برلاند: رسانه‌های فرانسه میکروفون به غیرخودشان نمی‌دهند


خبرگزاری تسنیم: رافائل برلاند، روزنامه‌نگار فرانسوی معتقد است که کاپیتالیسم امروز به مدد رسانه‌ها در DNA مردم نشسته است. او می‌گوید مردم فرانسه برای فرار از چنبره رسانه‌های غربی نیازمند «ساخت دوباره اخبار» هستند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها هنوز فرانسه و جهان بدنبال یافتن حقایق حملات تروریستی چند هفته گذشته به دفتر یکی از نشریات فرانسوی است. نشریه‌ای که در اولین شماره بعد از این اتفاق با انتشار کاریکاتوری به پیامبر اعظم‌(ص) توهین کرده است. این اتفاق با واکنش گسترده مسلمانان در سایر نقاط جهان مواجه شده است و همچنین پیروان بسیاری از ادیان دیگر نیز آن را محکوم کرده‌اند.

رافائل برلاند مدیر وب‌سایت cercledesvolontaires، یکی از فعالان فرهنگی و روزنامه‌نگار مستقل فرانسوی است که در چند سال گذشته توانسته است با راه‌اندازی این وب‌سایت خبری و تولید و آماده‌سازی گفت‌و‌گو‌های بسیاری با شخصیت‌های مختلف جایگاه خوبی را در بین رسانه‌های فرانسوی بدست آورد. او در این گفت‌وگو بخشی از نظرات خود را در مورد واقعیت‌هایی که رسانه‌های موسوم به جریان اصلی بایکوت می‌کنند، بیان کرده است. متن این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید:

*تسنیم: برای آشنایی بیشتر مخاطبان لطفاً قدری خودتان را معرفی کنید و بگویید که به عنوان یک خبرنگار آزاد در فرانسه چه کاری را دنبال می‌کنید؟

من رافائل برلاند هستم و 26 سال سن دارم. اولین کاری که‌ پیش از این داشتم وب مستر و طراحی وب‌سایت بود. همچنین در سال 2006 یک آلبوم موسیقی الکترونیک را در پاسخ به سیاست‌ها و پروپاگاندا‌های رسانه‌ای موجود در جهان منتشر کردم. اگر به یاد داشته باشید در سال 2005 تجمعات خشونت‌آمیزی در فرانسه به راه افتاد که نیکولا سارکوزی در پاسخ به این خشونت‌ها گفته بود که یا باید فرانسه را دوست داشته باشید یا از این کشور بروید. او این حرف‌ها را به تمام مردم فرانسه نگفته و خطاب به سیاه‌پوستان و عرب‌ها و مسلمانان گفته بود در حالی که تمام اقشار مردم در این تجمعات حضور داشتند.

*تسنیم: یعنی آنها بدنبال جداسازی و تقسیم‌بندی جامعه بودند؟

بله دقیقا، ما در تلویزیون و رسانه‌ها خبرنگارانی را دیدیم که همراه با سیاستمداران تلاش می‌کردند که این جداسازی را در جامعه انجام دهند و عرب‌ها و سیاه‌پوستان را «وحشی‌ها» خطاب کنند. آنجا بود که من تصمیم گرفتم شانسی را به هنرمندان و برخی از دوستان خودم که در حوزه موسیقی کار می‌کردند بدهم که در پاسخ به این فعالیت رسانه‌ای کاری را انجام دهند. این مجموعه موسیقی به نام «Black Marianne» منتشر شد. کلمه black در اسم این آلبوم به سیاه پوستان و عرب‌هایی که مورد توهین قرار گرفته بودند، برمی‌گشت و کلمه Marianne هم به یکی از سمبل‌های معروف و محبوب در بین مردم فرانسه، برمی‌گردد. شما در این سمبل که در حقیقت یک نقاشی است، زنی را می‌بینید که در میانه یک تجمع خشونت‌آمیز پرچم فرانسه را با قدرت به دست گرفته‌ است. این یک نقاشی بسیار معروف است. من زن داخل این نقاشی را که سفیدپوست بود، به یک زن سیاه‌پوست تبدیل کردم. این کار برای این بود که ما باید به زنان سیاه‌پوست در فرانسه همانند دیگر سفید پوستان احترام بگذاریم.

