ضرورت تفکیک بین عناصر تروریستی و تظاهرات‌کنندگان مسالمت‌آمیز در مصر

خبرگزاری تسنیم: تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه گفت که دولت مصر در مبارزه با تروریسم باید بین تروریست‌های شبکه ای و حرفه‌ای و تظاهرات کنندگان که بنا بر منافع سیاسی مخالف دولت هستند، تفاوت قائل شود.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، فهمی هویدی تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله‌ای در روزنامه السفیر لبنان نوشت: در معرکه ای که مصر بر ضد تروریسم وارد شده، ما پاسخ واضحی برای سوال " چرا " در اختیار داریم، اما وقتی سؤال به " چه کسی " مربوط می‌شود، اوضاع مشتبه می‌گردد.

(1)

وی می‌افزاید: روز جمعه 6 فوریه برخی تریبون‌ها و سایت‌های مرتبط با سرویس‌های امنیتی مصر اطلاعات جنجالی را در مورد مشارکت برخی از سران اخراج شده در عملیات تروریستی سینا منتشر کردند.

پایگاه خبری الیوم السابع در این راستا نوشت که سرویس‌ های امنیتی تلاش‌ های خود را برای بازداشت 3 تن از مهم ‌ترین عناصر تروریستی متهم به مشارکت در اجرا و برنامه‌ ریزی تعدادی از خطرناک ‌ترین اقدامات تروریستی تشدید کرده است.

از جمله این اقدامات انفجارهای اخیر العریش و عملیات کرم القوادیس است که در آن بیش از 30 نظامی کشته شدند. تلاش برای ترور سرتیپ محمد ابراهیم از دیگر اقدامات انجام شده در این راستا بوده است.

براساس این گزارش این 3 نفر افسران سابق بودند که به علت تمایلات جهاد گرایانه خود از نیروهای مسلح و پلیس اخراج شدند. این نشریه حتی به اسامی واقعی و جنبشی آن‌ها نیز اشاره کرده است.

الیوم السابع توضیح داد که برخی از آن‌ها به ترکیه نیز رفته اند تا در کنار گروه‌های مبارز در سوریه مبارزه کنند. تعدادی از آن‌ها نیز به لیبی و غزه سفر کرده اند و برخی نیز در تجمعات رابعة العدویه شرکت داشته اند.

گزارش مذکور نشان می‌دهد که این عناصر مسئولیت آموزش گروه‌های تروریستی را بر عهده دارند و علاوه ‌بر اطلاعاتی از سرویس‌های امنیتی، تجربه‌های نظامی خود را نیز به آن ‌ها منتقل می‌کنند.

البوابه نیوز جزئیات دیگری از این موضوع منتشر کرده و می‌نویسد که یکی از 3 افسر اخراج شده مغز متفکر کشتار العریش است. وی تیمی متشکل از 200 نفر را رهبری می‌کند و مسئولیت شاخه داعش در سینا را بر عهده دارد.

این نشریه می‌افزاید که تعداد عناصر پلیس که به علت رویکردهای جهاد گرایانه اخراج شده‌اند، بالغ بر 105 نفر است که برخی از آن‌ها افسر بودند، اما میزان عناصری که از ارتش اخراج شدند دقیق مشخص نیست.

این گزارش جزییات بیشتری از افسران اخراج شده و نقش آن‌ها در اقدامات تروریستی را منتشر کرده است. یکی از این افسران از عناصر گروه صاعقه هستند، وی عضو لشکر 777 بوده و از ده سال پیش در سینا فعال بوده، اما از هفت سال پیش از ارتش خارج شده است.

وی بعد از خروج از ارتش تیمی از جهاد گرایان تشکیل می‌دهد که در میان آن‌ها 4 افسر پلیس وجود دارند که به علت ارتباط با اخوان المسلمین و گروه‌های تکفیری اخراج شده اند.

