ضرورت روابط راهبردی ایران و چین
خبرگزاری تسنیم: چین به عنوان یک کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و کشوری که سریعترین و مهمترین رشد را میان کشورهای در حال رشد دارد بدون تردید در آینده نقش بسیار مهمتری را در دنیا ایفا خواهد کرد. چین بزرگترین خریدار نفتی ایران محسوب میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در پاسخ به دعوت به مسوولان ایران و به منظور گسترش روابط میان دو کشور، رییس جمهور چین بزودی به ایران سفر خواهد کرد. این دو کشور از دیرباز روابط دوستانه و مستحکمی میان یکدیگر داشته اند و به عنوان پایه گذار دو تمدن بزرگ و تاثیرگذار از نقش مهمی در منطقه و معادلات بین المللی برخوردار هستند. چین همواره از توسعه روابط خود با ایران استقبال می کند. چینی ها نظر مثبتی را به توسعه روابط با ایران دارند و مهم است که چینی ها در رده های بالای حکومتی خواهان توسعه روابط با تهران هستند. روابط تهران و مسکو نیز در سالهای اخیر بهتر از گذشته شده است. نزدیکی سیاست روسیه و ایران در رابطه با سوریه و عراق نشانه ای از نزدیکی سیاست های خارجی و منطقه ای دو کشور به یکدیگر است. سیاست نگاه شرق اگر به صورت جدی و پیگیر باشد می تواند افق های تازه ای را در توسعه روابط ایران با دنیا و صحنه بین المللی باز کند.در حال حاضر چین به عنوان یک کشور عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و کشوری که سریعترین و مهمترین رشد را میان کشورهای در حال رشد دارد بدون تردید در آینده نقش بسیار مهمتری را در دنیا ایفا خواهد کرد. جمهوری خلق چین بزرگترین خریدار نفتی ایران محسوب میشود و بهویژه بعد از لغو پارهای از تحریمها علیه ایران، روابط اقتصادی پکن با تهران افزایش یافته است.
علت عمده سفر وزیرخارجه چین به ایران
علت عمده سفر آقای وانگ یی، وزیرخارجه چین به ایران، هماهنگی با مقامات ایرانی برای سفر «شی جین پینگ»، رییسجمهوری خلق چین است که قرار است بهزودی به ایران سفر کند و این سفر از همین منظر بسیار مهم است. رییسجمهوری سابق چین در مدت ١ سالی که رییسجمهور بود؛ حتی یکبار به ایران سفر نکرد. سفر وزیر خارجه جمهوری خلق چین و برنامهریزی برای سفر رییسجمهوری این کشور در این شرایط نشانه اهمیتیابی تهران در منطقه است که کاملا مشهود است. اکنون برای چین داشتن رابطه نزدیکتر با ایران از اهمیت بالایی برخوردار است.
جمهوری اسلامی ایران همواره رابطه با چین را استراتژیک دانسته و به رفت و آمد با این کشور اهتمام دارد. علاوه بر این با توجه به این که دو کشور کشورهای قوی در آسیا محسوب شده و دارای ظرفیتهای فراوانی برای توسعه روابط با یکدیگر هستند میتوان امید داشت که ایران و چین هر چه بیشتر در جهت گسترش روابط با یکدیگر اقدام کنند. نام جاده ابریشم و ایران در تاریخ به یکدیگر گره خورده است وایران عضو ناظر شانگهای شده است . با توجه به این که روابط دو کشور در مرحله بسیار مهمی قرار دارد گسترش روابط میان ایران و چین بیانگر عزم دو کشور برای پیشرفت است. همچنین در رابطه با تحولات اخیر منطقهیی و جهانی نیز که به سرعت در حال دگرگونی است .ایران و چین باید در حوزههای منطقهیی و بینالمللی سطح روابط خود را افزایش دهندو جمهوری اسلامی ایران همکاری با جمهوری خلق چین در همه موضوعات دوجانبه، منطقه ای و بین المللی از اولویت برخوردار است.
اراده سیاسی برای توافق
در جمهوری اسلامی ایران اراده سیاسی برای توافق بسیار قوی بوده و لذا تهران در این گفتگوها برای رسیدن به راه حل بسیار جدی است. روسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین چندی قبل در حاشیه اجلاس شانگهای در تاجیکستان، دیدار و گفتوگو کردند.حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی در این دیدار با اشاره به روابط مستحکم ایران و چین، به مذاکرات خود با همتای چینی در اجلاس گذشته شانگهای و تشکیل هفت گروه کاری مشترک اشاره کرد و خواستار اجرای هر چه سریعتر توافقات فیمابین شد.شی جین پینگ، رئیس جمهوری چین نیز جایگاه مهم ایران در منطقه و جهان را یادآور شد و گفت: چین خواهان روابط استراتژیک با ایران است.رئیس جمهوری چین همچنین از سفر خود به جمهوری اسلامی ایران در سال آتی خبر داد.
عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای
از مهم ترین راههایی که ایران در آینده از آن رونمایی خواهد کرد، عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای خواهد بود. این بستگی به آمریکا دارد که عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای را در آینده نزدیک یا دور رقم بزند. روحانی در پیامی کاملا واضح قبل از سفر نیویورکش به اجلاس سالانه سازمان شانگهای رفت، تا گزینه های موجود ایران در صورت اتلاف زمان آمریکایی ها را به رخ بکشد.سازمان همکاری های شانگهای در سال 2001 میلادی راه اندازی شد. این سازمان شش عضو ثابت و پنج عضو ناظر دارد و توسعه یافته سازمان شانگهای پنج (Shanghai Five) است که در26 آوریل سال 1996 میلادی بعد از امضای تعهد نامه امنیت نظامی مرزها توسط پنج کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان راه اندازی شده بود.ایران هم اکنون هم عضو ناظر سازمان شانگهای است. اگر چه هنوز ایران عضو دائم این سازمان نشده است اما حضور بیشتر در این سازمان منافع گسترده تری را برای ما به همراه خواهد داشت. اعضای ثابت و ناظر سازمان همکاریهای شانگهای سازنده یکی از بزرگترین قدرت های اقتصادی و نظامی جهان هستند. این کشورها بزرگترین تولید کنندگان و مصرف کنندگان انرژی را در تشکیل می دهند و 25 درصد از مساحت کره زمین را به خود اختصاص داده اند.
