چه کسانی برای برگرداندن مجدد ورق در سوریه و یمن تلاش میکنند؟
خبرگزاری تسنیم: بررسی تحولات اخیر در سطح منطقه ای و بین المللی در ارتباط با سوریه نشان میدهد که خیز جدیدی برای برگرداندن ورق علیه دولت سوریه و همچنین در یمن برداشته میشود.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، بررسی تحولات سوریه نشان میدهد که خیز جدیدی برای برگرداندن ورق علیه دولت سوریه برداشته میشود.از جمله مصادیق این حرکت می توان به توافق اخیر آمریکا و ترکیه اشاره کرد که بعد از ماهها بحث و جدل و اختلاف نظر برای آموزش و تجهیز مخالفان به اصطلاح میانه رو سوریه صورت گرفت.
این توافق درست زمانی اعلام شد که در پنجمین نشست رؤسای ستاد ارتش 26 کشور عضو ائتلاف ضد داعش در ریاض هر چند بر کمک به ارتش عراق برای مبارزه با داعش تاکید شد اما با وجود اینکه بخشی از قلمرو دولت خود خوانده داعش در بخشهای اشغالی خاک سوریه قرار دارد، هر گونه کمک به سوریه و ارتش آن برای مقابله با داعش بار دیگر مستثنی شد و این در حالی است که ارتش و دولت سوریه با توجه اینکه زخم خورده تکفیری ها و گروههای تروریستی است بیش از هر کشور دیگری برای مبارزه با آنها انگیزه دارد و در عین حال با توجه به چهار سال درگیری و مبارزه مستمر بیش از هر کشور و ارتش دیگر تجارب لازم را در این زمینه اندوخته است.
از دیگر شاخصهای قابل تأمل درباره خیز علیه دولت و نظام سیاسی سوریه ، آمادگی کمیته تحقیق سازمان ملل برای انتشار فهرست اسامی متهمان به ارتکاب جنایات جنگی در سوریه است و اگر چه هنوز جزئیات آن منتشر نشده است، اما ظاهر آنچه از قرائن و شواهد موجود بر میآید این است که این فهرست به گونهای تهیه شده است که در آن عوامل دولت سوریه هم سطح و هم ردیف عناصر گروههای تکفیری همچون داعش و النصره نشان داده شوند.
این در حالی است که نمیتوان عملکرد دولت و ارتش سوریه و مخالفان مسلح و تکفیریهای وارداتی را از یک قماش دانست و در حالی که مخالفان و تکفیریهای وارداتی برای اشغال سوریه و سرنگونی نظام این کشور تلاش میکنند که هیچ توجیه منطقی و حقوقی و قانونی نمیتوان برای آن تراشید اما در مقابل دولت و ارتش سوریه مانند هر ارتش و دولت دیگر مطابق اصول و قوانین بینالمللی و آنچه در منشور ملل متحد تصریح شده فقط از خاک خود در برابر تجاوزات خارجی دفاع کرده است.
از دیگر شاخصهای خیز جدید علیه دولت سوریه که به نوعی مکمل شاخص قبلی محسوب میشود، پرونده سازی جدید علیه دولت و ارتش سوریه است تا به عنوان جنایتکار جنگی معرفی شود. در این راستا فرانس پرس در گزارشی به نقل از پست الکترونیک نهاد موسوم به دیده بان حقوق بشر سوریه نوشت :" یک سال پس از صدور قطعنامه 2139 شورای امنیت سازمان ملل متحده که در آن توقف حملات هوایی در سوریه خواسته شد، حدود 6 هزار نفر در حملات هوایی این کشور کشته شدند. ضمن اینکه در این بمبارانها بیش از 25 هزار نفر هم مجروح شده اند."
از دیگر سو در حوزه های میدانی نیز بعد از ناکامی مخالفان وابسته به جبهه تروریستی النصره برای پیشروی در جبهه جنوبی (که با کمک رژیم صهیونیستی برای ایجاد منطقه حائل در جولان و قنیطره در جریان بود ) دیگر مخالفان وابسته به جیش الاسلام به تحرکات جدید در شهر دوما و غوطه شرقی واقع در حومه دمشق دست زدهاند و از طریق حملات خمپارهای امنیت دمشق را به خطر انداختهاند و لذا بخشی از تلاشهای ارتش سوریه در روزهای اخیر به مقابله با این تحرکات متمرکز شده است.
حال سؤال این است که با توجه به وجود یک چنین شاخصهایی چه عواملی موجب اتخاذ یک چنین تلاشهایی برای برگرداندن ورق در سوریه شده است و چه کسانی در پشت این تحرکات قرار دارند؟
در پاسخ دلایل مختلفی را میتوان ذکر کرد که بخشی از آنها داخلی و بخش دیگر منطقهای و یا بینالمللی هستند اما در این مقطع زمانی مجموعه واحدی را تشکیل میدهند. اما به اختصار میتوان گفت که بخشی از این دلایل به تقویت موقعیت داخلی دولت سوریه در هر دو عرصه نظامی و سیاسی مربوط میشود. در این راستا روند پیشرویهای ارتش سوریه کماکان ادامه دارد و روز به روز فضا را برای مخالفان تنگتر میکند. در این میان هر چند دولت سوریه با طرح استفان دی مستورا نماینده سازمان ملل در امور حل بحران سوریه در خصوص طرح آتش بس در حلب موافقت کرد اما این موافقت از روی ضعف نبود بلکه درست بر عکس ارتش و دولت سوریه در برتری کامل در این منطقه قرار دارد و علت پذیرش طرح آتش بس کاهش تلفات انسانی و خسارات وارده بر این شهر است.
همچنین دولت سوریه با پذیرش این طرح کوشید بار دیگر حسن نیت خود را برای حل سیاسی بحران به اثبات برساند. با توجه به این عوامل استفان دی مستورا نیز در سخنانی اعلام کرد که بشار بخشی از حل بحران سوریه است که این اظهارات خشم مخالفان و حامیان خارجی آنها را برانگیخت و به نوعی آنها را به تلافی واداشت که مصداق آن را میتوان در همین اظهارات اخیر رئیس کمیته تحقیق سازمان ملل در خصوص انتشار اسامی مرتکبان به جنایات جنگی در سوریه مشاهده کرد.
از طرف دیگر در حالی که مخالفان به نشست مسکو دلبسته بودند و امید داشتند که حداقل در این نشست بر از سرگیری مذاکرات بر اساس توافقنامه ژنو 1 توافق شود اما در نشست مسکو با وجود اینکه افقهای جدید بین دولت و مخالفان داخلی گشوده شد اما مخالفان خارج نشین بخصوص ائتلاف ملی مخالفان به اهداف خود نرسیدند کما اینکه در سطح ائتلاف نیز از شرکت در این نشست خودداری کردند.
از طرف دیگر در عرصه منطقهای نیز عربستان به عنوان یکی از بازیگران دخیل در پروژه براندازی دولت سوریه در چند ماه گذشته گرفتار بحران جانشینی داخلی خود شده بود و به همین علت فیتیله دخالتهای خارجی خود را پایین کشیده بود، اما اکنون که از پیچ جانشینی عبور کرده دوباره توجهات خود را به عرصه سیاست خارجی متمرکز کرده است و همزمان به تحرکات جدید در یمن و سوریه دست زده است. عربستان برای کسب موفقیت در این تحرکات جدید با اعطای امتیاز به قطر و نشان دادن علائمی از نزدیکی به اخوانالمسلمین کوشیده است تنشهای خود را در این دو مورد کاهش دهد.
از طرف دیگر نباید از این واقعیت غافل شد که هماهنگیهای اطلاعاتی، امنیتی ، نظامی و سیاسی عربستان با رژیم صهیونیستی نیز (البته بی سرو صدا و به صورت اعلام نشده ) چه در سوریه و چه یمن و حتی موضوع هسته ای ایران ادامه دارد و اگر چه نوعی تقسیم کار میان دو طرف مشاهده میشود که بر اساس آن رژیم صهیونیستی مسئله هستهای ایران و عربستان؛ سوریه و یمن را در دستور کار خود قرار داده است اما در مواقع مقتضی از کمکهای یکدیگر نیز در سایر حوزه ها برخوردارند و در این راستا به نظر میرسد تل آویو با استفاده از نفوذ لابیهای خود در نهادهای بین المللی در پرونده سازی علیه دولت سوریه در ارتکاب جنایات جنگی نقش اساسی داشته است ضمن اینکه با توجه به اظهارات اخیر نتانیاهو در مراسم انتصاب گادی آیزنکوت به ریاست جدید ستاد مشترک ارتش اسرائیل،میتوان نشانهای از رد پای این رژیم را در پروژه احتمالی باب المندب در یمن برای یارگیری بینالمللی علیه حوثیها و کمیتههای مردمی نیز مشاهده کرد که به نظر میرسد این پروژه با انتقال مخفیانه عبدربه هادی منصور رئیس جمهور مستعفی یمن از صنعا به عدن استارت خورده است و در روزهای آتی جزئیات بیشتری از ابعاد آن مشخص خواهد شد.
احمد کاظم زاده تحلیل گر خاورمیانه
انتهای پیام/