کارکردهای عملیاتی تروریسم برای استعمار نو آمریکا در خاورمیانه
خبرگزاری تسنیم: رویکردهای سیاسی جریانهای مختلف آمریکا به دنبال بهرهبرداری از اهرم گروه های تروریستی و همراهی دولتهای وابسته به خود برای استراتژی استعماری و تجاوز در خاورمیانه هستند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، غالب قندیل تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در پایگاه خبری الشرق الجدید به بررسی حوادث تروریستی پاریس پرداخت و نوشت که جنگ بر ضد تروریسم پس از حوادث 11 سپتامبر به عنوان سرپوشی برای استراتژی استعماری و تجاوز طلبانه در خاورمیانه بود که تحت عنوان جنگ پیش دستانه آغاز شد و تمام ائتلاف های بینالمللی و ارتشها و ناوگانهای امپراتوری آمریکا و ائتلاف ناتو را جهت اشغال افغانستان و عراق بسیج کرد.
تسلط آمریکا بر سازمان ملل متحد نیز در این راستا به خدمت گرفته شد ، سازمانی که در سایه دولت جورج بوش به عنوان دستگاه اجرایی و مشروعیت بخش سیاست های آمریکا تحت مدیریت سرویس های جاسوسی این کشور درآمده بود.
محوریت اصلی این جنگها برای ممانعت از نفوذ قدرتهای جهانی رقیب آمریکا بود که از سوی شورای امنیت ملی آمریکا در دوره جورج بوش پدر تعیین شده بود ، در مرحله دوم آمریکا به دنبال جلوگیری از اصلاح موازنه های بین المللی و جلوگیری از پایان دادن به تسلط تک قطبی آمریکا بر جهان از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بود.
جنگهای آمریکا در عرصه میدانی با مقاومت سرسختانه ملتهای منطقه به شکست انجامید و همراه با شکست در 2 جنگ افغانستان و عراق در سایه مهار هوشمندانه از سوی روسیه و چین و ایران نظم و تسلط استعماری آمریکا در مشرق عربی با از بین رفتن هیبت بازدارندگی اسرائیل در سال 2006 به دست مقاومت لبنان که از حمایت گسترده سوریه و ایران برخوردار بود از هم فرو پاشید. این واقعیتی بود که در تمامی جنگهای پس از آن که استعمارگران در منطقه بر ضد سوریه و لبنان و نوار غزه به رهبری آمریکا و به واسطه ارتش اسرائیل به راه انداختند نیز دیده میشود.
تلاشهای آمریکا از آن زمان بر اساس استراتژی جنگهای با واسطه شکل گرفت درست مانند اتفاقی که بعد از شکست در ویتنام رخ داد و آمریکا دیگر نتوانست جنگهای گستردهای را در نتیجه رکود شاخصهای اقتصادی آغاز کند. پیامدهای شکست آمریکا در داخل جامعه این کشور معادلات بازدارندهای را ایجاد کرد که قدرت تحمل پیامدهای درگیریهای نظامی فراگیر را نداشت.
ملاحظات فراوان آمریکا در استفاده از قدرت بر ضد سوریه و محاسبات گسترده آن در جنگ بر ضد ایران این را نشان میداد. با وجود تجربه مستمر 30 سال گذشته و شکستهای سختی که استفاده آمریکا از تروریسم تکفیری و خارج شدن آن از تسلط آمریکا خورده، این کشور سیاست گذشته خود در حساب کردن بر روی گروههای تکفیری به عنوان قدرت ذخیره جنگی را ادامه داده و به هشدارهای بشار اسد رئیسجمهور سوریه در 2 سال اخیر توجهی نکرد.
نظریهای که پنتاگون برای جنگهای جدید خود انتخاب کرد، مبتنی بر رد پای مخفی و فرماندهی در پشت پرده بود و نظامیان آمریکایی در عرصه جنگ وارد نمیشدند یا هواپیماهای بدون سرنشین یا ناوگان هوایی و نظامی این کشور وارد عمل نمیشد. بلکه بر روی نیروهای مزدور موسوم به مخالفان معتدل سوری که برنامههای آموزشی آمریکا را دریافت کرده و سازماندهی شده بودند، تکیه شده بود.
این استراتژی محتوای دیدگاههای اوباما بعد از حمله داعش به مصر بود، اما حزب جنگ طلبان آمریکایی فشارهای خود را برای بازگشت به روش مدیریتی جورج بوش در راستای مداخله گسترده نظامی در سوریه و عراق افزایش داده است، حمله تروریستی اخیر پاریس نیز در همین راستا مورد بهرهبرداری قرار می گیرد. برخی از رسانههای آمریکایی اطلاعاتی را در مورد رایزنیهای کنگره با ژنرال مارتین دمپسی رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا فاش کرده و نوشتند که کنگره به دنبال قانع کردن دمپسی به اعزام 80 هزار نیروی نظامی به عراق است، این به معنای تلاش مجدد آمریکا برای اشغال عراق و دسترسی به قیمومت این کشور و ماجراجویی در درگیریهای مستقیم با ایران است. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا در 2 سال آخر ریاست جمهوری اش عزم خود را برای دستیابی به توافق هستهای با ایران جزم کرده است.
شعار مبارزه با تروریسم پوششی است که حزب جنگ طلب آمریکایی برای تخریب گفتگوهای موجود با ایران به نفع اسرائیل آغاز کردند، این در حالی است که برخی تحلیلگران کودتای اوکراین را نیز واکنش نو محافظهکاران امریکایی به تفاهمات ایجاد شده بین رؤسای جمهور روسیه و آمریکا در زمینه تسلیحات شیمیایی سوریه معرفی میکنند، چرا که این تفاهم اوباما را از باتلاق ورود در جنگ بزرگ منطقهای نجات داد.
درگیری بین مسکو و واشنگتن با وجود شاخصهایی در مورد تمایل کاخ سفید به استفاده از فرصتهای تفاهم در زمینه اوکراین و مشارکت مخفی با روسیه در فعال سازی روند سیاسی سوریه همچنان ادامه دارد، بنا به اعتراف خجالت زده سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، این کشور در راستای فعال سازی عملیات سیاسی در سوریه به دنبال به رسمیت شناختن جایگاه طبیعی بشار اسد رئیس جمهور این کشور است؛ اما طرح حزب جنگ طلبان، مانع از این میشود که خسارتهایی که این کشور در طول جنگهای مستمر برداشته با سازش های سیاسی یا همزیستی با موازنه های متغیر همراه شود.
این موضوع را گزارش مفصلی نشان داد که رابرت ساتلوف رئیس آکادمی واشنگتن دو ماه پیش نوشت و در آن خواستار ورود پروندههای بزرگ بحران به برنامه دو ساله آینده دولت جدید آمریکا شد که نو محافظهکاران و لابی صهیونیستی در کشور تا 2 سال بعد به دنبال دستیابی به آن هستند. آنها علناً توافق با ایران و عقبنشینی در سوریه را خطری بزرگ برای اسرائیل میدانند که فرانسوا اولاندو رئیسجمهور فرانسه آن را دنبال میکند، آنها همچنین هر نوع عقبنشینی از نظام تک قطبی جهان با قبول مشارکت بینالمللی کشورها براساس تفاهم با روسیه و ایران و چین را به شدت رد میکنند. حال سرنوشت قطعی این درگیریها به قدرت دولت اوباما در مقابله با حزب جنگ طلب و خروج کامل آن از دیدگاه "خاک با شیطان" بستگی دارد.
انتهای پیام/ر