شانگهای چه منافعی برای ما دارد؟
بخشی از منافع ملی ایران را در صورت عضویت دائم را ذکر می کنیم:
1. مهم ترین اعضای این سازمان چین، هند و روسیه هستند. چین و هند بزرگترین رقیب و تهدید برای کشورهای غربی و آمریکا به حساب می آیند. در شرایط فعلی روسیه از سوی کشورهای غربی و آمریکا تحریم شده است و رقابت تجاری، اقتصادی و نظامی چین با آمریکا و غرب در حال افزایش است. ایران با نزدیکی به این دو کشور می تواند پویایی خود را در سیاست خارجی حفظ کند. چین، هند و روسیه با داشتن اقتصادی پویا میل زیادی برای تعامل اقتصادی با ایران دارند و خود را ملزم به رعایت تحریم های غربی- آمریکایی نمیدانند. این رابطه میتواند اثر به سزایی بر روی تحریم ها بگذارد و ایران را از محدوده تحریم ها بیرون بیاورد. این روابط اثر تحریم ها را به شدت کاهش خواهد داد و ابزار تحریم را برای غربی ها را کم ارزش خواهد کرد.
2. اعضای این سازمان در زمینه های امنیتی هم تعامل دارند. ایران با ورود به این سازمان میتواند تاثیر خود را در منطقه افزایش دهد. حضور ایران در این پیمان نظامی همچنین زمینه های امنیتی برای شکل گیری "کارتل گاز منطقه ای دریای خزر" را فراهم می کند.
3. چین و روسیه به عنوان دو عضو موثر این سازمان به دنبال ایجاد یک بانک برای کشورهای شانگهای هستند. تاسیس این بانک با سرمایه تقریبی 30 میلیون یورو باعث تضعیف جایگاه دلار در مبادلات اقتصادی خواهد شد. این ابتکار باعث رهایی کشورهای سازمان از بانک جهانی پول خواهد شد و جایگاه آمریکا را در معادلات جهانی تضعیف خواهد کرد.
4. عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای، شکستی است که هم از سوی ایران و هم از سوی روسیه به ایالات متحده امریکا تحمیل میشود. زیرا از یک سو ناکارآمدی تحریمها و تلاشهای آمریکا جهت انزوای ایران نمایان می گردند و از سوی دیگر روسیه در مواجهه خود با غرب به یک پیروزی مهم دست می یابد.
5. با توجه به افزایش مصرف انرژی در جهان و حضور کشورهای تولید کننده انرژی در سازمان همکاریهای شانگهای، زمینه مناسبی جهت همکاری در موضوع انرژی وجود دارد که جایگاه و نقش ممتاز ایران را تقویت خواهد نمود. زیرا ایران علاوه بر آنکه کشوری خاورمیانه ای و تولید کننده نفت در خلیج فارس محسوب می گردد، به حوزه انرژی منطقه اوراسیا نیز تعلق دارد و گروه شانگهای به ویژه هند و چین به میزان زیادی به منابع انرژی ایران اتکا خواهند داشت.
6. ارتقای عضویت ایران از ناظر به دائم میتواند موجب تقویت روابط دوجانبه ایران با کشورهای عضو این سازمان گردد. بدیهی است که کشورهای چین، روسیه و هند با توجه به نفوذ و جاذبههای استراتژیک خود میتوانند نقش مهمی در تعامل سازنده با جمهوری اسلامی ایران ایفا نمایند. همچنین توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی که دارای اشتراکات فراوانی با ایران هستند نیز دارای منافع اقتصادی- تجاری برای جمهوری اسلامی ایران است.
شکی در این نکته نیست که اگر دوباره اقتصاد کشور شروع به رشد کند، بسط اهداف ژئوپولیتیکی ایران را به صورت تصاعدی شاهد خواهیم بود. در این آینده قابل تحقق، جایی برای کسانی که ایران را در پشت دروازه های "پیشرفت و توسعه" چند صباحی نگه داشتند، نخواهد بود.
آیا دروازه شانگهای به روی ایران باز خواهد شد؟
عضویت دائم ایران در سازمان شانگهای، شکستی است که از سوی ایران و روسیه به ایالات متحده امریکا تحمیل میشود. زیرا از یک سو ناکارآمدی تحریمها و تلاشهای امریکا جهت انزوای ایران نمایان میگردند و از سوی دیگر روسیه در مواجهه خود با غرب به یک پیروزی مهم دست مییابد. ضمن آنکه پیوستن ایران با توان بالای اقتصادی به این سازمان به نفع سایر اعضا به ویژه چین خواهد بود.
دولت یازدهم تلاش های بسیاری برای توسعه روابط خارجی میکند. در راستای این تلاش ها دولت سعی دارد تا عضویت خود را در سازمان شانگ های از عضو ناظر به عضو دائم تبدیل کند. روحانی با سفر شش روزه خود به تاجیکستان و قزاقستان و حضور در اجلاس سالانه شانگ های سعی کرد تا موانع عضویت ایران را برطرف کند. علاوه بر این، روحانی در این سفر توسعه روابط با روسیه و چین را در دستور کار خود قرار داده است.
چین یکی از قابل اعتماد ترین شرکای تجاری ایران به ویژه از سال 2010 و شدت یافتن تحریمهای اعمالی آمریکا علیه این کشوربوده است. ایران با کمک چین موفق شده است تحریمهای غرب را دور بزند و مانع از سقوط ارزش پول ملی خود شود.تحریمها نتوانسته یا نخواهند توانست به تعامل پکن با تهران در بخش انرژی آسیب وارد کنند. بر اساس گزارش وزارت خارجه چین حجم تجارت بین تهران و پکن در سال 2012 بیش از 36 میلیارد دلار رسید و ایران نیز سطح تجارت بین دو طرف را در اوائل سال جاری 13 میلیارد دلار ذکر کرد.
مذاکرات هستهای
یکی دیگر از ابعاد همکاری ایران و چین در مذاکرات هستهای است. با امضاء توافقهای مقدماتی بین ایران و گروه 1+5، چین زمان بیشتری را برای کنار زدن ماهیت تحریمهای غرب علیه ایران یافته است. البته غرب نیز تلاش کرده است تا در روابط راهبردی چین و ایران نیز خلل وارد کند. 2 طرف نشان دادهاند که در صورت شکست مذاکرات هستهای نیز خواهان فاصله گرفتن از همدیگر نیستند.پکن به منابع نفتی ایران نیاز دارد و ایران نیز در مقابل برای دسترسی به بازارهای انرژی به چین نیاز دارد و در کنار آنها باید فواید جاده ابریشم را برای دو طرف ذکر کرد.بنابر این هیچکدام از این دو کشور مایل به فاصله گرفتن از هم نیستند.
