حاج علی آهی: ان‌شاءالله اهل‌بیت(ع) دست من را در قیامت بگیرند

خبرگزاری تسنیم: خبرگزاری تسنیم: پیرغلام آستان سیدالشهدا(ع) می‌گوید: بدبختی ما این است که اگر دروغ و دغل گفته باشیم و چیزی را که مرثیه اهل‌بیت(ع) نباشد، گفته باشیم، در روز قیامت اگر بخواهیم در صف محبان امام حسین(ع) برویم، راهمان نمی‌دهند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در روزهای بیماری و کسالتِ نوکر و پیرغلام خاک‌خورده، مهربان و رئوف اهل‌بیت(ع) که حق استادی و پدری برگردن جامعه مداحی و ستایشگری کشور دارد، به محضرش رسیدیم تا هم جویای حال و احوالش شویم و هم از توصیه‌ها و نصیحت‌های استادانه‌اش بهره ببریم و پای صحبت‌هایش درباره تجربه‌های گرانقدرش از شاعری و مداحی‌ چندین و چند ساله‌اش بنشینیم.

«حاج علی آهی» 86 سال سن دارد. از 10 سالگی به مداحی پرداخته و در کنار آن به تحصیل اشتغال داشته است. اما به دلایلی به سرودن شعر و اصلاح مسائل عقیدتی اشعار مبادرت می‌ورزد و در این خصوص نزد اساتیدی به تلمذ پرداخته است. در لابه‌لای صحبت‌های شیرین‌اش از خاطرات خود و توفیق حضور در محضر بزرگانی چون آیت‌الله خوئی، آیت‌الله سیدمحمدهادی میلانی ، سیدمحمدرضا گلپایگانی ، میرزاجوادآقای تهرانی ، مرحوم حاج شیخ محمد جواد خراسانی، حاج شیخ علی نمازی شاهرودی، حاج شیخ حسین وحید خراسانی، سیدرضی شیرازی، سیدعبدالحسین دستغیب و... می‌گوید که از وجودشان کسب فیض کرده است.

حاج علی آهی قریب یک ماه پیش داغدار شد؛ داغ پسرش «محمدرضا» که تنها 40 سال از سن‌اش می‌گذشت، این پیشکسوت ادبیات و ذاکری اهل بیت (ع) را بسیار مکدر کرد؛ گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم، ضمن تسلیت به این پیشکسوت ادبیات آئینی و ذاکری اهل‌بیت(ع) برای ایشان سلامتی و طول عمر آرزومند است.

تسنیم: حاج آقا علی آهی چرا خاک خورده‌های دستگاه اباعبدالله (ع) سوزشان بیشتر است وچه چیزی باعث ماندگاری چنین مداحان می‌شود؟

بسم الله الرحمن الرحیم. مداحان چند دسته هستند یک مداح قصیده‌خوان داریم، یک مداح غزل‌خوان داریم، یک مداح چهارپاره‌خوان داریم، مداحی که در ختم‌ها می‌خواند و مداحی که در عروسی‌ها می‌خواند و.... اما اگر بخواهیم رمز پایداری مداحان را ذکر کنیم، بعضی از اینها معلومات آنچنانی در مورد مداحی ندارند. زیرا مداح باید علم کلام، مختصری از ادبیات عرب و فارسی را خوانده باشد تا بداند لفظی را که می‌خواهد، بخواند درست است یا خیر. مداح باید از لحاظ فرهنگ لغات آشنایی داشته باشد.

شهرت برخی از مداحان، شهرت کاذب است

متاسف‌ام از اینکه بعضی از این آقایان در حال حاضر شهرت پیدا کرده‌اند، اما معلوماتی ندارند، این شهرت، شهرت کاذب است. اگر اینها را در مرحله امتحان قرار دهند، فاقد معلومات هستند، چون معلومات غیر از محفوظات است. محفوظات یعنی اینکه بسیاری شعر، غزل و قصیده و مرثیه بلد باشد، ولی معلومات این است که به عمق مطلب وارد باشد، آگاه باشد که این شعری که سروده‌ شده در چه وزن و بحری است. بعضی از این مداحان کاری به آن مطالب علمی ندارند.

برخی زانو زدن در برابر استاد را کسر شان می‌دانند

هر کس این علمی را که عرض کردم داشت، در جامعه ماندگار می‌ماند. از نظر اینکه دارای سواد و معلومات باشد و از علم ادبیات عرب، تفسیر قرآن، تفسیر دعاهایی که می‌خواند، آگاهی داشته باشند. در صورتی که عده‌ای دعاهایی را که می‌خوانند، اشتباه دارند و حتی کسر شانشان می‌آید  این مسائل را در خدمت استادی یاد بگیرند. با اینکه اساتید مهمی در جامعه مداحان همانند استاد حاج علی‌اکبر کاظمی که خدا انشالله سلامتی به ایشان بدهد، استاد حاج سیدحسن معطر و امثال این بزرگواران را داریم. این عزیزان پایه‌گذار جامعه مداحان بودند.

