۱۲ فروردین؛ از بزرگترین اعیاد مذهبى ملى
خبرگزاری تسنیم:صبحگاه ۱۲ فروردین که روزِ نخستینِ حکومت اللّه است.از بزرگترین اعیاد مذهبى و ملى ما است. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند؛ روزى که کنگره هاى قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتى فرو ریخت و سلطه شیطانى براى همیشه رخت بربست و ...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرازهایی از فرمایشات امام خمینی (ره) بمناسبت یوم الله 12 فروردین را در ذیل از نظر می گذرانید:
خادم اسلام و ملت و پشتیبان دولت باشید تا «جمهورى اسلامى» آسیب نبیند
12 فروردین؛ بزرگترین اعیاد مذهبى ملى
صبحگاه 12 فروردین که روزِ نخستینِ حکومت اللّه است(1) از بزرگترین اعیاد مذهبى و ملى ما است. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند؛ روزى که کنگره هاى قصر 2500 سال حکومت طاغوتى فرو ریخت و سلطه شیطانى براى همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خدا است، به جاى آن نشست.(2)
روز «جمهورى اسلامى»؛ روز امامت امت
من در این روز مبارک، روز امامت امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهورى اسلامى ایران را اعلام مى کنم. به دنیا اعلام مى کنم که در تاریخ ایران، چنین رفراندمى سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوقها هجوم آورده و رأى مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتى را براى همیشه در زباله دان تاریخ دفن کنند.(3)
روز لبیک به «وَ اْعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً»
من از این همبستگى بى مانند که جز مشتى ماجراجو و بى خبر از خدا، همه و همه به نداى آسمانى «وَ اْعتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً» لبیک گفتند و با تقریباً اتفاق آرا به جمهورى اسلامى رأى مثبت دادند و رشد سیاسى و اجتماعى خود را به شرق و غرب ثابت کردند، تقدیر مى کنم.(4)
روز رأى قاطع به حکومت عدل الهى
مبارک باد بر شما روزى که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهاى طاقت فرسا، دشمنِ غول صفت و فرعون زمان را از پاى درآوردید و با رأى قاطع به جمهورى اسلامى، حکومت عدل الهى را اعلام نمودید؛ حکومتى که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده مى شوند و نور عدالت الهى بر همه و همه به یک طور مى تابد و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان مى بارد. مبارک باد شما را چنین حکومتى که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید وترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست؛ همه برادر و برابرند، فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برترى و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است. مبارک باد بر شما روزى که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود مى رسند، فرقى بین زن و مرد و اقلیتهاى مذهبى و دیگران در اجراى عدالت نیست.(5)
ماهیت حکومت «جمهورى اسلامى»
حکومت جمهورى اسلامى، حکومت دموکراسى واقعى است.(6) حکومت اسلامى، حکومتى است بر پایه قوانین اسلامى. جمهورى، فرم و شکل حکومت را تشکیل مى دهد و اسلامى یعنى محتواى آن فرم که قوانین الهى است.(7) جمهورى به همان معنایى است که همه جا جمهورى است، لکن این جمهورى بر یک قانون اساسى اى متکى است که قانون اسلام مى باشد. این که ما جمهورى اسلامى مى گوییم، براى این است که هم شرایط منتخب و هم احکامى که در ایران جارى مى شود، این ها بر اسلام متکى است.(8)