حضور روسیه و چین در منطقه بدون ایران میسر نیست. چین و روسیه از جمله قدرت های جهانی بوده که در پی این هستند تا روابطی را به دور از تنش با کشورهای بزرگ قدرتمند جهانی برقرار کرده و تلاش می کنند تا در چارچوب امکاناتی که دارند با ایران فعالیت کنند. میزان خرید نفت چین از ایران به روزی 700 هزار بشکه رسیده است. از سوی دیگر پکن پیشرفت های قابل توجهی را در زمینه روابط تجاری با ایران داشته و چندین پروژه عمرانی با چین امضا شده و در حال اجرا شدن است. رابطه با چین به عنوان یک کشور آسیایی و کشوری که رابطه فرهنگی طولانی با ایران دارد و دو کشوری که هیچ گاه در طول تاریخ با یکدیگر درگیری نداشتند زمینه خوبی را برای توسعه روابط میان دوکشور ایجاد می کند. چینی ها نظر مثبتی را به توسعه روابط با ایران دارند و مهم است که چینی ها در رده های بالای حکومتی خواهان توسعه روابط با تهران هستند.
ایران،روسیه و چین
روابط تهران و مسکو نیز در سالهای اخیر بهتر از گذشته شده است. نزدیکی سیاست روسیه و ایران در رابطه با سوریه و عراق نشانه ای از نزدیکی سیاست های خارجی و منطقه ای دو کشور به یکدیگر است. از سوی دیگر همکاری هسته ای با روسیه داشته ایم، چنانچه روس ها نیروگاه بوشهر را تاسیس کردند و آمادگی لازم را برای ایجاد نیروگاههای بیشتر دارند. چینی ها نیز آمادگی خود را برای ایجاد نیروگاههای بیشتر در ایران اعلام کردند.
با توجه به آنکه ایران، روسیه و چین در آسیا بوده و به لحاظ جغرافیایی و فرهنگی به یکدیگر نزدیک هستند هر سه به این نتیجه رسیدند که همکاری بین سه کشور به نفع آنها ست و اگر بخواهند در منطقه غرب آسیا، شمال آفریقا و خاورمیانه حضور فعال داشته باشند بدون همکاری ایران میسر نیست. ایران هم اگر بخواهد در حوزه انتقال فناوری، فروش نفت و توسعه روابط تجاری و فایننس کردن پروژه های اقتصادی چین و روسیه نقش به سزایی داشته باشد، باید روابط خود را با پکن و مسکو افزایش دهد. مصلحت امنیت در آسیا و منطقه خاورمیانه، شمال آفریقا، آسیای مرکزی، قفقاز، غرب آسیا، آسیای جنوبی و آسیای شرق دور این است که این سه کشور با یکدیگر همکاری کنند و اگر هند را نیز اضافه کنیم وضعیت مناسب تر خواهد شد. کار آسیایی ها به دست آسیایی ها انجام می شود. سیاست نگاه شرق اگر به صورت جدی و پیگیر باشد می تواند افق های تازه ای را در توسعه روابط ایران با دنیا و صحنه بین المللی باز کند و این بدان معنا نیست که سیاست توسعه روابط با کشورهای غربی را در دستور کار خود نداریم. ایران در پی آن است که در روابط خارجی همان سیاست موازنه ای که به معنای نه سلطه شرق نه سلطه غرب است، رعایت کند و با کشورهای دیگر که خواهان داشتن رابطه احترام آمیز و حقوق برابر هستند روابط مسالمت آمیز برقرار کند و هر کشوری که بیشتر برای نزدیک شدن روابط به ما ابراز علاقه کند از آن استقبال می کنیم.
روابط کشور چین و ایران پس از انقلاب اسلامی
سیاست و روابط دو کشور پس از انقلاب را باید در راستای منافع ملی دو کشور مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. برای تحلیل سیاست پکن و تهران، بایستی به عناصر سیاسی و اقتصادی در منافع ملی دو کشور پرداخت. ایران با تاکید بر راه مستقل خود، از دو ابر قدرت، در تلاش است که حاکمیت اسلامی خود را حفظ کرده و مواضع خود را در جهان قوام بخشد و از طرف دیگر ایران که مورد تحریم اقتصادی و سیاسی آمریکا قرار داشت خواهان یافتن دوستانی در جهان سوم بود که بتوانند این کشور را در تحقق اهداف خود یاری دهند. جالب اینکه سیاست چین در قبال ایران تحت الشعاع روابط با شوروی بوده و واقعاً چینیها درک درستی از تحولات ایران نداشتند
مواضع کشورهای چین و روسیه در مذاکرات هسته ای و 1+5 مثبت است. در عرصه هستهای روابط بین ایران و کشورهای روسیه و چین به عنوان اعضاء دائم شورای امنیت نقش مهمی در خنثیسازی بسیاری از توطئه های آمریکا دارد. تلاش آمریکا در این باره مذبوحانه است چرا که هیئت های خارجی در سفر به کشور ایران به این جمعبندی میرسند که تحریمها هیچ تأثیری در این کشور نداشته است. تامین امکانات مورد نیاز ملت در حوزه های مختلف به معنای مدیریت تحریمها است که موجب شده تحریمها به فرصت تبدیل شود و به عبارت دیگر اعمال سیاست تحریم غرب علیه جمهوری اسلامی ایران کاملا شکست خورده است.
وسعت و جمعیت چین
چین کشوری است آسیایی که با 779/560/9 کیلومتر مربع، سومین کشور جهان از حیث بزرگی محسوب می شود. این کشور همچنین با جمعیتی در حدود یک میلیارد و سیصد میلیون نفر، پر جمعیت ترین کشور دنیا است. این کشور با کشورهای زیادی همسایه است: روسیه، مغولستان، هند، نپال، بوتان، برمه، لائوس، ویتنام، پاکستان، افغانستان و کره شمالی. 93% مردم آن را نژاد هان، 3/1 نژاد شانگ، 8/0% را نژاد هوی و 6/4% را دیگر نژادهای تشکیل داده است. بیشتر مردم چین تحت تعالیم بودا و کنفوسیوس قرار دارند. از شهرهای مهم آن بجز پکن که پایتخت آن است، می توان شانگهای، تین تین، چونگ کنگ و کانتون را نام برد. چین از حیث تنوع خاک و زمین، کشوری غنی است و منابع زیرزمینی فراوانی دارد.