مداحِ کاسب‌کار ماندگار نمی‌شود

تسنیم: دیگر چه کسانی می‌توانند به عنوان الگو برای مداحان امروز مطرح باشند؟ لطفا تعداد بیشتری از مداحان گذشته را نام ببرید که جوانان و مداحان امروز نیاز دارند به آنها رجوع کنند.

تقریبا از شصت یا هفتاد سال پیش عده‌ای از مداحان به عنوان الگو در مداحی محسوب می‌شدند، آنها نماز‌ شب‌خوان بودند، زیارت عاشورا را از حفظ می‌خواندند، اگر سی‌دی مداحی آنها وجود داشته باشد کاملا معلوم است که از باقی مداحان برتری دارند. همانند مرحوم حاج محمد علامه، مرحوم حاج احمد شمشیری، مرحوم حاج حسن محمدی‌دولابی، جواد ملک (رحمة‌الله علیه) که به تازگی فوت کرده است، حاج آقا شیخ قاسم و کسانی دیگر که اسم‌شان در ذهنم نیست. این عزیزان بر گردن جامعه مداحان بسیار حق دارند برای اینکه به دنبال پول و شهرت نبودند، بلکه واقعا به دنبال امام حسین(ع) بودند.

تمام این مسائل مهم است. مداحی که کاسب‌کار باشد با مداحی که کاسب نیست و برای خدا می‌خواند فرق دارد. این مداحانی که کاسب نیستند، اگر هم پولی به آنها داده شود، به مقدار آن توجه نمی‌کنند، زیرا نوکر باید نوکری کند. افرادی هستند که اسم‌شان همیشه هست و ماندگار می‌مانند. اگر مداحان نوکر شغلی نباشند، بلکه نوکر معنوی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) باشند، حتما ماندگار می‌شوند.

پیرغلامی به سن و سال نیست؛ کسی که عمری با ذاکری، زندگی خودش راگردانده، نمی‌تواند «پیرغلام» باشد

تسنیم: حاج آقا اصلا «پیرغلام» یعنی چه؟

باید ببینیم این حرف را چه کسی می‌زند. پیرغلامی بحث سن و سال نیست. یعنی به سن فرد نیست که او را پیرغلام صدا کنند، ممکن است مداحی با 70 سال سن، هنوز روضه‌خوانی باشد که در خانه‌های مختلف روضه می‌خواند تا امورات زندگی‌اش بگذرد؛ این فرد را پیرغلام نمی‌گویند.

البته در اسم پیرغلام از نظر ادبی و فرهنگ فارسی بسیار حرف دارم که این واژه کلمه‌ای نیست که معنای درستی داشته باشد، اما درمیان مردم جا افتاده است. غلام هم در ادبیات لفظ بدی دارد ولی چون باز هم میان مردم جا افتاده، همه استفاده می‌کند.

امسال دوازدهمین سال است که از پیرغلامان تقدیر می‌کنند و برای آنها تجلیل و تقدیس قائل‌اند. حال اگر بخواهیم معنای دقیق این الفاظ را مدنظر قرار بگیریم، تجلیل هم معنای خوبی ندارد. یعنی جُل انداختن بر روی اسب، وقتی اسب می‌دود این جُل را بر او می‌اندازند و به این کار تجلیل می‌گویند و این کلمه غلط در جامعه جا افتاده است. البته نمی‌خواهم وارد این بحث‌ها شوم.

پیرغلام به کسی می‌گویند که در شان نوکری اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) عمری را با معلومات گذرانده است، همانند حاج‌آقا شیخ‌ قاسم، مرحوم حاج‌آقا علامه و غیره.

از اهل بیت(ع) دو چیز می‌خواهم؛ اول، نابودی آمریکا و اسرائیل

تسنیم: حاج‌آقا خواسته شما از اهل بیت (ع) چیست؟ از آقا چه چیزی می‌خواهید؟

من دو حاجت شخصی و عمومی دارم اول حاجت عمومی من این است که، از اهل‌بیت(ع) می‌خواهم مملکت ما را از شر آمریکا و اسراییل حفظ کنند، انشالله خدا ریشه اسراییل، آمریکا و ریشه ابرقدرت‌هایی که نسبت به مسلمانان نظر بد دارند را بکند.