پیشتر اتهام تلاش برای ترور وزیر کشور و انجام کمین در دشت الفرافره که 2 ماه پیش انجام شد، به وی نسبت داده شده بود. وی بارها تحت تعقیب قرارگرفته، اما بنا به تجربه زیاد و شناختی که از مسیرهای سینا دارد، هر بار فرار کرده است.

وی روابط قوی با برخی شیوخ قبایل و جوانان صحرا نشین دارد. گزارش مذکور همچنین از یک افسر دیگر پلیس صحبت می‌کند که در بخش امنیت مرکزی و اداره زندان‌ها کار کرده است، اما وقتی به درجه سرهنگ 2 رسیده، از کار برکنار شده و الان مفتی داعش و سخنران برجسته آن است.

این گزارش همچنین به نقل از یک مسئول امنیتی می‌نویسد که افسران برکنارشده و یا دانشجویان برکنار شده دانشکده‌های نظامی و پلیس بمب ساعتی هستند و برای انجام عملیات تروریستی حرفه ای مافوق توان تروریست‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند.

آنها اطلاعاتی در اختیار دارند که دیگران به آن دسترسی ندارند و تجربه زیاد نظامی آن‌ها نیز در اقدامات تروریستی کمک می‌کند. آن‌ها از زمان‌های تغییر شیفت ها و شکاف‌های امنیتی در کمین ها یا مقادیر تسلیحات و اسرار و برنامه‌های نظامی و امنیتی ارتش اطلاع دارند.

(2)

این اطلاعات مهم که بر بخش‌هایی از خشونت‌های موجود در صحرای سینا متمرکز شده است، پیش‌ از این لااقل برای افکار عمومی  مشخص نبود. اگر این سر رشته را بگیریم و عملیات های اعلام ‌شده از سوی جماعت انصار بیت المقدس را دنبال کنیم به 2 موضوع مهم دست پیدا می‌کنیم: اول اینکه این عملیات مراکز و شخصیت‌های پلیس و ارتش را هدف قرار گرفته و دوم اینکه عملیات های مذکور از سطح بالایی در حرفه‌ای‌گری برنامه‌ریزی و اجرا همراه بوده است. 

مهم‌ترین این عملیات‌ها عبارتند از:

-سال 2013 : تلاش برای ترور سرتیپ محمد ابراهیم وزیر کشور در 5 سپتامبر- انفجار ساختمان سرویس اطلاعات  نظامی در اسماعیلیه در 19 اکتبر- قتل محمد مبروک افسر امنیتی دولت در خارج از منزلش در 17 نوامبر- انفجار مقر مدیریت امنیت الدقهلیه در 24 دسامبر.

- سال 2014:  انفجار ساختمان مدیریت امنیت قاهره در 24 ژانویه- حمله به کمین پلیس در بنی سویف در 23 ژانویه- انهدام بالگرد در صحرای سینا در 26 ژانویه - حمله به کمین ارتش در منطقه دشت الفرافره با کشته شدن 22 نظامی در 20 جولای- حمله به کمین ارتش در منطقه کرم القوادیس و قتل بیش از 30 نظامی در 24 اکتبر.
- سال 2015: حمله به اهداف و مواضع امنیتی در العریش در روز 30 ژانویه که به کشته شدن بیش از 40 نفر منجر شد که بیشتر آن‌ها از نظامیان ارتش بودند. 

دلیلی برای مقایسه عوامل ذکر شده با خشونت‌های اخیر که برخی استان‌ها بعد از سرکوب تظاهرات با آن مواجه شدند، وجود ندارد. درگیری‌هایی که شامل پرتاب نارنجک در برخی مناطق عمومی و یا حتی هدف قرار دادن برخی عناصر پلیس مشاهده شد.

این دو موضوع تفاوت گسترده‌ای چه در حجم عملیات یا سطح عملکرد عناصر با یکدیگر دارند. هیچ کسی نیاز به تلاش جدی و سخت ندارد تا متوجه شود که عملیات‌های قبلی با عملیات‌های اخیر متفاوت هستند، بنابراین همسان نشان‌ دادن آن‌ها یک اقدام غلط‌ انداز است که می‌تواند اشتباه در تحلیل و ارزیابی را به دنبال داشته باشد.