چین کشوری با قدمت طولانی
از نظر تاریخی نیز چین کشوری با قدمت طولانی محسوب شده و تمدن آن بسیار کهن است. قدیمی ترین حکومتی که از آن اطلاع داریم، حکومت خاندان شانگ است که در 1523 قبل از میلاد، تشکیل گردید. در طول صدها سال چین وقایع مختلفی و حکومتهای فراوانی را به خود دید، آئین های بودایی و کنفوسیوسی در چین رواج یافتند و نتایج تمدنهای دیگر نظیر هند و ایران و مصر به آن راه یافتند. مثلاً دیوار بزرگ چین که از بنا های اعجاب انگیز بشر است در نخستین دوره امپراتوری آن تأسیس گردید. این کشور که در شرق قاره آسیا واقع شده توسط حزب کمونیست چین در قالب نظام تکحزبی اداره میشود. این حزب بر 22 استان، 5 منطقهٔ خودمختار، 4 شهر با مدیریت مستقیم (پکن، تیانجین، شانگهای و چونگکینگ) و 2 منطقهٔ اداری ویژهٔ بسیار خودمختارِ هنگ کنگ و ماکائو حکومت میکند. پایتخت کشور پکن است.
چین ابرقدرت اقتصادی
چین معمولاً به عنوان یک ابرقدرت جدید بالقوه توصیف میشود و بسیاری از تحلیلگران معتقدند پیشرفت اقتصادی سریع، توانایی نظامی فزاینده، جمعیت بسیار زیاد و تاثیرگذاری روبهرشد بینالمللی نشانههایی هستند که از نقش برجستهٔ جهانی این کشور در در قرن بیستویکم حکایت میکنند. مقایسه رشد اقتصادی هفت کشور بزرگ در حال توسعه بین سالهای 1990 تا 2013 رشد اقتصادی سریع چین را نشان میدهد.اکنون تولید ناخالص داخلی چین ١٧تریلیونو٦ میلیارددلار است و تولید ناخالص داخلی آمریکا ١٧تریلیونو٤ میلیارددلار است. با نگاهی به آنچه در مورد آمریکا و تبدیلشدن آن به ابرقدرت اقتصادی بعد از جنگجهانیدوم رخ داد، پیشبینی میشود چینیها برای تبدیلشدن به ابرقدرت اقتصادی تمامعیار، با سرعت بیشتر و در مدت کوتاهتری این روند را طی کنند. از زمان بهقدرترسیدن آقای «شی» در چین از سال٢ ١٢، سیاست محکمی برای پذیرش چین بهعنوان یک قدرت بزرگ در دنیا دنبال میشود، که مثل قبل با «چراغخاموش» دنبال نمیشود. اکنون چین بهدنبال جایگاه و منزلت خود در جهان و درتلاش است با کشورهای عمده درحالتوسعه رابطه داشته باشد. ایران بهصورت بالقوه جزو کشورهای درحالتوسعه است و چین نشان داده که علاقهمند به این رابطه است. اینگونه تحولات را باید از دید قدرتیابی ایران و چین و محاسباتی که در این شرایط انجام گرفته، دید. از سوی دیگر به نقش چین بهعنوان یک عضو ١+٥ در جریان مذاکرات هستهای انتقاداتی وارد میشود، این موضوع را باید از این منظر دید که با وجود بدلشدن چین به قدرت بزرگ اقتصادی، این کشور هنوز در دیپلماسی گامهایش را متناسب با رابطهاش با ایالاتمتحدهآمریکا تنظیم میکند.
چین و آمریکا
چین و ایالاتمتحدهآمریکا، ٦٥ میلیارددلار مراوده اقتصادی دارند و ایالاتمتحده بزرگترین شریک اقتصادی آن کشور است پس چین باید از تعامل با آمریکا نهایت استفاده را بکند، از همینرو، چین دنبال این نیست که در این جریان نقش برجستهای را دنبال کند. به همین دلیل در مورد ایالاتمتحدهآمریکا ملاحظاتی دارد. علاوهبراین، منطقه خاورمیانه، اولویت چین نیست و اولویت این کشور عمدتا منطقه شرق آسیاست. از همینرو تلاشهایی میکند تا وضع موجود در آن منطقه را بهنفع خودش تغییر دهد. از همینرو مشکلاتی با کشور ژاپن و حتی کشورهای کوچکتری مثل ویتنام و فیلیپین پیدا کرده است. اولویت ایالاتمتحدهآمریکا نیز شرقآسیاست اما اکنون بهدلیل چالشهایی که در منطقه خاورمیانه ایجاد شده، فعلا تمرکز خود را از این اولویت برداشته است. با قدرتیابی «شی» در مقام ریاستجمهوری، سیاست حرکت با چراغ خاموش تغییر یافته و حتی نوسازی نظامی هم شده است. اگرچه رابطه اقتصادی ایران و چین در این سالها رشد بالایی داشته اما انتقادهای فراوانی هم به آن وارد است، از قبیل دامپینگ (پرکردن بازار بهوسیله اجناس نامرغوب و با قیمت غیرواقعی) پایبندنبودن به تعهدات و واردکردن لطمه به بخشی از اقتصاد است.
مدیریت روابط دو جانبه
مدیریت روابط دو جانبه یکی از ویژگیهای اصلی دستگاه دیپلماسی کشورها برای تنظیم روابط خارجی و اتخاذ رویکرد مناسب در سیاست خارجی با دولتها میباشد. ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست. بررسی عملکرد دستگاه سیاست خارجی ایران نشان میدهد که حجم عمدهای از وقت و انرژی آن صرف مدیریت روابط با سایر کشورها میگردد. روابط با کشورها یکسان نمیباشد. همکاری، دوستی، رقابت و دشمنی موجب حساسیت و توجه دولتها در روابط میشود. در این میان طبیعتاً روابط با قدرتهای بزرگ به دو دلیل از اهمیت و اولویت ویژهای برخوردار است.
