تشکیل صنف ویژه تا حضور کمرنگ کارتون مطبوعاتی در رسانهها
خبرگزاری تسنیم: میزگرد بررسی وضعیت کارتون مطبوعاتی در مشهد با حضور جمعی از کارتونیستهای مشهدی در خبرگزاری تسنیم خراسان رضوی برگزار شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، کارتون مطبوعاتی پیشینهای دراز مدت از انقلاب مشروطه و حتی پیش از آن در کشور ما دارد به شکلی که به طور تقریبی همزمان با نخستین نشریات کشور کارتون مطبوعاتی همواره در نشریات، روزنامهها و مجلات کشور دیده شده است.
مشهد به عنوان یکی از شهرهای بزرگ ایران که همواره خاستگاه هنرمندان بزرگی در زمینههای مختلف بوده است امروز نسل جوان و پرتوانی از کارتونیستها و کاریکاتوریستها را در خود جای داده است که رتبهها و مقامهای خوبی در سطح کشوری و حتی بینالمللی دارند.
با چند تن از این کارتونیستها به گفتوگویی نشستیم تا مشکلات، موانع و معضلات این حوزه از هنرهای تجسمی را جویا شویم. مجید ادیبی، رضا جنگی، علیرضا پاکدل، محمود آزادنیا، مجید داودی و ایمان صادقی میهمانان ما در این میزگرد تخصصی بودند. ساعتی را با این هنرمندان به بررسی وضعیت کارتون مطبوعاتی در مشهد پرداختیم. متن این گفتوگو به قرار زیر است:
تسنیم: با سلام خدمت میهمانان عزیز به عنوان مقدمه از مجید ادیبی میخواهیم تا ضمن طرح بحث دشواریها و برخی معضلات کارتون مطبوعاتی را مطرح کنند.
ادیبی:بحث درباره کارتون مطبوعاتی بسیار پردامنه و مهم است و شاخههای بسیاری دارد که هر کدام میتواند موضوع میزگردی جداگانه باشد. سالها است که کاریکاتور و کارتون مطبوعاتی زیست میکند و از دوران مشروطه به این سو این فرزند پیر همچنان نوپا در مطبوعات کشور ما حضور دارد و همواره با چالشها و شکلات زیادی روبرو بوده است.
کارتونیستها همیشه درگیر این مسئله بودهاند که همین معضلات سبب شده است که این نوزاد 120 ساله همیشه تلاش کند تا دیده شود و دیگران او را ببینند.
در تمام تاریخ مطبوعات ایران نخستین قربانیان مطبوعات کارتونیستها و کاریکاتوریستها بودهاند و مطبوعات هم به واسطه همین کارتونها هزینههایی سنگین پرداخت کردهاند و خود قربانی جریانات شدهاند. وضعیت کارتون مطبوعاتی دراز دامن است و با بررسی این تاریخچه میتوانیم حجم زیادی از این جریانها را مشاهده کنیم.
اما وضعیت امروز کارتون مطبوعاتی خود بحثی است مجزا و مفصل که به نظرم در این میزگرد باید به طور مفصل به آن پرداخته شود و متأسفانه باید بگویم وضعیت کارتون مطبوعاتی در مشهد در حال حاضر به هیچ عنوان وضع مطلوبی نیست و این وضعیت همانند 10 یا 20 سال پیش همچنان به شکلی است که هنرمندان نق میزنند و مسئولین بیتفاوت هستند.
کارتون مطبوعاتی در ایران به دلیل انتقادی بودن همیشه با مشکل مواجه بوده است و به نظرم این مشکل از جایی ناشی میشود که فرهنگ انتقاد هنوز در کشور ما جا نیفتاده است و هیچ یک از ما برای انتقاد پذیری تربیت نشدهایم در حالی که کارتونیست مطبوعاتی باید همیشه به معضلات موجود در جامعه بپردازد. در این فضا و با وجود این مشکلات کارتون مطبوعاتی بیشتر به سوی تصویرسازی حرکت کرده است.