ماهیت جمهورى اسلامى این است که با شرایطى که اسلام براى حکومت قرار داده است، با اتکا به آراى عمومى ملت، حکومت تشکیل شده و مجرى احکام اسلام مى باشد.(9)
اساس کار «جمهورى اسلامى»
اساس کار یک جمهورى اسلامى، تأمین استقلال مملکت و آزادى ملت ها و مبارزه با فساد و فحشا و تنظیم و تدوین قوانین است که در همه زمینه هاى اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى با توجه به معیارهاى اسلامى، اصلاحات لازم را به عمل آورد که این اصلاحات با مشارکت کامل همه مردم خواهد بود و هدفش قبل از هر چیز، از بین بردن فقر و اصلاح شرایط زندگى براى اکثریت قاطع مردم ما است.(10)
جمهورى اسلامىِ مطلوب ملت
ما دنبال این هستیم که اسلام تحقق پیدا بکند، دنبال اسم نیستیم که حالا که ما اسم جمهورى اسلامى پیدا کردیم، براى ما کافى است. در تمام شؤون مملکت مان مى خواهیم که احکام اسلام باشد، قرآن بر ما حکومت کند، قانون اسلام بر ما حکومت کند، ما الان بین راه هستیم و به مقصد نرسیده ایم.(11)
جمهورى اسلامى اى که ملت ما مى خواهد، این است که محتواى این جمهورى، احکام اسلام باشد و تمام مملکت روى احکام اسلامى اداره بشود و آنچه خداى تبارک و تعالى فرموده است به وسیله پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و به ما رسیده است به وسیله ائمه اطهار علیهم السلام، آن ها باید تحقق پیدا بکند.(12)
وقتى مملکت، مملکت اسلامى است که تعالیم اسلام در آن باشد. اگر تعالیم اسلامى در آن نباشد، اسلامى نیست. هرچه ما بگوییم جمهورى اسلامى، جمهورى اسلامى لفظ نیست، (صرفا) با رأى ما، جمهورى اسلامى تحقق پیدا نمى کند، بله رژیم رسمى، رژیم جمهوریت مى شود، لکن اسلامى نمى شود، مگر آن که احکام اسلام در او جارى بشود، با جریان قانون اساسى هم اسلام نمى شود، با مجلس شورا هم اسلام نمى شود. این ها همه مقدمه است.(13)
ادعاى «جمهورى اسلامى» در گرو...
وقتى مى توانید بگویید که مملکت، اسلامى است که بازارى، اسلامى بشود، تهذیب نفس باشد، نه مثل بازار (طاغوت) که سنگر گرانفروشى و تعدى است، وقتى اسلامى مى شود که مرد و زن اسلامى بشوند، همه افراد اسلامى باشند. الگو حضرت زهرا علیهاالسلام است، الگو پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله است. وقتى مى توانیم ادعا کنیم جمهورى اسلامى داریم که تمام این معانى که در اسلام است، تحقق پیدا بکند.(14)
همه مکلفیم که احکام اسلام را مراعات کنیم، باید بازار ما بازار اسلامى باشد، بازار ما باید از بى انصافى شستشو بشود، باید دولت و همه دولت هایى که بعدها مى آیند، همه روى موازین اسلامى باشد، وزارتخانه ها روى موازین اسلامى باشند، ادارات دولتى روى موازین اسلامى باشند، باید به مملکتى که رنگ «الله» دارد، (تبدیل شود)، باید به مملکت الهى تبدیل بشود.(15)
توطئه «جمهورى»ِ بى اسلام براى خاموشى نهضت
در داخل این کشور هم دشمنهاى ایران هستند. یک دسته دشمن نیستند؛ از روى نادانى کار دشمن را مى کنند. یک دسته هم دشمنهاى سرسخت هستند که مى خواهند این جمهورى اسلامى نباشد؛ هرچه مى خواهد باشد؛ جمهورى باشد، جمهورى دمکراتیک باشد، جمهورى هرچه مى خواهد باشد، جمهورى خلق باشد، (اما) اسلام تویش نباشد، براى این که اگر جمهورى اسلامى شد و قانون، قانون اسلامى شد، دیگر براى آن اربابها راهى پیدا نمى شود و آن وقت به عقیده آقایان، ما دیگر باید از (قافله) تمدن و از کشورهاى متمدن کناره بگیریم حتماً! باید کلاه آمریکا را سرمان بگذاریم و اگر این نشد، دیگر ما مرتجع هستیم و باید کناره بگیریم، دیگر منزوى هستیم!(16)
عمالشان به این راه افتادند که لازم نیست جمهورى «اسلامى» باشد؛ «جمهورى» باشد، «جمهورى ایرانى» باشد، «جمهورى دمکراتیک» باشد،(17) نمى خواهند این مکتب اسلامى، آن طورى که هست، تحقق پیدا بکند، براى این که با تحقق (آن)، همه آمال و آرزوى چپاولگرها نقش (بر) آب مى شود.(18)
این ها مى خواهند یک مملکت غربى براى شما درست کنند؛ آزاد هم باشید، مستقل هم باشید، اما نه خدایى در کار باشد و نه پیغمبرى و نه امام زمانى و نه قرآنى و نه احکام خدا (و) نه نمازى و نه هیچ چیز. هرجا که گفتند: «جمهورى»، بدانید که توطئه (در) کار است، هرجا (که) اسم اسلام را نیاوردند (و مثلا) گفتند: «جمهورى دمکراتیک»، بدانید توطئه (در) کار است، بدانید منهاى اسلام است، آزادىِ منهاى اسلام است، استقلالِ منهاى اسلام است.(19)
علامت دشمن؛ مخالفت با اسلامیت جمهورى
دشمن ما فقط محمدرضاخان نبود، هرکس که مسیرش مسیر اسلام نباشد، دشمن ما است؛ با هر اسم مى خواهد باشد. هرکس جمهورى را بخواهد، دشمن ما است، براى این که دشمن اسلام است. هر کس پهلوى «جمهورى اسلامى»، «دمکراتیک» بگذارد، این دشمن ما است، هرکس «جمهورى دمکراتیک» بگوید، این دشمن ما است، براى این که این اسلام را نمى خواهد.(20) باید (دشمن را) بشناسید، علامتش هم همین است.(21)
نگذارید اجنبى خواه تصرف کنند
ملت عزیز! نهضت خود را حفظ کنید. ملت بزرگ! این قیام بزرگ خود را با همان عنوانى که دارد، حفظ کنید، این شعار خود را حفظ کنید. نگذارید دستهاى اجنبى و دستهاى اجنبى خواه در او تصرف کند.(22)
براى حفظ «جمهورى اسلامى»
الف. وحدت در اسلام خواهى
در این نهضت، از آن بچه اى که تازه زبان باز کرده بود تا آن پیرمردهایى که نزدیکهاى مردنشان بود، همه با هم مى گفتند: «جمهورى اسلامى»، همه اسلام را مى خواستند. این همه اسلام خواستن، توجه همه به معنویت بودن، توجه همه به خدا و دین خدا بودن، شما را پیروز کرد. این توجه را از دست ندهید. این رمز پیروزى است، کلید پیروزى است، این کلید را محکم نگه دارید، وحدت پیدا بکنید؛ مقصد هم خدا. این دو مطلب وقتى پیدا شد، این همه مسائل را حل مى کند و همه ما باید کوشش بکنیم و به مقاصد الهیه برسیم.(23)
ب. خادم ملت و پشتیبان دولت
همه ملت از دولت اند و دولت هم از ملت است. دولت و هرچه متعلق به دولت است، خدمتگزار ملت است و ملت هم پشتیبان دولت و تا این هماهنگى میان همه قشرها هست، آسیب نخواهد دید این جمهورى اسلامى.(24)
1) و(2) صحیفه امام، ج 6، صص 453 - 454
3) صحیفه امام، ج 6، ص 453
4) صحیفه امام، ج 6، ص 453
5) صحیفه امام، ج 6، ص 453
6) صحیفه امام، ج 4، ص 503
7) صحیفه امام، ج 5، ص 398
8) صحیفه امام، ج 4، ص 479
9) صحیفه امام، ج 4، ص 444
10) صحیفه امام، ج 5، ص 155
11) صحیفه امام، ج 8، ص 43
12) صحیفه امام، ج 10، ص 319
13) صحیفه امام، ج 7، ص 533
14) صحیفه امام، ج 7، ص 533
15) صحیفه امام، ج 6، ص 463
16) صحیفه امام، ج 14، ص 440
17) صحیفه امام، ج 8، ص 43
18) صحیفه امام، ج 10، ص 178
19) صحیفه امام، ج 10، ص 179
20) صحیفه امام، ج 7، صص 457 - 458
21) صحیفه امام، ج 7، ص 458
22) صحیفه امام، ج 6، ص 363
23) صحیفه امام، ج 7، ص 107
24) صحیفه امام، ج 16، ص 388
انتهای پیام/