جای خالی جریان سازی رسانه ای در کشور


خبرگزاری تسنیم: تا زمانی که رسانه ها درایران نتوانند جریان سازی کنند، باید همچنان تقسیم بندی هایی مثل جهان سوم را به رسمیت بشناسیم و در استفاده از یکی از تاثیرگذارترین عناصر دنیای امروز یعنی "رسانه" یک اروپایی را به ۱۰۰۰جهان سومی ترجیح بدهیم.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، جمله معروفی در ارزش گذاری خبری رسانه های غربی وجود دارد که می گوید: «یک اروپایی به اندازه28 چینی و 2معدنچی ولزی به اندازه 1000پاکستانی ارزش خبری دارد».

لازم نیست زیاد رسانه شناس باشیم یا از علم ارتباطات سر دربیاوریم تا بتوانیم مثال های محقق شده این جمله را در خبرهای دور و اطرافمان شناسایی کنیم. هر رسانه ای برای خود گزاره هایی دارد که طبق آن ارزش های خبری اش را مشخص می شوند و البته بسته به میزان تاثیرگذاری آن رسانه بر تصمیم گیری دیگر رسانه ها هم اثر می گذارد. اما اتفاق ناخوشایند، عدم آشنایی برخی رسانه های داخلی با چرایی تعیین این ارزش های خبری توسط دیگر رسانه هاست.

همه می دانیم که هدف گروه تروریستی داعش از پخش فیلم جنایات خود ایجاد رعب و وحشت و نمایاندن خود به عنوان گروهی قدرتمند است. پس شاید برای برخی رسانه های غربی که اسلام هراسی را دنبال می کنند، پخش فیلم و انتشار اخبار جنایات داعش حتی با منفی شمردن این اعمال، قابل توجیه باشد. اما چرا رسانه های داخلی جمهوری اسلامی باید با هیجان تمام و چسباندن عنوان (18+) این فیلم ها را پوشش دهند؟

فیلم سربریدن 21 مسیحی مصری توسط داعش و یا زنده سوزی خلبان اردنی از پرخواننده ترین و پرکلیلک ترین اخبار روزنامه ها و سایت های داخلی است. دسترسی راحت به تماشای این اعمال شنیع و دیدن هرباره این تصاویر نه تنها قبح آن را در نظر مخاطب ازبین می برد و جنایت را برایش امری عادی و ساده نمایش می دهد (که بحث اثرات روانی آن در این نوشته جایی ندارد) بلکه هدف رسانه های داعشی و همچنین رسانه های غربی همسو با آنان را برای نشاندن ترس از یک گروه تروریستی جنایتکار در دل مردم نیز به طور کامل محقق می کند. موج خبری که با پوشش وسیع این اخبار شکل می گیرد، کار را به جایی می رساند که صدا و سیما نیز به عنوان یک رسانه عمومی که مخاطبی گسترده و نامشخص از نظر سنی دارد، تسلیم این موج می شود و در بخش های خبری خود تریبون نمایش تصاویر جنایات داعش می شود.

از طرف دیگر، هفته گذشته سه دانشجوی مسلمان فلسطینی-آمریکایی در تیراندازی که به حادثه "چپل هیل" معروف شد، توسط یک آمریکایی مورد هدف قرار گرفته و کشته شدند. رسانه های داخلی فقط اخباری پراکنده راجع به این رویداد را پوشش دادند تا اینکه اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده این حادثه را محکوم کرد. بعد از آن انگار رسانه های داخلی تازه متوجه شدند که این موضوع بیش از آنکه نیاز به محکومیت رئیس جمهور آمریکا داشته باشد (که در سیاست های غیررسمی اش همیشه ردپای اسلام ستیزی به چشم می خورد) نیاز به محکومیت قاطع و گسترده رسانه های یک نظام اسلامی داشت و حالا نه تنها مجبور هستند که برای مطرح کردن حادثه چپل هیل از محکومیت اوباما هم بگویند و جا پای رسانه های غربی بگذارند که آمریکا را در این موضوع همدرد و بی گناه جلوه می دهند، بلکه برای خبر تحلیلی و جریان سازی راجع به موضوعی که روزها از آن گذشته نیز دیگر به سختی می توانند عمل کنند.

البته رئیس جمهوری ایران نیز فردای موضع گیری اوباما، دراین باره بیانیه ای صادر کرد و روز سه شنبه نیز در صحبت های خود به شدت این حادثه را محکوم کرد، اما صحبت برسر این است که در مسائل اینچنینی همیشه نباید منتظر واکنش مقامات رسمی بود. چه بسا در موضوعی جای دخالت مقام رسمی و یا اظهارنظر وی به هزاران دلیل نباشد و این وظیفه رسانه است که به جای مسئول و صاحب نظر دولتی، تریبون و نماینده یک ملت شود و حرف و دغدغه اساسی یک نظام را به گوش دنیا برساند. حتی در موارد بسیاری جریان سازی رسانه ای، مسئولین را هم به واکنش، اظهارنظر و تصمیم گیری واداشته است. یعنی همان چیزی که از آن به اسم "قدرت رسانه" یاد می کنیم و البته کمترین سهم را در رسانه های جمهوری اسلامی دارد!

این اتفاق را مقایسه کنید با آنچه با عنوان "شارلی ابدو" به موجی جهانی تبدیل شد و اخبار آن به تیتر و خبر یک رسانه های ایرانی تبدیل شد. بحث بر سر محکوم کردن یا نکردن این اقدام و حواشی پیرامون آن مثل هویت قاتلان و... مدت ها خبرداغ رسانه ها و حتی شبکه های اجتماعی بود و کمپینی پر مخاطب برای مقابله با اهانت هفته نامه شارلی ابدو به پیامبر(ص) و ربط دادن این موضوع به خشونت مسلمانان علیه کارکنان این هفته نامه، نیزبه راه افتاد. حالا سوال این است که اگر سه دانشجوی مسلمان کشته شده در چپل هیل، پیرو همین پیامبر بودند علت راه نیفتادن موج خبری برای محکومیت جنایتی که علیه آنان اتفاق افتاده چیست؟

مجموع این اتفاقات نشان می دهد که رسانه های ما به واکنش گرایانی تبدیل شده اند که منتظر می مانند تا رسانه های صاحب نفوذ موضوع و نحوه پوشش اخبار آنان را تعیین کنند. دراین بین گاهی اهمیت ندارد که این موج چقدر با معیارهای و ارزش های داخلی ما منطبق باشد و یا حتی اینکه در نوع دنباله روی ازاین جریان، چه اندازه فرصت برای مطرح شدن به عنوان رسانه ای دارای هویت مستقل -نه صرفا مقلد و دنباله رو- وجود دارد. بخشی زیادی از کار رسانه های قدرتمند ایجاد امواج خبری است که در کنار برآورده کردن اهداف گرانندگانشان، به آنان هویت و زنده بودن می بخشد.

تا زمانی که مطبوعات و سایر منتشرکنندگان خبر درایران نتوانند برای آنچه جزء اهداف و آرمانهای جمهوری اسلامی قرار گرفته جریان سازی کنند باید همچنان تقسیم بندی هایی مثل جهان سوم را به رسمیت بشناسیم و در استفاده از یکی از تاثیرگذارترین عناصر دنیای امروز یعنی "رسانه" یک اروپایی را به 1000جهان سومی ترجیح بدهیم.

منبع: الف

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها