چرا قدرت ارتش لبنان با الگوگیری از مقاومت توسعه داده نمی‌شود؟

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری المنار ، این پایگاه خبری در مقاله ای در خصوص سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان و نیاز ارتش لبنان به دریافت سریع تسلیحات نظامی به منظور مقابله با گروه‌های تروریستی و دشمن چنین نوشت: تمام کسانی که سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان را به مناسبت بزرگداشت شهدای القنیطره شنیده‌اند از میزان ارزش و افتخار و سربلندی که سخنان دبیرکل به همراه داشته مطلع هستند.

اما به طور حتم این همه ارزش به صورت بیهوده شکل نگرفته است بلکه همه اینها نتیجه و ماحصل توانایی بسیار بالای مقاومت و آمادگی بی‌مانند آن است که بخش‌هایی از آن در پاسخ به عملیات ترور و جنایات صورت گرفته در القنیطره سوریه تجلی یافت.

جستجو و مطالعه در توانایی‌های مقاومت نیازمند مطالعات دامنه دار و کارشناسی عمیق است و این مطالب را نمی توان در یک مقاله در اینجا یا مقاله ای در آنجا بررسی کرد، چرا که آن چه به دست آمده همه مرهون و نتیجه تجربیات و کسب تجربه از سال‌های طولانی فعالیت است که در این راه جانها فدا شده‌اند، و خون جوانان و فرماندهانی در این راه ریخته شده است.

مقاومت با خون شهدایش زنده می‌ماند، حال پرسش این است چرا توانایی‌های ارتش لبنان هم به مانند مقاومت افزایش داده نمی‌شود !؟‎

چرا توانایی‌های ارتش لبنان هم به مانند مقاومت افزایش داده نمی‌شود !؟‎

در اینجا آن چه برای ما اهمیت دارد موضوع بسیار مهم و ضروری مربوط به لبنان و تمام ملت لبنان است و می‌خواهیم در اینجا پاسخی را برای پرسش های مربوط به توانایی‌های ارتش لبنان بیابیم، و این که چرا سعی نمی شود توان ارتش لبنان را نه تنها برای مقابله با دشمن تکفیری و گروه های مسلح تروریست در مرزهای سوریه با لبنان افزایش داد بلکه حتی برای بالا بردن سطح آمادگی ارتش لبنان به منظور مقابله با دشمن اصلی که همانا دشمن اسرائیلی است افزایش داد.

پس چرا ارتش لبنان شیوه‌ای مشابه شیوه مقاومت با راهبردی که با اوضاعش تناسب داشته باشد و با نحوه عملکرد و اوضاع عملکردیش تضاد ندارد درپیش نمی‌گیرد؟سخن گفتن درباره توان ارتش ما را به صورت طبیعی به سمت سخن گفتن از نحوه مسلح کردنش سوق می‌دهد، و این که منبع این سلاح کجا خواهد بود؟

پیش از عملیات بی نظیر در شبعا و عملیات قهرمانانه مقاومت در آنجا تنها چند روز قبل بود که شماری از نیروهای ارتش لبنان در درگیری با گروه های تروریستی به شهادت رسیده بودند، و برای دومین بار فرزندان این نهاد نظامی در منطقه بلندی های راس بعلبک در کمینی که از سوی تروریست ها برای آنها تدارک دیده شده بود، به شهادت رسیدند، این منطقه همانی است که چندی پیش نیز در عملیات تروریستی مشابهی شش نظامی لبنانی در آنجا به شهادت رسیده بودند، همچنین پیش از این نیز در مناطق متعددی از لبنان افسران و نظامیان ارتش از عرسال گرفته تا طرابلس و مناطق دیگر در رویارویی با تروریست های تکفیری به شهادت رسیده بودند.

بار دیگر و از نو افسران ارتش و نیروهای این نهاد نظامی لبنانی بدون هیچ سپری به منظور بازداشت لبنان از هر خطر تروریستی و به منظور جلوگیری از پیامدهای ناگوار داخلی و شکل گیری فتنه در داخل دوشادوش هم همچون دژی مستحکم در کنار برادرانشان در مقاومت ایستاده‌اند و با هر خطر تروریستی که نه دین می شناسد نه ارزش و نه انسانیت مقابله می‌کنند.

چرا سیاستمداران لبنان ارتش را به سلاح های پیشرفته مجهز نمی‌کنند؟

آن چه در این باره عجیب است این بوده که اجازه داده می شود تا ارتش با این کاستی ها به حال خود رها شود و فرزندان این دستگاه نظامی را رها می کنند تا کشته شوند، و فرماندهی نظامی و سیاستمداران این کشور کاری برای مسلح نمودن ارتش به پیشرفته ترین تسلحات انجام نمی‌دهند.

‎تجهیز ارتش لبنان نه تنها برای مقابله با مشتی آهنین برای دفاع از لبنان است بلکه با این سلاح می توان از مرگ ساده و آشکار بهترین جوانان وطن از افسران و نظامیان ارتش جلوگیری به عمل آورد.

اگر چه بسیاری از فرماندهان با دگرگونی های مختلف داخلیشان به صورت شبانه روز به لزوم و ضرورت تجهیز ارتش لبنان به سلاح تاکید دارند. اما سوال اینجاست که چرا دولت لبنان و مسئولان نظام در لبنان امروز و پیش از فردا برای فراهم کردن هر سلاح پیشرفته‌ای برای این ارتش کاری نمی‌کنند؟ این سلاح می تواند در اسرع وقت ممکن فراهم شود تا ضد گروه‌های تروریستی در مرز با سوریه مورد استفاده قرار گیرد.

بهانه تراشی مسئولان لبنانی برای تسلیح ارتش به سلاح‌های ایرانی

چرا لبنان اقدام به خرید انواع هواپیماها ، از بالگرد گرفته تا پهپاد های شناسایی و تا جنگنده های نظامی نمی‌کند؟ واقعا اگر این تجهیزات و تسلیحات نظامی می توانند مانع از کشته شدن نظامیان و سربازان و حمایت از تمامیت ارضی لبنان باشد چرا در تهیه آن اقدامی صورت نمی گیرد ؟ چرا تا به امروز سیاستمداران لبنانی برای جلوگیری از مسلح شدن ارتش لبنان به سلاح از ایران، به بهانه ها و شیوه هایی در مخالفت با این ایده متوسل می شوند؟

هدیه نقدی عربستان برای مسلح کردن ارتش لبنان کجاست؟

هدیه نقدی عربستان سعودی برای مسلح کردن ارتش و خرید سلاح کجاست ؟ آیا باید منتظر کشته شدن شماری بیشتر و بیشتر از مردم و نظامیان و شهادت آنها باشیم تا بعد از آن به فکر راه حل و مسلح کردن و پیامدهای آن باشیم ؟ در میدان جنگ و کارزار ورود به مسائل حقوقی و شرح رسانه‌ای مسائل کارساز نیست.

لبنان و منطقه در حال جنگ به سر می برند، از این رو این مساله می طلبد تا در این رویا رویی وسایل دفاع و قدرت را به دست آوریم، در اینجا لازم است یادآور شویم و تاکید کنیم که لبنان و منطقه همه در حال جنگ هستند اگر چه به صورت  رسمی و علنی و شاید هم به صورت مستقیم از سوی دولت لبنان این مساله عنوان نمی شود، اما واقعا چه بخواهیم و چه نخواهیم ما در وضعیت جنگی قرار داریم، و هیچ کس نمی‌تواند منکر این واقعیت باشد و از مسئولیت مقابله و رویارویی شانه خالی کند.

چرا که فرار در زمان جنگ هیچ سودی ندارد و در میدان کارزار نتیجه بخش نیست بلکه آن چه در این میدان جنگ موثر و سودمند است رویارویی و خلق راه حل‌ها و به دست آوردن وسایل رسیدن به قدرت است تا در برابر متجاوزین از خود دفاع و آنها را از این اقدامات باز داریم.

تنها برای یاد آوری اعلام می‌کنیم که در روزهای جنگ قوانین عادی بین المللی یا داخلی به قوت خود باقی نمی‌مانند بلکه می توان این قوانین را نادیده گرفت و این مساله را ضروریت‌های امنیتی و نظامی تعیین می‌کند.

این مساله یک استناد قانونی و حقوقی هم دارد که به نظریه " شرایط استثنایی " معروف است و این مساله نیازی به توضیح زیاد ندارد و اسمش بیانگر وضعیت است.

پس خطاب به آنهایی که می‌گویند تعامل با ایران در خصوص پرونده مسلح کردن ارتش می تواند لبنان را به سمت تحریم سوق دهد و پیامدهایی را برای لبنان در جامعه بین المللی به همراه خواهد داشت می‌گوییم، این سخنان همه بی ثمر هستند؛ چرا که لبنان شرایط یک جنگ تحمیلی را تجربه می‌کند، و اکنون به تمامیت ارضی و مرزی لبنان حمله شده است و این امر لبنان را از قبول عواقب هر قانونی دور می‌سازد، و تحریم های بین المللی و غربی ضد ایران بر لبنان بی تاثیر است، حال این همه در شرایطی بیان می‌شود که اگر تصور کنیم لبنان از ایران سلاح تهیه کرد و این امر می‌تواند آن گونه که برخی مدعی هستند پیامدهایی را برای لبنان در بر داشته باشد که البته بیان کنندگان این مساله تیم 14 مارس هستند.

بنابراین وضعیت جنگی موجود و نه وضعیت فرضی حاکم بر لبنان این کشور را از توجه به هر حاشیه ای جز دفاع از خود و سرزمین لبنان و ملت این کشور به دور می سازد، این دفاع به هر وسیله و هر صورت ممکن باید صورت گیرد، اکنون آن چیزی که به نفع ملت و نظام و ارتش لبنان است جستجوی راه حلی سریع و مناسب ترین راه برای به دست آوردن سلاح است هر سلاحی که می تواند با استفاده از آن از خود و از لبنان و خطر گروه‌های تکفیری تروریستی محافظت کند.

مواضع رسانه‌ای نمی‌تواند جلیقه ضد گلوله برای نظامیان لبنانی باشد

این سلاح می تواند از موشک تا جنگنده را در برگیرد، خواه این سلاح از ایران تامین شود یا از عربستان یا از هر کشوری دیگر باید تامین شود، چرا که سخنان و مواضع رسانه ای و وعده های سخاوتمندانه از اینجا و آنجا نمی‌تواند به مثابه جلیقه‌های ضد گلوله برای نظامیان ارتش لبنان در طول مرزها تلقی شوند، و نمی توانند جای خالی هواپیماها و جنگنده ها و رادارهایی که نقل و انتقال گروه های تروریست قبل از انجام اقدامات تروریستی آنها را که می توانستند زیر نظر داشته باشند جبران کنند.

این وعده‌ها همچنین نمی توانند از خطر بمب گذاری‌های که در بلندی ها کار گذاشته می شوند بکاهند، و جلوی شهادت نظامیان ارتش لبنان را که به دلیل این بمب گذاری‌ها کشته می شوند بگیرند.

درحال تکمیل/