فرضیههای مطرح از عملیات تروریستی در مرز عربستان
خبرگزاری تسنیم: با گسترش اقدامات تروریستی در خاک عربستان، مبانی امنیت منطقهای فراگیر ریاض را وا می دارد تا برای جلوگیری از ناامنی در خاک خود، آتشی که خودش در منطقه برافروخته را خاموش کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، "امین حطیط" تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه البناء لبنان نوشت در زمان بروز آتش تروریسم در منطقه، عربستان سعودی عادت کرده است که روند تروریسم موجود در دولتهایی که این جریان به آنها حمله می کند را توجیه کند و این گروههای تروریستی را برای کمک به ملت آنها توصیف نماید. این روند تا به آنجا رسید که ریاض خواستار ایجاد دموکراسی و آزادی و صندوقهای انتخاباتی در این کشورها شده، در حالی که خودش هیچ کدام از این مفاهیم را نمیشناسد و رعایت نمیکند. عربستان در همین راستا با تحقیر عقل جوامع بشری بازی متمایز خود در حمایت از تروریسم را ادامه داده و از روند تکفیر دیگران و مباح دانستن قتل آنها حمایت می کند و حتی مدعیان جهاد از جمله جهاد نکاح را با پول و عناصر انسانی تجهیز میکند. این در حالی است که مفتیهای سودی به نام شریعت، زنا را مباح اعلام کردند.
عربستان سعودی تصور میکند که توافقی که با سازمان تروریستی القاعده بعد از پایان جنگ افغانستان بر ضد اتحاد جماهیر شوروی سابق امضا کرده و بر بازگشت افغانیهای عرب تأکید کرده تا ابد باقی خواهد ماند و شهرهای حجاز و نجد و دیگر شهرهای عربستان از شمشیر تروریسم و جنایتهای آنها در امان خواهد بود. تنها برای یادآوری متذکر میشوم که معاملهای که بین القاعده و عربستان سعودی امضا شده بود، مبتنی بر این بود که اقدامات تروریستی القاعده در تمامی نقاط دنیا به استثنای عربستان مباح و مجاز است، در مقابل عربستان نیز تعهد کرده بود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم انواع حمایتهای مادی و غیرمادی از القاعده را دنبال کند و در پروژه اعلام شده این گروه تروریستی با ادعای برپایی حکومت اسلامی توان و تجهیزات لازم را برای آنها فراهم نماید .
البته تصور سعودیها اشتباه بود، کسانی که به حوادث سه دهه گذشته پس از توافق ریاض با القاعده دقت میکنند، میبینند که تروریسم بارها و در مناطق مختلف، امنیت عربستان سعودی را نیز مختل کرده است. در عین حال عربستان جرأت اعلام واقعیتهای مربوط به عملیات تروریستی انجام شده از سوی القاعده در داخل اراضی خود را ندارد و به همین علت است که گاهی ایران و گاهی دیگر گروههای مرتبط با این کشور را در زمینه این اقدامات متهم می نماید .
این در حالی است که در شرایط کنونی تروریسم بار دیگر از گذرگاه عراق به خاک عربستان به ویژه در منطقه گذرگاه مرزی فصلی موسوم به عرعر که تنها 40 روز در سال و در جریان موسم حج بازگشایی میشود، وارد شده است، به همین علت است که میبینیم عملیات عرعر نقاط مبهم زیادی دارد که باید به دقت بررسی شود.
اولین موضوع اختلاف در ارزیابیها و توصیف عراق و عربستان از این عملیات است. در حالی که نیروهای امنیتی عراق ورود چهار تروریست از خاک این کشور به عربستان به ویژه در منطقه مرزی مذکور را بعید میدانند ، عربستان سعودی مدعی است که نفوذ گروههای تروریستی از داخل خاک عراق انجام شده و بعد از آن تروریستها با یک گشتی سعودی وارد درگیری شده اند.
همچنین در مورد نتایج این حمله تروریستی میبینیم که یکی از سعودیهایی که در این درگیریها کشته شده است افسری با درجه سرتیپی و مسئولیت بالا در سیستم امنیت مرزهای عربستان سعودی است، این در حالی است که عربستان بنابر اعلام خود از ماهها پیش 30 هزار نظامی خود را برای جلوگیری از نفوذ تروریستها در مرزهای عراق مستقر کرده است. این موضوع قابل قبول نیست که بپذیریم یک سرتیپ رئیس یک گشتی مرزبانی متشکل از چند سرباز باشد که تعداد آنها به 10 نفر هم نمیرسد. بنابراین روند قربانیان این حادثه نشان میدهد که این افسر درجهدار در مقر کاری خود کشته شده و در جریان تعقیب عناصر تروریستی به قتل نرسیده است. این نشان میدهد که تروریستها در عملیاتی برنامهریزیشده به یک مرکز نظامی حمله کرده و فرمانده آن را کشته اند .
همچنین منطقهای که این درگیری در آنجا رخ داده در چند صد متری نوار مرزی است و اگر تروریستها تنها قصد نفوذ به عربستان سعودی را داشتند، میتوانستند از مناطقی استفاده کنند که آنها را از دید مرزبانان سعودی دور نگه دارد، این در حالی است که منطقه مورد درگیری دشت بوده و امکان اختفا در آن وجود ندارد.
علاوه بر اینها بیانیه داعش در مورد این عملیات تأکید کرده است که فرمانده عملیات تابعیت سعودی داشته و مبارزه وی در خاک عربستان این تفسیر را بیشتر به ذهن متبادر میکند که دیدگاه عراقیها در مورد تکذیب ورود عناصر تروریستی از عراق به عربستان را بپذیریم و بگوییم که منشأ این تروریستها داخلی بود و برنامهریزی انجام شده از سوی آنها ضربه زدن به فرماندهی بخشهای مرزی بوده است و به همین علت است که این عملیات با کشته شدن فرمانده این بخش که یک سرتیپ بوده، به انجام رسیده است. از منظر تحلیل نظامی نزدیکترین موضوعی که میتوان در این رابطه مطرح کرد، این است که عملیات تروریستی مراکز و گذرگاههای مرزی عراق با عربستان را برای اجرای یک طرح ویژه هدف قرار داده که ممکن است پیشتر برنامه ریزی شده و اجرای آن از الان آغاز شده است.
البته اگر بخواهیم تفسیر عربستان سعودی از این عملیات را درست بدانیم و بگوییم که تروریستها از عراق وارد عربستان شدهاند، نیز اوضاع بسیار خطرناک است و نمیتوان آن را نادیده گرفت؛ چرا که انجام این عملیات نفوذ نمیتواند مجزا از روند عملیاتهای نظامی در عراق باشد. از آنجایی که ارتش عراق به همراه نیروهای بسیج مردمی خسارتهای گستردهای را به داعش وارد کرده و بیش از 60% مناطق تحت سلطه داعش را از آنها پس گرفتند، میتوان گفت که بخش بزرگی از عناصر داعش در حال فرار از میدان هستند، به ویژه اینکه مقامات عراقی اعلام کردند که بیشتر مناطق استان الانبار در مرز عربستان سعودی در دست دولت قرار دارد. بنابراین میتوان گفت که فراریان به دنبال ورود به عربستان هستند و عناصری که با گشتی سعودی درگیر شدند نیز مجموعه ای از عناصر فراری بودند که به داخل مرزهای عربستان نفوذ کردند. در اینجا این سؤال مطرح است که آیا عناصر داعش به دنبال ایجاد یک عرسال دیگر در عربستان سعودی هستند ؟
هر کدام از فرضیههای مطرح شده از سوی نیروهای امنیتی عراقی یا سعودی را که بخواهیم درست تلقی کنیم، نتیجه اساسی آن یک نکته خواهد بود و آن اینکه تروریسم به صورت جدی به دنبال ورود به عربستان سعودی است، حال فرقی نمیکند که عوامل این تروریسم ساخت داخل عربستان باشند که احتمال قوی این نکته را نشان میدهد یا این که عناصری وارداتی باشند که از خارج آمدهاند. هر دو این احتمالات خطرات زیادی را متوجه عربستان میکند که در شرایط امنیتی ناآرام منطقه نمیتوان آن را نادیده گرفت. حال باید دید آیا عربستان سعودی این خطر را درک کرده و به دنبال حل جدی آن برآمده است یا نه؟
بررسی جدی روند تروریسم میطلبد که برخی مبانی ثابت در زمینه امنیت را بپذیریم که مهمترین این نظریهها این است که امنیت ملی جدا از محیط اطراف به تاریخ پیوسته و امنیت منطقهای فراگیر و هماهنگ جای آن را گرفته است. حال سؤال این است که آیا عربستان سعودی برای ایجاد ثبات داخلی خود به دنبال خاموش کردن آتش برافروخته شده در عراق و سوریه بر خواهد آمد، چرا که این آتشی است که خودش در شعله ور کردن آن نقش داشته است. آیا عربستان سعودی درک کرده که ادامه این آتش زبانههای آن را به داخل سرزمین عربستان انتقال خواهد داد یا این که همچنان به دنبال احیای توافق گذشته خود با القاعده و دیگر شاخههای آن است و فکر میکند که این آتش تنها در خانه دیگران افتاده و آن را در بر نمیگیرد؟ این در حالی است که روند تحولات اوضاع عکس این دیدگاه را ثابت میکند.
عملیات عرعر به خودی خود اقدامی خطرناک است، با وجود اینکه تلفات انسانی ناشی از این عملیات محدود بودند، اما نکته خطرناک تر عدم درک عمیق پیامدهای این عملیات در عدم تصمیم در بررسی کامل آن از دیدگاه امنیت منطقهای فراگیر است. حال در آینده باید این سؤال پاسخ داد که آیا عملیات عرعر آخرین هشدار به عربستان سعودی به شمار میرود؟
انتهای پیام/ر