«ایران برگر» نه تنها توهین نیست بلکه افتخار است

خبرگزاری تسنیم: مسعود جعفری جوزانی کارگردان «ایران برگر» در نمایش این فیلم در خرم‌آباد گفت: «ایران برگر» نه تنها توهین نیست بلکه افتخار است چون به‌وسیله من ساخته شده است. من بچه لُری هستم که فیلمی را با گویش خودم ساختم و این حق من است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، فیلم سینمایی «ایران برگر» به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی و با حضور این کارگردان، محمدهادی کریمی نویسنده فیلمنامه و همچنین با حضور مهندس هوشنگ بازوند استاندار لرستان، حمیدرضا حنان مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، حجت الاسلام علیرضا کرمی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، فرمانده انتظامی استان لرستان، دیگر بزرگان این استان و همچنین هنرمندان سینما و تئاتر لرستانی روز چهارشنبه 20 اسفندماه در سالن سینما استقلال شهر خرم‌آباد روی پرده رفت.

در ابتدای این مراسم، مسعود جعفری جوزانی» و «محمدهادی کریمی» مورد استقبال «هوشنگ بازوند» استاندار لرستان و دیگر مسئولان این استان قرار گرفتند.

مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان، در آغاز نمایش «ایران برگر» گفت:مسعود جعفری جوزانی را قاعدتاً همه می‌شناسند و به عنوان شخصیت بزرگی در سطح کشور و فراتر از ایران مطرح هستند، آثار سینمایی خوبی تهیه کرده‌اند و فیلم «جاده‌های سرد» ایشان بی‌نظیر بوده است. در اینجا هم تشکر ویژه‌ای از استاندار محترم دارم که برای آوردن و نمایش ویژه فیلم سینمایی «ایران برگر» در لرستان پیگیر بودند. 

جعفری جوزانی: گویش لُری یکی از پاکترین گویش‌های زبان دری است

مسعود جعفری جوزانی کارگردان فیلم سینمایی «ایران برگر» در نشستی که بعد از نمایش این فیلم برگزار شد گفت: پیش از هر چیز، خیلی خوشحالم که در وطن خود و در میان قوم خودم هستم؛ با گویش خودمان از اول و از سال 1362، 1363 بعد از انقلاب، فیلم‌های «جاده‌های سرد»، «شیر سنگی» و «در مسیر تندباد» و همین طوری این گویش را ما تا امروز ادامه داده‌ایم. خود داستان «ایران برگر» هم، طوری بود برای این‌که ما مسأله جامعه امروز را مطرح بکنیم و تلاش یکصد ساله خودمان را برای دریافت خواسته‌‌های مشروع ملتی که خودش بر خودش حکومت می‌کند و نظام هم پاسخگوست چون بر رأی مردم استوار است و شناخت دقیقتری پیدا بکنیم، سناریو این فیلم طراحی و اجرا شد.

وی همچنین گفت: یکی از دوستان بزرگوار، یکبار از من سؤال کرد که این داستان می‌توانست به هر گویشی باشد چرا به گویش خودمان؟ به هر گویشی که این فیلم ساخته می‌شد عده‌ای می‌توانستند این پرسش را مطرح کنند، اما طبیعی است یک فیلمسازی که اهل جوزان است و وقتی حرف می‌زند با افتخار با گویش خودش حرف می‌زند. یکی از پاکترین گویش‌های زبان دری که بیشتر کلمات در آن وجود دارد گویش لُری است و از همان ابتدا فیلم هم ما را با «شید»  شروع می‌کنیم به معنی «نور» که یکی از کلمات اصیل فارسی است؛ اصلاً به این دلیل ما شید را انتخاب کردیم. و من به عنوان فیلمساز، کسی هستم که خودم با افتخار این پسوند جوزانی را دنبال خودم می‌کشم؛ طبیعی بود که به زبان خودم این فیلم را بسازم، چون درک عمیقتری از مسئله دارم.   

کارگردان «ایران برگر» در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: تنها کسانی که در این فیلم می‌آیند و بدون شناخت این جامعه، وارد آن می‌شوند و آنجا را به هم می‌ریزند، آدم بدهای فیلم هستند و اگر آدم بدهایی در فیلم وجود داشته باشند اینها هستند که در مابه ازا وارد شید می‌شوند و ساختار اینجا را هم می‌ریزند. طبیعی است هر فیلمی که ساخته می‌شود هم آدم خوب دارد و هم آدم بد و در نهایت همه اینها از یکجا هستند؛ از روحانی گرفته تا آقا مدیر، فتح‌الله خان، امرالله خان و ... . ما هم مثل هر قوم و هر ملت دیگری همه انواع آدمها در ما وجود دارد و این تلاش‌هایی است که خداوند به‌وجود آورده است که در عرصه گیتی انجام می‌دهیم که تا به یک نتیجه دلخواد برسیم.

محمدهادی کریمی: با «جاده‌های سرد» با طبیعت، مردم و گویش لرستان آشنا شدم

محمدهادی کریمی فیلمنامه‌نویس «ایران برگر» در این نشست گفت: بسیار خوشحالم که در جمع بزرگان فرهنگی و سیاسی استان لرستان حضور دارم؛ فیلمی که مشاهده فرمودید واقعاً حاصل تلاش یک دهه آقای «مسعود جعفری جوزانی» فیلمسازی است که از دیار خود شما برخاسته و آثاری را تقدیم سینما کرده است. به هر حال برای ما که در دهه 60 جزو علاقمندان سینما بودیم یک راهی را باز کرده است که به‌طور جدی به سینما فکر کنیم. من اولین بار با فیلم «جاده‌های سرد» بود که با طبیعت، مردم، گویش و همچنین با دردها و رنجهای این استان آشنا شدم. با فیلم «شیر سنگی» نیز ایل بزرگ بختیاری را شناختم. همینطور در «مسیر تندباد» هم به نقش ایلات و عشایر در جنگ جهانی دوم اشاره می‌کنند.

وی همچنین گفت: تا مدتها من فکر می‌کردم آقای جوزانی فقط فیلم‌هایی را می‌سازند که به نوعی مختصات بومی این منطقه را داشته باشد، تا اینکه «در چشم باد» را ساختند، در این سریال واقعاً ایشان ثابت کردند وقتی که صحبت از وطن و ایران می‌کنند برایشان فرقی نمی‌کند وقتی که یک تاجیکی که با زبان فارسی ولی با گویش تاجیکی حرف می‌زند و آن ایرانی که در لرستان و با گویش لُری صحبت می‌کند یا در واقع دیگر اقوام محترم ایرانی که با زبان‌های ترکمنی، عربی، بلوچی و ...  حرف می‌زنند؛ در سریال «در چشم باد» واقعاً ایستادگی صد ساله را نشان می‌دهد که این یک نمونه و نشان خیلی کوچکی بود از ایستادگی هزار ساله مردم ایران، درست در بحرانی‌ترین نقطه در چشم توفان و در چشم باد.       

کریمی در ادامه افزود: در آنجا نطفه اولیه «ایران برگر» شکل گرفت، آن موقع آقای جوزانی مشغول سریال «در چشم باد» بودند؛ به من گفتند که خیلی دوست دارم در ادامه «در مسیر تندباد» و «شیر سنگی»، فیلم سینمایی «ایران برگر» را در یک موقعیتی بسازم که یادآور مردم خودم و زادگاهم باشد. به ایشان گفتم این فیلم‌ها خیلی حماسی و تراژیک هستند و به من نکته جالبی اشاره کردند و گفتند که من آن صفا و صمیمیت و آن شجاعتی که در آن فیلم‌های حماسی می‌بینم، خارج از این موقعیتی نیست که یک عده‌ای دارند براساس نظامی زندگی خودشان به پیش می‌برند و حالا در «ایران برگر» دارد یک اتفاق جدیدی وارد آنجا می‌شود و یک موضوع جدیدی مطرح می‌شود؛ آن آدمها را الان من دارم از یک زاویه و موقعیت دیگری می‌بینم. هیچ فرقی ندارد و باز هم داریم در ستایش عشق صحبت می‌کنیم. و به من گفت دوست دارم قهرمان من در این فیلم، که آقا معلم باشد که به درستی به گندم، به کار، به آینده، به تعامل و به دارابودن فناوری اشاره می‌کند. گفتند خیلی دوست دارم که این آقا مدیر من هم، باز با همان گویشی صحبت کند که آقا علی‌یار من که در برابر انگلیسها ایستاده بود، حرف می‌زد.

فیلمنامه‌نویس «ایران برگر» در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: به نظرم امروز که فیلم را در اینجا می‌دیدم شاید برای بار چهارم و یا پنجم بود، آن موقع در تهران شاید در سالن‌هایی که فیلم در جشنواره فجر نمایش داده می‌شد استرس داشتم؛ ولی دفعات پیش در موقعیتهای کمدی‌اش مثل بقیه مردم خندیده بودم، امروز به آن خوشه گندمی که دست آقا مدیر بود، به آن بچه‌هایی که در آن مدرسه بودند و برای آینده همه هموطنانم فکر می‌کردم بخصوص آنهایی که وقتی که از مرکز و از تهران دور می‌شویم شاید فراموش می‌شوند، شاید با بیکاری، با اعتیاد و با مشکلات بیشتری موجه باشند. ممنونم از آقای جوزانی که باعث شد با این فیلمم به استان لرستان بیایم، زیبایی‌های اینجا را ببینم، همیشه تعریف شجاعت این مردم را شنیده بودم و در این مدتی که در اینجا هستم با یکسری از رنجهای آنها هم آشناتر شدم، امیدوارم آنجوری که آقا معلم فیلم گفت این گندم در آینده ما گندمی باشد که ما خواهیم کاشت و نشانی از خودکفایی ما در همه چیز خواهد بود؛ شاهد دشتهای حاصلخیز، روستاهای آباد و شهرهای زیبا باشیم، همانطور که امروز در اینجا دیدیم.

جعفری جوزانی: افتخار بزرگی است که از قوم بزرگ لرستان هستم

مسعود جعفری جوزانی در ادامه این نشست گفت: من افتخار بزرگی دارم که یک واحد کوچکی از قوم بزرگ لرستان هستم که 6 هزار سال است که این مملکت را نگه داشته است. به هر لحظه‌اش هم افتخار می‌کنم و پای «ایران برگر» هم ایستاده‌ام؛ برای این‌که در درجه اول، اهل اینجا هستم و با گویش اینجا این فیلم را می‌سازم و در درجه دوم این‌که امید ما نسل آینده ماست و نسلی است که جوانهای ما با دوستی و اتحاد، در کنار یکدیگر یک اتفاق جدیدی خلق می‌کنند و آینده دورتری که کودکانی با فریاد خود «دل هر ذره را که بشکافی» را می‌خوانند.

وی در ادامه افزود: طبیعی است خیلی خوشحال شدم که استاندار محترم لرستان برای اولین بار به شدت پشت این فیلم ایستاد تا به اینجا بیاید و باعث افتخار من است در خرم‌آبادی فیلم را دیدیم که همه چیز آن تمیز و قشنگ است. وقتی هم که وارد اینجا شدم بزرگانی پیدا شدند و وجود دارند که به شدت به دنبال هنر و گسترش این فضا هستند. قوم بزرگ لًر، این مملکت را نگه داشته است به هیچ وجه ما اجازه نمی‌دهیم و اجازه نداده‌ایم که به بزرگان ما توهین بکنند، اما باید نهراسیم که فیلم بسازیم. خیلی مهم است که با لهجه خودمان فیلم بسازیم، برای این‌که خیلی طبیعی است وقتی که فیلمی در استانی بناست که ساخته شود اهمیت آن در اصالتش، گویشش، روابط انسانی، فرهنگ، فولکلور و ... نهفته است.     

این کارگردان سینمای ایران در بخشی دیگری از سخنانش تصریح کرد: «ایران برگر» فیلم امروز است، فیلمی است که در اینجا و در «شید» ساخته شده است؛ دقیقاً با گویش بچه‌های شید ساخته شده که در بین اراک و ملایر واقع شده است. طبیعی است در هر جایی که فیلمی ساخته می‌شود که هر درامی که شکل بگیرد کلیه عناصر آن درام از آنجا برخاسته شده‌اند. کسانی که از بیرون واردش می‌شوند با ناآگاهی‌شان مسائلی را به هم می‌زنند و این همان بحثی است که در فیلم پدید می‌آید.         