اول آنکه قدرتهای بزرگ بازیگران اصلی و تأثیرگذار صحنه سیاست بینالملل هستند و بسیاری از روندها و فرایندهای این عرصه متأثر از سیاست خارجی آنهاست.
دوم آنکه ایران به عنوان قدرتی منطقهای که در منطقه حساس خاورمیانه قرار گرفته، در حوزههای مختلفی با این قدرتها روبروست. از این رو شاید بتوان گفت که مدیریت روابط با قدرتهای بزرگ، به گونهای که تأمین کننده منافع ملی ایران باشد، یکی از مهمترین رسالتهای سیاست خارجی کشور است. دقت در تاریخ روابط ایران و قدرتهای بزرگ در سدههای اخیر که بیشتر با تلخی و ناکامی همراه است، نشان میدهد که مدیریت این روابط بسیار دشوار و پیچیده است و عقلانیت بالایی میطلبد. از این رو ارائه شناخت از این قدرتها و روابط آنان با ایران بسیار اهمیت مییابد. یکی از قدرتهایی که روابط ایران با آن در سالیان اخیر به سرعت روبه توسعه و تعمیق گذارده، چین است.
البته روابط ایران و چین از سابقهای بسیار طولانی برخوردار است. ایران و چین از میراث داران مهمترین تمدنهای بشرند و آغاز حیات آنان یا به عبارت بهتر لحظه بنیانگذاریشان با امپراتوری بوده است. طبیعی است که این دو به عنوان مهمترین امپراتوریهای دنیای باستان روابط ویژهای با یکدیگر برقرار ساختهاند. بنابراین میتوان گفت که روابط ایران و چین به قدمت تاریخ است. ایران از زمان امپراتوری معظم هخامنشی روابطی نزدیک با چین داشته، روابطی که در سدههای بعد و تاکنون با فراز و فرودهایی تداوم یافته است.
دوران نوین
دوران پس از انقلاب اسلامی دوران نوینی در روابط دو کشور به شمار میآید. در این دوران اشتراکات وسیع منفعتی و ارزشی، روابط دو کشور را به سرعت توسعه داد. توسعه روابط دو کشور تاکنون با فراز و فرودهایی تداوم یافته است. در وضعیت فعلی این روابط با ظرفیتها و محدودیتهای توأمانی مواجه است.
حوزه انرژی و«اژدهای نفتخوار»
حوزه انرژی از آنرو پراهمیتترین حوزه ظرفیتساز در روابط دو کشور است که از یک سو ایران از لحاظ ذخایر و موقعیت ژئوپولیتیک، بازیگری کلیدی در حوزه انرژی به شمار میآید و از دیگر سو چین از بزرگترین مصرف کنندگان این ماده است. مصرف انرژی در چین به قدری زیاد است که از آن به «اژدهای نفتخوار» تعبیر کردهاند. نیاز سریعاً رو به تزاید چین به انرژی از یک سو و ذخایر عظیم ایران از دیگر سو طبیعتاً عرصه گستردهای برای همکاریهای دو طرف فراهم میآورد.
سیاست خارجی ایران و چین
سیاست خارجی ایران و چین در برخی حوزهها واجد همپوشیهای مهمی است. دو کشور بر چندجانبهگرایی تأکید دارند، مداخله در امور داخلی کشورها را برنمیتابند و برای ارتقای جایگاه کشورهای در حال توسعه در نظم بینالمللی تلاش میکنند. این همپوشیها میتواند همکاریهای سیاسی دو کشور را معنادار سازد. انتخاب استراتژیک چین و روابط ویژه آن با قدرتهای بزرگ از جمله ایالات متحده امریکا و قدرتهای اروپایی از یک سو و «خاصگی» ایران در عرصه بینالمللی از دیگر سو، محدودیتهای جدی بر این روابط باز میکند. با توجه به اینکه در روابط خارجی چین همکاریهای اقتصادی از اولویت برخوردار میباشد و حجم قابل توجهی از روابط اقتصادی خارجی چین با ژاپن، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکاست، لذا این کشور در روابط با ایران همواره ملاحظات اساسی کشورهای غربی نسبت به ایران را مدنظر قرار میدهد. انتخاب استراتژیک چین «توسعه مسالمتآمیز» است. این مفهوم هماهنگی با نظام بینالملل موجود را در سیاست خارجی چین به اولویتی ویژه مبدل ساخته است، هماهنگیای که چین تلاش دارد با بسط روابط سازنده با قدرتهای بزرگ به عنوان مهمترین بازیگران این عرصه به آن تحقق بخشد. البته منظور این نیست که چین نسبت به آینده نظام بینالملل بینظر است، بلکه اهداف خود را در درون نظام و با همکاری با قدرتهای بزرگ دنبال میکند. از دیگر سو ایران بازیگری خاص در نظام بینالملل به شمار میآید، بازیگری که خواهان تغییرات اساسی در این نظم است و چالش آن با برخی از قدرتهای بزرگ به ویژه ایالات متحده امریکا، محدودیتهایی را ایجاد کرده است.تلاش چین در جهت هماهنگی با نظم بینالمللی در حال گذار و همکاری با قدرتهای غربی و رویکرد تقابلی ایران با نظام بینالملل که در برخی از دولتها پر رنگتر میشود
ایران و چین؛ در مسیر روابط راهبردی
بیش از چهار دهه از برقراری روابط سیاسی ایران و چین میگذرد. هرچند این دو بازیگر موثر در شرق و غرب آسیا روابطی دیرینه و به درازای تاریخ جاده ابریشم دارند اما روابط سیاسی و اقتصادی دو کشور در سالهای اخیر با انتقاداتی از سوی ناظران و تحلیلگران غربی نیز همراه بوده است؛ از این رو بسیاری روابط سیاسی و اقتصادی دولت ایران و چین را در ده سال گذشته به حضور چشمگیر کالاهای مصرفی نه چندان باکیفیت چینی در بازارهای ایران و عدم وتوی قطعنامههای ایران در سازمان ملل متحد از سوی چین تقلیل داده و دولت و مسئولان ایرانی را به افتادن در دامان چین و حتی وابستگی سیاسی و اقتصادی به این کشور متهم نمودهاند.واقعیت آن است که روابط ایران و چین را نمیتوان و نباید در قالب نقدها و تحلیلهای یکسویه مبنتی بر نیازمندی و وابستگی یک طرف و فرصتطلبی طرف مقابل تعبیر و تفسیر نمود. آنچه روابط ایران و چین را تاکنون در وضعیتی پایدار حفظ نموده روابطی مبتنی بر احترام به حاکمیت ملی، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر، استقلال در سیاست خارجی، شراکت مبتنی بر منافع متقابل و همکاری بر اساس مدل "نیاز- فرصت مشترک" است. همه این موارد سبب می شود که نتوان روابط تهران – پکن را مشابه روابط ایران با سایر قدرتهای بزرگ از جمله قدرتهای غربی دانست و از الگوی مشابهی برای مقایسه آنها استفاده نمود.