من واقعا این توقع را نداشتم؛ اما این پروژه در فرانسه بسیار معروف شد و پس از آن هم از سراسر اروپا و آمریکای جنوبی پاسخ‌های بسیار مثبت و خوبی را برای این کار دریافت کردیم. افراد زیادی از سراسر دنیا موسیقی‌های این اثر را برداشته و به جای آن متن‌ آهنگ‌های جدیدی را جایگزین کردند تا موسیقی جدید خودشان را بسازند. در نهایت نمونه‌های دیگری از این مجموعه در اسپانیا، ایتالیا، لهستان و برخی دیگر از کشورها تولید شد و من از این اتفاق بسیار  خوشحال شدم.

تسنیم: کار رسانه‌ای و سایت خودتان را از چه تاریخی به راه انداختید و به چه علتی این کار را شروع کردید؟

من این سایت را 3 سال پیش به همراه دو نفر از دوستانم به راه انداختم. ایده اصلی "ساخت دوباره‌ اخبار" بود. چرا که رسانه‌های جریان اصلی در دنیای غرب پروپاگاندای بسیار گسترده‌ای را در دنیا به راه انداخته‌اند و برخی از این اخبار منتشر شده دروغ‌های گسترده‌ای را در خود دارد. من به عنوان یک شهروند فرانسوی این‌ها را می‌گویم. اولین قدم برای دموکراسی، دستیابی مردم به اطلاعات آزاد است. ما این کار را برای ایجاد این هدف با 3 نفر شروع کردیم و اکنون به  17 نفر رسیده‌ایم و حدود 30 نفر دیگر هم در این راه ما را کمک می‌کنند. ما در این راه و در این 3 سال گذشته با استفاده از همین وب‌سایت و شبکه‌های اشتراک گذاری ویدئو گفت‌و‌گوها و مطالب زیادی را در حدود 4 هزار فیلم منتشر کرده‌ایم که این ویدئوها در مجموع حدود 5 میلیون بازدید در شبکه یوتیوب داشته است در حالی که ما این کار را به تنهایی و بدون هیچ پشتوانه‌ای آغاز کردیم. اسم این وبسایت www.cercledesvolontaires.fr است که به معنی حلقه داوطلبان می‌باشد و این یعنی که ما این کارها را برای رسیدن به هدفمان انجام می‌دهیم و بدنبال پول نیستیم.

*تسنیم: تعداد کثیری از مستندسازان و موزیسین‌ها و فعالان صلح طلب دنیا توسط رسانه‌ها و سیاست‌مداران جهان بایکوت می‌شوند. به نظر شما علت این مسئله چیست؟

جواب آن بسیار ساده است. برای مثال ما در فرانسه‌، روزنامه‌ها، شبکه‌های تلویزیونی، وب‌سایت‌ها و شبکه‌های رادیویی بسیاری داریم. این کثرت رسانه‌ها شاید نشان دهد که ما امکان انتخاب بسیار گسترده‌ای داریم ولی در حقیقت آنها میکروفن خود را به کسانی غیر از خودشان نمی‌دهند و اگر کسی در این گفتگو حرفی به غیر از آنچه آنها می‌خواهند بگوید، او را از گفت‌و‌گو بیرون می‌کنند. تعداد بسیار زیادی رسانه‌ وجود دارد اما تمام این رسانه‌ها در دستان 4 گروه بزرگ کاپیتالیستی قرار دارد. البته نمی‌شود گفت که همه رسانه‌ها در دست این چهار گروه هستند بلکه حداقل 80 درصد رسانه‌های فرانسه در دست این چهار گروه هستند. رئیس یکی از این گروه‌ها صاحب یکی از بزرگترین شرکت‌های فروش اسلحه در دنیا است. رئیس گروه دیگری از آنها هم صاحب بزرگترین شرکت ساختمان‌سازی در فرانسه است.

این گروه‌ها همچنین به سیستم بسیار نزدیک هستند. برای مثال وقتی سارکوزی در فرانسه انتخاب شد بسیاری از این رسانه‌ها جشن‌هایی در فرانسه برگزار کردند و این جشن‌ها را ساپورت کردند. این نشان از آن دارد که رئیس جمهور فرانسه بیش از آنکه با مردم آن کشور دوست باشد با قدرت‌های آن کشور رابطه دوستی دارد و این نشان از هماهنگی بین سیاست حاکم و رسانه‌ها در فرانسه دارد. نتیجه این وفاق آن است که هر دوی این گروه‌ها اگر بخواهند کسی یا گروهی را حذف کنند تمام امکانات خود را به دست می‌گیرند تا او را حذف کنند.

برای مثال دیودونه یک بازیگر و طنزپرداز است. او تعدادی جوک در مورد صهیونیست‌ها در فرانسه و برخی مراسم‌ها گفته بود در حالی که این اقدامات توسط گروه‌های قدرت در فرانسه و از طریق قانون و رسانه‌ها ممنوع شده است. رسانه‌ها در مورد این مرد کارهای بسیار سخیفی را انجام داده و او را نازی نامیدند و با اسامی بد دیگری، لقب دادند. رسانه‌ها این رفتار غیر اخلاقی را به شدت دنبال کردند و حملات به این طنزپرداز را ادامه دادند.

تسنیم: شما از نزدیکی کاپیتالیست‌ها و رسانه‌های جریان اصلی صحبت کردید. رفتار این گروه‌ها شما را به این راه کشاند که یک سایت خبری به راه بیاندازید یا علت دیگری داشت؟

من در یک خانواده مسیحی بدنیا آمده و بزرگ شده‌ام. برای من احترام به عدالت و صداقت بسیار مهم است. وقتی من متوجه این دروغ‌های کثیر در رسانه‌ها و جهان و اقدامات ضدعدالت‌خواهانه بین‌المللی شدم، تصمیم گرفتم که علیه‌ آن فعالیت کنم. اقدامات بدی که قانون قدرتمندان جهان آن‌ها را درست می‌پندارد. مثلاً اینکه دولت ایالات متحده هرکاری که می‌خواهد انجام می‌دهد، بدون آنکه به وجود سازمان ملل و کشورهای عضو آن اهمیت بدهد. جرج بوش بعد از واقعه 11 سپتامبر بدون اینکه به وجود سازمان ملل متحد اهمیتی بدهد دستور حمله به عراق و افغانستان را صادر می‌کند. بنابراین ما در این دنیا قانونی بجز قانون جنگل و قانون قدرتمندان نمی‌بینیم.

من هر روز رسانه‌های مختلف را مشاهده می‌کنم. دو روز قبل از واقعه 11 سپتامبر یکی از سربازان کهنه‌کار و معروف کشور ما کشته شد اما رسانه‌های ما به ماجرای او نپرداختند. همچنین بعد از واقعه 11 سپتامبر در یک واقعه بیش از 1000 نفر از تروریست‌های یک منطقه دستگیر شده بودند و سایت آژانس خبری فرانسه در کنار سایت خود بخشی را به این واقعه اختصاص داده بود اما دیگر رسانه‌های جریان اصلی به هیچ‌وجه به این واقعه نمی‌پرداختند و این عدد بزرگ از فضای اینترنت محو شد. بعد از این واقعه من مستندی را درباره این موضوع ساختم و منتشر کردم.

