جنگ عربستان و آمریکا علیه انصارالله در شرایط کنونی بعید است

خبرگزاری تسنیم: با توجه به اینکه پادشاه جدید عربستان اکنون غرق عزل و نصب های داخلی است و آمریکا نیز سخت درگیر جنگ با داعش است به نظر نمی‌رسد با وجود مبارزه با القاعده آماده ورود به جنگ دیگری در یمن علیه انصارالله باشد.

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه رای الیوم، وقتی آمریکا سفارت خود در صنعا را تا مدت نامعلوم تعطیل اعلام کرده و از اتباع خود می خواهد هرچه سریع تر  یمن را ترک کنند و سپس بیشتر کشورهای اروپایی مانند انگلیس، فرانسه و ایتالیا موضعی مشابه آن اتخاذ می کنند به این معنی است که جنگی سخت و خونین در انتظار یمن است.

به این ترتیب ابتکار صلح خلیج فارس که به شیوه مسالمت آمیز علی عبدالله صالح را از قدرت برکنار کرده و عبدربه منصور هادی معاون او را به قدرت رساند، اکنون به کلی از بین رفته است.

دست شستن آمریکا از یمن

آمریکا در جنگ علیه تروریسم در یمن مشارکت داشته و ناظر ابتکار صلح خلیج فارس و انتقال مسالمت آمیز قدرت در یمن بود، اما خروج آن به این سرعت از صحنه یمن دست کم از نظر دیپلماتیک به معنی دست کشیدن از این کشور است.

به عبارت بهتر این اقدام در پی به قدرت رسیدن انصارالله و منحل کردن پارلمان و برکناری رئیس جمهور و سپس مشروعیت یافتن این گروه از طریق اعلام بیانیه قانون اساسی صورت گرفته است، بنابراین در این شرایط بیرون رفتن از یمن به این معنی است که واشنگتن از اصلاح اوضاع این کشور مایوس شده و مردم آن را برای روبه رو شدن با سرنوشت تنها گذاشته است و این درست همان موضعی است که سایر کشورهای عربی خلیج فارس در مورد یمن در پیش گرفته‌اند.

اما معلوم نیست آیا آمریکا از جنگ علیه القاعده با استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین درونز نیز منصرف خواهد شد یا خیر؟ سوال دیگر اینکه آیا در پی فروپاشی دولت یمن که پشتوانه قانونی این جنگ را فراهم کرده بود، هنوز این جنگ قانونی است؟

احتمال تغییر دیدگاه آمریکا در قبال یمن تحت تاثیر مذاکرات اتمی

به هر حال پیش بینی اقدام بعدی آمریکا دشوار است، زیرا دولت آمریکا در برابر حوادث یمن فقط نظاره گر بود، چرا که نوع نگاه واشنگتن به انصار الله با نگاهی که به داعش و جبهه النصره دارد، تفاوتی ندارد، به عبارت دیگر از نظر آمریکا انصار الله تهدیدی برای منافع آن نبوده و نیازی نیست مانند حملات جاری در عراق و سوریه، علیه انصارالله لشگر کشی کرده و با اعزام هواپیما مواضع آن را بمباران کند.

اما به نظر بسیاری از یمنی ها چنانچه مذاکرات اتمی با ایران به نتیجه نرسد، چه بسا این دیدگاه آمریکا دستخوش تغییر شود.

یمن اکنون بدون رئیس جمهور، دولت و پارلمان بوده و با دسته بندی های شدید بین شمال و جنوب و شرق و غرب دست به گریبان است و علاوه بر این سنی ها و زیدی ها با یکدیگر اختلاف دارند، در این میان سیاستمداران ناتوان مانده اند و به این ترتیب انقلاب یمن با بی رحمی در معرض فروپاشی و نابودی قرار گرفته است و آرزوهای مردم مبنی بر برقراری دموکراسی، برخورداری از رفاه، هم زیستی و وحدت ملی با ناکامی بزرگی روبه رو شده است.

در این میان «جمال بن عمر» فرستاده سازمان ملل نیز از نزدیک کردن مواضعی سخن می گوید که در واقع رشته پیوند آن گسیخته شده است و نشست ها و دیدارهای پی در پی در طول بیش از یک سال اخیر نتیجه ای جز ناکامی نداشته است و حتی چنانچه این نشست ها به توافق ختم شود، شانس اجرایی کردن توافق زیر صفر است.