چین مقام اول تجارت در جهان
چین؛ قدرت آسیایی در حال ظهور که در سال 2014 به دومین اقتصاد بزرگ جهانی و بزرگترین کشور واردکننده نفت در جهان بدل شده است، در سال 2013 با مجموع ارزش تجاری 2/4 تریلیون دلار و پشت سر گذاردن ایالات متحده آمریکا به مقام اول تجارت در جهان دست یافت و امروز به شریک اول تجاری بیش از 130 کشور جهان بدل شده است. از اینرو باید در جوب برخی منتقدان داخلی گفت این نکته که چین امروز بزرگترین واردکننده نفت خام ایران و اولین شریک تجاری کشورمان در سال 2013 به ارزش 50 میلیارد دلارمیباشد نه دلالت بر منفعتطلبی و فرصتطلبی این کشور از تحریمهای ناعادلانه غرب علیه کشورمان داشته و نه نشانگر وابستگی اقتصادی ایران به چین است؛ بلکه واقعیتی از منطق مزیت نسبی علم اقتصاد است که هر یک از دو کشورکه بر اساس نیازهای فعلی و چشمانداز آتی اقتصاد خود و طرف مقابل به دنبال تعقیبراهبردهای اقتصادی خود هستند.
ایران و چین در دولت یازدهم
از آغاز بکار دولت یازدهم در ایران نیز روابط سیاسی دو کشور بطور بیسابقهای رو به گسترش بوده است. میزان دیدارهای مقامات عالیرتبه و سفرهای متقابل سیاسی-اقتصادی دو کشور بطور چشمگیری افزایش یافته است و تنها در 19 ماه گذشته روسای جمهور دو کشور 3 بار و وزاری خارجه 5 بار با یکدیگر دیدار داشتهاند. روسای جمهور و وزاری خارجه دو کشور همچنین یکبار نیز با یکدیگر تلفنی رایزنی نمودهاند. رئیس جمهور چین در سفر رسمی ریاست محترم جمهوری اسلامی در خرداد 93 به چین، روابط دو کشور را راهبردی دانست و دکتر ظریف در آبان امسال با همتای خود در چین پیرامون مسائل دوجانبه و منطقهای دیدار و گفتگو داشت. عضو شورای دولتی چین در امور سیاست خارجی آذر 92 در تهران با مقامات ایرانی دیدار داشت و عضو دفتر سیاسی کمیته مرکزی حزب کمونیست چین در سفر به تهران در دی 93، حامل پیام کتبی و پاسخ رئیس جمهور چین به دعوت آقای دکتر روحانی برای سفر به ایران بود.در آستانه سفر آقای وانگ یی؛ وزیر امور خارجه چین به تهران روابط دوجانبه ایران و چین با سرعت بیشتری رو به جلو در حال حرکت است. تردیدی نیست که طرفین در این سفر پیرامون پرونده هستهای به تبادل نظر خواهند پرداخت؛ امنیت در افغانستان به عنوان همسایه مشترک دو کشور، تحولات خاورمیانه و مبارزه با افراطگرایی و گروههای تروریستی دیگر موضوعات مشترکی است که ایران و چین در آن دارای منافع مشترک و نیاز متقابل به یکدیگر برای دستیابی به راهحلی همهجانبه و پایدار هستند. الگوی موفق همکاری دو کشور در موضوع سوریه نشانگر نزدیکی دیدگاه طرفین و وجود زمینههای متنوع همکاری در تحولات منطقهای است.
ایران و چین روابط دوجانبه خود را بر اساس منافع متقابل و زمینههای مشترک همکاری در تمامی حوزههای سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دفاعی به پیش میبرند و بیتردید این روابط نه تنها از کشوری ثالث اثر نخواهد پذیرفت بلکه گسترش این روابط بر علیه کشوری ثالث نیز تنظیم نخواهد شد. بیتردید در شرایط فعلی تحقق روابط راهبردی ایران و چین نیازمند الزاماتی است تا روابط دو کشور بر اساس الگویی مبتنی بر مشارکت جامع و در سطح راهبردی ترسیم و تعقیب شود. افزایش سفرهای مقامات سیاسی عالیرتبه سیاسی و امضای اسنادی بالادستی در تنظیم روابط دو کشور میتواند شاخصههای این رابطه را ملموس نماید. در صورتی که نتیجه سفر وزیر امور خارجه چین به تهران تنظیم جدول دیدار عالی ترین مقامات اجرائی دو کشور در کوتاه مدت و تدوین برنامه اقدام در چشم انداز میان مدت و دراز مدت باشد، میتوان گفت سال 2015 به سال تنظیم مجدد روابط دو قدرت بزرگ و متمدن شرق بدل خواهد شد. ایران و چین دو کشور آسیایی با سابقه همزیستی مسالمتآمیز و فارغ از پیشینه خصومتآمیز تاریخی؛ گام به گام به سوی یک الگوی شراکت جامع راهبردی در حرکت هستند. طبعا انتظارات منتقدان داخلی هم با افزایش آهنگ روابط دوجانبه و دستیابی به سطوح جدیدی از همکاری های بین المللی پاسخ داده خواهد شد.
