گاوخونی خشکی زده؛ گهواره طبیعت در بحران
خبرگزاری تسنیم: بازشدن یک ماهه آب زایندهرود امیدها را برای احیای تالاب خشکیده گاوخونی زنده کرد اما بررسی ابعاد مختلف موضوع نکات جدیتری را از این مسئله روشن میکند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، در حالی هفتمین سال خشکسالی را پشت سر میگذرانیم که آثار و بقایای قهر طبیعت گاه و بیگاه و پی در پی رخ مینماید و این خشکی زمین و آسمان، اصفهان زنده و شاداب را به تشنهشهری افسرده تبدیل کرده است.
از نبود کشت و بیکاری کشاورزان تا فرسایش آثار و ابنیه تاریخی و از مردگی زندهرود تا آلودگیهای اخیر زیست محیطی، همه و همه دست به دست هم داده تا نه تنها شهر که استان نصف جهان هر روز رنجورتر و خستهتر از دیروز شود و در این میان مسئله کمتر بدان توجه شده خشکی تالاب بینالمللی گاوخونی، نمکی بر زخمهای گذشته کهن شهر اصفهان زده است.
صد البته اظهار نگرانی کارشناسان خود گویای این مسئله است که با ادامه و شدت گرفتن خشکی تالاب روزهای تلختری را این بار نه تنها برای اصفهان که شاید برای استانهای همجوار و حتی پایتخت نیز شاهد هستیم.
بازشدن یک ماهه آب رودخانه زایندهرود بارقهای از امید را در چشم دلواپسان محیط زیست و زیست بوم منطقه روشن کرد و زمانی که مسئولان امر ما را به رسیدن آب به تالاب امیدوار کردند، مسرور شدیم که شاید روزهای تلخ چند مدتی دست نگه داشته تا طبیعت نفسی تازه کند اما خوشحالی ما دیری نپایید چرا که خیلی زود زمزمههایی از نرسیدن آب به تالاب گاوخونی کامها را تلخ و دلها را غمگین ساخت و تا زمانی که از نزدیک و به چشم خود ندیده بودم شاید باور نمیکردم که تالاب هنوز خشک باشد.
آخرین بار سال 84 آب به تالاب رسیده است
زمانی که با رضا خلیلی، فعال اجتماعی و مدرس دانشگاه ساکن در منطقه ورزنه هم صحبت شدیم، وی آخرین مرتبهای که آب زایندهرود به تالاب گاوخونی رسیده را مربوط به زمستان 84 دانست و خاطرنشان کرد: در سال 84 زمانی که به دلیل بارشها و نزولات آسمانی سیلابی پشت سد به وجود آمد، دیگر مسئولان سد قادر به مهار آب نشده و این موضوع سبب رسیدن آب به تالاب شد که اتفاقی بیسابقه در 20 سال قبل از آن بوده و پس از آن یعنی از سال 84 تاکنون و حتی با وجود باز شدن یک ماه اخیر آب زایندهرود هیچ گاه آب به تالاب نرسیده است.
خلیلی افزود: این سیلاب ماهی کپور پشت سد را با خود به تالاب آورد که در اردیبهشت ماه سال بعد؛ تمام این ماهیها با هم از بین رفتند و ما نیز گزارش آن را به سازمان محیط زیست بردیم که در حد خبر چند دقیقهای آن را از سیمای استان پخش کرده و موضوع مانند همیشه در سطح یک خبر باقی ماند و هیچ اتفاق مثبتی نیز پس از آن نیفتاد.
وی با اشاره به وجود کانالهایی که آب برای رسیدن به تالاب گاوخونی باید از مسیر آنها بگذرد، گفت: این کانالها تنها راه رسیدن آب به تالاب بوده که اکنون در این کانالها هیچ آبی برای رسیدن به تالاب وجود نداشته و آب سیاهی در این کانال جمع شده که در واقع پسابهای سمی است که برخی کشاورزان در زمان ترسالی به جای سمزدن به محصولات خود از آن استفاده میکنند. این پسابها برای سلامتی بسیار مضر است و این کانال را 10 تا 15 سال قبل بیرون از شهر حفر کردند اما اکنون به 2 کیلومتری شهر رسیده که بخارات آن برای ساکنان خطرناک است.
در وضعیت کنونی، آب به گاوخونی نخواهد رسید
خلیلی با بیان اینکه آب از 70 کیلومتری گاوخونی بسته شده تصریح کرد: آب هیچگاه به گاوخونی نخواهد رسید چرا که در 2 سال گذشته آبی برای کشاورزی به کشاورزان نرسیده و کشاورزان اینجا آنقدر با کم آبی روبه رو هستند که نمیگذارند آب به تالاب برسد.
اما سخنان اسفندیار امینی، از کشاورزان و فعالان محیط زیست اصفهان نیز خالی از نکته نیست، وی آبگیری سد زایندهرود را مربوط به سال 49 دانست و اظهار داشت: از سال 49 به بعد فروش آب دپو شده شروع شده و مسئولان این چنین از تولید آب خرسند شدند در حالی که جمعکردن آب در پشت سد به معنی تولید آب نیست.
وی با بیان اینکه 3 سال پس از ساختن سد زایندهرود، 2 روستا در امتداد این رودخانه خالی از سکنه شده که در اصل پیام و نشان خشکی منطقه از همان زمان توسط طبیعت داده شد، خاطرنشان کرد: از آن زمان تا کنون به دلیل خروج آب رودخانه زایندهرود ما مرتب مجبور به زدن چاه شده تا آب را تأمین کنیم که خود این مسئله منجر به خشکی بیشتر زمینهای کشاورزی حوزه زایندهرود شده و در حالی که زمینهای اینجا سالی 2 مرتبه کشت میشده اما اکنون بیشتر آنها سالی یک بار هم فرصت زیر کشت رفتن را پیدا نمیکنند.
امینی بیان کرد: 240 هزار هکتار گندم، 90 هزار تن جو، 800 تا 900 هزار تن ذرت و 80 هزار تن یونجه در این منطقه یعنی حد فاصل اصفهان تا ورزنه تولید میشده و اینجا پیشینه تاریخی 7 تا 8 هزار ساله داشته و از خاک حاصلخیزی برخوردار بوده اما در حالی که تولید هر سانت از خاک بین 200 تا 700 سال طول میکشد، خاک این منطقه رو به نابودی رفته و بخشی از آن نیز در کارخانههای آجرپزی صرف تولید آجر میشود.
وی متوسط استفاده از آب را در کشور 36 درصد دانست و افزود: این متوسط درباره زایندهرود نزدیک به 72 درصد بوده و آب زایندهرود چند بار مصرفی است به این معنی که آبی که وارد تالاب گاوخونی میشده آبی نبوده که از چشمه خارج شده است. بلکه آب چند بار مصرف شده در بخش کشاورزی بوده و اکنون نیز آب چند بار مصرفی را محاسبه کرده و اعلام میکنند که ما چنین منابع آبی داریم در حالی که این روش محاسبه درست نیست.
این کشاورز و فعال محیط زیست با بیان اینکه سطح سفرههای آب زیر زمینی بین 10 تا 15 متر است، خاطرنشان کرد: زمانی که رودخانه بسته شده عملا باید به حاشیه رودخانه رود و دست به دامن ذخایر آب زیرزمینی شویم اما اکنون ذخایر چاهها و سفرههای آب زیرزمینی نیز تمام شده و به دلیل استفاده بیرویه، چاهها فرصت تغذیه را ندارند که این مسئله سبب تعطیلی بالای 80 درصد مزارع شده است.
صحبتهای امینی نشان از وجود پر ضرر و بیخیر و برکت سد زایندهرود دارد اما نظر کارشناس کمیته آب اتاق بازرگانی اصفهان بحث امینی را کامل کرد.
لطفالله ضیایی، عضو کمیته آب اتاق بازرگانی اصفهان گفت: در حال حاضر 14 مترمکعب آب در ثانیه مصرف آب شرب شبکه آبرسانی اصفهان بزرگ است و باید بین 20 تا 30 متر مکعب آب در ثانیه رها شود تا 14 متر مکعب از آن به تصفیهخانه باباشیخعلی رسیده بنابراین اگر سد نبود ما مشکل تأمین آب شرب را در منطقه پیدا میکردیم.