چه کسی از این وقایع مانند 11 سپتامبر سود می‌برد؟ قطعا بجز اسرائیل کسی سود این اتفاقات را نمی‌برد. آنها میلیون‌ها مسلمان و عرب را دشمن اسرائیل معرفی می‌کنند تا بهانه‌ای برای حمله به این کشورها داشته باشند. در حالی که خود بن‌لادن دو ماه بعد از واقعه 11 سپتامبر در یک روزنامه محلی گفته بود که اگر ما بخواهیم حمله‌ای داشته باشیم قطعا مناطق نظامی را هدف می‌گیرم نه مناطقی که در آن شهروندان عادی حضور دارند. آنها به دنبال آن هستند که نشان دهند تمام مسلمانان پتانسیل تروریست‌شدن را دارند. کشورهای غربی مانند فرانسه هم همانطور که اسرائیل می‌خواهد بدنبال اقدامات آمریکا هستند و از آنها حمایت می‌کنند. همانطوری که بعد از جنگ در افغانستان و عراق، این روزها هم شاهد حضور تروریست‌ها در کشورهایی مانند سوریه هستیم. همانطوری که بعد از 11 سپتامبر اعلام شده بود که آمریکا قصد حمله به کشورهایی مانند افغانستان، عراق، پاکستان، سوریه، لبنان و در نهایت ایران را دارد، اقداماتی که امروز در سوریه و عراق شاهد آن هستیم نشان از یک نقشه بزرگ و خبیثانه برای دنیا دارد.

کشورهای غربی این مسائل را در رسانه‌های خود به مثابه جنگ غرب علیه اسلام نشان می‌دهند. اگر ما این تقسیم بندی را بر اساس حامیان یا غیر حامیان صهیونیست‌ها ببینیم، می‌توانیم این دو گروه را به حامیان یا مخالفان صهیونیزم تقسیم کنیم و جنگ را بین این دو گروه مشخص کنیم. برای مثال عربستان سعودی یک کشور عربی و مسلمان است اما یکی از حامیان اسرائیل محسوب می‌شود و ضدصهیونیست نیست، پس آن هم یک کشور صهیونیستی است. پس با این شرایط نمی‌توان گفت که جنگ‌های کنونی مقابله اسلام با غرب است بلکه مقابله صهیونیست‌ها با مخالفان آن است.

*تسنیم: حملات گسترده‌ای در سراسر دنیا توسط گروه‌هایی که توسط دولت آمریکا حمایت می‌شوند، شکل گرفته است. نمونه آن را در سوریه و عراق این روزها به کثرت می‌بینیم. در کنار این‌ها توجیه «کشتار جانبی» هم بخش دیگری از این ماجراست. دولت‌ آمریکا به صراحت اعلام می‌کند که وقتی اصطلاحاً علیه گروه‌های تروریستی عملیات می‌کند این امکان وجود دارد که بخشی از مردم عادی هم کشته شوند اما امروز با حملات گسترده پهپادهای آمریکایی به مثلاً مردم افغانستان، پاکستان و دیگر نقاط دنیا دیده می‌شود که بخش قابل توجهی از مردم این کشورها خصوصاً زنان و کودکان غیر مسلح کشته شده و حتی مدارس بمباران می‌شوند. به نظر شما این حملات عادی است؟

قوانین خوبی در دنیا بوجود آمده است اما این قوانین توسط آمریکا و برخی کشورهای غربی محترم شمرده نمی‌شود. در این قوانین «کشتار جانبی» تعریف نشده است. شما جنایت‌های جنگی و جنایت علیه بشریت را دارید اما این مسئله هیچگاه تعریف نشده است. اما رسانه‌ها هیچگاه اینگونه نگاهی به این کشتارها ندارند و آن را طبیعی می‌دانند.