جعفری جوزانی: استاد شهرام ناظری افتخاری در «ایران برگر» خواندند

مسعود جعفری جوزانی در بخشی دیگری از این نشست در پاسخ به سؤالی در مورد در دست داشتن چوب و گرز در دست مردم «ایران برگر» گفت: من یک چیزی را آموخته‌ام و همه عمرم یک کار بلدم و آن هم بلدم که درس بدهم؛ چون درس این کار را خوانده‌ام و بلدم که فیلم بسازم. استان لرستان که من افتخار می‌کنم بخشی از آن هستم و خیلی هم در تاریخچه زندگی‌ام واضح این را با آثارم نشان داده‌ام؛ اگر ما هراسی داشته باشیم از این‌که داستانها گفته شود، مستندها ساخته شود و هراسی  وجود داشته باشد که ما فرهنگی داریم که این فرهنگ یکجاهایی خیلی افتخارآمیز است و طبیعی است لرستان تا ایذه و این ما هستیم که این مملکت را نگه داشته‌ایم، ما لشکر و ارتش این کشور بودیم تا قبل از رضا شاه ارتش وجود نداشته است به این دلایل است که حتی در عشایر ما بیشتر کارهای خانه دست زنهاست. برای این‌که مردها دائما تمرین مشق نظام می‌‌کردند که وقتی جنگ می‌شد آماد نبرد باشند. تاریخی که در فرانسه نوشته شده است و متأسفانه خود ایرانی‌های ما آن را ننوشته‌اند که ایل بختیاری و ایل لرستان قشونی که از خرم‌آباد و اطرافش حرکت می‌کند تا نزدیک سن پترزبورگ رفته است.

وی همچنین گفت: استادی همچون «شهرام ناظری» هم افتخاری در «ایران برگر» خوانده‌اند چون ایشان هم کُرد هستند و هم عرقی به ما دارد و همبستگی عجیبی به همدیگر داریم، اولین حکومتهای این کشور را ما تشکیل داده‌ایم.

جوزانی در ادامه تصریح کرد: نبایستی نگرانی در این زمینه وجود داشته باشد چون ذاتاً جد اندر جد ما حافظان این کشور بودیم و ما لشکر و نظام ایران بودیم. هر شعر و آهنگی که ما داریم این خصوصیات در آنها وجود دارد و بخصوص موسیقی که ما داریم تماماً بر اساس حرکت اسب است، ریتم‌های ما براساس حرکت سم اسبهاست و براساس جنگهایی است که ما کرده‌ایم؛ برای نمونه تفنگ هم در تمام اشعار ما وجود دارد.    

فیلمنامه‌نویس «ایران برگر» در ادامه افزود: نباید هراس داشته باشیم که چوب به دست بگیریم چون چوب را برای چه کسی برمی دارند؟ هم اکنون هم که لازم باشد اشکالی ندارد من خودم هم، چوب برمی‌دارم. اگر لازم باشد برای ممکلت هم تفنگ و هم چوب برمی‌داریم. «ایران برگر» به این اشاره دارد که نیایید مرغ بدهید و مردم را در صف نگه دارید و آنها را حقیر کنید، شرم بر شما، این کار را نکنید چون شرم بر ملت نیست که می‌رود یک مرغ را می‌گیرد، همدیگر را هل می‌دهند و کشته می‌شوند؛ این کارها را نکنید، کار درست و ریشه‌ای بکنید چون ملت ما کار می‌خواهد، ملت ما گدا نیستند.

این کارگردان باتجربه سینمای ایران در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: تفاوت ما لُرها در این است که بلد هستیم ادبیاتمان را انتخاب کنیم ما بدون این‌که گستاخانه برخورد کرده باشیم عامداً ادیبانه گفتیم به بزرگانی که در جایی قرار می‌گیرند که خداوند این لطف را می‌کند در جایگاهی و صندلی قرارشان می‌دهد که پاس این ملت را بدارند، حواستان جمع باشد این مملکت نان می‌خواهد، جوان کار می‌خواهد. این‌که امروز یک غذا به آنها بدهید و قولی به آنها می‌دهید، با این کار گداپروی می‌کنید و این مختص به لرستان نیست.