نکته قابل ملاحظه اینکه انصار الله در بیشتر مناطق یمن به اضافه صنعاء پایتخت این کشور، قدرت را در دست دارد و کاخ ریاست جمهوری و بیشتر نهادها و موسسات دولتی و نهادهای اطلاع رسانی را تحت کنترل خود در آورده د و قدرت نظامی قابل ملاحظه ای دارد که از پشتیبانی برخی یگان های ارتش یمن تحت حمایت علی عبدالله صالح برخوردار است، درحالی که از نیروهای قبیله‌ای و مخالفان غیرنظامی کاری جز صدور بیانه های محکومیت آمیز برنمی آید و اگر سلاح هم داشته باشند، اغلب سلاح های شخصی است.

در این شرایط می توان گفت یمن اکنون سه گزینه اصلی پیش رو دارد که عبارتند از:

اول: تسلیم شدن در برابر اوضاع کنونی و قبول تسلط انصارالله و هم زیستی با آن تا به این وسیله جلوی خونریزی گرفته شده و آنچه از کشور و شکوه و موسسات آن باقی مانده است، حفظ شود.

دوم: مقاومت نظامی در برابر انصارالله و درخواست کمک از کشورهای بیگانه به ویژه عربستان و به واسطه آن درخواست کمک از آمریکا.

سوم: ادامه گفت وگو با انصارالله به امید دستیابی به راه حل و در نتیجه محقق شدن هم زیستی و شرکت همه گروهها یا اغلب آنان در صحنه قدرت.

با وجود این، ترجیح دادن یکی از این سه گزینه بسیار دشوار و در واقع نوعی ریسک و خطر کردن است، زیرا هر یک از این موارد کاستی ها و مزایای خاصی دارد و برخی نیز از نظر طرف‌های درگیر هیچ مزیتی ندارد، به این معنی که آنچه مورد قبول انصارالله است برای طرف مقابل که حضور آنان را در صنعاء به معنی غصب قدرت می داند، قابل قبول نیست.

موافقت با قدرت گرفتن انصارالله به معنی تسلیم شدن است و چه بسا مقاومت در برابر آن نیز بهای جانی و مالی سنگینی داشته باشد تا جایی که موجب می شود کشور آسیب دیده و ناتوانی مانند یمن به ورطه نابودی کشیده شود.

اما بی توجهی و کوتاهی بین المللی و کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به یمن و توطئه علیه وحدت و ثبات آن در موارد متعدد، چیزی است که این کشور تاریخی با تمدنی دیرینه و مردم آن را به گرفتاری بزرگی دچار کرده است.

آیا یمن همسایگان خود را تهدید می‌کند؟

جالب اینکه راه حل هایی که اکنون مطرح می شود چیزی جز تکرار لزوم گفت وگو و دوری از کشتار و جنگ مذهبی و منطقه ای نیست، اما چیزی که می توان پیش بینی کرد این است که تا زمانی که یمن به طور مستقیم همسایگان خود را در معرض خطر قرار ندهد، همچنان در دایره خشونت و بی ثباتی باقی خواهد ماند، اما هنگامی که برای آنان خطرساز شود چه بسا شرایط با گذشته متفاوت شود و در این صورت دخالت های منطقه ای و بین المللی به ویژه دخالت های نظامی بعید نخواهد بود.

عربستان همسایه قدرتمند یمن، اشتباهات بزرگی را در این کشور مرتکب شده است، زیرا ناگهان علیه متحدان خود در جنبش اصلاح سلفی انقلاب کرد، بدون اینکه با انصار الله که تحت حمایت ایران است، رابطه خوبی داشته باشد و مهم تر اینکه متحد دیرینه آن یعنی علی عبدالله صالح برخلاف خواست و تمایل سعودی حرکت کرده و با رقیب آن یا همان انصارالله ائتلاف کرد.

البته نباید فراموش کرد که  روابط صالح با عربستان روابطی شخصی بود که به ملک عبدالله پادشاه متوفی سعودی محدود می شد و نهادهای حاکمیتی عربستان را شامل نمی شد.

جنگ عربستان و آمریکا علیه انصارالله در شرایط کنونی بعید است

در این میان سلمان بن عبدالعزیز پادشاه جدید عربستان نیز اکنون غرق عزل و نصب های داخلی است و چه بسا مدت ها طول بکشد تا وی از این اولویت فارغ شده و متوجه یمن شود.

آمریکا نیز سخت درگیر جنگ با داعش است و به نظر نمی رسد با وجود مبارزه با القاعده آماده ورود به جنگ دیگری در یمن علیه انصارالله باشد.

در این شرایط به طور خلاصه می توان گفت، یمن روزهای سختی را در پیش دارد و با کمال تاسف و اندوه، فروپاشی در همه زمینه ها عنوان اصلی تحولات این کشور خواهد بود.

انتهای پیام/