آمریکا در دل مردم پاکستان تنفر نسبت به خود را کاشته است. او هواپیماهای بدون‌سرنشین را که هیچ شکل انسانی ندارند به سمت مردم پاکستان فرستاده و آنها را مورد هدف قرار می‌دهد. آنها این نفرتی را که کاشته‌اند، نمی‌توانند حذف کنند. آنها با هواپیماهای بدون سرنشین خود خانواده‌های بسیاری را بدون هیچ علتی کشته‌اند. در حالی که اگر یک آمریکایی کشته شود، آنها در رسانه‌های خود ماه‌ها بر روی مسئله کشته‌شدن او کار می‌کنند در حالی که اگر تعداد زیادی از مردم توسط آمریکا  کشته شوند، انگار که این اتفاق بسیار عادی است.

تسنیم: شاید برخی بگویند که هنرمندان باید از سیاست دوری کنند اما این روزها می‌بینیم که برخی از هنرمندان در سرتاسر دنیا علیه این مسائل و جنگ‌افروزی‌ها قدم برمی‌دارند. شما با کدامیک موافقید؟ آیا ضرورتی دارد که شاهد حضور این افراد در این‌ سطح از اتفاقات سیاسی و امنیتی باشیم؟

مردم دنیای غرب در 50 یا 60 سال‌ گذشته چیزهای زیادی را از دست داده‌اند. ما دین‌گرایی بسیار قوی و روحانی را داشتیم که آن را از دست داده و آن تصاویر، امروز غیب شده است و به جای آن ماتریالیسم، خودبرتربینی و ... جایگزین شده است. امروزه کاپیتالیسم در DNA مردم نشسته است. همان کاپیتالیسمی که مردم را به سمت جمع‌آوری بیش از پیش پول کشانده است در حالی که هیچ‌وقت به آن نمی‌رسند. در این دیدگاه همه به فکر خودشان هستند و به دیگران کمک نمی‌کنند، همچنین در این دیدگاه مردم مانند مورچه‌هایی در این سیستم عظیم هستند که  فعالیت‌ فردی آنها هیچ تاثیری بر سیستم و جلو رفتن خودشان نمی‌کند. مردم در این سیستم باید با هم همراه شوند تا تاثیر گسترده‌ای را برروی این سیستم داشته باشند.

من فکر می‌کنم که هر چقدر که آن سیستم خراب باشد، حرکت مردم بر روی آن تاثیر گسترده‌تری خواهد داشت و مردم بیشتری مقابل آن می‌ایستند تا به عدالت دست پیدا کنند.

*تسنیم: آیا این فعالیت‌های رسانه‌ای شما تابحال برایتان مشکلی ایجاد کرده است؟

بله، من یک وب مستر و مهندس کامپیوتر بودم. حقوق بسیار خوبی هم دریافت می‌کردم و زندگی بسیار خوبی داشتم اما امروز دیگر آن‌طور نیست. من برای برخی از کمپانی‌های کاپیتالیستی کار می‌کردم که تنها هدف آنها بدست آوردن پول بود. شما در آن فضا نباید هیچ احساسی نسبت به اتفاقات دنیا داشته باشید. اما من این را دوست نداشتم و این شد که من این رسانه را با پول‌های خودم راه‌اندازی کردم در حالی که این راه برای ما درآمدی نداشت.

در فرانسه به کسانی که شغلی ندارند از طرف دولت پول بسیار کمی را می‌بخشند. اگر خط فقر را 1000 یورو حساب کنیم، کسی که زیر این مقدار درآمد داشته باشد، دولت ماهانه به او 400 یورو کمک می‌کند. من شغل و درآمد خودم را از دست دادم و این 400 یورو که به من تعلق می‌گیرد، کفاف زندگی و خرید حتی چند عدد میوه یا کرایه یک خانه کوچک را نمی‌دهد به این دلیل که زندگی در فرانسه بسیار گران است. من چند سالی است که به دور از خانواده خودم زندگی می‌کنم. همچنین قرار بود با نامزدم ازدواج کنم ولی این مشکلات باعث شد از هم جدا شویم. من وقتی در مورد این اتفاقات فکر می‌کنم بشدت منقلب می‌شوم و گریه می‌کنم. تصور کنید که من 7 سال با یک نفر نامزد باشم و ما مطمئن باشیم که با هم ازدواج می‌کنیم اما بدلیل نداشتن پول نتوانیم با هم ازدواج کنیم و نامزدم من را ترک کند. این جواب سوال شماست.

تسنیم: در این عرصه حضور و ایستادن هنرمندان علیه سیستمی که اشاره کردید، به نظر شما باید چه اهدافی دنبال شود؟

هنرمندان باید در اقدامات صلح‌طلبانه حضوری بسیار فعال داشته باشند. برای من دو نوع هنرمند وجود دارند. هنرمند نوع اول فقط بدنبال تولید هنر بدون هیچ هدفی است و بدنبال کسب درآمد و ایجاد هنرهای زیبا است. به نظر من این هنر، تهی است. هنر واقعی آن است که ستیزه‌جو باشد. از دوران قدیم هم هنر واقعی مقابل جریان عادی ایستاده است. برای مثال خواننده‌ها و نوازنده‌هایی که از یک منطقه به یک منطقه دیگر می‌رفتند، اتفاقات و تاریخ و مقاومت در برابر ظلم حکومت‌ها را انتقال می‌دادند. در طول زمان هنرمندان زیادی وجود داشته‌اند که مقابل حرکت‌های ظالمانه ایستادگی کرده‌اند.

برای مثال زمانی که شما شاهد ایجاد موسیقی هیپ‌هاپ بودید، این نوع موسیقی در شعرهای خود به اتفاقاتی اجتماعی و ظلم به سیاه‌پوستان و ... می‌پرداخت. همان‌ اتفاقی که برای برخی دیگر از سبک‌های دیگر هم افتاده است و ما آنها را موسیقی‌های خوبی می‌دانیم. البته بعد از گذر زمان ما شاهد بودیم که بسیاری از تهیه‌کنندگان این آثار هیپ‌هاپ در ایالات متحده و همچنین فرانسه بدین سمت رفتند تا آثاری را تولید کنند که فقط به مباحث غیر اخلاقی بپردازد و معتقدم که این انحراف را در میان آن‌ها با گماردن برخی افراد ایجاد کردند.

در این شرایط هنرمندانی حمایت می‌شوند که از سیستم موجود حمایت کنند یا در مسیری حرکت کنند که به این سیستم کمک می‌کند حتی اگر این سیستم نابودی جامعه از طریق اشاعه مباحث غیراخلاقی را بخواهد.

تسنیم: صحبت پایانی؟

دنیای امروز در حال بیدارشدن است و می‌خواهد که به اصل روحانی خود برگردد و همچنین بدنبال جایگاه سیاسی و جهانی نیز هست. در این راه‌ جایگاه هنرمندان بسیار مهم است. هنرمندانی که می‌خواهند به مردم واقعیت‌ها را نشان دهند واقعیت‌هایی که از اندیشه ماکیاولی شکل نگرفته است و راه‌های بهتر هدایت‌کردن مردم و فعالیت آن‌ها علیه این سیستم فرسوده و خراب یاد می‌دهد.

هنرمندان باید به سمت ارائه سیستم مناسب برای هرجامعه‌ای حرکت کنند. در قدم آخر هم باید حکومت به مردم برگشته و از دست گروه‌های اندک خارج شود. البته تغییر در فرانسه از راه نرم یا حتی از راه سخت و خشونت‌آمیز ممکن نیست چرا که در مرحله خشونت آمیز با برخورد شدید نیروهای امنیتی مواجه می‌شویم و از راه نرم هم به نتیجه نمی‌رسیم، چون آن ها به شدت در زمینه دستیابی به ابزار آن از ما مجهزترند، پس باید بدنبال راه میانه‌ای باشیم.

----------------------
گفت‌و‌گو از محمدحسین پرتویان
---------------------

انتهای پیام/