جعفری جوزانی همچنین گفت: مردمی که مجبور است قیمه این و یا پیتزای آن دیگری را بخورد ولی وقتی‌که سر صندوق رأی قرار می‌گیرد آقا مدیر را انتخاب می‌کند برای این‌که روح ملی ایران به وی این اجاره را نمی‌دهد که اسم آن دیگری را بنویسد.  

محمدهادی کریمی: «ایران برگر» حرفهای روز جامعه را می‌زند

محمدهادی کریمی در ادامه این نشست گفت: مردم در «ایران برگر» از جنگ امراللهی و فتح اللهی خسته شدند و نورالهی شدند. روحانی ده و همچنین معلم این روستا که با لهجه زیبای لُری صحبت می‌کنند با همدیگر اتحادی داشتند که جوانها را به هم رساندند؛ جلو دمل چرکین امراللهی و فتح اللهی را گرفتند. حرف این فیلم، فراتر از استان لرستان است و نمونه است و حرفهایی که از زبان آقا مدیر فیلم گفته می‌شود در واقع حرفهای روز جامعه است.

وی همچنین گفت: در این فیلم «ننه حیات» و «ننه نبات» سر جوانها را روی زانوانشان می‌گیرند و برایشان از عشق می‌گویند، خطاهایشان را تصحیح می‌کردند و آنها را به هم می‌رسانند.  

جعفری جوزانی: افتخار می‌کنم که فیلم «ایران برگر» را ساخته‌ام

مسعود جعفری جوزانی در ادامه اظهار داشت: وقتی که فیلمی در منطقه‌ای ساخته می‌شود طبیعی است به گویش
آنجا حرف می‌زنند در هر حرکت درامی هر دو طرف موجود هستند، یعنی آدم مثبت و آدم منفی از آنجاست، این فیلم فراتر از این است که قوم نگاری بکند، داستانی را مطرح می‌کند که می‌تواند در گوشه دیگری از این دنیا با گویش و زبان دیگری اتفاق بیافتد. افتخار می‌کنم که فیلم «ایران برگر» را ساخته‌ام. اصلاً از آن ابایی ندارم و 100 درصد از ساخت آن حمایت می‌کنم.  

وی در ادامه افزود: داستانی در جایی اتفاق افتاده و طنزی است که یک نمونه‌ای را گرفته است و می‌گوید که چه‌کار بکنیم و چه‌کار نکنیم. این فیلم، شخصیت مثبت و منفی دارد و همه از یکجا گرفته شده‌اند و یکسری هم می‌آیند و با گویشهای مختلف اینجا را به هم می‌زنند. اینجا یک جامعه است و در داخل آن اتفاق‌هایی می‌افتد، این فیلم مستند نیست و قوم‌نگاری نمی‌کند و در جایی اتفاق می‌افتد و با نگاهی طنز به موضوع نگاه شده و مینیاتوری انتخاب شده است که در هر جایی و در کل کشور می‌تواند این حرف تکرار شود.    

کارگردان «ایران برگر» در بخش دیگری از سخنانش تأکید کرد: این فیلم نه تنها توهین نیست بلکه افتخاری است چون به‌وسیله من ساخته شده است. من بچه لُری هستم که فیلمی را با گویش خودم ساختم و این حق من است، اصلاً کسی نمی‌تواند این را بخواهد به من دیکته بکند. در جایی ساخته شده است که با گویش خودش حرف می زند و این داستان در آنجا اتفاق افتاده است، داستان هم مستند نیست چون داستان از اول که شروع می‌شود به کارتون می‌زند و می‌گوید که من یک طنز هستم و کاملاً این را با مخاطب خود مطرح می‌کند. با روح ملی که نهایتاً به رأی ملی منتهی می‌شود و این برنده شدن به مدیریت خاتمه پیدا می‌کند؛ با جوانهایی که ترجیح می‌دهند به جای دعوا در کنار همدیگر ازدواج کنند و به کودکانی که آینده را می‌سازند.   

جعفری جوزانی در ادامه اظهار داشت: «ایران برگر» نیازی ندارد که من از آن دفاع کنم و از خودش دفاع خواهد کرد. من گویشم همین گویش لًری است و بچه‌هایم هم که در آمریکا به دنیا آمده‌اند این گویش را بهتر از خود من بلد هستند؛ پس افتخار می‌کنم و دوست داشتم که این گویش را به آنها یاد داده‌ام. این فیلم را من به عنوان یک بچه لُر ساخته‌ام و یک مینیاتوری از کل کشور است، در واقع منظورم کل مملکت است و با  این فیلم، این را می‌گویم. 

محمدهادی کریمی: «ایران برگر» یک فیلم فانتزی است

محمدهادی کریمی در بخش دیگری از این نشست گفت: این فیلم طنز و یک فضای فانتزی است و درواقع جایی را می‌بینید که پیرمردی به اسم امرالله که استاد «علی نصیریان» به زیبابی آن را بازی می‌کنند؛ یک تبلت دستش هست و روی اسکایپ می‌رود و می‌گوید که تصویرش را بفرست. یعنی چی؟ یعنی این‌قدر اینها بر ابزار و تکنولوژی جدید مسلط هستند؛ یعنی معماری از بین رفته، مبلمان خانه‌ها شهری  است و بچه‌هایی که در مدرسه هستند و هنوز سقف مدرسه‌شان درست نشده است ولی هر کدام گوشی موبایلی در جیبشان هست. معلم می‌گوید که در دنیای آینده، ما گندم و کار می‌خواهیم و این‌قدر واردات نکنید. و در واقع این فیلم نمونه‌ای از کل ایران است. 

وی همچنین گفت: آقای جوزانی با سرمایه‌گذاری شخصی فیلمی را می‌سازد که با زبان طنز به مردم می‌گوید انتخابات در راه است و ما باید کسی را انتخاب کنیم که دیگر امرالهی، فتح‌الهی نباشد و به قول دوستی آقای جوزانی خط مدیریت و خط نورالهی را انتخاب می‌کند.

فیلمنامه‌نویس «ایران برگر» در پایان تأکید کرد: آقای جوزانی به عنوان کسی که نمی‌خواهد امید را حداقل از خودش دریغ کند چه برسد به هموطنانش و باز می‌گوید که دل بهانه می‌خواهد، شادی می‌خواهد و در فیلمش یک عروسی نمادین درست می‌کند و در پایان فیلم، این عروسی ساده‌ای نیست. کینه‌ها بین امرالهی‌ها و فتح‌الهی‌ها از بین می‌رود و جوانهای نسل بعد، این دو را کنار هم و در یک خانواده خواهند داشت و فیلم با این امید به جلو می‌رود.

جعفری جوزانی: شب عبوس بود و دل بهانه داشت

مسعود جعفری جوزانی در مورد انتخاب موسیقی برای «ایران برگر» گفت: به این دلیل این موسیقی و این موتیف را برای این فیلم انتخاب کردیم که تمرکز نشود و همه بدانند اینجا یک نمونه از کل کشور است. این موسیقی بایستی با موضوع فیلم در تناقض می‌بود؛ شما شعر «سیاوش کسرایی» را در انتهای فیلم با صدای استاد «شهرام ناظری» می‌شنوید که در تناقض مطلق با تصویری است که می‌بینید. از دیالکتیک این دو تناقض، یک مفهوم سوم درمی‌آید؛ می‌گوید که کل فیلم بهانه است: شب عبوس بود و دل بهانه داشت.   

این کارگردان سینما در پایان این نشست تأکید کرد: این موضوع در «ایران برگر» مشخص است، این فیلم از اول تا آخرش در تناقض است؛ می‌توانستیم از موسیقی لُری استفاده کنیم و راحت می‌توانستیم این کار را انجام دهیم ولی آن موقع متهم به قوم‌نگاری می‌شدیم.

اکران نوروزی و نمایش عمومی فیلم سینمایی «ایران برگر» به تهیه‌کنندگی «فتح‌الله جعفری جوزانی» از روز چهارشنبه 20 اسفندماه در گروه سینمایی آزادی در تهران و همچنین در 90 سینمای سراسر کشور شروع شده است.

انتهای‌پیام/