دیدار وزیر خارجه چین از ایران
دیدار وزیر خارجه چین از ایران که 3 روز ادامه داشت موضوع روابط دو کشور را در محافل سیاسی و رسانهای در صدر خبرها قرار داد. در روز اول این سفر، وزیر خارجه چین با رئیسجمهوری دیدار کرد. ایران از دولت چین میخواهد تا نقشی فعالتر در مذاکرات هستهای برای دستیابی به «توافق جامع» ایفاء کند و وزیر خارجه چین میگوید: «ما همیشه در مذاکرات هستهای نقش فعالی داشتهایم، اما مذاکرات شبیه به یک کوهنوردی شده است که هرچه به بالاتر و به سمت قله میرویم پیچیدگی و سختی کار بیشتر میشود. ما فکر میکنیم در این مرحله طرفهای ذیربط باید به سمتی بروند که تلاشهایی که تاکنون صورت گرفته است بیهوده و بیثمر نشود و بخش پایانی این داستان به خوبی طی شود تا به انتهای این کار برسیم.» از گفتههای وزیر خارجه چین در تهران چنین به نظر میرسد که چینیها درباره موفقیت مذاکرات خوشبیناند اگر چه هنوز با احتیاط سخن میگویند. وزیر خارجه چین دستیابی به یک توافق خوب براساس روش دیپلماسی بُرد ـ بُرد را امکانپذیر میداند.
روابط ایران و چین را در 3 ساحت
روابط ایران و چین را در سه ساحت میتوان محک زد. ساحت فرهنگی و تمدنی، اقتصادی و بالاخره سیاسی. در بخش فرهنگی و تمدنی دو کشور ایران و چین از کهنترین کشورهای تمدنساز در شرق و غرب آسیا به شمار میآیند. اگر چه فاصله جغرافیایی دو کشور بسیار بوده است، اما در مسیر تاریخ هیچگاه روابط تمدنی و فرهنگی دو سرزمین ایران و چین قطع نشده است. روابط فرهنگی و تمدنی دو کشور در مسیر همین استمرار تاریخی چنان مستحکم شده است که امروز محور استوار تنظیم روابط دو کشور گردیده و سایه خود را بر تنظیم روابط اقتصادی و سیاسی، گسترده دارد.
اما در ساحت اقتصادی و سیاسی، سفر وزیر خارجه جمهوری خلق چین علاوه بر گفتگو با همتای خود در ایران، درباره مسائل گوناگون منطقهای و بینالمللی و برنامهریزی برای سفر رئیس جمهوری این کشور به ایران است، که اهمیت تهران در منطقه را نشان میدهد. خبرگزاریها علت اصلی سفر آقای «وانگیی» وزیر خارجه چین به ایران را هماهنگی با مسئولین جمهوری اسلامی ایران برای سفر «شیجین پینگ» رئیس جمهوری خلق چین خواندهاند. آخرین دیدار رئیس جمهوری چین از ایران به سفر «جیانگ زمین» در زمان ریاست جمهوری اصلاحات باز میگردد. دیدار رئیسجمهوری چین از ایران بسیار با اهمیت دیده شده و در محافل سیاسی گفته شده است که اکنون برای چین داشتن روابط نزدیکتر با ایران از اهمیت بالایی برخوردار است.رابطه تجاری ایران با چین اگرچه در دو دهه اخیر گسترش یافته و براساس آمارها 42 میلیارد دلار رابطه اقتصادی بین دو کشور وجود دارد.
مسلمانان در چین
تحقیقات تاریخی ثابت کرده است که این اعراب و ایرانیان بودند که دین اسلام را به مردم چین معرفی کردند.در ابتدا اکثر مسلمامانی که به چین میآمدند از مردم بندر سیراف واقع در خلیج فارس بودند.دین اسلام در زمان تانگ و سونگ در داخل چین، انتشار یافت و در دوره"یوان"، به نفوذ بیشتری رسید.طبق نوشته جامع التواریخ رشیدی، مورخ مشهور ایلخانیان از بین 12 استان که در چین است، هشت استان آن متعلق به مسلمانان میباشد.در اوایل قرن سیزدهم میلادی، تاخت و تاز مغولها به سمت غرب منجر به مهاجرت تعداد زیادی از ساکنان مسلمان اقوام مختلف آسیای مرکزی، و از جمله ایرانیان به کشور چین شد.این مهاجران از طبقات مختلف بودند و با اختیار سکونت در این کشور با اقوام چینی ازدواج کردند.از این جهت به مرور زمان قوم"هوی" که به دین اسلام گرویده بود تشکیل گردید.با آن که اکثر مسلمانان در چین اهل تسنن میباشند، اما بر اثر رفت و آمدهای زیاد با ایران، با آداب و رسوم مذهب شیعه آشنایی دارند.آنها در اسمگذاری از نامهایی مانند:علی، حسن، حسین، و فاطمه استفاده میکنند، و عالمان و اندیشمندان آنها بیشتر از شهامت و خصال بارز امام علی علیه السلام سخن بمیان میآورند.مسلمانان چین اسامی پنجگانه نماز را به تلفظ زبان فارسی بیان میکنند.نماز بامداد، نماز پیشسن، نماز دیگر، نماز شام و نماز خفتن .در بحث نفوذ اسلام به چین نیاز به مقالات مستقلی دارد که در این مختصر نمیگنجد.
«فرصتی تاریخی»
وزارت خارجه چین روز دوشنبه پس از دیدار وزیر خارجه این کشور با همتای ایرانی خود، با صدور بیانیهای، برهه کنونی را «فرصتی تاریخی» برای حل مناقشه هستهای توصیف کرد.بنا بر اعلام وزارت خارجه چین، «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین که روز یکشنبه با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در تهران دیدار کرد، در رابطه با مذاکرات هستهای ایران گفت: «توافق با ایران در موضوع بحث برانگیز هستهای به این کشور کمک خواهد کرد از تحریمها بیرون رفته و تلاش بیشتری در عرصه اقتصادی انجام دهد.»به نوشته رویترز، بیانیه پکن میافزاید: «گفتوگوهای هستهای یک فرصت تاریخی است و دستیابی به یک توافق جامعه در زمان تعیین شده خواست مردم است.»وی در ادامه گفت: «دستیابی به توافق جامع برای ایران سودمند است و حقوق قانونی این کشور از جمله حق ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی اتمی را تائید کرده و برای مردم ایران نیز منافعی چون بیرون آمدن هرچه سریعتر از سختیهای تحریمها و توسعه فعال اقتصادی است.»ونگ ادامه داد، قابلیت بسیاری برای همکاریهای میان دو کشور در زمینه انرژی وجود دارد و افزود فضای بسیاری وسیعی برای همکاریهای صنعتی میان دو کشور میبیند.وی در ادامه گفت، چین تمایل دارد شرکتهای چینی بیشتری را برای سرمایهگذاری در ایران تشویق کند و هم چنین تمایل دارد از طریق توسعه پارکهای صنعتی مشترک، کارخانجاتی در راستای نیازهای ایران و تواناییهای چین ایران احداث کند.چین بزرگترین واردکننده نفت خام ایران به شمار میآید. در پی حصول توافق موقت هستهای ایران و گروه موسوم به 1+5 در سال 2013، میزان واردات نفت خام این کشور از ایران، در سال گذشته میلادی (2014) با رشد 30درصدی، به بالاترین حد از سال 2011 رسیده است.