در مشهد به جز روزنامه شهرآرا دو روزنامه بزرگ ما در حوزه کارتون وارد نمیشوند و از سال 88 شهرآرا تنها روزنامهای است که جایی برای کارتون گذاشته است و با این حال هنرمندان فعال در این حوزه همچنان این دغدغه را دارند که شاید زمانی همین روزنامه هم نباشد. ما برای این که کارتون مطبوعاتی در مشهد باقی بماند زحمتها کشیدیم و کار به جایی رسید که خود من چند روز از کار اخراج شدم.
متأسفانه در مجموع باید بگویم ما هنوز نمیدانیم که سرنوشت کارتون مطبوعاتی چگونه میشود و این که آیا در آینده مسئولان ما کارتون مطبوعاتی را قبول میکنند یا خیر.
پاکدل: بحثی که باید به آن بپردازیم این است که شاکله کارتون در مشهد دیده نمیشود یعنی کارتونیستهای مشهدی مقامها و رتبههای بینالمللی دارند که اصلاً دیده نمیشود و کسی سطح کار آنها را تشخیص نمیدهد. شدت این جریان تا اندازهای است که در خیلی جاها وقتی هنرمندان رشتههای مختلف دور هم جمع میشوند خبری از کارتونیستها نیست و آنها همیشه غایب هستند.
به طور کلی به نظرم کارتون در مشهد دیده نمیشود و تنها ارگانی که برای این هنر اهمیت قائل میشود حوزه هنری است و همانطور که مجید ادیبی گفت تنها روزنامهای که در مشهد کارتون کار میکند فقط شهرآرا است. متأسفانه در فضای مطبوعات طوری با هنرمندان برخورد میشود که در شأن آنها نیست.
متأسفانه پدیدهای در کارتون مطبوعاتی مشهد داریم که در آن صاحبان مطبوعات به کارتونیستها سفارش میدهند که چه کارهایی انجام دهند و در چه موضوعاتی کار کنند. در حالی که ما به عنوان کارتونیست باید دغدغههای اجتماعی را به تصویر بکشیم نه آنچه مسئولان از ما میخواهند و در این شرایط رسالت یک کارتونیست با مشکل مواجه شده است و دیگر نمیتواند انتقادی باشد.
این روزها فشار زیاد شده است و خیلی خندهدار است که کار به جایی رسیده که باید برای المانهای موجود در کارتون اسم گذاشته شود و من واقعاً نمیفهمم این چه فضایی است.
در مشهد تنها یک نشریه داریم که به سمت کارتون آمده است و دو نشریه دیگر اصلاً وارد این حوزه نمیشوند از سوی دیگر مبالغی که برای کارتون مطبوعاتی به هنرمندان پرداخته میشود واقعاً ناچیز است و ما چند پله زیر خط فقر هستیم. برخی اگر بدانند ما چقدر دریافتی داریم به ما این ایراد را میگیرند که چرا در این شرایط همچنان مشغول این کار هستیم.
همه این مشکلات در حالی است که باید بگویم افتخارات کاریکاتور در مشهد بیشتر از سایر هنرها است و با این حال هیچ هنری مانند کارتون نیست که دیده نشود.
داودی: به عنوان کسی که اصلاً در حوزه کارتون مطبوعاتی کار نکرده است شاید بتوانم از زاویه دیگری به این هنر نگاه کنم. در واقع مشکلاتی که دوستان تا اینجا مطرح کردند همگی در فضای کارتون مشهد وجود دارد و نمیشود این مشکلات را ساده دید و از آنها عبور کرد اما به نظرم ما در مطبوعات مشهد نوعی فضای انحصاری داریم که اجازه فعالیت به همه هنرمندان نمیدهد در حالی که این فضا در تهران نیست و آنها خیلی حرفهایتر به این مقوله نگاه میکنند.
بخشی از مشکلات هم به نظرم به خود کارتونیستها بر میگردد و در این وضعیت به نظرم خوب است که آنها با هم اتحاد داشته باشند. اگر ما با هم متحد باشیم مشکلات کمتری گریبانگیرمان میشود. من فکر میکنم اگر نوعی همدلی میان هنرمندان کارتونیست در مشهد ایجاد شود میتوانیم در آینده شاهد شکلگیری گروههای کارتونیستهایی باشیم که با هم همکاری میکنند و تعامل دارند. ما باید از تهرانی یاد بگیریم که چطور با هم کار کنیم و مد نظر داشته باشیم که در فضای انحصاری کارتون رشد نمیکند.
تسنیم: آقای جنگی، لطفا حضرتعالی نیز در ادامه مباحث دوستان اگر نکته خاصی دارید بفرمائید.
جنگی: ما در شهری زندگی میکنیم که سه میلیون جمعیت دارد که سه روزنامه دارد و تعدادی هفته نامه وماه نامه ویژهنامه در حالی که تعداد این مطبوعات به نسبت پایتخت بسیار کمتر است. به نظرم پیش از این که از کارتون مطبوعاتی در مشهد نامی برده شود باید دید آیا ما در مشهد به طور کلی مطبوعات داریم یا خیر.
کارتونیستهای مشهدی برای معرفی کار خود باید به مطبوعات مراجعه کنند و کارهای خود را ارائه دهند چون صاحبان مطبوعات در مشهد هنرمندان این حوزه را نمیشناسند و ما مجبوریم مدام خود را معرفی کنیم. متأثر از همین است که کارتونیستها به نوعی مجبور میشوند جشنوارهای کار کنند و به میزان زیادی به جشنوارهها وابسته میشوند.
به یاد دارم زمانی مجید ادیبی در نظر داشت صفحهای یژه کاریکاتور و کارتون در یکی از نشریات ایجاد کند که همان زمان به او گفتم این کار برای تو دردسرهای زیادی دارد و با این حال او این کار را انجام داد و با مشکلات زیادی روبرو شد.
ادیبی: آن درست زمانی بود که به من گفتند حق کار کردن ندارم و همین جا باید تأکید کنم که تلاشهای واقعاً زیادی شد تا کارتون در فضای مطبوعاتی مشهد باقی بماند و در این مسیر خیلی از هنرمندان بودند که دیده نشدند و با این حال ایستادند.
اما با این که در فضای مطبوعات مشهد انحصار وجود دارد مخالفم و به نظرم هیچوقت انحصاری در فضای مطبوعات مشهد وجود نداشته است و چیزی که میبینم این است که برای کارتون مشهد تلاشهای زیادی کشیده شد.
کاریکاتور مشهد پر است از موضوعات چالشی و ما شاهد آمدن و رفتن خیلی از هنرمندان کارتونیست بودیم و خیلی زحمت کشیده شد تا ما کاتون را به مطبوعات مشهد معرفی کردیم.
پاکدل: آنقدر وضعیت تنها نشریه مشهد پیچیده است که من دوست دارم تا همه کارتونیستها وارد آن شوند و این شرایط را ببینند. البته باید بگویم از یک سو دوست دارم تا همه وارد این فضا شوند و از سوی دیگر میخواهم هیچکس در چنین فضایی نباشد تا با این مشکلات دست و پنجه نرم نکند.
متأسفانه عزت و احترام کارتونیستها خارج از مشهد بیشتر است و ما خیلی تلاش میکنیم و متناسب با آن چیزی دریافت نمیکنیم و محدودیتهای زیادی هم داریم.
در فضای مطبوعاتی مشهد انحصاری نمیبینم و این رسانهها هستند که برخی را انتخاب میکنند و برخی را انتخاب نمیکنند و به نظرم رسانه باید از ظرفیت همه کارتونیستها استفاده کند.
صادقی: در مجموع آنچه به نظرم مهم است این است که در مشهد نگاه درستی به کارتون مطبوعاتی نمیشود و میشود از ظرفیت خبرگزاریها هم استفاده کرد که در مشهد این ظرفیت بسیار مغفول مانده است. بهتر است همه رسانهها در حمایت از کارتون وارد کار شوند تا شاهد حرکتی معنادار در آینده باشیم.
متأسفانه در شرایط فعلی کارتون مشهد دارد مانند یوزپلنگ ایرانی منقرض میشود در حالی که کارتون و کاریکاتور مشهد از کیفیت خوبی برخوردار است و مقامهای بینالمللی ما امروز بسیار زیاد هستند. ما این افتخارات را در مشهد داریم و متأسفانه برنامهای برای حمایت از آنها وجود ندارد.
آزادنیا: برخورد مسئولین با کارتون مانند زمانی است که تلویزیون تازه آمده بود و وقتی آنتن خوب نبود ما به تلویزیون مشت میزدیم. امروز هم متأسفانه با وجود قدمتی که کارتون در کشور ما دارد همچنان ناشناخته است و نمیدانیم برای کارتون باید چه کار کنیم.
ما هرگز نتوانستیم و نخواستیم کارتون را درک کنیم چون یک جریان انتقادی بود که ما دوست نداریم؛ از مسئولین هم توقعی نیست چون آنها در جای خود قرار ندارند و نمیشود انتظار داشت که به مقوله کارتون مطبوعاتی حرفهای و تخصصی نگاه کنند.
تا ما نفهمیم که مسئولین کجا هستند و ما کجا هستیم کار به جایی نمیرسد و ما تنها در این شرایط داریم از هر جایی داد میزنیم که فایدهای هم ندارد، به نظرم مشکلات ما ریشهای است به این توضیح که ما با خود نفس انتقاد مشکل داریم و آن برای ما دردسر ایجاد میکند و به همین خاطر آن را نمیخواهیم.
اگر قرار است کاریکاتور دیده شود نیازمند زمینههایی است و تا آن زمینهها فراهم نشود نمیتوانیم انتظار داشته باشیم این هنر جا بیفتد. در حال حاضر هم کارتونیستها به دستگاهی تبدیل شدهاند که بنا به سفارشی که به آنها میشود کار میکنند و تصویر تولید میکنند.
پیش از این هم جلسات زیادی برای کارتون در مشهد گذاشته شده است و ساعتها در این زمینه صحبت شده است؛ به خاطر دارم که پنج سال پیش هم در یکی از خبرگزاریها به همین موضوع پرداختیم و باز هم گرهای از کار باز نشد، پنج سال برای تغییر زمان کمی نیست.
ادیبی: بله موافقم پنج سال زمان خوبی برای تغییر است و ما در این پنج سال هم بیکار نبودهایم اما متأسفانه خروجی کار خیلی چشمگیر نیست و ما با این وجود فقط خود را حفظ کردهایم.
پاکدل: معضل زیاد است و یکی از مهمترینها دغدغه معاش هنرمندان است که تمرکز آنان بر روی کار را کم میکند.
آزادنیا: کارتون مطبوعاتی باید راجع به تیتر صحبت کند و بیشتر کارتونهای مطبوعاتی متن دارند، اما در همین کارتون مطبوعاتی گاه مسائل سیاسی هم مطرح میشود که آنجا حساسیت قضیه بالاست و نکشیدن ها و ننوشتنها مطرح میشود.
پاکدل: متأسفانه کارتونیستها صنفی ندارند که از حقوق آنها دفاع کند به همین دلیل خیلی تنها شدهاند در تهران اقداماتی برای تشکیل یک صنف شده است که ما همگی امیدواریم به جاهای خوبی برسد و در آینده شاهد جمعی از کارتونیستها باشیم که در کنار هم قرار دارند و منافع خود را پیگیری میکنند.
