عسگرخانی: برنامه هسته ای ایران بزرگترین حادثه تاریخ ملت ایران است


خبرگزاری تسنیم: بر سر برنامه هسته ای حتی به سراغ تحریم بانکی ایران رفتند وبه واقع کاری نبود که در مواجهه با برنامه هسته ای ایران انجام ندهند این گواهی از آن دارد که این برنامه هسته ای بزرگترین حادثه تاریخ ملت ایران در طول هزاران سال است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه خراسان، دکتر ابومحمد عسگرخانی، رییس مرکز مطالعات عالی بین المللی دانشگاه تهران یک عصر زمستانی در میانه بهمن ماه میزبان خبرنگاران خراسان بود تا علاوه بر شرح نقش توسعه فناوری در حوزه قدرت و اتکا به ابعاد آن برای ایجاد تغییر در معادلات منطقه و بین‌المللی علت سرعت یافتن توسعه فناوری پس از جنگ تحمیلی را توضیح دهد. استاد برجسته روابط بین الملل دانشگاه تهران که برای ارائه پژوهش های تحقیقاتی و تجربیات خود در زمینه مقابله با تحریم های یک سویه غرب علیه ایران به دعوت تعدادی از مراکز و محافل علمی  آمریکایی به زودی عازم چند کشور آمریکای جنوبی است . درحوزه رابطه علم وقدرت از تئوری‌اش با عنوان «ناسیونالیسم فناوری محور» سخن به میان می‌اورد و در اهمیت پیگیری فناوری هسته ای مقایسه جالبی بین 3 موضوع ملی شدن نفت، تسخیر لانه جاسوسی و مسئله هسته‌ای دارد.

* از منظر شما در روابط بین الملل امروز مولفه هایی که درایجاد اقتدار حائز اهمیت است کدام است؟

9 سال پیش در مقاله ای روی تکنو نشنالیزم (ناسیونالیسم فناوری محور) تاکید کردم و استدلالم این بود که زمانی بود که ناسیونالیسم کاملا و صرفا براساس ارزش های فرهنگ بود و فرهنگ را بنا می کردیم و می گفتیم فرهنگ برگرفته از آن چیزی است که ما برسر آن توافق می کنیم مانند عادت، عرف نه ما توافق کردیم بلکه جامعه در سیر تمدن بر سر آن توافق کرده است و برسر هنجارها، اصول و عقاید توافق کرده که ما آن را فرهنگ می نامیم. مدت ها ناسیونالیسم برآن بنا بود اما امروزه گزاره های دیگری آمده که باعث بنا شدن ناسیونالیسم است و آن فناوری است، فناوری تکنولوژی است که می آید و از مولفه های قدرت می شود و یکی از پارامترهایی که کمک می کند کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه به سمت قدرت ملی حرکت کنند در کنار قدرت نرم یکی از منابع تغییر در نظام بین الملل تکنولوژی بوده و از قدیم هم این قضیه بوده است دیگر یعنی اگر ما برگردیم به زمان فلاسفه قبل از سقراط می بینیم که گفته می شد اصلا کائنات و آفرینش براساس ثبات سکون و عدم حرکت است ، طبیعی است که در این اندیشه فناوری تلاش و چالش جایی نداشت مانند زنو اما در مقابل این اندیشه مکتب پیروان هراکلیتوس بود که اتفاقا باید حرکت و پویایی باشد و این پویایی دقیقا در عصر حاضرمظهرفناوری است شما پتروشیمی را در نظر بگیرید پیش از انقلاب هیچ چیز از این صنعت نداشت اما اکنون دراین زمینه رشد قابل ملاحظه و تحول عظیمی ایجاد شده است من به یاد دارم وقتی که از کانادا به ایران آمدم یکی از درس هایی که علاقه داشتم تدریس کنم رژیم فضای ماورای جو بود؛ 20 سال پیش، تاکید کردم ایران باید روی این رژیم کار کند و درصحبتی هم که با مشاور امنیتی پوتین داشتم به وی اعلام کردم شما بنیانگذار رژیم حقوقی جو بودید اما باارسال یوری گاگارین به فضا، الان دچارعقب نشینی شدید شده اید و این آمریکا است که درحال حاضر قواعد این عرصه را می نویسد و شما همچنان ایستاده اید و نگاه می کنید. بنابراین ناسیونالیسم تکنولوژی محورغیر قابل انکار و در زمینه پزشکی ،نانو تکنو لوژی و پتروشیمی قابل ملاحظه است. اکنون ما تحریم هستیم اما در واقع با دو نوع تحریم مواجه هستیم یعنی Horizontal sanctions (تحریم های افقی) و Vertical sanctions (تحریم‌های عمودی). اگر در مورد ما و تعدادی کشور مانند ما نگاه کنید می بینید که آمریکایی ها دقیقا نشانه رفتند بر روی Vertical sanctions چرا که این ها نمی خواهند دانش اشاعه پیدا کند و فناوری اشاعه یابد. اشاعه هم به لحاظ افقی و هم به لحاظ عمودی و برسر راه آن مانع گذاشتند و می خواهند فناوری ما در حالت آلفا بماند و به بتا نرسد اینهاآمدند آن فناوری که مارا از حالت آلفا به بتا می رساند را نشانه رفته اند ،کدام قطعه در زمینه‌های پزشکی نباید وارد شود ،کدام مواد شیمیایی نباید وارد شود و براین اساس آمدند و رژیم نظارت و بازرسی گذاشتند که رژیم نظارت بازرسی و رژیم مصونیت سه رژیمی هست که باعث می شود ما از حالت آلفا به بتا نرسیم در صورتی که اگر ما به آن مرحله از فناوری برسیم و توانایی داشته باشیم مانند جایگاهی که ژاپن در آن قرار گرفته است مسئله حل است و بنابراین تحریم های ایران و موضوعات مطروحه در مذاکرات هسته ای به طور روشن پتانسیل علمی ایران را نشانه رفته است.

می بینیم که خود آمریکا و روسیه در زمینه انفجار های اتمی به فناوری دست یافته اند که آن‌ها را قادر می کند تا در کویر برای خود دریاچه بسازند یعنی جغرافیا را تغییر دهند و این کار را برای خود انجام می دهند بنابراین طبق گفته خود آمریکایی ها زمانی که اتمی اختراع شد در همان ابتدا آمدند و آژانس اتمی ایجاد کردند. هدف از آن به گفته خود آن ها انحصار اتمی ولو صلح آمیز بود از لحاظ افقی و عمودی و البته بیشتر هم عمودی است. ماموریت آژانس پیشگیری از فناوری هسته ای ولو صلح آمیز است. در مواجهه آمریکا با مسئله هسته ای چین هندوستان لیبی عراق ایران پاکستان می بینیم سناریوهای مختلف اما "تاپیک" مسئله یکی است. در زمان چالش هسته ای چین زمانی دولتمردان چین آمدند و به مائو رهبر چین گفتند که اکنون وضعیت کشور بد است و لازم است در زمینه هسته ای سازش داشته باشیم و مذاکره کنیم و دست برداریم از این کار در راس حاکمیت چین گفتند نه اول باید برنامه هسته ای را تکمیل کنیم و بعد برویم مذاکره کنیم. گفتند ما فقیر و گرسنه هستیم چطور ادامه بدهیم و به واقع نیز همینطور بود چرا که در آن زمان حتی سرویس بهداشتی مناسب در بسیاری از شهرهای چین وجود نداشت ولی مسئولین گفتند اگر ما الان مذاکره کنیم آمریکا هیچ چیز به ما نمی دهد ، همین کار را هندوستانی ها نیز کردند و در ابتدا برنامه هسته ای خود را تکمیل کردند و بعد مذاکره کردند. در قوانین 2000 آمریکا این کشور نباید با کشوری که عضو «ان.پی.تی» نیست مذاکره کند ولی الان می بینید بنا بر مصالحی که آمریکایی ها تشخیص داده اند دارد با هندوستان همکاری نظامی می کند. اما آن طرف عراق و لیبی را داریم که در ابتدا خلع سلاح شدند و بعد نه تنها امتیازی برای آن‌ها قائل نشدند بلکه رژیم را سرنگون کردند و کشور را وارد نسل ها درگیری کردند.