ایران و چین به قله می اندیشند
«رسیدن به اوج قله»، «هدف 60 میلیارد دلاری در مناسبات اقتصادی در سال 2015 میلادی» و «پرهیز از کسب منافع یک سویه» در مناسبات ایران و چین، سه راهبردی کلیدی است که «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین در تهران به دنبال آن است.«وانگ یی» که کشورش یکی از اعضای مهم کشورهای موسوم به 1+5 در گفت و گوهای هسته ای با تهران است، در سفری به ایران و در گفت و گوی مطبوعاتی با همتای ایرانی اش، نظرش را در خصوص چشم انداز مذاکرات هسته ای این گونه توضیح داد که «اکنون مذاکرات چون مرحله ای است که یک کوهنورد به اوج قله نزدیک شده است. البته احتمال دارد پیچیدگی و سختی در این مرحله بیشتر شود، اما نباید کاری کرد که همه تلاش ها تا این مرحله بی ثمر شود».او البته جمله «رسیدن به اوج قله» را در خصوص مباحث هسته ای گفت، اما نباید از نظر دور داشت که ایده «رسیدن به اوج قله» در روابط دو کشور نیز ایده پرطرفداری است.سلف «وانگ یی» البته هفت سال پیش به ایران آمد، از آن زمان تاکنون، مناسبات دو کشور همواره روبه پیشرفت بوده و «وانگ» اکنون با راهبرد «فتح مشترک قله» در مناسبات دو کشور پا به ایران نهاد.توسعه بیش از پیش مناسبات تهران - پکن از جهات مختلفی برای هر دو کشور اهمیت دارد، پکن آماده سرمایه گذاری های گسترده در بخش های مختلف در ایران است و این موضوع از آن جهت اهمیت دارد که پکن در اوج تحریم های یک سویه غرب، ایران را تنها نگذاشت و اکنون انتظار دارد مردان سیاست ایران در فصل سقوط ساختمان تحریم ها، دوستان قدیمی را ارج نهند.«شی جین پینگ» رییس جمهوری چین در کنفرانس «تعامل و اعتمادسازی در آسیا» در اوایل سال میلادی از ایران دعوت کرد تا در طرح ایجاد ساختار امنیتی شرکت کند. در این طرح البته روسیه نیز حضور خواهد داشت و کارشناسان در آن زمان به دلیل حضور ایران و روسیه در طرح پیشنهادی رییس جمهوری چین، آن را گامی مهم در توسعه مناسبات میان این کشورها و به ویژه ایران و چین توصیف کردند.از سوی دیگر، پیشینه مناسبات اقتصادی چین و ایران نشان می دهد که رشد شتابان همکاری های تجاری دو کشور سبب شده مبادلات تهران - پکن از 400 میلیون دلار سال 1994 میلادی به حدود 40 میلیارد دلار در سال 2013 میلادی برسد.البته وسعت و دامنه این همکاری ها هر روز در حال گسترش است. «علی اصغر خاجی» سفیر ایران در چین دو روز پیش در گفت وگویی اعلام کرد که حجم مبادلات تجاری ایران و چین در سال 2014 از رشد 30 درصدی نسبت به سال 2013 برخوردار و به 52 میلیارد دلار رسید.کارشناسان اقتصادی پیش بینی می کنند با تداوم این روند، این همکاری ها در پایان سال 2015 میلادی به رقم 60 میلیارد دلار افزایش یابد.البته روابط خوب تهران - پکن فقط مختص به حوزه اقتصاد نیست و دو کشور در زمینه های امنیتی نیز همکاری های خوبی با یکدیگر دارند. امضا یک توافقنامه امنیتی بین ایران و چین در جولای سال 2013 میلادی - تیر ماه سال 92 - با هدف همکاری های منطقه ای علیه افراط گرایی و تروریسم از جمله این همکاری ها است.کارشناسان تاکید کردند این سند مهم می تواند مبنای جدیدی برای همکاری بین ایران و چین و کشورهای منطقه در جهت حفظ ثبات و امنیت باشد.براساس این سند، ایران و چین در زمینه مبارزه با جرایم سازمان یافته و جرایم فراملی همکاری نزدیک تری با یکدیگر خواهند داشت.مقام های ارشد چین در سال های اخیر و به خصوص در 18 ماه گذشته که دولت «حسن روحانی» مستقر شد در حوزه حل موضوع هسته ای ایران نقش «سازنده ای» ایفا کردند.از نگاه ناظران سیاسی نقش چینی ها و به خصوص «وانگ یی» وزیر امور خارجه این کشور در توافق ژنو میان ایران و گروه 1+5 نقش مهم و تاثیرگذاری بوده است.پس از آن بود که دولت چین به طور رسمی توافق ژنو را گام مهم و بلندی برای حل نهایی موضوع هسته ای ایران و تامین کننده منافع همه طرف ها دانست و بار دیگر بر لغو تحریم ها علیه ایران تاکید کرد.«شین هوا» خبرگزاری رسمی چین نیز این توافق را از مهمترین و تاثیرگذارترین رویدادهای سیاسی سال 2013 میلادی معرفی کرد.استقبال چینی ها از رویکرد تعاملی دولت جمهوری اسلامی ایران با کشورهای جهان، انتظارات را برای اقدامات متقابل در جهت استحکام هر چه بیشتر روابط بین تهران - پکن با افق دراز مدت را به وجود آورده است.از نگاه ناظران و کارشناسان دعوت «حسن روحانی» رییس جمهوری اسلامی ایران از «شی جین پینگ» همتای چینی خود برای سفر رسمی به ایران و احتمال تحقق این سفر در سال جاری میلادی، گام های دو شریک راهبردی قاره کهن را در جهت اهداف مشترک که همانا صلح و ثبات در آسیا و جهان است، هماهنگ تر خواهد کرد و سفر «وانگ یی» وزیر امور خارجه چین به تهران را باید در راستای اهمیت و تحقق این اهداف دانست.
انتهای پیام/