ایران و عربستان، تعامل یا تقابل؟


خبرگزاری تسنیم: در ماه های اخیر، عربستان با افزایش تولید نفت خود و کمک کردن به کاهش قیمت آن، در عرصه اقتصادی نیز با ایران در افتاده است تا بتواند بهره آن را در عرصه سیاست نصیب خود کند.

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، «ایران و عربستان، تعامل یا تقابل؟»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛

با اینکه سالهاست میان جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان به عنوان دو کشور مهم منطقه رقابت شدیدی وجود دارد و عرصه این رقابت، موضوعات متنوعی همچون سیاست، اقتصاد و اصول مبنائی استراتژیک را شامل می شود، در عین حال شرایط بگونه ای نیست که برای حل مشکلات فیمابین راهی وجود نداشته باشد.

رقابت های سیاسی میان دو کشور در سال های اخیر در عراق، سوریه، لبنان، بحرین، یمن، مصر و بعضی کشورهای دیگر منطقه بروز کرده و اوج گرفته اند. در ماه های اخیر، عربستان با افزایش تولید نفت خود و کمک کردن به کاهش قیمت آن، در عرصه اقتصادی نیز با ایران در افتاده است تا بتواند بهره آن را در عرصه سیاست نصیب خود کند. اگر گفته شود این رقابت ها ریشه در نگاه مبنائی به آینده و چگونگی حاکمیت دارد و همین نگاه توانسته این رقابت را به عرصه استراتژیک وارد کند، سخن گزافی نخواهد بود. نوع حکومت ایران، جمهوری مبتنی بر دین و آرمان های انقلابی است ولی عربستان دارای حکومت پادشاهی است که در آن تمام اهرم های حکومتی در اختیار یک خانواده قرار دارد. این تفاوت اساسی موجب می شود ایران به جنبش بیداری اسلامی در منطقه نگاهی مثبت و حتی حامیانه داشته باشد ولی عربستان این جنبش را برای موجودیت حکومت پادشاهی یک خطر می داند و در برابر آن قرار دارد.

هر دو کشور در سال های اخیر برای تامین خواسته های خود، رفتار مورد نظر خود را با جنبش بیداری اسلامی داشته و دارند. ایران برای گسترش بیداری اسلامی تلاش های سیاسی و تبلیغی کرد و عربستان با این جنبش که در جهان عرب به «بهار عربی» معروف شده مقابله کرد. داعش و سایر گروه های تروریستی و سلفی که سوریه را بحرانی کردند و اکنون در عراق نیز فعال شده اند، مورد حمایت عربستان قرار دارند ولی ایران با این گروه ها مقابله کرده و برای حفاظت از دولت های سوریه و عراق اقدامات مهمی انجام داده است. در این رقابت شدید، ایران در سوریه و عراق و یمن دست بالا را دارد و عربستان نیز در بحرین و مصر توانسته بر سر راه بیداری اسلامی موانعی ایجاد کند.

ملاحظه این واقعیت ها نشان می دهد رقابت میان ایران و عربستان شدید، دامنه دار، مبنائی و استراتژیک است. دلیل سردی روابط میان دو کشور در سال های اخیر را می توان از ملاحظه همین واقعیت ها به دست آورد و فهمید. تلاش دولت عربستان برای مقابله با جنبش بیداری اسلامی و توسل به ابزارهای مختلف برای رسیدن به این هدف، کاملاً قابل درک است، زیرا این موضوعی است که با موجودیت پادشاهی عربستان سروکار دارد. اگر جنبش بیداری اسلامی گسترش یابد و موفق شود انقلاب را در کشورهای عربی به پیروزی برساند، برای بقاء پادشاهی عربستان تضمینی باقی نخواهد ماند. همین تفاوت نگاه مبنائی و استراتژیک است که فاصله ها را زیادتر می کند و راه را بر تفاهم می بندد. موضوعاتی از قبیل وجود رژیم صهیونیستی در منطقه و چگونگی تعامل با جبهه مقاومت نیز باید به فهرست واقعیت های یاد شده افزوده شوند، موضوعاتی که از نظر تفاوت نگاه به آنها، سابقه ای به قدمت چند دهه دارند.

در کنار این واقعیت ها سران دولت عربستان باید واقعیت روشن تری را نیز درک کنند که می تواند آنها را به مسیری برای حل مشکلاتشان با ایران و حتی مردم خود عربستان هدایت کند. خطر داعش، برای کشورهای عربی به ویژه عربستان و آن دسته از کشورهائی که به سبک عربستان اداره می شوند، از سایر کشورها بیشتر است. شعارهای داعش در کشورهای دارای حاکمیت مردمی که با انتخابات و روش دموکراسی اداره می شوند خریدار ندارد ولی در کشورهائی که مردم آنها زیر سلطه خاندان ها و با حکومت هائی به سبک قبیله ای و طایفه ای روزگار می گذرانند گروه هائی همچون داعش و سایر گروه های تروریستی که شعارهای بظاهر اسلامی می دهند بسیار زود نفوذ و سلطه پیدا خواهند کرد. در این کشورها، حکومت ها و حکومتگران چون پشتوانه مردمی ندارند، به راحتی در برابر گروه های تروریستی فرو می پاشند.

بدین ترتیب، راه نجات تمام کشورهای فاقد حکومت های مردمی منطقه به ویژه عربستان اینست که فضای سیاسی داخل را باز کنند، مردم را در حاکمیت شریک سازند و اندام های حاکمیتی را با آراء مردم استوار و پایدار نمایند. در این صورت، افقی در برابر چشمان سران عربستان پدیدار خواهد شد که آنها را از حالت رقابت کنونی در عرصه های سیاست و اقتصاد و تمام عرصه های دیگر به تعامل و همکاری سازنده با ایران راهنمائی می کند. در چنان حالتی، جنبش بیداری اسلامی یا به تعبیر اعراب «بهار عربی» خطری برای عربستان محسوب نخواهد شد و سران عربستان نیازی به غرب برای تنظیم روابط خود در منطقه نخواهند داشت. آنها می توانند به وظایف خود در قبال ملت فلسطین عمل کنند، با جبهه مقاومت همراهی نمایند، سرمایه های ملی خود از جمله نفت را حراج نکنند، از روابط حسنه با ملت ها و دولت های منطقه حداکثر سود را ببرند و دلارهای نفتی را برای حمایت از تروریست ها هزینه نکنند.

جمهوری اسلامی ایران با دولت عربستان درچنان شرایطی بهترین روابط را خواهد داشت و این دو کشور مهم منطقه با همکاری و تعامل سازنده تاثیر مثبت زیادی بر امنیت و ثبات منطقه خواهند گذاشت. این روزها که پادشاه عربستان در بستر بیماری است و شایعات زیادی در موردوضعیت وخیم وی و جنگ قدرت در خاندان آل سعود بر سر زبانهاست، اندیشیدن به توصیه ای که در این مقاله آمده برای این خاندان می تواند راهگشا باشد.

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها