ملک عبدالله در منزل آخر؛ از پادشاهی تا ادعای خادمی حرمین شریفین


خبرگزاری تسنیم: سرانجام ملک عبدالله بن عبدالعزیز در ۹۰ سالگی به مرگ رسید؛ پادشاهی که نزدیک به ۱۰ سال رسما و ۲۰ سال عملا زمام امور شبه جزیره را در دست داشت و لقب خادم الحرمین الشریفین را هم برای خود برگزید.

 به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، ملک عبداالله پادشاه عربستان در 90 سالگی مرد. طبق اندک اخبار منتشر شده در منابع سعودی و خبرنگاران جهان عرب، ملک عبدالله پس از وخامت حالش بدلیل بیماری ذات‌الریه، به بیمارستان منتقل شد و آخرین تپش‌های قلبش به مدد تجهیزات پزشکی ادامه پیدا کرد. پس از انتقال ملک عبدالله، نمایندگانی از دولت آمریکا به سرعت وارد ریاض شدند تا کنترل اوضاع شبه‌جزیره از دست شاهزادگان خارج نشود و جنگ قدرت در آل سعود، رشته‌های واشنگتن را پنبه نکند. برنامه هسته‌ای ایران (که به تبانی دو کشور برای کاهش قیمت نفت و فشار بر جمهوری اسلامی انجامید) و مسأله عراق و سوریه مهمترین زمینه‌های همکاری واشنگتن-ریاض در سال‌های اخیر در منطقه بوده است و مرگ پادشاه حتما می‌تواند روندها را دستخوش تغییر کند. مرگ ملک عبدالله در نخستین‌ روزهای سال 2015 شاید مهمترین خبر و اتفاق این سال باشد؛ و حوادث در پی آن نیز ممکن است اهمیتی بیش از درگذشت "ملک" داشته باشد.



محل دفن ملک عبدالله در گورستان العوده ریاض
 
ملک عبدالله 90 ساله، پادشاه عربستان سعودی از نسل عبدالعزیز زمانی اعلام کرد که دیگر او راه پادشاه نخوانند و از آن پس، عنوان "خادم الحرمین الشریفین" را برای خود برگزید. البته عملکرد آل سعود در میزبانی از حرمین شریفین و امامان معصوم و آنچه از تاریخ اسلام در این سرزمین باقی مانده است در گزارشی مجزا جای بحث و بررسی دارد.


خبرگزاری اماراتی "اخبار الآن" هفته‌ها قبل از تغییر شاه سعودی خبر داده بود.
واکنش‌ها به خبر وخامت حال شاه سعودی هم بسیار متفاوت بود؛ از فعالان جهان عرب که مرگ عبدالله را اعلام کردند تا رسانه‌های ایران و بسیاری از کشورهای ناخرسند از آل‌سعود که انتظار ملت‌های منطقه و شاهزادگان صف کشیده برای شنیدن "خبر مرگش" را به تصویر می‌کشند.

در این گزارش نگاهی به نزدیک به یک قرن زندگی "عبدالله بن عبدالعزیز" خواهیم داشت.
 

 

"عبدالله" دهمین فرزند "عبدالعزیز"

نام کامل پادشاه سعودی بر اساس شجره‌نامه "عبدالله بن عبدالعزیز بن عبدالرحمن بن فیصل ... بن مانع بن ربیعه المریدی" است و نسبش به قبیله بکر بن وائل از بنی أسد بن ربیعه می‌رسد. وی ششمین پادشاه عربستان سعودی و دهمین فرزند عبدالعزیز آل سعود بنیانگذار دولت سوم سعودی (عربستان جدید) بود. عبدالعزیز آل سعود فرزندان بسیار زیادی داشت و تمامی پادشاهان بعدی عربستان (ملک سعود، ملک فیصل، ملک خالد، ملک فهد و ملک عبدالله) تا به اکنون فرزندان مستقیم وی بوده‌اند. ملک عبدالله به تاریخ اول اوت 1924 میلادی در شهر ریاض متولد شد؛ و در کنار پدرش عبدالعزیز حکومتداری، سیاست، رهبری و ... را آموخت. هم چنین وی به رسم آن زمان به مکتب رفت و آموزش‌های دینی خود بر اساس مکتب ساختگی وهابیت را از تعدادی از معلمان و مبلغان کشورش فرا گرفت.


همه پسران عبدالعزیز
 
در سال 1964 میلادی ملک فیصل بن عبدالعزیز وی را به عنوان رئیس گارد ملی عربستان انتخاب کرد؛ منصبی که روحیه مبارزه‌طلبی و نظامی‌گری خاص را می‌طلبید. ملک عبدالله در طول سالیانی که این منصب را بر عهده داشت، خود را به خوبی نشان داد. در سال 1975 ملک خالد بن عبدالعزیز وی را به عنوان معاون نخست وزیر علاوه بر منصبش در ریاست گارد ملی تعیین کرد و در سال 1982 ملک فهد بن عبدالعزیز در حالی که عبدالله منصب ریاست گارد ملی و معاون نخست وزیر را نیز بر عهده داشت، او را به عنوان ولیعهد معرفی نمود. و سرانجام در سال 2005 میلادی با ملک عبدالله به عنوان پادشاه سعودی بیعت شد و سلطان بن عبدالعزیز به عنوان ولیعهد منصوب شد. البته ملک عبدالله از سال 1995 میلادی و پس از بیماری و زمین گیر شدن ملک فهد عملا تمامی امور را به دست گرفته بود.

در آن زمان وی هدایت گفتگوهای ملی را بر عهده داشت و در جریان آن جناح‌ها‌، قبایل و فرقه‌های مختلف گردهم آمدند تا درباره مطالبات و درخواست‌هایشان گفتگو شود.



ملک عبدالله در لباس فرماندهی گارد ملی
ملک عبدالله بیش از 30 بار ازدواج کرده و 16 پسر و بیست دختر دارد. اسامی برخی از فرزندان وی عبارتند از :

متعب بن عبدالله اول که در کودکی وفات یافت، خالد بن عبدالله، متعب بن عبدالله، عبدالعزیز بن عبدالله، فیصل بن عبدالله، مشعل بن عبدالله، محمد بن عبدالله، ترکی بن عبدالله، سعود بن عبدالله، منصور بن عبدالله، ماجد بن عبدالله، سعد بن عبدالله، مشهور بن عبد الله، بدر بن عبدالله، سلطان بن عبدالله، بندر بن عبدالله، فهده بنت عبدالله، نایفه بنت عبدالله، نوف بنت عبدالله، عالیه بنت عبدالله، فهده بنت عبدالله، عادله بنت عبدالله، صدیقه بنت عبدالله، سیفه بنت عبدالله، عبیر بنت عبدالله، ساره بنت عبدالله، هیفا بنت عبدالله، سحر بنت عبدالله، مها بنت عبدالله، هلا بنت عبدالله، جواهر بنت عبدالله، ریم بنت عبدالله، بسمه بنت عبدالله، عریب بنت عبدالله، الهنوف بنت عبدالله، مضماوی بنت عبدالله، سحاب بنت عبدالله و... .

اقدامات عبدالله؛ از دادن حق رأی به زنان تا اعزام ورزشکار زن به المپیک

آسوشیتدپرس از آنچه که اصلاحات ملک عبدالله در جامعه بسته عربستان می‌داند، می‌نویسد: جهان خارج اقدامات عبدالله بن عبدالعزیز را بسیار ناچیز می‌داند اما در کشور پادشاهی که روحانیون فوق محافظه‌کار مدتهاست بر تمام امور جامعه تسلط دارند، اصلاحات ملک عبدالله بازتاب بسیار گسترده‌ای داشته است.

هنگامیکه ملک عبدالله در اقدامی غیرمنتظره دانشگاهی را تاسیس کرد که در آن زنان و مردان در کنار یکدیگر در کلاس‌های درس حضور دارند ، با انتقاد تندروهایی مواجه شد که رکن اصلی نظام قدرتمند مذهبی عربستان را تشکیل می‌دهند.

این اقدام بخشی از تلاش‌هایی بود که ملک عبدالله برای اجرای اصلاحات در عربستان آغاز کرده بود. یکی از شیوخ این کشور آشکارا اعلام کرد حضور زنان و مردان در دانشگاه "معصیت و گناهی کبیره" است. این سخنان واکنش شدید پادشاه عربستان را در پی داشت و عبدالله وی را از نهاد روحانیون که تنها نهاد مجاز صدور فتوا در این کشور است اخراج کرد.

عربستان به عنوان بزرگترین کشور صادرکننده نفت در جهان‌، با آداب و رسوم قبیله‌ای و سختگیرانه‌ترین تعابیر و برداشت‌ها از اسلام اداره می‌شود.

خاندان سلطنتی در عربستان ترجیح می‌دهد بی سر و صدا پشت پرده عمل کند‌، از رویارویی مستقیم پرهیز و از به خطر افتادن جایگاه خود جلوگیری کند. این خاندان ترجیح می‌دهد اصلاحات در کشور به آرامی صورت گیرد.

اما ملک عبدالله که روز جمعه در سن 90 سالگی پس از در اختیار داشتن نزدیک به دو دهه قدرت در عربستان درگذشت‌، گهگاه متوسل به زور می‌شد. نتیجه این اقدامات در داخل کشور اصلاحاتی همچون فراهم کردن زمینه پیشرفت زنان بود که در کشوری مانند عربستان غیرمنتظره به نظر می‌رسید. البته این پیشرفت تنها محدود به رأی دادن نمادین چند زن در برابر پادشاه و ورود تشریفاتی چند نماینده زن به مجلس شورای مشورتی این کشور بود.

 

وی وعده داده بود زنان بتوانند در انتخابات شورای شهر که سال 2015 برگزار خواهد شد شرکت کنند. در دوره وی دو زن ورزشکار سعودی برای نخستین بار در سال 2012 میلادی در مسابقات المپیک شرکت کردند و تعدادی از زنان مجوز فعالیت به عنوان وکیل را دریافت کردند.

این در حالی بود که با توجه به ارتباط تنگاتنگ خاندان سلطنتی با رهبران مذهبی‌، وی با محدودیت‌هایی مواجه بود و به عنوان مثال‌، در برابر درخواست‌ها برای موافقت با رانندگی زنان هیچگونه واکنشی نشان نداد و در مقابل در سال 2011 حکم ده ضربه شلاق برای زنی که این قانون را نقض کرده بود لغو کرد.

درخواست عبدالله از آمریکا برای حمله به ایران

اسناد و مدارک فاش شده نشان می‌دهد عبدالله سال 2008 میلادی از واشنگتن خواسته بود با حمله به ایران بر سر برنامه هسته‌ای این کشور سر مار را قطع کند. سند دیگر حکایت از آن دارد که چگونه عبدالله در دیداری محرمانه به وزیر امور خارجه ایران درباره اینکه ایرانی‌ها حق ندارند در امور اعراب مداخله کنند اعتراض کرده است.


عبدالله از آمریکا خواسته بود تا با حمله به ایران، کار برنامه‌ هسته‌ای کشورمان را یکسره کند!

وی کشورهای عرب متحد خود در خلیج فارس را به افزایش موضعگیری‌های لفظی در برابر ایران و تلاش برای منزوی ساختن سوریه به سبب اتحاد این کشور با تهران ترغیب کرد.

به دنبال حملات یازده سپتامبر در آمریکا‌، مناسبات آمریکا و عربستان رو به تیرگی گذاشت و آن هنگامی بود که بسیاری انگشت اتهام را به سوی عربستان نشانه گرفتند.اما هنگامیکه القاعده در سال 2003 میلادی حملات خود را در عربستان با هدف براندازی رژیم این کشور آغاز کرد‌، عبدالله اقدام به سرکوب این گروه نمود.

شبه نظامیان به مدت سه سال محل سکونت اتباع خارجی‌، تاسیسات نفتی و دیگر اماکن را هدف حمله قرار دادند تا اینکه نیروهای امنیتی توانستند بسیاری از آنها را مجبور به فرار به کشور همسایه یمن کنند.  این رویکرد سختگیرانه موجب شد تا کاخ سفید در مناسبات با عربستان تجدید نظر کند. ملک عبدالله در زمان ریاست جمهوری جورج بوش در سال‌های 2002 و 2005 دو بار به آمریکا سفر کرد.

برخی منابع ثروت ملک عبدالله را بیش از 21 میلیارد دلار تخمین می‌زنند که وی را یکی از ثروتمندترین پادشاهان جهان تبدیل کرده است.

 

وضعیت جسمی وخیم ملک عبدالله

سال 2012 بود که خبر سکته قلبی پادشاه سعودی منتشر شد. خبرگزاری‌های رسمی و غیر رسمی از بستری‌شدن وی در بیمارستانی در نیویورک خبر دادند و اعلام کردند وی به خاطر سکته قلبی در بیمارستان "ماونت‌ سینا" تحت عمل جراحی قرار گرفته است. ملک عبدالله پیش‌تر نیز به خاطر مشکلاتی در ناحیه کمر در سال 2010 و 2011 تحت عمل جراحی قرار گرفته بود در نهایت از این عمل جراحی جان سالم به در برد و به کشورش بازگشت. چند ماه پس از این عمل جراحی، فعال ناشناس عربستانی که به دلیل انتشار اخبار پشت پرده خاندان سعودی در شبکه‌های اجتماعی اینترنتی با نام "مجتهد" شهرت بسیاری کسب کرده، تأکید کرد که ملک عبدالله پس از عمل جراحی دچار نارسایی در قلب، ریه و کلیه شده و وضعیت نابسامان است و پزشکان مجبور شده‌اند دستگاه تنفس مصنوعی به وی وصل کنند؛ این جریانات و بحث و گفتگوهای مربوط به آن در نهایت با حضور ملک عبدالله در تلویزیون و برخی مراسم‌ها به پایان رسید.

 

اما در سال 2013 انتشار خبر مرگ بالینی ملک عبدالله بار دیگر سایت‌ها و خبرگزاری‌ها را به تکاپو انداخت، بسیاری از خبرگزاری‌های عربی در این مورد نوشتند اعضای حیاتی پادشاه مانند قلب، کلیه و ریه‌های وی از کار افتاده و پزشکان مجبور شدند "ملک عبدالله" را چندین بار زیر شوک برقی قرار دهند. همچنین این منابع آگاه ادامه دادند پادشاه سعودی فقط بوسیله دستگاه تنفس مصنوعی به زندگی خود ادامه می‌دهد. اما در نهایت معلوم شد که ملک عبدالله به این آسانی حاضر نیست تخت و تاجش را ترک کند و بار دیگر در صحنه حاضر شد.

آخرین باری که وضعیت جسمی ملک عبدالله نقل محافل شد، مربوط به دیدار نه چندان دور وی با رئیس جمهور آمریکا، اوباما بود. وی در حالی روبروی اوباما نشست و به گفتگو پرداخت که از لوله‌های اکسیژن برای تنفس استفاده می‌کرد. تصاویر وی با این لوله‌ها که دلیل بر حال نامساعدش بود در سایت‌های مختلف بازتاب گسترده‌ای داشت تا آنجا که یکی از خبرگزاری‌های سعودی با فتوشاپ این تصاویر را دستکاری کرده بود و لوله های تنفسی را حذف نموده بود!

 

 

 

 

بیداری اسلامی و موضع پادشاه سعودی

پس از آغاز انقلاب‌های منطقه، صدای سقوط به گوش حکام ریاض هم رسید. کشورهای عربی منطقه یکی پس از دیگری شاهد سقوط دیکتاتورها بودند. موج بیداری به بحرین، کشوری با اکثریت شیعه ولی در تصرف آل‌خلیفه و تحت نفوذ آل‌سعود، رسید و استان‌هایی از عربستان نیز به این جریان پیوستند که با سرکوب هر دو از سوی نیروهای سعودی مواجه شد. گذشته از فتنه انگیزی عربستان با همکاری چند کشور دیگر در سوریه که نیاز به تغییر مسیر این انقلاب‌ها داشتند، ملک عبدالله همان زمان در جمع فرماندهان و مقامات امنیتی رژیم آل سعود اینگونه نسبت به خطر موجود واکنش نشان داد: «فتنه از همه طرف عربستان را احاطه کرده است و دشمنان عربستان در کمین نشسته‌اند تا امنیت کشور را برهم بزنند و وحدت موجود میان ملت عربستان را از بین ببرند و هیچ راهی برای مقابله با فتنه موجود جز رویارویی با آن وجود ندارد.» و این رویارویی با روشن کردن آتش تروریسم در سوریه و سپس عراق آغاز شد.

 

در ارتباط با سوریه‌، عبدالله به طور مستقیم در جنگ داخلی که پس از اعتراضات سال2011 آغاز شد مداخله نکرد. وی مخالفان را که برای براندازی بشار اسد رئیس جمهور مبارزه می‌کردند حمایت و مسلح کرد و از دولت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا خواست همانند وی عمل کند.

جنگ سوریه به ظهور گروه تروریستی داعش کمک کرد ؛ گروهی که بخش های گسترده ای از عراق و سوریه را تحت کنترل خود گرفته است. افزایش حملات این گروه موجب شد تا ملک عبدالله نیز به ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا بپیوندد.

از دیدگاه دیگر کشورها ، عبدالله مدافع سرسخت وضعیت موجود بود و در برابر اعتراضات خیابانی برای تغییر نظام استبدادی پادشاهی که بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس حاکم شده است مقاومت می کرد.

وی همچنین درصدد حمایت از دولت نظامی مصر به هنگام سرنگونی حکومت محمد مرسی رئیس جمهور اسلامگرای این کشور برآمد. ملک عبدالله ماه مارس سال 2011 نظامیان سعودی را راهی بحرین کرد تا خاندان سلطنتی این کشور را در سرکوب شیعیان معترض همراهی کنند. وی در داخل کشور دو رویکرد اعطای مزایای اجتماعی و ارعاب را برای سرکوب درخواست ها برای تغییردر پیش گرفته بود.

ملک عبدالله اوایل سال 2011 بسته ای به ارزش بیش از 90 میلیار دلار را برای اعطای امتیازات‌، خدمات اجتماعی و اشتغالزایی در کشور اختصاص داد و از سوی دیگر نیروهای پلیس ضد شورش را برای سرکوب اعتراضات خیابانی به ویژه اقلیت شیعه در شرق این کشور مستقر کرد.

عبدالله در نهایت ائتلاف عربستان با آمریکا را در چارچوب همکاری نزدیک علیه القاعده و ایران تقویت کرد و به هنگام بروز اختلافات سیاسی با آمریکا ، آنها را آشکار می‌ساخت. وی در برابر فشار واشنگتن برای مناسبات دوستانه با نوری مالکی نخست وزیر شیعه عراق و مورد حمایت آمریکا مقاومت می‌کرد و وی را دست نشانده ایران می‌دانست.

ملک عبدالله پس از ناتوانی آمریکا در پیشبرد روند صلح اعراب و اسرائیل به ویژه پس از حمایت اعراب از طرح گسترده وی دچار یاس و ناامیدی شد. در این طرح پیشنهاد صلح اسرائیل با همه کشورهای عربی درصورت عقب نشینی این رژیم از سرزمین های اشغالی در سال 1967 مطرح شده بود.

در گزارشی که سفارت آمریکا سال 2010 در اختیار هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه وقت این کشور قرار داد، آمده است "هنگامیکه پادشاه عربستان به همتای خود بی اعتماد شود‌، این بی‌اعتمادی می‌تواند مانعی جدی در مسیر مناسبات دوجانبه باشد".


آل‌سعود از چه می‌ترسد؟

پس از آغاز موج تحولات بیداری اسلامی، احتمال سرایت این انقلاب‌ها به عربستان به دلیل فضای بسته سیاسی این کشور متصور بود. اما دلارهای نفتی سعودی‌ها سرپوشی بر فساد سیاسی و اقتصادی آل‌سعود شد. دو روش تطمیع و سرکوب مردم توانست حرکت مردم عربستان در استان‌های شرقی را در نطفه خاموش کند. اما به عقیده کارشناسان، این علاج نهایی برای مشکلات آل‌سعود نیست؛ مشکلاتی که پادشاه به اغماء رفته سعودی تعبیر "فتنه‌ها" را برای آن بکار برد:

1- تعمیق اعتراضات و مطالبات عمومی؛ افزایش مطالبات مردم عربستان بویژه در مناطق شیعه‌نشین شرق این کشور که از قضا نفت‌خیز هم هستند، به مناطق دیگری هم سرایت کرده است و کوچکترین جرقه‌ای - همانند مرگ عبدالله - می‌تواند دامن‌گیر آل‌سعود شود.

2- اختلافات داخلی خاندان آل‌سعود؛ خاندان قدرت‌طلب سعودی که از هیچ کوششی برای حفظ و توسعه قدرت دریغ نمی‌کنند، اکنون برای تقسیم قدرت دچار اختلافات داخلی هستند و تشدید تنش‌های درون کاخ‌های آل‌سعود به‌گونه‌ای بوده که به‌راحتی به بیرون درز کرده و دیگر گریزی از کتمان و پنهان کردن آن‌ها نیست. این اختلافات در انتخاب نایف و سپس سلمان بن‌عبدالعزیز به ولیعهدی، بیشتر خودنمایی کرد. سلمان بن عبدالعزیز هم با بیماری آلزایمر دست و پنجه نرم می‌کند برای مدت طولانی عهده‌دار امور نخواهد بود و احتمال انتقال قدرت به شاهزاده مقرن وجود دارد.

4- پیر و فرتوت بودن شاهزادگان سعودی؛ پس از مرگ عبدالله و انتخاب سلمان به پادشاهی، اکنون دیگر فرزندان عبدالعزیز همه پیر و فرتوت شده‌اند و از 36 پسر عبدالعزیز، اکنون 18 پسر زنده‌اند که همگی در سنین بالا هستند. از سلمان 87 ساله تا امرای استان‌ها همگی با بیماری‌های جسمی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و این موضوع می‌تواند به‌عنوان یک تهدید تلقی شود چراکه علاوه بر تشدید اختلافات بر سر قدرت، به‌دلیل عدم کادرسازی در سطوح بالا، می‌تواند کشور را با خلأ قدرت جدی مواجه کند و چه‌بسا کشور را به سوی هرج و مرج آشکار سوق دهد. سکته مغزی سلمان بن عبدالعزیز و بیماری آلزایمر او، قطعا او را هم به زودی از اداره امور ناتوان خواهد کرد؛ چه اینکه در زمان قرائت اولین سخنرانی پس از مرگ عبدالله، او حتی در ادای صحیح و کامل کلمات نیز با مشکل مواجه بود.

 

حمایت گسترده ملک عبدالله وهابی از مبارزه علیه تشیع و تروریسم منطقه‌ای و جهانی

چندی پیش ترکی بن بندر بن محمد بن عبدالرحمن شاهزاده مخالف سعودی و نوه ملک عبدالله که در حال حاضر در پایتخت فرانسه به سر می‌برد در جلسات هفتگی خود با حضور تعدادی از روشنفکران، روزنامه‌نگاران و سیاستمداران عرب اطلاعات مهمی در خصوص تلاش‌های ضد شیعی آل را افشا نمود.

ترکی بن بندر در اظهاراتی گفته است:مسلمان شیعی بهتر از مسلمان سلفی است زیرا مسلمان شیعی با زیارت حسین (علیه السلام) تقرب به خداوند را می طلبد اما مسلمان سلفی با اعمال خود تقرب به شیطان را، علی رغم اینکه ادعا می کند قصد نزدیک شدن به خدا را دارد. شیعه کار حرامی که اسلام از آن نهی کرده یعنی قتل نفس را انجام نمی‌دهد کاری که سلفی به راحتی آن را مرتکب می‌شود. من نیز از سوی برخی از به ظاهر علمای سعودی تکفیر شده‌ام زیرا من از پادشاه انتقاد و رهبری‌اش را رد کره‌ام در حالی که این حق شخصی و قانونی من است.

وی در سخنی که برای اولین بار افشا می‌شد گفت: زمانی که در وزارت کشور و در اطلاعات سعودی مشغول بودم دفتر ویژه‌ای به نام "شعبه روافض" وجود داشت. بودجه این دفتر و گروه مرتبط با آن به اندازه بودجه تونس، اردن و یمن بود. از جمله وظایف این گروه اجرای توطئه‌هایی علیه شیعه و بدنام کردن و بد جلوه دادن آنها از طریق کتاب‌های جعلی پر از دروغ و تقلب جهت پخش آنها در ایام حج در میان حجاج بود تا به این وسیله حجاج را به قتل شیعه تحریک کنند. ترکی افزوده بود در همان زمان اشتغالم در اطلاعات، آل سعود یک روحانی‌نمای شیعه را به خدمت گرفته بود وی از برجسته ترین افراد اطلاعات سعودی بود و فقط یکبار هفت میلیون دلار برای بازگشایی یک شبکه، مجله و رادیو خاص از سعودی دریافت کرد در مقابل این پشتیبانی‌ها سعودی از وی خواسته بود اوامرش را اجرا کند از جمله اینکه به مردم بگوید زوار حسین (علیه السلام) سگ هستند و خلفا در حادثه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقشی نداشته‌اند؛ عزاداری‌های حسینی از بدعت‌های فارس و هند است، آیه " لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَارَىٰ" در حق حضرت علی (علیه السلام) نازل شده و اینکه عبارت "اشهدُ ان علیاً ولی الله" باید از اذان برداشته شود.

هم چنین روزنامه صهیونیستی یدیعوت احرونت در مطلبی بندر بن سلطان که از نظر ایدئولوژی بسیار به ملک عبدالله نزدیک است را مدیر اصلی پروژه شیعه‌ستیزی معرفی کرده بود در این مطلب که پس از انفجار در ضاحیه بیروت منتشر شده، آمده بود: همه گروه‌های تروریستی پدری دارند که مدیر اصلی پروژه شیعه‌ستیزی در جهان عرب است. این شخص شاهزاده سعودی بندر بن سلطان سفیر سابق سعودی در آمریکا و و رییس اطلاعات این کشور است.با شروع تظاهرات منطقه الشرقیه عربستان سعودی در تاریخ 17 فوریه 2011 تا امروز، شیعیان این منطقه مرتبا با چراغ سبز پادشاه مورد ظلم و آزار و اذیت قرار گرفته اند. نیروهای آل سعود که مجهز به ماشین و تجهیزات نظامی و ماشین های غیر نظامی زره پوش موسوم به نوع (GMC) هستند با هدف دستگیری فعالان سیاسی و حقوقدانان این شهر آن را مرتبا مورد هجوم قرار دادند، در خلال این درگیری ها تا کنون چندین نفر شهید و زخمی شده اند ، و بسیاری از فعالان شیعه در بازداشت به سر می‌برند نمونه بارز آن شیخ النمر است روحانی شیعه ای که حتی دادستان کل عربستان در جریان یکی از جلسه های دادگاه خواستار صدور حکم (محاربه) اعدام برای وی به جرم فساد فی الارض و ریختن خونهای پاک! شد... .

 

پس از جنایت‌های تروریستی گسترده افراط گرایان مورد حمایت عربستان در کشورهای مختلف مانند سوریه، عراق، لبنان، یمن و...، پادشاه سعودی چندی پیش در نطقی فریبکارانه و ناگهانی اعلام کرد تمام تبعه‌های سعودی که با گروه‌های تروریستی همکاری دارند را مجازات خواهد کرد! در فهرست اعلام شده نام القاعده، القاعده در جزیره العرب، القاعده در یمن، القاعده در عراق، جبهه النصره، دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، حزب‌الله سعودی، اخوان المسلمین و گروه شیعیان حوثی به چشم می‌خورد. جالب اینجاست که سعودی هیچ نامی از جبهه اسلامی در این بیانیه به میان نیاورد جنبشی تروریستی که متشکل از چندین گروه و دارای تفکران افراط گرایانه سلفی به مراتب خطر ناکتر از برخی گروه‌های اعلام شده دارد و با حمایت مستقیم خود عربستان در مقابل حکومت قانونی سوریه قد علم کرده است.این دستور پادشاه عربستان که سرمنشاء تمامی عملیات‌های تروریستی و انتحاری در منطقه می‌باشد در حالی صادر شد که بر اساس آمارهای رسمی منتشره تعداد تروریست‌های سعودی که تاکنون به سوریه رفته و بر علیه دولت  بشار اسد و مردم مظلوم سوریه می‌جنگند نزدیک بر 12 هزار نفر برآورد می‌شود که مقام‌ اول! در این مورد را به خود اختصاص داده است.

 

علاقه ویژه ملک عبدالله به جشن‌های موسوم به جنادریه

هر ساله در عربستان جشن‌های هفده روزه جنادریه با حضور دائم چهار کشور عربی دیگر یعنی بحرین - قطر - عمان - کویت برگزار می‌شود، مسئولان سعودی از پادشاه گرفته تا مفتی‌های شناخته شده که نمایندگان دینی-مذهبی این کشور هستند به بهانه اینکه این جشن‌ها فرهنگی است و در جهت خدمت به تمدن کشور برگزار می‌شود، زبان به تمجید از آن باز می‌کنند و آن را نشانه توجه ویژه سعودی به فرهنگ می‌دانند. پادشاه سعودی نیز به این جشن که آوازخوانی و رقص به ویژه رقص شمشیر از جمله مراسم آن است علاقه ویژه‌ای داشت و تا جائیکه وضعیت جسمانی‌اش به وی اجازه می‌داد در آن شرکت می‌کرد.

جالب اینجاست که به عقیده همین وهابیون، برگزاری هرگونه مراسم جشنی در میلاد پیامبر (ص) نوعی بدعت است و انجام دهندگان آن مرتکب کار حرامی شده‌اند. موضوع دیگر اینکه دروغ عوام فریبانه مقامات سعودی در مورد توجه به فرهنگ زمانی فاش می شود که بیشتر آثار تاریخی مربوط به پیش از اسلام و بسیاری از آثار به جا مانده از اهل بیت (علیهم السلام) را تخریب کرده‌اند و مفتی اعظم این کشور در در فتوایی اعلام می‌کند: تخریب اشیائی! که در اطراف حرمین شریفین است نه تنها مانعی ندارد بلکه این کار برای توسعه حرمین ضروری است.

 

تعیین مقرن بن عبدالعزیز به عنوان ولی ولیعهد

پادشاه درگذشته سعودی با تشدید بیماری‌اش و قدم گذاشتن در سن نود سالگی‌، برادر ناتنی‌اش مقرن بن عبدالعزیز که سی و پنجمین و آخرین پسر عبدالعزیز است را به عنوان ولی ولیعهد تعیین کرد. منصبی که تا کنون در عربستان وجود نداشته است، ملک عبدالله سپس تایید وی را منوط به گرفتن بیعت از هیئت موسوم به هیئت بیعت کرد. شاهزاده مقرن در گرفتن بیعت از اعضای هیئت مذکور موفق بود و به این سمت منصوب شد، اما این آغاز انواع گمانه‌زنی‌ها و بحث و جدل‌ها از پادشاه احتمالی آینده و نیز کناره‌گیری زودهنگام ملک عبدالله بود که در نهایت با مصادف با پایان عمرش شد.


مقرن بن عبدالعزیز برادر ناتنی ملک عبدالله، اکنون ولیعهد عربستان است

یک سُدیری جانشین عبدالله؛ ملک سلمان چقدر دوام می‌آورد؟

ملک سلمان بن عبدالعزیز 87 ساله، دومین شاهزاده از هفت سُدیری که پس از ملک فهد، به پادشاهی می‌رسد و بیست‌ و پنجمین پسر ملک عبدالعزیز آل سعود بنیانگذار پادشاهی سعودی است. (هفت سُدَیری به هفت برادر تنی از فرزندان ملک عبدالعزیز آل سعود، پادشاه عربستان و همسر او حصه بنت احمد السدیری گفته می‌شود. این هفت نن به نام آل فهد هم مشهورند؛ ملک فهد، سلطان، نایف، عبدالرحمن، ترکی، سلمان و احمد بن عبدالعزیز)


سلمان بن عبدالعزیز جانشین ملک عبدالله، از یک سکته مغزی جان سالم به در برده است

سلمان تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه امرا و شاهزادگان در ریاض سپری کرد. در 16 مارس 1954 هنگامی که به نیابت برادر تنی خود «نایف بن عبد العزیز» به امیری ریاض پایتخت عربستان رسید، وارد دنیای سیاست شد.


سلمان بن عبد العزیز مالک 10 درصد سهام مجموعه سعودی بازاریابی و تحقیقات است که روزنامه فرامنطقه‌ای «الشرق الاوسط» جزو آن است. وی با اینکه سهامی اندکی از این روزنامه را در اختیار دارد، اما از طریق پسرش «فیصل» بر گرایش‌های فکری و سیاسی این روزنامه تسلط دارد.

روزنامه الشرق الاوسط از جمله پایگاه‌های رسانه‌ای پادشاه جدید عربستان است

پادشاه عربستان تاکنون سه بار ازدواج کرده است. نخستین همسر وی «سلطانة بنت ترکی بن أحمد السدیری» بود که فوت کرده و از او دارای 6 فرزند به نام‌های امیر فهد، امیر سلطان، امیر أحمد، امیر عبدالعزیز، امیر فیصل و شاهزاده حصه است. همسر دوم سلمان «فهده بنت فلاح بن سلطان» از خاندان «آل حثلین» است که از او نیز دارای 6 فرزند به نام‌های امیر محمد، امیر ترکی، امیر خالد، امیر نایف، امیر بندر و امیر راکان است. اما همسر سوم سلمان «سارة بنت فیصل بن ضیدان أبو اثنین السبیعی» است که وی را طلاق داده و امیر سعود تنها فرزند وی از این ازدواج است.

امیر سلمان پیش از این ولیعهد و سه دوره حاکم ریاض بود و تصدی وزارت دفاع عربستان را نیز برعهده داشته است. وی از مهم‌ترین ارکان خاندان سلطنتی سعودی به شمار می‌رود و همانطور که گفته شد، یکی از افرادی است که به آن‌ها «هفت سدیری» گفته می‌شود.

 

 

ملک عبدالله پیش از مرگش یک منصب جدید را بنیان گذاشت؛ ولی ولیعهد. و مقرن بن عبدالعزیز را در زمان حیاتش ولی ولیعهد کرد تا پس از مرگ او به مقام ولیعهدی برسد. با توجه به شرایط جسمی سلمان بن عبدالعزیز، شاید ملک عبدالله نیز دوران کوتاه پادشاهی او را پیش‌بینی می‌کرد. ازین رو مقرن را ولی ولیعهد کرد تا عملا پس از مرگش و پادشاهی سلمان، مقرن ولیعهد باشد تا اداره امور را در صورت وخامت اوضاع ملک سلمان به عهده بگیرد؛ اتفاقی که کارشناسان با توجه به سابقه سکته مغزی ملک سلمان و بیماری آلزایمر، آن را چندان بعید ندانسته‌اند.

آغاز موج تغییرات در آل سعود

ملک سلمان بلافاصله پس از جانشینی برادرش، تغییرات در مناصب دولتی و حکومتی را آغاز کرد. سلمان در اولین حکم پس از تعیین ولیعهد، شاهزاده محمد بن سلمان را به سمت وزیر دفاع و رئیس دیوان پادشاهی سعودی منصوب کرد.

 

شاهزاده محمد به عنوان مشاور ویژه شاهزاده سلمان بن عبد العزیز ولیعد وقت نیز انتخاب شد. از امارت منطقه ریاض در مرتبه سیزدهم منتقل شد و به سمت مشاور و ناظر بر دفتر ویژه امور ولیعهد منصوب شد. تا زمان صدور فرمان در انتصاب او به عنوان رئیس دیوان ولیعهد و مشاور ویژه در اوایل ماه مارس 2013 در همین سمت بود.


امیر متعب بن عبدالله چندان مورد محبت و توجه پادشاه جدید قرار نگرفته است

پیش از انتصابات جدید، روابط مستحکمی که بین امیر مقرن با ملک عبدالله وجود داشت،‌ بخت امیر متعب بن عبدالله را در نزدیک شدن به تخت پادشاهی یا دریافت مسندی جدید تضمین می‌کرد. اما تا این لحظه، امیر مقرن جایش را بر تخت پادشاهی تضمین کرده است و اگر منصب پادشاه خالی شود، او شاه بعدی خواهد بود و البته می‌دانیم که مرگ، تنها دلیل خالی‌شدن این منصب محسوب نمی‌شود و گزینه‌ کنار کشیدن توافقی یا کنار کشیدن از امور اجرایی بدلیل بیماری، هنوز مهم‌ترین سبب محسوب می‌گردد و آن وقت است که راه مقرن در رسیدن به تخت پادشاهی بازِ باز خواهد بود. در آن روز است که متعب بن عبدالله و محمد بن نایف و کسان دیگر، می‌توانند به ترتیب جایی برای خود در قطاری که به تخت پادشاهی می‌رسد رزرو کنند. شورای مشورتی عربستان احتمالا در آینده با این پرسش مواجه خواهد شد که چگونه قدرت را از فرزندان سالخورده ملک عبدالعزیز به نسل بعد‌، نوه‌های وی‌، انتقال دهد.

منبع:مشرق

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها