آینده اینترنت؛ یک تحلیل دو جانبه
خبرگزاری تسنیم: آیا اینترنت، مجموع منافع و مزایای جوامع انسانی را گسترش خواهد داد، یا باعث کاهش آن خواهد شد؟ تأثیر اینترنت بر ساختار جامعه ما چه خواهد بود؟ آیا اینترنت قابلیت اجتماعات امروز را جهت حصول مزایا و منافع مستمر در قیاس با شیوههای ...
متن یادداشت اختصاصی تسنیم به قلم دکتر حامد حاجی حیدری از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با عنوان «آینده اینترنت؛ یک تحلیل دو جانبه» را در ذیل از نظر می گذرانید:
hajiheidari@PhiloSociology.ir
░▒▓ قضیه
• اینترنت، مسلماً، قویترین ابزار موجود، جهت تقویت کارآیی عملیاتی انسان است. اینترنت، با تسهیل و تسریع مبادلهی بلا درنگ اطلاعات، امکان میدهد تا پیشرفتهایی در سراسر زنجیرهی ایجاد آثار انسانی، تقریباً، در هر حیطه زندگی داشته باشیم. از آن جا که اینترنت جایگاهی باز با استانداردها و معیارهای مشترک است، کاربران غالباً میتوانند با سرمایه گذاری بسیار کمتر از میزان لازم در نسلهای پیش از فناوری اطلاعات، از مزایا و منافع فضای اجتماعی جدید بهره برداری کنند.
• اما، ...
• اما، بهبود صرف کارآیی عملیاتی، مزیت اخلاقی انسانی ایجاد نمیکند. به عبارت دیگر، دغدغه اصلی ناظران امروز پدیده اینترنت، این است که اگر به موازات افزایش کارآیی عملیاتی، فراست اخلاقی لازم رشد نیابد، کارآیی به ضد خود تبدیل خواهد شد.
• تا کنون، بسیاری از مردم موفق روزگار جدید، آنهایی بودهاند که از اینترنت به عنوان مکمل شیوههای مرسوم و معهود خود استفاده کردهاند، و به نظر میرسد که در آینده نیز چنین خواهد بود. اینترنت به خودی خود مزیتی برای انسان نیست، همچنان که به خودی خود، مصیبت هم نخواهد بود، ولی اگر بتواند به مثابه امتداد انسان جا بیفتد، آن گاه جای خود را خواهد یافت.
• جوامعی که نخبگان آن، زودتر موازنههای میان اینترنت و رویکردهای موجود اخلاقی جامعه انسانی را درک کنند و بتوانند راهبردهای واقعاً متمایزی را طراحی نمایند، خواهند توانست مزایا و منافع موجود را تقویت کنند، و آنها را به سطح بسیار متفاوتی ارتقاء بخشند.
• پس، در یک سوی، دنیایی که در خلال جریانات اینترنت شکل میگیرد، به طرز بیسابقهای کارآمدتر میگردد، و میتواند اگر درست مورد استفاده واقع شود، شکوفایی بیسابقهای در تمدن انسانی به وجود آورد؛
• ولی، ...
• ولی، در سوی دیگر، اگر برخورد ما با آن، به قدر کافی حساب شده نباشد، با جامعهای رو یا روی خواهیم بود که بیش از پیش، با شتاب به «دیوار اصابت خواهد کرد» و خطرات «چرنوبیلهای انفورماتیک» را به جان خریدهایم. از این قرار، این تصور که ظهور جامعه شبکهای را خطری کامل عیار تلقی کنیم، یا در مقابل، شیفته تام این فضا گردیم، نمیتواند در وضع کنونی موازنه نیروهای اجتماعی مفهوم مناسبی داشته باشد. این مسأله نیازمند موشکافی بیشتری است.
• علی الاصول، اینترنت مانند هر نهاد اجتماعی دیگر، هم ظرفیتهای توانمند کننده و هم قابلیتهای محدود کننده دارد، و باید این دو حیطه را از هم متمایز نمود و کوشید تا وجوه توانمند ساز آن تقویت گردد.
• آیا اینترنت، مجموع منافع و مزایای جوامع انسانی را گسترش خواهد داد، یا باعث کاهش آن خواهد شد؟ تأثیر اینترنت بر ساختار جامعه ما چه خواهد بود؟ آیا اینترنت قابلیت اجتماعات امروز را جهت حصول مزایا و منافع مستمر در قیاس با شیوههای پیشین زندگی و ارتباط مورد حمایت قرار خواهد داد یا آن را تحلیل خواهد برد؟
• در پرداختن به این پرسشها، بخش عمدهی آن چه مییابیم نگران کننده است.
░▒▓ تز اول
• رایانه ویژگیهای عملکردی جدید، سریع، صحیح و تکراری را میسر ساخته است، و اینترنت، ابزارهای کارآمدی را جهت پدیداری ایدهها و خط مشیهای اجتماعی فراهم میکند. تمایل اینترنت بر این است که با فراهم کردن روشهای جدید و مستقیمتر ارتباط به سوی مردم، قدرت گفتگوی میان مردم را افزایش دهد. از این زاویه دید، اینترنت، ضمیمه اجتماعی و ارتباطی رایانه است، و ویژگیهای رایانهای را به روابط اجتماعی وارد میکند.
• اینترنت، اندازهی کلی زنجیره ارتباطات انسانی هوشمند و تعاملی (سایبر) را با به پیش بردن موقعیت آن نسبت به جایگزینهای پیشین گسترش میدهد. فناوری اینترنت، دسترسی آسانتر به اطلاعات موجود در مورد ایدهها و خط مشیها و عرضه کنندگان افکار را برای مردم فراهم میکند و بنا بر این است که قدرت مذاکره مردم را افزایش میدهد. اینترنت، با توانا ساختن رویکردهای جدید جهت برآورده کردن نیازها و ارائهی نقشها، جای گزینهای جدیدی ایجاد میکند.
• استفاده از اینترنت، گرایش به گستردهتر ساختن پهنه ارتباطات دارد، و دامنه بیشتری از افکار و آرمانها را به رقابت با یکدیگر وا میدارد. اینترنت به مردم امکان میدهد تا به آسانی اطلاعات وسیعی، از مشخصات دقیق و گزارشهای سیاسی گرفته تا قیمتها و ارزشهای فرهنگی به دست آورند. مردم، اگر با فکرت به سراغ دادهها و اطلاعات بروند، اینترنت میتواند برای آنان یک فرصت باشد. این مردم فکور میتوانند از میان گزینههای بسیار بیشتری انتخاب کنند. چون اینترنت اهمیت مکان را دست کم در مورد طرح اولیه افکار کاهش میدهد، در نتیجه، گسترهی تبادل افکار را از محلی به شهر و از شهر به ملت و از ملت به جهان تسری میبخشد. از این قرار، فناوریهای اینترنت تمایل دارند که هزینههای متغیر ارتباط را کاهش دهند و ارتباط را آسانتر و ارزانتر و سریعتر کنند.
• نکته دیگر این که در اینترنت، مردم و عرضه کنندگان ایدهها و افکار، کم و بیش از قدرت جدا شدهاند، و بنا بر این، انگیزههای حقیقت، آزادی عمل بیشتری خواهند داشت. چون اینترنت یک نظام ارتباطی نسبتاً باز است، تشکلهای قدرت، مشکلات بیشتری در حفظ موقعیت انحصاری خود خواهند داشت، و بنا بر این، گروهها و ملل حاشیهایتر میتوانند در آن، فرصتهایی برای معرفی گسترده راه درست بیابند. یک دلیل این است که هر کسی تمایل دارد بر آن چه که اینترنت میتواند انجام دهد، تمرکز کند و این خوش بینی میتواند اثربخشی اینترنت را افزایش دهد.
• در عین حال، باید عادت به فکر و تأمل افزوده شود تا اینترنت واقعاً تأثیر دراماتیک خود را به جای گذارد. ثمربخشی همه مواهب اینترنت، منوط به آن است که مردم پس از یک شوک اولیه، خود را جمع و جور کنند، و فکور و پر تأمل، با فضای جدید مواجه شوند. چرا که هر فکری، تبدیل به یک رقیب بالقوه در بازار افکار میگردد، و البته در مناقشه افکار، کوشش برای تغییر بینشهای پایه دیگران تغییرات بزرگتری را موجب میشود، که هضم این حجم از تغییرات نیاز به فعالیت انسانی و فکری بسیار بیشتری نسبت به سابق بر این دارد.
░▒▓ تز دوم
• اینترنت، چیزی بیش از یک رسانه است. در واقع، اینترنت، یک رسانه «هم» هست. اینترنت با رسانههای پیشین یک تمایز مهم دارد، و آن این که آرشیو اینترنت، آن را همراهی میکند، و وقتی دوره آغازین فعالیت اینترنت سپری گردد، تراکم مشبعی از اطلاعات در هر موضوعی، الگوریتمهای جستجو در اینترنت را به نحو قابل ملاحظهای پیچیده میکند.
• به کار گیری اینترنت اشباع شده، «هزینههای تصمیم گیری» میان انبوه اطلاعات را افزایش میدهد، و اثرات شبکهای قوی ایجاد میکند. «هزینههای تصمیم گیری»، همهی هزینههای متحمل شده توسط کاربران، در زمینهی انتخاب ایدهها و افکار اینترنتی، و در صورت لزوم، تغییر تصمیمات و عقاید و پندارهای خود بر مبنای این ایدهها و افکار جدید را شامل میشوند؛ «هزینههای تصمیم گیری»، هر هزینهای، اعم از انتخاب ایده جدید و ورود مجدد ادراکات جهت یادگیری نحوهی استفاده از یک ایده و خط مشی یا خدمات متفاوت را در بر میگیرند.
• مخاطبان اینترنت اشباع شده، نمیخواهند هزینههای پیدا کردن، استخراج و یادگیری اطلاعات را از نظامهای رقیب متحمل شوند، و از این قرار، به «منابع کنترل و گزینش محتوا» پناه میبرند. هنگامی که مردم در مورد جذابیت فراوان پایگاههای اینترنتی گفت و گو میکنند، غالباً در مورد هزینههای بالای انتخاب سخن میگویند، و این هزینههای بالا، از هم اکنون مالایطاق گشته است.
• «منابع کنترل و گزینش محتوا»، با اطلاعاتی که از رفتار جستجوی مردم گرد آوری میکنند، میتوانند پیشنهادهای سفارشی بیشتری ارائه کنند، خدمات بهتر و سهولت انتخاب و تصمیم بیشتری را فراهم سازند، و این، در حالی است که کاربران تمایل ندارند که هیچ یک از این موارد را از دست بدهند؛ به این ترتیب، میتوان توقع داشت که به سهولت در دام کنترلی آنان بیفتند.
• در جریان استفاده از «منابع کنترل و گزینش محتوا»، کاربران، اغلب و فقط با چند کلیک موس در مقابل انبوهی اطلاعات و انتخاب جدید قرار میگیرند، و منابع کنترل در اینترنت، به طور نظام مندی هزینههای این انتخابها را به میزان بیشتری کاهش میدهند، مشروط بر آن که افراد، کم و بیش سر سپرده آنها شوند. نتیجهی این سر سپردگی، موقعیت جذابی برای قدرتمندان و ثروتمندانی خواهد بود که میتوانند و میخواهند بینش مردم را به سوی خود جلب کنند.
• ابزارهای گزینش محتوای اینترنتی، بدواً کاربران را توانمند میسازند تا مجبور نباشند جهت بازیابی اطلاعات، بارها و بارها به سایتها مراجعه کنند؛ در ابتدا، ابزارهای گزینش محتوای اینترنتی به کاربران امکان میدادند که پیوندهای سفارشی (RSS) ایجاد کنند که اطلاعات مورد نیاز را به صورت کاملاً تحت انتخاب کاربر از بسیاری از سایتها استخراج و متمرکز نمایند، ولی رفته رفته، خود پیوندهای سفارشی به مقولهای دشوار تبدیل میگردند، و اینجا است که افراد به منابع کنترل اینترنتی سر سپرده میگردند. انتخاب گستردهی معیارها و استانداردهای از پیش مهیا و کاربرپسند، مردم را از شکل دهی مستمر و اختصاصی نظامهای سفارشی بینیاز میسازد و به هنگام تغییر عرضه کنندگان، تدارکات جدید و پروتکلهای پشتیبانی ایجاد میکنند. با این ترتیبات، «منابع کنترل و گزینش محتوا»، میتوانند قشرهای اجتماعی تابعی مبتنی بر مقیاسها و بینشهای خاص ایجاد کنند، و موانع ورود اطلاعات مغایر را سازمان دهند. این، خطرناک است ...
• در ابتدا، به نظر میرسید که اینترنت، رقابت گستردهای را ایجاد میکند، ولی با تراکم عظیم اطلاعات در آرشیو امحاء ناپذیر اینترنت، «منابع کنترل و گزینش محتوا»، میل به تمرکز مییابند تا تمام منافع و مزایا را از آن خود کنند، و در انتها، به غلبهی نهایی یکی دو انحصار اطلاعاتی ختم میشود. به این ترتیب، سر سپردن کاربران به «منابع کنترل و گزینش محتوا»، کسب مزایای شبکه را دشوار میسازد.
• حتی، اگر نخبگانی باشند که با تلاش و تمرکز بسیار بکوشند تا اثر سازمانهای متمرکز شبکهای را بر خود محدود کنند، تأثیر نخبگان جدید بسیار کمتر از نخبگان در جامعه پیشا اینترنت خواهد بود. پر اطلاع بودن هدایت شده مردم در روزگار اشباع اینترنت، به انسانها حسی از جهل مرکب را میبخشد، طوری که گویی آنها از منابع فرهیختهتر احساس استغنا میکنند.
• از این قرار است که مواهب شبکه در معرض ساز و کارهای خود محدود کنندهای قرار میگیرد.
░▒▓ تز سوم
• ساختار جامعه انسانی در مرحلهای انتقالی است.
• به نظر میرسد که بسیاری از افکاری که «فعلاً» در اینترنت حاضرند، از گردونه خارج میشوند؛ هم بستگی میان «منابع کنترل و گزینش محتوا»، روی خواهد داد، و رقابت کاهش خواهد یافت، چرا که هم بستگیهای گستردهای میان بازیگران اجتناب ناپذیر به نظر میرسد.
• ولی، همهی خبرها، بد نیست، و برخی از پیشرفتهای فناوری، فرصتهایی را جهت افزایش اثربخشی روابط انسانی فراهم خواهند کرد. میتوان چنین آینده نگری کرد که اکثر کاربران، با ترکیبی از استعدادهای جدید و قدیمی و موانع ورودی کمتر به بازار افکار، احتمالاً، میتوانند در انحصارها، اغتشاش ایجاد کنند، و حتی رقابتی شدیدتر از دورهی پیش از ظهور اینترنت پدید آورند. اگر چنین شود، قدرت کاربران ماهر هم تمایل به افزایش خواهد داشت، و مهارت، مؤلفهای انسانی در مقابل قدرت و ثروت خواهد شد.
• نکته دیگر این که نسبت فعلی بین دنیای واقعی و دنیای شبکهای، قطعی نیست، و بی گمان، این امکان وجود دارد که با ورود فنّاوری انفورماتیک به یک فاز با ثباتتر، انسانها از ظرفیت انسانی خود استفاده کنند تا از این فنّاوری برای حضور مسلطتر در جهان استفاده کنند. در این صورت، «منابع کنترل و گزینش محتوا»، مجبور خواهند شد تا نشان دهند که مزایا و منافع واقعی انسانی فراهم میکنند.
• قبلاً به نظر میرسید که مردم علاقهی خود را به دنیای واقعی از دست میدهند، و مجذوب واقعیت مجازی و خدماتی هم چون بازیها و اطلاعات فنی کانالیزه میشوند، ولی، رفته رفته معلوم میشود که دستمایههای به اشتراک گذارده شده در شبکه در مقابل، دشواریهای زندگی انسان ناچیز است. ضمن آن که مردم با این فناوری آشنایی بیشتری پیدا میکنند، وفاداری آنها به عرضه کنندگان اولیه در شبکه نیز کاهش مییابد؛ آنها متوجه خواهند شد که با بالا بردن «سواد رسانهای»، هزینهی انتخاب و تصمیم گیری در مورد اطلاعات پایین خواهد آمد.
• احتمال قویتر آن است که فناوریهای آینده اینترنتی، بیشتر تابع انسان گردند، فرهنگهای انسانی بار دیگر خود را بازیابند، و این فرهنگها به همراه توانمندیهای تکنیکی، انسان را به نحو بیسابقهای بر اوضاع مسلط خواهند کرد و اثربخشی «منابع کنترل و گزینش محتوا» را در ایجاد انحصار تحلیل خواهند برد؛ این، منوط به بازسازی اخلاقی انسانهاست، طوری که انسانها بتوانند فعالتر و مسؤولانهتر عمل کنند. مزایای شرایط جدید برای کاربران، شامل هزینههای اجرایی پایینتر و دسترسی آسانتر به اطلاعات خواهد بود.
• مهمترین تعیین کنندهی پتانسیل اخلاقی آینده، عزم واقعی کاربران و توش و توان فعالان و نخبگان است. اگر این عزم اخلاقی شکل بگیرد، بی گمان میدانهای متنوعی گشوده خواهد شد که ساخت تدبیر آن از انسانها بر میآید. قلمروهای نوین ارتباط انسانی، بایستی از مزایای رو به جلو و معیارها و ضابطههای اخلاقی نوینی بهرهمند شوند. در این مسیر دشوار تحول، ممکن است کاربران بسیاری را مشاهده کنیم که از میدانهای تازه عقب نشینی میکنند. این کاربران، شاید یک بار دیگر بر ایجاد روابط انحصاری و نزدیک با معدودی از عرضه کنندگان اطلاعات در اینترنت تمرکز یابند و از فناوریهای اینترنتی جهت افزایش کارآیی در ابعاد مختلف این روابط استفاده نـکنند. ولی، اینترنت حفظ و ادامهی مزایا و منافع عملیاتی پیشین را دشوار میسازد، و فرصتهای جدیدی را جهت حصول و تقویت یک موضع راهبردی ممتاز ایجاد میکند. این، چیزی است که یحتمل روندهای غالب آینده را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
• اگر انسانها، بر ایدهها و خط مشیهای سیاسی انسانی تمرکز کنند، بار دیگر و پس از یک انقلاب تکنیکی دیگر، بر تاریخ خود مسلط خواهند شد، و الا، ...
• و الا، سویههای تاریک خود را نشان خواهند داد (توأم با اقتباسهای آزاد از شیما صالحی و یان جیمز).
هوالعلیم
انتهای پیام/