خصوص عواقب و تبعات شکنجه گری سازمان سیا( به لحاظ حقوقی و امنیتی) سخنی به میان آورد، صرفا از کمیته اطلاعات سنای آمریکا بابت انتشار این گزارش سانسور شده و محدود تشکر کرد.

پس از آن نیز بان کی مون بدون اینکه بحث را در این مورد ادامه بدهد، سخنرانی خود را به دیگر حوزه های روابط بین الملل، از جمله تحولات خاورمیانه معطوف کرد. پس از موضع گیری حیرت انگیز دبیر کل سازمان ملل متحد، سوالات و ابهامات زیادی در خصوص رویکرد وی نسبت به موضوع "شکنجه گری سازمان سیا" به وجود آمد. بان کی مون با این نوع موضع گیری نشان داد که سازمان سیا و نهادهای امنیتی آمریکا برای وی حکم خطوط قرمز و ممنوعه را دارند! خطوط قرمزی که به هیچ عنوان نباید از آن عبور کرد. اما به راستی چرا؟

نقطه پیوند دبیر کل سازمان ملل متحد و سازمان‌های امنیتی آمریکا

 

در ماه مارس سال 2003 میلادی  و زمانی که اشغال عراق توسط نومحافظه کاران آمریکایی کلید خورد، موضع گیری سلبی بسیاری از دولت‌های دنیا در خصوص این اقدام دولت جرج واکر بوش به نقطه اوج خود رسید.در چنین شرایطی بوش پسر و دیک چنی تصمیم گرفتند از بین متحدان خود در نظام بین الملل دست به یارگیری بزنند. از دید دولت وقت آمریکا،  مشارکت در اشغال عراق توسط متحدان کاخ سفید منجر به افزایش قدرت مانور تبلیغاتی واشنگتن در مقابل مخالفان جنگ عراق می شد.در منطقه خاوردور، سه کشور " ژاپن"،" استرالیا" و " کره جنوبی" متحدان واشنگتن محسوب می شدند. پای بان کی مون درست در این نقطه حساس به معادلات سیاست خارجی " سئول" باز شد.

بان کی مون به هیچ عنوان با مقامات آمریکایی بیگانه نبود. وی در سال 2001 میلادی ریاست نمایندگی کره جنوبی در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک را عهده دار بود.

اعتماد " رو مو هیون" رئیس جمهور وقت کره جنوبی به بان کی مون سبب شد تا وی را در  سال 2004 در کابینه کره‌جنوبی به عنوان  وزیر امور خارجه  انتخاب کند. از سال 2004 میلادی تا سال 2006 میلادی (که بان کی مون جهت حضور در مسند دبیر کلی سازمان ملل متحد از سمت خود استعفا داد) بازه زمانی حساسی در زندگی سیاسی و امنیتی بان کی مون محسوب می شود. او به عنوان یکی از اصلی ترین حامیان جنگ عراق در صدد بود تا ضمن مشارکت در اشغال این کشور و تقویت هم پیمانی با ایالات متحده آمریکا، حمایت قاطعانه واشنگتن را جهت اتخاذ سمت دبیر کلی سازمان ملل متحد جلب کند.

بان کی مون از سال 2004 میلادی، یعنی زمانی که تلاش مقامات آمریکایی جهت یارگیری در "اداره عراق اشغال شده" افزایش یافت، نقطه اتصال دولت سئول و دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا در نبرد آمریکا محسوب می شد. او پروسه همکاری های اطلاعاتی واشنگتن و سئول در عراق را به صورت مستمر مدیریت و هدایت می کرد. شاید در اینجا سوال شود که مگر دامنه اختیارات بان کی مون  به عنوان وزیر امور خارجه در سئول چقدر بوده است؟در پاسخ به این سوال گریزی کوتاه به ساختار امنیتی در کره جنوبی می زنیم.

نقش امنیتی ویژه بان کی مون برای دولت بوش

"سازمان اطلاعات مرکزی کره" با هدف اعلامی  محافظت از جامعه، تضمین و  ارتقای امنیت ملی  در این کشور ایجاد شد. این سازمان  پیشینه ای 54 ساله دارد. با این حال سازمان اطلاعات مرکزی کره  در سال 1999 فعالیت رسمی تر و گسترده تر خود را با عنوان "سرویس اطلاعات ملی" آغاز کرد.

"سرویس اطلاعات ملی" درست زمانی استقرار نسبی خود را در سئول پیدا کرد که بوش پسر را رویکردی جنگ طلبانه اشغال افغانستان و عراق را آغاز کرده بود. در اینجا، به صورت خودکار رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کره جنوبی که اصلی ترین تصمیم گیران در حوزه عملیات خارجی نیروهای کره ای بودند، نقش بسیار فعال و پررنگی در مدیریت امنیتی سئول بر عهده گرفتند.سازمان سیا و دیگر نهادها و سازمانهای امنیتی وابسته به ایالات متحده درست در این نقطه رایزنی های امنیتی خود با رو مو هیون" رئیس جمهور سابق کره جنوبی" و بان کی مون را دوچندان ساختند. در آن زمان، بان کی مون هم برای رو مو هیون و هم برای مقامات سیاسی و امنیتی آمریکا حکم یک نقطه اتکا را داشت.

آزمون بزرگ بان کی مون در مقابل کاخ سفید

بان کی مون که از ابتدای سال 2004 میلادی سکان سیاست خارجی کشورش را در دست گرفته بود، به مقامات کاخ سفید نسبت به حفظ نیروهای کره ای در عراق و حتی اعزام نیروهای بیشتر در زمان مناسب تضمین داده بود. تا اینکه وقوع یک حادثه تلخ در عراق ، مردم کره جنوبی  را خشمگین و بهت  زده کرد! انتشار تصاویر قتل هولناک " کیم سون ایل"تبعه کره جنوبی در عراق( که توسط اعضای القاعده سر بریده شد) اعتراض عمومی کره ای را برانگیخت. تعداد معترضین به حضور نیروهای کره ای در عراق به صورتی تصاعدی افزایش یافت. در این نقطه " بان کی مون" تنها 7 ماه بود که در مسند وزارت خارجه کشورش مشغول به فعالیت شده بود.در آن زمان بان کی مون و رو مو هیون ، رئیس جمهور کره جنوبی از یک سو جهت بازگرداندن نیروهای خود از عراق تحت فشار افکار عمومی قرار داشتند و از سوی دیگر، آمریکا سئول را جهت استمرار روند جاری در عراق ترغیب می کرد. در اینجا رئیس جمهور و وزیر امور خارجه کره جنوبی  " ادامه بازی در زمین آمریکا" را انتخاب کردند.

رومو هیون حتی با اعلام 5 برابر شدن تعداد نیروهای کره ای در عراق، بی توجهی مطلق خود را به خشم ایجاد شده در جامعه اعلام کرد. سئول در ماه اوت سال 2004 میلادی 3000 سرباز جدید را به عراق اعزام  کرد که به 660 سرباز کنونی کره جنوبی در عراق بپیوندند! با اعزام این 3000 سرباز کره جنوبی پس از امریکا و انگلستان ، بیشترین نیروی نظامی را به عراق اعزام کرد. بان کی مون در اتخاذ این تصمیم توسط رئیس جمهور کره جنوبی نقش پررنگی ایفا کرد. او به قول خود توانسته بود ضمن حفظ نیروهای کره ای در عراق، مقامات آمریکایی و انگلیسی  را جهت حضور خود در سمت دبیر کلی سازمان ملل متحد مجاب کند.