ادیبی: ما در سالهای قبل خود را کشتیم تا انجمنی داشته باشیم و در این مسیر هم زحمات زیادی کشیده شد، ما برای تشکیل انجمن کارتونیستهای مشهدی دعواها کردیم و به جایی نرسیدیم.
پاکدل: ما هزینههای کلاسها و ورکشاپهای خودمان را خودمان میدهیم و هر گونه هزینهای برای تشکیل این کلاسها را خودمان متقبل میشویم.
داودی: یکی دیگر از مسائلی که مطبوعات ما را با کارتون بیگانه میکند و سبب میشود آنها به سمت کارتون قدم بر ندارند ناآشنایی آنها با فضای کارتون مدرن است، شدت این جریان تا اندازهای است که متأسفانه در خیلی جاها میشنویم که وقتی میخواهند چیزی را مسخره کنند میگویند کاریکاتوری است و به نظرم آنها غافل هستند که یک کارتون تا چه اندازه میتواند تأثیرگذار باشد.
وقتی مسئولان ما برداشتی تا این اندازه خفیف از کارتون دارند چطور میشود انتظار داشت که کارتون در مطبوعات ما مورد استقبال قرار گیرد؟
ناشناخته بودن کاریکاتور و کارتون کار را به جایی رسانده است که کارتونیستها هنوز باید هنر خود را معرفی کنند در حالی که در عرصههای هنری دیگر مانند سینما هرگز دغدغه هنرمندان معرفی ابتدایی هنر نیست و آنها با مسائل بعدی مواجه میشوند و خواستههای خود را مطرح میکنند در حالی که ما هنوز باید کارتون و کاریکاتو را برای مسئولین تعریف کنیم.
پاکدل: در تغییرات مدیریتی این جریان حتی شدیدتر هم میشود، در واقع ما باید برای هر مدیری که به تازگی مسئولیتی قبول میکند باری دیگر کارتون و کاریکاتور را توضیح دهیم. معرفی یک هنر به شکلی ابتدایی نباید دغدغه یک هنرمند باشد و این خیلی دردآور است که ما هنوز باید کارتون را برای مسئولین مطبوعاتی خود معرفی کنیم و آنها را متوجه اثرگذاری این مقوله کنیم.
تسنیم: البته این را هم باید در نظر داشت که آیا مردم ما که روزنامهای از دکه خریداری میکنند داشتن یا نداشتن کارتون در آن روزنامه تا چه اندازه برای آنها مهم است.
پاکدل: من صد درصد میگویم که مردم ما کارتون میخواهند و اگر میبینیم که کارتون با استقبال مواجه نمیشود این عدم استقبال فقط از سوی رسانهها است و مردم ما دوست دارند وقتی روزنامه را باز میکنند کارتون در آن ببینند.
آزادنیا: به نظرم تکلیف مشخص است، چون کارتون مورد استقبال مردم قرار میگیرد مسئولان ما زیاد گرایشی به آن ندارند و در راه آن مانع ایجاد میکنند.
ادیبی: به خاطر دارم در سال 89 وقتی در روزنامه کارتون کار میکردیم تماسهای مردمی به صورت روزنامه با دفتر روزنامه میشد و مردم میگفتند که از کارتونها خوششان آمده است و این نشان از ذائقه مردم داشت که میخواهند در روزنامهای که میخوانند کارتون ها ببینند.
همان زمان هم ما این نظرات را به مدیران منتقل میکردیم و با این حال آنها ترجیح میدادند کا رخود را ادامه دهند و استقبالهای مردمی چندان تأثیری در رفتار مدیران ما نداشت.
خبرگزاریها در حال حاضر رسانههایی هستند که به حوزه کاتون وارد شدهاند و کارهایی در آنها دیده میشود که این خود معضلی برای کارتون مطبوعاتی شده است، خیلی از مطبوعات از آرشیو کارتونهای خبرگزاریها استفاده میکنند و آن کارتونها کارهایی است که میپسندند و کمترین میزان خطر هم ندارد. به یاد دارم که مسئولان ما کارتون هنرمندان ما را رد میکردند و میگفتند میتوانند از کارتونهای خبرگزاریها استفاده کنند و این انتقادی است که به همه خبرگزاریها هست که از ظرفیت همه هنرمندان استفاده نمیکنند و کارهای سفارشی کم ارزشی را کار میکنند.