* نگاهی که عمدتا در بحث قدرت وجود دارد این است که در ظاهر اقتدار به طور عمده مرهون قدرت سخت افزاری و نظامی بوده حال چه چیزهایی تغییر کرده که معادلات اقتدار به سمت فناوری رفته است؟

اخیرا روی قدرت نرم هوشمند کیفی تاکید زیاد شده است اما کسانی که برروی اینها تاکید دارند عقیده دارند که پشتوانه قدرت نرم باید قدرت سخت باشد حتی جوزف نای در کتاب خود به خوبی اذعان می کند که در غیاب قدرت سخت قدرت نرم فایده ندارد و در کتاب دیگری از وی که در دهه 70 منتشر شد فصل اول تاکید بر روی قدرت سخت شده است فصل های بعدی قدرت نرم و اقتصادی را مورد اشاره دارد بنابراین حتی وقتی دیوید بالوین می آید از جوزف نای انتقاد می کند که چرا اول قدرت سخت را مورد اشاره قرار دادی نای می گوید نه اینگونه نیست در 10 سال پیش ما نسبت به قدرت سخت کم توجه بودیم قدرت نرم بدون قدرت سخت کارایی ندارد. اگر دقت کرده باشید می بینید که برخی دیپلمات های کشورهای آفریقایی و آسیایی به لحاظ دانش و فن بیان بد نیستند به طوری که در پاکستانی ها و هندی ها می بینید که در دانشگاه های آمریکا و غرب پر هستند و می بینیم که اینها به لحاظ قدرت نرم قوی هستند در ضمن این کشورها به لحاظ بین المللی حقوقدان های خوبی هستند اما به این واقعیت اذعان دارند که در صحنه بین الملل و مذاکرات دیپلماتیک من همان پاکستانی ، آفریقایی وهندی هستم و طرف روبروی من آمریکایی رفتار می کند حالا تو هرچقدر تولید علمی و نظریه حقوقی ارائه بدهی چون قدرت سختی پشتوانه آن نیست فایده ای ندارد. مگر ما در گذشته اسطوره نداشتیم پس چرا نتوانستیم آن را به جهانیان ارائه دهیم پاسخ آن این است که حتی رسانه های گروهی هم در دست آن ها است.

* این وضعیت چه زمانی پدید آمد؟

آغاز این شرایط با شروع انقلاب صنعتی انگلستان بود و یک عده ای از کشورها نگاه به این انقلاب کردند و فوری آن را «هایلایت »کردند و از روی آن رونوشت برداشتند و در جامعه خود به اجرا گذاشتند و متاسفانه مسئولان در آن زمان بر فناوری تاکید نداشتند و مصیبتی شد برای ما به طوری که اکنون جمهوری اسلامی با توسعه بسیار دیر به این سو حرکت داشته و نهضتی را در زمینه فناوری آغاز کرده است.در این میان شایدلازم باشد خاطره ای بگویم حدود 6 سال پیش بنده به عنوان تنها ایرانی در یکی از جلسات شورای همکاری خلیج فارس حضور داشتم ،در آغاز جلسه نماینده آژانس طی سخنانی ما را محکوم به این کرد که با فعالیت هسته ای ایران منطقه نا امن شده است و به دنبال آن مقامات عربی منطقه نظامیان، حقوقدانان و حتی تعدادی از فیزیک دانان آن‌ها به پرونده هسته ای با این رویکرد حمله کردند و زمانی که نوبت به سخنرانی بنده رسید اینجانب در ابتدای نطق خود رو به نمایندگان کشورهای منطقه کردم و اظهارداشتم آیا 10 سال پیش هم قادر بودید یک همایشی با عنوان "فناوری هسته ای در خدمت جوامع منطقه" که اکنون در حال برگزاری است را داشته باشید؟ به آن ها گفتم که واقعیت این است که ما بودیم که نهضت هسته ای را آغاز کرده و هزینه اش را پرداخت کرده ایم و شما هستید که اکنون از آن استفاده می کنید و به ما تهمت می زنید. و در ادامه سخن خود اشاره داشتم که روی سخن من به نماینده آژانس است که انتظار داشتم اصل بی طرفی را رعایت می کرد ومرتکب دزدی علمی شد چراکه حرف هایی که وی مطرح کرد تماما اظهارات آمریکایی ها بود و ایشان بدون اینکه منبع سخن را معرفی کند اظهارات آن‌ها را دزدانه بیان کرده است. همچنین قبل از اینکه پرونده هسته ای مطرح بشود در اجلاسی در یونان شرکت داشتم که در آن اجلاس فردی تحت عنوان "هرفیم" به نمایندگی از رژیم صهیونیستی حضور داشت در روز شنبه زمانی که می خواست صحبت کند به دلیل اعتقادات فقهی یهود بدون میکروفون صحبت کرد و با فریاد در این اجلاس اعلام کرده بود در ایران این عسگر خانی و دوستانش به دنبال تئوری های هسته ای هستند و طبق اطلاعات ما درایران 70 تا 80 دانشمند هسته ای وجود دارد که ما از کشورهای غربی می خواهیم اینها را به کشورهایشان برای اقامت پناه بدهند در غیر این صورت ما آن‌ها را یکی یکی ترور خواهیم کرد. بنده اینها را گزارش کردم این ماند تا سه سال پیش که من به همراه علیرضا سلطانیه و آقای خوشرو در اجلاسی تحت عنوان خاورمیانه عاری از سلاح کشتار جمعی در آتن شرکت داشتم آن‌ها به خاطر اینکه بتوانند به ما راحت تر حمله بکنند از ما خواستند تا درابتدا سخنرانی کنیم بنده نطق خود راانجام دادم و همانطور که انتظار می رفت به دنبال آن به ما حمله کردند کشورهای عربی نیز اشاره داشتند که موشک های ایران منطقه را ناامن کرده ، کشورهای غربی فناوری هسته ای را مطرح کردند و نماینده رژیم اسرائیل هم خطر تروریسم ایران را مطرح کرد که بنده بلا فاصله در پاسخ به وی گفتم حدود 12 سال پیش نماینده شما در همین کشور اعلام کرده بود که ما فیزیکدانان هسته ای ایران را ترور خواهیم کرد و اکنون 5 فیزیکدان را کشته اید حال شما تروریست هستید یا ما؟ متعاقبا به کشورهای عربی نیز گفتم از شما سوال می کنم که در دنیا کشورهای صادر کننده تسلیحات وکدام کشورها بیش از دیگر کشورها وارد کننده تسلیحات هستند؟

بنابراین بار دیگر تاکید می کنم که آن‌ها اشاعه فناوری عمودی را نشانه رفته اند، شما شاید بگویید ما به این فناوری دست یافته ایم اما پاسخ من به شما این است که فناوری نباید ایستا باشد بلکه باید پویایی داشته و به روز شود براین اساس آن‌ها اشاعه عمودی فناوری ما را نشانه رفته اند باید به روز باشد و پویایی در آن باشد وقتی تاسیسات هسته ای را پلمب می کنید و برنامه فضایی را تعلیق می کنید این حرکت صورت نمی گیرد فقط انگیزه ها را از بین می برد.

* گذشته از آنکه پیدایش اسلام سیاسی پس از انقلاب باعث مقابله غرب با ایران شده آیا می توانیم استنباط کنیم که توسعه فناوری پس از انقلاب دشمنی های غرب با ایران را تشدید کردچرا که با کمک توسعه تکنولوژی توانستیم بخش دیگری از هنجارهای غرب را بشکنیم؟

به واقع همینطور است وقتی که نهضت آزادی روی کار آمد آقای ابراهیم یزدی گفته بود ما این قرارداد های نظامی و فناوری های نظامی را می خواهیم چکار و به طور کل آن را نفی می کردند چنین فناوری هایی را با این استدلال تئوریک که جنگ عامل بدبختی و مانع توسعه است رد می کردند امااگر نگاه معنوی به سال های دفاع مقدس داشته باشیم می بینیم که آن جنگ، عشق است. این راهم اضافه کنم که اگر جنگ نبود حقوق بشر و سازمان های بین الملل نبود، همین سازمان های بین المللی که اینقدرثنا گویی آن‌ها را می کنند مولود جنگ هستند و در واقع گردهمایی رسیدگی به امور جنگ و تصمیم گیری برای غنایم بود که پس از هر جنگ ایجاد می شد که پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که چرا این گردهمایی پس از جنگ باشد بیائیم پیش از جنگ هم این نشست ها را داشته باشیم و براین اساس ساختارسازمان های بین‌الملل ایجاد شدند.

* توسعه فناوری ایران به واسطه جنگ چگونه صورت گرفت؟

عملا جنگی که غرب با تشویق صدام علیه ایران شعله ور کرد به موتور حرکتی ایران برای توسعه مبدل شد به یاد دارم در آن زمان حتی خود بنده که در لاهه بودم زمانی که آمریکا سکو های نفتی ایران را زد اعلام کردم که اکنون زمان آن فرارسیده الان وقت آن است که از ماده 10 «ان.پی.تی» خارج شویم که براساس آن اگر رویداد فوق العاده ای در کشور رخ دهد که منافع آن به خطر بیفتد آن کشور می تواند ابلاغیه بدهد و از «ان.پی.تی» خارج شود، خب در آن زمان تهدید بود که ما چنین فرصتی را به دست آوردیم و در شرایط عادی قطعا این طور نبود. این جنگ بود که مسئولین جمهوری اسلامی ایران را از دنیای ایده آلیسم که فرهنگ محور و ایدئولوژی محور بود بیرون آورد و مقداری به دنیای فناوری سوق داد یعنی زمانی که کسانی روی فلسفه عرفان و ارزش های معنوی پافشاری می کردند در همان زمان کسانی پیدا شدند که نظام را به سوی علم رهنمون کردند. بنا براین 3 شاخه الکسی مندر، الکسی مینس و فیثاغورس در ایران ایجاد شد و علاوه برایدئولوژی و اسلام که فرهنگ محور است باید به سمت فناوری برویم، از آن زمان شروع شد و الحمد لله حرکت خوبی در زمینه فناوری داشته ایم خب نشانه هایش مشخص است منتها باید پویایی درآن باشد که اگر ایستا باشد باز می گردیم به عقب.

* رشد و توسعه فناوری درایران را چقدر در توازن قوا در منطقه موثر می بینید و آیا تاثیر گذار بود ه است؟

بدیهی است که ترکیبی از قدرت سخت و قدرت نرم و علمی ایران در منطقه محسوس است به خصوص فعالیت هایی که نیروهای امنیتی سپاه بسیج و ارتش داشته اند و فعالیت نیروهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران که باعث تاثیر سخت افزار و نرم افزارهای این حوزه می شود باعث شده ایران موازنه قدرت در منطقه را برهم بزند اما باید موازنه قدرت را فقط درقدرت متعارف ندانیم این نظر شخصی من است: موانعی وجود دارد که خاورمیانه منطقه ای عاری از سلاح هسته ای نمی شود. چرا که درحال حاضر عربستان در زمینه هسته ای خیلی از ما جلوتر است ، هنوز موازنه قدرت در منطقه برقرارنشده است، بله به لحاظ سلاح های متعارف صحنه به نفع ایران است اما به لحاظ سلاح های غیر متعارف اینگونه نیست، چرا که اسرائیل این سلاح را داردو عربستان به دلیل چراغ سبز غرب و رفتن برخی اطلاعات این فناوری از پاکستان به آنجا در زمینه تولید سلاح های نامتعارف خیلی جلوافتاده است. به نظر من باید موازنه قدرت همانند بیرون در درون کشورهم باشد یعنی باید ما نهاد های داخلی را همسو بکنیم یک چنین قدرتی را که سپاه بسیج ارتش و نیروهای اطلاعاتی در خارج ایجاد کرده اند باید پشتوانه داخلی داشته باشد ما یک برآیندی از نیروهای داخلی باید ایجاد کنیم که حامی نیروهای بیرونی باشد.

* در بحث الگوهای تعاملی که در منطقه وجود دارد مانند اسلامی سیاسی ، اسلام سکولار و محور مقاومت و ... شما چقدر قدرت سخت و نرم جمهوری اسلامی را موثر می دانید که این الگوها را به نفع انقلاب اسلامی رقم بزند؟

در بحث دنیای اسلام من خود رادر مقامی نمی بینم که اظهار نظر روی شریعت و عرف داشته باشم اما واقعیت امر این است که در داخل ایران یک درگیری میان عرف و شریعت بوده که در زمان مشروطه عرف پیروز بودو در انقلاب اسلامی شریعت پیروز شد و عرف شکست خورد اما در هر حال این صحبت مرا به یاد کتاب اسلام و همگرایی جامعه می اندازد که 10 سال قبل از انقلاب اسلامی منتشر شد که در آن در پاسخ به این سوال که آیا اسلام پتانسیل جهانی شدن را دارد، نویسنده عنوان کرده است: «من در مقامی نیستم که به این سوال پاسخ دهم اما می توانم این را بگویم که یک ایدئولوژی می تواند مانند آتش قرن ها زیر خاکستر بماند و بعد ها خود را نمایان سازد و اسلام این قابلیت را دارد.»

با این وجود وی تفرقه میان جوامع اسلامی را مورد اشاره قرار می دهد. به نظرمن اکنون همین عامل است که قدرت ها برای تضعیف ملت های اسلامی ازآن استفاده می کنند. توصیه من این است که ما نباید بی توجه باشیم به تهدیداتی که علیه جوامع اسلامی است ضمن آنکه نباید به تهدیدات منافع برون مرزی‌مان بی تفاوت باشیم باید حضور داشته باشیم اما نباید طوری عمل بشود که انگار ما هم همسو با آمریکا هستیم و درکنار آمریکا می جنگیم هر مواضعی که ما می گیریم باید این کاملا مشخص باشد.

* آیا ممکن است برای تنویر موضع مثال بیاورید؟

به عنوان مثال موضع جمهوری اسلامی  در مقابله با داعش که در ائتلاف آمریکایی حضور نیافت اما در جنگ با داعش شرکت کرد کار خوبی بود و همانگونه که رهبری به آن اشاره داشتند در شان ما نیست که زیر پرچم آمریکا حرکت بکنیم. از سوی دیگر ما باید از فروپاشی اتحاد شوروی درس بگیریم و آن این است که یکی از علل فروپاشی این کشور "تئوری تعهد" بود یعنی با استراتژی که آمریکایی ها به کار برده بودند طوری شده بودکه اتحاد شوری آنقدر زیربار تعهدات خارج از کشوررفته بود و متحمل هزینه های زیادی در آفریقا وکشورهای فقیر که پای شوروی به آنجا کشیده شده بود قرار داشت که دیگر قادر نبود این هزینه ها را بپردازد اما این یکی از علت های فروپاشی شوروی بود و دیگر علل آن مواردی چون موضوعات پیش بینی شده از سوی امام خمینی(ره)، دیکتاتوری نژاد روس بر دیگر اقوام و به طور کلی ضعف دکترین مارکس بود که موجب فروپاشی این کشور شد. اما موضوع پرداخت هزینه های تعهدات نیز در این فروپاشی موثر بود بنابراین نباید اینگونه باشد که تعهدات اینچنین موجب پرداخت هزینه برای ایران بشود.

* آیا شما هم چنین عقیده دارید که نظم نوین جهانی در حال بهم ریختن است و نظم جدیدی در حال رقم خوردن است؟

همانگونه که ایجاد تنش در بالکان گواهی برآن بود که قطب اتحاد جماهیر شوروی فروپاشیده است تنش های فعلی در منطقه شروع شده حاکی از آن است که سیطره آمریکا جدا به چالش کشیده شده است و این سوی قطب هم درحال از دست دادن مشروعیت خود است چرا که دنیا درحال حرکت به سمت چند قطبی شدن در حوزه های اقتصادی، نرم افزاری و سخت افزاری است.

* آیا ایستادگی در بحث هسته ای توانسته به نحوی هنجار هاو مولفه های قدرت را به هم بزند که ما بتوانیم آمادگی شکل دهی یک نظم جدید در منطقه و حتی در دنیا راداشته باشیم؟

عظمت این کار و دستاوردهای آن را باید از خشم و عصبانیت آمریکایی ها ببینید، تحریم و واکنشی که غرب علیه ما داشته خشم آن‌ها است ما آن‌ها را تهدید به درد شدید کردیم و آن‌ها چنین واکنشی از خودبروز می دهند، من بارها گفته ام و این گفته من باعث ناراحتی ناسیونالیست ها بوده که عظمت این کار به مراتب بالاتر از ملی شدن نفت است و علت آن این است که زمانی که نفت ملی شد تحریم ها شروع شد اما دوام چندانی نداشت، زمانی که ما انقلاب کردیم این رفتار را نشان ندادند، وقتی گروگان گرفتیم و سفارت آمریکا را تسخیر کردیم هم این رفتار را نشان ندادند اما می بینید که بر سر برنامه هسته ای حتی به سراغ تحریم بانکی ایران رفتند حساب بانکی اتباع ایرانی را مسدود کردند وبه واقع کاری نبود که در مواجهه با برنامه هسته ای ایران انجام ندهند این علامت ها خود گواهی از آن دارد که این برنامه هسته ای بزرگترین حادثه تاریخ ملت ایران در طول هزاران سال است.
منبع: ویژه نامه نوروزی روزنامه خراسان