بارگذاریهای پس از سد زایندهرود مشکلساز شده است
وی بارگذاریهای پس از سد در بالادست حوزه زایندهرود را دلیل اصلی مشکلات اخیر خواند و گفت: راهکار رفع این مشکل انتقال حجم محدودی از آب مازاد بر مصرف حوزه کارون به زایندهرود با رعایت معیارهای یونسکو است که اکنون این معیارها شامل حال وضعیت پیشآمده در زایندهرود میشود.
انتقال میان حوزهای، تنها روش برونرفت از وضعیت موجود
عضو کمیته آب اتاق اصفهان با بیان اینکه در قسمت زاگرس میانی در حالی که 56 درصد از جمعیت در حوزه کارون و 44 درصد در حوزه زایندهرود ساکن هستند اما 92 درصد منابع آب راهی حوزه کارون و تنها 8 درصد آن به حوزه زایندهرود میرسد که نشان از توزیع نا متوازن آب دارد، اظهار داشت: میانگین 41 ساله خروجی آب از کارون به خلیج فارس بیش از 12 هزار میلیارد متر مکعب بوده که میتوان با تدابیر مناسب از ریختن آن به خلیج فارس جلوگیری کرده و آن را به سمت حوزه زایندهرود آوریم.
وی خبر پیشروی آب شور دریا در منطقه خوزستان را صحیح دانست و افزود: دلیل آن سدهای زیادی است که توسط ترکیه، عراق و سوریه بر دجله و فرات زده شده و تونل اول کوهرنگ 61 سال پیش و تونل دوم کوهرنگ 29 سال پیش به بهرهبرداری رسیده و ما در این چند سال انتقال جدید نداشتیم که سبب پیشروی آب دریا شده و این پیشروی صرفا به دلایل دیگر است.
معیارهای یونسکو در انتقال آب از کارون به زایندهرود وجود دارد
ضیایی با تاکید بر رعایت معیارهای یونسکو در انتقال بین حوزهای تصریح کرد: در حال حاضر حجم آب انتقالی از کارون 4.5 درصد بوده در حالی که حدود 30 تا 40 درصد آن به خلیجفارس ریخته و در حال حاضر برنامه توسعه کشاورزی در وسعت 500 هزار هکتار در برنامه توسعهای این قسمت قرار دارد که با گفته آنها مبنی بر نبود آب در کارون در تناقض است.
عضو کمیته آب اتاق اصفهان گفت: نباید اجازه دهیم که دعواهای استانی جای منافع ملی را گرفته و با توجه به معیارهای یونسکو انتقال آب به حوزه زایندهرود و طرح بهشت آباد درست بوده و البته هر انتقال آبی بدون شک با معضلات و مخاطراتی همراه بوده اما از بین رفتن اکو سیستم زایندهرود و مهاجرت مردم این منطقه به مراتب بدتر است.
اما سئوال اینجاست که اساسا وجود تالاب گاوخونی در توازن زیست محیطی و اکوسیستمی منطقه چه تاثیری داشته و آیا ضرورتی برای حفظ تالابها وجود دارد.
تالاب، گهواره محیط زیست
سعید سلطانی، عضو هیئت علمی دانشکده منابع طبیعی دانشگاه صنعتی اصفهان با بیان اینکه تالابها گهوارههای تنوع زیستی است، تصریح کرد: تالابها با فراهمکردن آب و شرایط طبیعی نقش مهمی را در بقای زیست محیطی منطقه ایجا کرده و با ایجاد رطوبت در کیفیت هوا موثر بوده و همچنین در کیفیت آب، کاهش طوفان و کنترل سیلاب اثرگذار است و نیز محل استراحت پرندگان مهاجر بوده و ارزش اقتصادی زیادی دارد.
وی مهمترین نقش گاوخونی را در بهبود کیفیت هوا دانست و بیان کرد: گاو خونی زیستگاه پرندگان مهاجر بوده و در کنترل جمعیت آفات و حشرات از طریق پرندگان، تصفیه آب، تثبیت تپههای شنی و جلوگیری از پیشروی کویر موثر است و با توجه به اینکه 3 ماه از سال و در تابستان باد شرقی غربی بوده بنابراین وجود تالاب سبب جلوگیری از ورود گرد و غبار به سمت شهر اصفهان میشود.
وی در ادامه در بررسی عوامل تهدیدکننده تالاب گفت: مدیریت نادرست منابع آب حوزه زایندهرود، نگاه غیرکارشناسی به تالاب، کاهش نزولات جوی و خشکسالی و ورود فاضلاب و آلایندهها به تالاب و شکار بیرویه از جمله مخاطرات تالاب گاوخونی است.
سید احمد خاتون آبادی، عضو کمیته آب اتاق بازرگانی اصفهان نیز با اشاره به خشکی تالاب گاوخونی اظهار داشت: ما یک نوع همزیستی با تالاب گاوخونی داریم که امروز تالاب گاوخونی که روزی پر آب بوده به زمین خشک و بایری تبدیل شده و با وجود بازشدن آب در زایندهرود قطرهای آب به این تالاب نرسیده است.
وی افزود: فقر فراگیر در شرق اصفهان خانمان کشاورزان را نابود کرده بنابراین مردم و کشاورزانی که پس از 17 تا 18 ماه به آب رسیدند بدون شک اجازه رسیدن آب به تالاب را نخواهند داد.
حقآبه تالاب گاوخونی 176 میلیون متر مکعب است
عضو کمیته آب اتاق بازرگانی اصفهان بیان کرد: حقآبه تالاب، حقآبه زیست محیطی بوده که برای حفظ زیستبومهای تالاب که تأثیر مستقیم برآلودگی هوا، تنوع زیستی، گرفتن گرد و غبار داشته و کمترین میزان آن بنا به محاسبه وزارت نیرو 176 میلیون متر مکعب بوده و این حقآبه جدای از حقآبه طوماری و تاریخی کشاورزان شرق اصفهان باید به این تالاب برسد.
ورزنه، از توجه مسئولان محروم مانده
اما نکتهای که نباید از آن غفلت ورزید این است که احیای تالاب گاوخونی علاوه بر تاثیری که بر حفظ اکوسیستم منطقه و کشور دارد برای مردم و ساکنان شهر ورزنه و شهرها و روستاهای اطراف نیز حیاتی و اثربخش است.
حجتالاسلام حمیدرضا صادقزاده، امام جمعه شهر ورزنه با اشاره به وضعیت کنونی شهر ورزنه خاطرنشان کرد: ما در این منطقه نیاز به محرومیتزدایی و ایجاد اشتغال نداریم بلکه تنها از مسئولان میخواهیم, اشتغال و طبیعت منطقه را به ما برگردانند مشکلات ما رفع میشود.
وی با تاکید بر اینکه اگر زایندهرود و تالاب گاوخونی سیاسی دیده نشود تمام مشکلات رفع میشود، تصریح کرد: سیاسیون نباید تالاب را سیاسی ببینند بلکه دستگاه عریض و طویل محیط زیست باید به جواب دهد که در این چند سال در رابطه به گاوخونی چه اقدامی کرده و چرا دستگاههای متولی آب محکم وارد کار نمیشوند.
امام جمعه ورزنه اظهار داشت: پسابها رفته و تنها چیزی که در این منطقه باقیمانده سمی از پسابها بوده و در این شرایط آمار بیماران سرطانی و روحی زیاد شده که باید بررسی شود دلیل این وضعیت چه چیز است.
در کنار تمام این مسائل، بیکاری کشاورزان و محرومیت منطقه اطراف تالاب گاوخونی مسئلهای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن عبور کرد اما احتمال ورود ریزگردهای سمی کف تالاب که به دلیل نبود کشاورزی و آب در منطقه، در آیندهای نزدیک به شهرهای اطراف و حتی استانهای همجوار سرایت میکند نیز مبحثی است که احتمالا در آیندهای نه چندان دور موضوع خشکی زاینده رود و در پی آن خشکی تالاب گاوخونی را به بحران زیست محیطی کل کشور تبدیل کند.
بدون شک توجه مسئولان مربوطه به عواقب و پیامدهای خشکسالیهای اخیر در این مدت چند برابر شده اما گاهی شتاب طوفانی رشد مشکلات بر نسیم بررسی و رفع آنها پیشی گرفته که آنگاه چنان طبیعت زیبا و آرام بنای ناسازگاری برمیدارد که فرصتی حتی برای ترمیم خود برای ما باقی نمیگذارد.
گزارش از فاطمه حاجمحمدیان
انتهای پیام/ج