(3)

تفاوت قائل شدن بین جماعت انصار بیت المقدس که در سینا فعالیت دارد و اخیراً به داعش پیوسته است و گروه‌های دیگری که اقدامات خشونت‌آمیز را در برخی مناطق مصر دنبال می‌کنند نکته‌ای بسیار مهم است که ما به دنبال توجه به آن هستیم، درست است که تحول در روند فعالیت‌های انصار بیت‌المقدس از درگیری بر ضد اسرائیل به ایجاد چالش در برابر مقامات مصری در خارج سینا نیاز به مطالعه و تحقیق دارد، اما ما از این موضوع در شرایط کنونی چشم‌پوشی می‌کنیم، چرا که موضوع مورد توجه ما این است که این گروه به یکی از منابع عملیات تروریستی نزد ملت مصر تبدیل شده و آنها را مملو از خشم و نفرت نسبت به خود کرده است، به ویژه اینکه دامنه فعالیت‌های آن‌ها در درگیری با ارتش و پلیس منحصر شده است. اهمیت تفاوت قائل شدن بین این دو در این نکته است که ما تلاش کنیم تروریسم را از هم جدا کرده و ساختارهای آن‌ها را بشناسیم.

در این راستا باید توجه کنیم که انصار بیت‌المقدس یک جماعت واحد است که در اعلام مسئولیت عملیات‌هایی که انجام می‌دهد، تردیدی نمی‌کند و بسیاری از آن‌ها را نیز تصویربرداری می‌کند.

اما در بسیاری از خشونت‌های موجود در مصر طرف‌های انجام دهنده این اقدامات مشخص نیست، حتی اگر خبرهای زیادی منتشر شود مبنی بر اینکه گروه‌های اخوان یا هواداران آن‌ها نقش اساسی در این اقدامات داشته اند.

بنابراین است که درگیری‌های مسلحانه شاخصه عملیات بر ضد انصار بیت‌المقدس است و تظاهرات و راهپیمایی‌های انجام شده مهم ‌ترین نمود فعالیت ‌های اخوان ‌المسلمین و متحدان آن است.

مهمتر از نکته قبل این که اعتقاد سلفیت جهادی که دیگران را تکفیر کرده و بر مبانی تغییر با زور تأکید دارد. مرجعیت فکری انصار بیت‌المقدس را تشکیل می‌دهد، نکته مهم تلاقی بین این جریان با داعش است، این در حالی است که رویکرد تکفیری در مبانی اعتقادی دیگر گروه‌ها وجود ندارد.

براساس رویکرد سلفیت جهادی افراد دیگر یا کافر هستند یا مرتد و همین موضوع توجیه خوبی برای ریختن خون آن‌ها فراهم می‌کند. در همین راستا است که داعش صراحتاً برخی عناصر اسلام سیاسی را در ضمن گروه‌های مرتد قرار داده و به صورت ویژه از اخوان‌المسلمین مصر صحبت می‌کند که قدرت را در دست گرفتند ، اما شریعت الهی را اجرا نکردند. همین موضوع بهانه‌ای شد تا آن‌ها اخوانی هارا منافق و مرتد بخوانند.

اختلاف موجود در دیدگاه‌های فکری این دو جریان در این است که انصار بیت ‌المقدس خود را در درگیری اعتقادی با دولت مصر می‌دانند و معتقدند براندازی این دولت واجب شرعی است، اما ما می‌دانیم که کسانی که در بخش‌های مختلف مصر تظاهرات می‌کنند، این موضوع را یک درگیری سیاسی می‌دانند نه اعتقادی. آن‌ها معتقدند که اقداماتشان در راستای فشار بر نظام مصر جهت رسیدن به محاسبات سیاسی خاص دنبال می‌شود.