بان کی مون چند ماه مانده به آغاز سال 2007 میلادی از سمت خود استعفا داد تا این بار به عنوان دبیر کل جدید سازمان ملل متحد به نیویورک عزیمت کند. این در حالی بود که بان کی مون تا آخرین لحظه حضور خود در مسند وزارت امور خارجه کشورش از اشغال عراق و اقدامات آمریکا در این کشور جنگ زده حمایت می کرد.

آری! "او" خود یک متهم است

پس از افشای محدود و کنترل شده اسناد کمیته اطلاعات سنای آمریکا در خصوص شکنجه گری افسران سیادر دوران ریاست جمهوری جرج واکر بوش، بان کی مون چاره ای جز سکوت در برابر این گزارش نداشت. او خود در این پرونده امنیتی نه تنها نقش یک " قاضی" را ایفا نمی کند، بلکه یک " متهم" محسوب می شود. او طی بیش از دو سال حضور خود در مسند وزارت امور خارجه کره جنوبی، آن هم زمانی که شکنجه گری های دولت بوش در بگرام، گوانتانامو، ابوغریب و ..یکی پس از دیگری افشا می شد، در جریان جزئیات این موارد قرار داشت اما اساسا اعتراضی نسبت به این موارد نداشت!

(تصویر بالا : رو مو هیون رئیس جمهور اسبق کره جنوبی که پس از افشای رسوایی مالی خودکشی کرد)

در ماه مه سال 2009 میلادی،  " رو مو هیون" رئیس جمهور اسبق کره جنوبی و کسی که بان کی مون با حمایتهای مستقیم او پروژه همراهی امنیتی و نظامی با آمریکا در عراق را پیش می برد ، به دلیل رسوایی مالی ترجیح داد دست به خودکشی بزند. هم اکنون " رومو هیون" دیگر در قید حیات نیست تا بتواند لااقل قسمتی از بار همکاری امنیتی وزارت امور خارجه کره جنوبی و آمریکا طی سالهای 2004 تا 2006 میلادی (دوران حضور بان کی مون) را بر دوش بگیرد. از این رو هرگونه افشاگری امنیتی و سیاسی در خصوص سازمان سیاو دیگر نهادهای امنیتی آمریکا در دوران ریاست جمهوری بوش برای بان کی مون نوعی تابو محسوب می شود. همراه سابق سیاستهای جنگ طلبانه بوش در عراق و دبیر کل ظاهرا صلح طلب! فعلی سازمان ملل متحد این بار نه تنها به خاطر منافع اصلی ترین حامی غربی خود ( آمریکا)، بلکه برای جلوگیری از افشای همکاری های امنیتی خود و دستگاههای امنیتی آمریکا در دوران جنگ عراق به سادگی از کنار شکنجه گری های سازمان سیا می گذرد و حتی کمیته اطلاعات سنای آمریکا را نیز بابت یک خودافشایی محدود مورد تقدیر و تشکر قرار می دهد.

در پایان این پرونده، مروری بردو محور  اصلی  سخنان بان کی مون در روزهای نخست حضور وی در سازمان ملل متحد چندان خالی از لطف نخواهد بود:

- سه رکن اساسی سازمان ملل یعنی، صلح و امنیت، توسعه و حقوق بشر کلید حل همهٔ مشکلات است!( مانند صلح و امنیت و توسعه‌ای که افرادی مانند بان کی مون برای ملت عراق به ارمغان آوردند! و همچنین مانند حقوق بشری که مصداق آن را در جریان شکنجه گری سازمان سیا و نوع مواجهه بان کی مون با این جرم امنیتی و حقوقی  ملاحظه کردیم!)

- من نماینده منش آسیایی هستم! منش آسیایی  یعنی در پیش گرفتن حالتی نرم تر از طریق استفاده بیشتر از دیپلماسی  و انجام کار. (دقیقا مخالف آن چیزی که بان کی مون طی سال‌های 2004 تا 2006 میلادی در مسند وزارت امور خارجه کره جنوبی انجام داد).

انتهای پیام/ع