پاکدل: در این فضا هنرمندان به فضاهای مجازی پناه میبرند و آزادی بیشتری که در آن فضا وجود دارد عرصه بهتری برای هنرمندان فراهم میکند که با محدودیتهای کمتری کار کنند. البته این را هم باید بگویم که کارتونیستهای مشهد حدود خود را به خوبی میشناسند و با این حال برای آنها محدودیتهای زیادی گذاشته میشود که آنها را خسته و دلسرد میکند.
جنگی: در دورههای نخست تأسیس روزنامه شهرآرا کاریکاتور و کارتون به جزئی از روزنامه تبدیل شد و به خاطر دارم در دورههایی که اهمیت آن در روزنامه با نوسان روبرو شد مسئولین این روزنامه احساس کردند نمیشود کارتون را از روزنامه برداشت. تأثیرگذاری کارتون در مدتی کوتاه تا اندازهای بود که مسئولین نتوانستند بدون کارتون صفحات را جمع کنند.
پاکدل: متأسفانه این را هم باید گفت که مسئولین در مطبوعات با کارتون آشنایی ندارند و آن کس که باید کارتون را برای یک صفحه انتخاب کند در کار خود متخصص نیست و همین کار را به مراتب دشوارتر میکند. البته در تهران فضا خیلی بهتر است اما در مشهد این جریان به شدت احساس میشود که مسئولین کارتون در مطبوعات نسبت به کارتون آشنایی ندارند.
در واقع همیشه هنرمندان بخشی از کار هستند و بخش مهم دیگری مسئولان هستند که باید یک کارتون را تأیید کنند و هر کارتون برای این که به تصویب برسد باید از فیلترهایی عبور کند.
صادقی: این دشواریها در انتخاب کارتون در تصویرسازی هم هست و متأسفانه محدودیتها برای تأیید یک کارتون و یا یک تصویر همه جا برای هنرمندان زحماتی ایجاد کرده است که تا مسئولان نسبت به کارتون آگاهی پیدا نکنند این جریان همچنان ادامه خواهد داشت.
آزادنیا: از دیگر معضلاتی که دوست دارم در این میزگرد مطرح شود این است که کارتون رسالتش سفارش پذیرفتن نیست و کارتونیست باید بتواند با دیدن کاستیها نقدهایی درست و سنجیده به شرایط وارد کند نه این که متناسب با آنچه مسئولان از او میخواهدند کاری را به طور سفارشی تولید کند. در این وضعیت خلاقیت یک هنرمند با چالشی جدی و دردناک روبرو میشود.
تسنیم: به نظر شما در این شرایط نمیتوان کارتون مطبوعاتی منتقدی داشت؟
آزادنیا: هرگز؛ من در کل نسبت به این جریان امیدوار نیستم و به نظرم در فضای فعلی صحبت از یک کارتون اجتماعی منتقد معنایی ندارد و تنها تکرار صحبتهایی است که تا کنون زیاد به آنها پرداخته شده است و در مجموع حرف پوچی است.
پاکدل: از سوی دیگر به نظرم فضای مجازی بسیار پیش رفته است و مطبوعات از آن عقب افتادهاند و همین پیشتازی فضاهای مجازی سبب شده است که مردم هم بیشتر به سمت آنها متمایل باشند، به نظرم این تهدیدی برای مطبوعات مشهد است که مردم برای خواندن مطالب بیشتر سراغ فضاهای مجازی بروند و در این شرایط مطبوعات باید کیفیت کار خود را افزایش دهد.
نمیخواهم بگویم درست است که در فضای مجازی به طور افسارگسیختهای کار شود بلکه اعتقاد دارم کارتونیستهای مشهد حدود خود را به خوبی میشناسند اما در فضای مجازی راحتتر میتوانند کارهای خود را ارئه دهند.
آزادنیا: به نظرم مخاطب کارتون برای مسئولان ما در مطبوعات خیلی اهمیت ندارد و مطبوعات بیشتر به بنگاههایی اقتصادی تبدیل شدهاند.
داودی: موافقم، متأسفانه این جریان و سفارشی شدن کارتون هنرمند ما را امروز از مولف به مقلد تبدیل کرده است. به یاد دارم زمانی در همین مشهد کسی گفت که ما کارگر مطبوعات نیستیم و تنها همکار آنان هستیم و نباید فراموش کنیم که کارتون بیکیفیت جز تخریب کارتون و کاریکاتور کار دیگری نمیکند.
ادیبی: متأسفانه این فضا شأن کارتون را کم میکند و من خیلی امیدوار نیستم که این فضا متحول شود با این حال باید بگویم که کارتون همواره مسیر خود را رفته و میرود و در نهایت این خود هنرمندان این هنر هستند که آن را زنده نگه میدارند.
پاکدل: دوست دارم از همین فرصت استفاده کنم و از همین تریبون از تمام مسئولان در مطوبوعات بخواهم که رفتار با هنرمند و به طور خاص کارتونیست را از نشریات و مطبوعات تهران یاد بگیرند و جایگاه کارتون مشهد را بشناسند.
تسنیم: از دوستان تقاضا دارم به عنوان کلام آخر صحبت خود را جمع بندی کنند.
ادیبی: این میزگرد و آنچه در آن گفته شد میتواند متأثر از اصل تازگی خبر بیات شود و به فراموشی سپرده شود اما امیدوارم حرکتی جدی در فضای کارتون مشهد ایجاد شود تا کارتون هیچوقت بیات نشود چون مردم ما حق دارند که کاتونهای خوب ببینند.
صادقی: حرف آخر به نظرم بیداری رسانهها و مطبوعات است و اهمیتی توجه آنها به کارتون که میتواند این فضا را تغییر دهد، به نظرم خوب است که مطبوعات زمینههایی خوب برای فعالیت همه کارتونیستهای حائز صلاحیت فراهم کنند.
پاکدل: از دو روزنامه بزرگ مشهد خودمان توقع دارم که به سمت کارتونیست بیایند و از آنها تقاضا دارم از ظرفیتهای خوب تمامی این هنرمندان استفاده کنند و در پایان امیدوارم روزی فرا برسد که دیگر ننویسم سال کاری بد دیگری را تمام کردم.
آزادنیا: روند به نظرم خوب پیش میرود و هنرمندان کار خود را انجام میدهند اما به نظرم رسیدن به یک روشنگری مهم است که تکلیف کارتونیستها و مسئولان را مشخص کند چون در حال حاضر فضای کارتون مشهد مانند میوهفروشی بینظمی شده است که در آن هیچ میوهای در جایی که باید باشد نیست و همه چیز در هم ریخته است.
جنگی: کارتون میتواند اتفاقهای بزرگی را رقم بزند و یک کارتونیست باید در فضای مناسب بتواند تأثیراتی در فضای فرهنگی جامعه باقی بگذارد اما تمام اینها جز در فضایی مناسب برای کارتون ممکن نیست.
داودی:برای حرف آخر فقط امیدوارم زمانی فرا برسد که دغدغه کارتونیستها شرایط کار در مطبوعات نباشد و محدودیتهای موجود در این حوزه آنها را دلگیر و آزرده نکند تا تنها دغدغه آنها ایجاد رابطه با مخاطبان خود باشد تا مسئولین مطبوعاتی.
تسنیم: از تمام میهمانان حاضر در این میزگرد نهایت سپاس را دارم.
گفتوگو از سید نوید موسوی
انتهای پیام/