در همین راستا در سال 2009 م شاخه‌ای از جماعت سلفیون جهادی در غزه اعلام موجودیت کرد و مدعی شد که امارت اسلامی تشکیل داده است. این گروه مسجد ابن تیمیه در نوار غزه را به عنوان مقر فرماندهی نظامی امارت جدید تعیین کرد.

رهبر این گروه در خطبه‌هایی خواستار جهاد بر ضد حکومت حماس شد، اما نیروهای حماس مسجد را محاصره کرده و با عناصر مسلح که در داخل مسجد سنگر گرفته بودند، وارد درگیری شدند. این درگیری‌ها به کشته شدن 21 نفر از عناصر مسلح منجر شد که از جمله آن ‌ها  شیخ عبد اللطیف موسى ملقب به أبو النور المقدسی بود که رهبر گروه تروریستی مذکور بود.

(4)

شیطنت دیگر در مصر که مبنایی گفتمان سیاسی و تبلیغاتی قرار گرفته ، این است که تمامی تظاهرات کنندگان تروریست شمرده می‌شوند و تمامی تروریست‌ها با هم برابر تلقی شده و هدف آن‌ها براندازی دولت و اعلام جنگ در ضد ارتش و پلیس معرفی می‌شود.

به این ترتیب خون نظامیان بر گردن همه قرار می‌گیرد و جامعه حق دارد که از آن‌ها انتقام بگیرد.

حتی دیدیم که پس از عملیات انصار بیت‌المقدس در منطقه العریش در 30 ژانویه گذشته انتقام شهدا با آتش زدن برخی مناطق در بنی سویف و دمیاط و الفیوم گرفته شد. حتی برخی روزنامه‌های مصری و بعضی از نویسندگان به ستایش از این اقدام پرداخته و آن را نشان دهنده فعال بودن ملت و انتفاضه دفاع از شهدا نامیدند.

جدا کردن شاخه های تروریسم و شناختن ساختارها و وزنه آن اقدامی محوری در هر تلاش برای از بین بردن آن است، علاوه بر اینکه ضرورت‌های عدل و انصاف در این زمینه باید رعایت شود.

در این روند باید عملیات تهییج افکار و شیطنت که ساده‌ترین راه کارها برای رها شدن از دست دیگران و ساکت کردن طرف مقابل تا ابد است، کنار گذاشته شود. این روشی کاملاً داعشی است چرا که قائل به ایجاد تفاوت بین مخالفان نیست و معتقد است که گورهای دسته‌جمعی تنها مکانی است که باید همه در آن قرار گیرند.

وقتی که بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به حماس حمله کرد و آن را برابر با داعش دانست، برخی دیگر با وجود کینه‌ای که از حماس  به دل داشتند و آن را یک جنبش تخریبی به شمار می‌آوردند، مشابهت بین این 2 گروه را رد کردند. از جمله این افراد افراهیم هالیفی رئیس سابق موساد و یوعز هندل از نویسندگان روزنامه یدیعوت آحارونوت بود.

آن‌ها وقتی عملیات خشونت‌آمیز بر ضد اسرائیلی‌ها در سرزمین‌های اشغالی افزایش پیدا کرد به سرعت به اتهام زنی به دشمنان سنتی خود شامل حماس و جهاد اسلامی و جبهه مردمی نپرداختند، چرا که چنین اقدامات فردی می‌تواند شاخص‌های خشم بین نسل‌های فلسطینی را افزایش داده و این موضوع دیدگاه انتفاضه سوم را که همچنان بعید به نظر نمی‌رسد، در ذهن آن‌ها زنده خواهد کرد.

از برخی از اطلاعاتی که اخیراً منتشر می‌شود می‌فهمیم که تهییج افکار عمومی با استفاده از بوق‌های تبلیغاتی به عنوان  بهترین راه برای تعامل با برخی پرونده‌های باز مورد استفاده قرار می‌گیرد، این روش اگر ادامه پیدا کند باب دعوت به تفکیک و جداسازی گروه‌های مخالف را می‌بندد و دامنه آتش را ادامه داده و مردم را به افزایش آن مشغول می‌کند.

انتهای پیام/پ