دیگر حاجت شخصی‌ام این است که با توجه به اینکه، هفتاد و چند سال است نوکری اهل‌بیت(ع) را می‌کنم در حال حاضر در سن 86 سالگی هستم، انشالله اهل‌بیت(ع) به داد ما برسند و دست من را آن‌طرف در قیامت بگیرند. قبر و قیامت خیلی مهم است. زیرا امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند: اگر شما از دم‌ مرگ با ایمان به این طرف آمدید ما شفاعت شما را می‌کنیم، اگر بی‌ایمان آمدید، اهل شفاعت ما نیستید. حاجت‌ام این است که دم مرگ با ایمان از دنیا بروم که سکرات مرگ خیلی مشکل است. آدم می‌ترسد هر لحظه بمیرد و آنچه که ائمه و اهل‌بیت(ع) می‌خواهند، نباشیم. خودم را مثال می‌زنم من اگر مقتل دروغ بخوانم و هدف‌ام گریه گرفتن از مردم باشد، هر چه دروغ و دغل دارم در مورد این موضوع انجام می‌دهم. اگر هدف اهل‌بیت عصمت (ع) باشد پس ما باید از روی کتاب مقتل، مصیبت بخوانیم. اگر شعری می‌گوییم از روی کتاب مقتل بگویم.

مرحوم پدرم در مغازه‌اش نشسته بود و من دنبال کاری رفته بودم که پیرمردی به من خبر داد، پدرت مُرد. برگشتم و پیرمرد به من گفت: از پدرت پرسیدم که خدا با آدم گنه‌کار چه کار می‌کند؟ او جواب داد: «خدا ارحم‌ الراحمین است» و بعد از گفتن این جمله مُرد. به همین سادگی.

آدم در دم مرگ کلمه «لا‌ اله‌ الا‌ الله» را بگوید خیلی مهم است و در روز قیامت (نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ) مردم را به امام‌شان فرامی‌خوانند و صف‌بندی می‌کنند. بدبختی ما این است که اگر دروغ و دغل گفته باشیم، و چیزی که مرثیه اهل‌بیت(ع) نباشد، ولی ما آن را گفته باشیم، در روز قیامت اگر بخواهیم در صف امام‌حسین(ع) برویم، راهمان نمی‌دهند. به صف امام‌علی(ع) برویم راهمان نمی‌دهند. می‌گویند کار تو، کار معاویه و یزید بود. پس اگر ما به فکر قبر و قیامت خودمان باشیم، در مقتل و گفته‌هایمان صادقانه عمل می‌کنیم.

همان که اهل‌بیت(ع) گفتند، همان را بخوانیم؛ نه بیشتر، نه کمتر

تسنیم: حاج‌آقا در دوران ما بویژه در ایام محرم شاید شور و حال خیلی زیاد باشد، مراسم زیاد و آه و ناله زیاد. ولی هنوز خیلی فاصله داریم به آنچه اهل بیت‌(ع) از ما می‌خواهند. چرا اینگونه است؟

عده‌ای به من گفتند که چرا ما دعا می‌خوانیم مستجاب نمی‌شود، گفتم شما دعا را بر غیر رویه آن می‌خوانید. مثلا 3 بار یا الله دارد شما 10 بار یا الله می‌گویید این از رویه خارج می‌شود و به قول امام(ع) شما یا چیزی را اضافه کردی یا کم کردی. شخصی به امام‌صادق(ع) گفت: دوره آخر زمان چه‌کار کنیم؟ فرمودند: دعای عقیق بخوانید. گفت: دعای عقیق چیست؟ حضرت(ع) فرمودند: «یا‌ الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک». راوی به امام(ع) می‌گوید «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلب القلوب و الابصار». حضرت فرمودند: درست است که خداوند بینا است اما تو آنچه را که ما به تو گفته‌ایم، بگو. کم و زیاد نکن.

مثل این می‌ماند که شماره تلفن شما دو رقم آخرش 52 است و من 53 یا 51 بگیرم، مسلما جواب نمی‌گیرم. اگر این دعاها را طبق دستور اهل‌بیت(ع) نخوانیم، به ما جواب نمی‌دهد، دعای سمات و دعای‌کمیل خواندن هم ندارد وقتی طبق رویه آن نخوانید جواب نمی‌دهد.

نکته‌ای که وجود دارد این است که در میان دعا نباید مصیبت بخوانیم؛ درستش این است که اول یا آخر هر دعا باید مصیبت را خواند، زیرا بعضی مواقع مصیبت در قول و دعای امامان(ع) می‌آید و مشکل آفرین می‌شود.

روضه غلط هم اثر وضعی خود را می‌گذارد/ اما چرا درستش را نخوانیم که تاثیرش شگفت‌انگیز است؟

تسنیم: حاج آقا، آقای حق‌شناس (رحمة الله علیه) در جلساتشان روال خاصی داشتند که امروز برخی از شاگردانشان این رویه را ادامه می‌دهند، مثلا حجت‌الاسلام میرهاشم حسینی هم هنوز همین‌گونه عمل می‌کنند. اینکه اول روضه می‌خواندند و بعد حاج آقا بالای منبر می‌رود و سخنرانی می‌کند. اعتقاد بر این است که روضه قلب را آماده پذیرش حق می‌کند. از نظر شما روضه با قلب آدم‌ها چه کار می‌کند و چرا تا این حد به روضه اهمیت داده می‌شود؟

 

همان‌گونه که امام خمینی (رحمة‌الله علیه) که خدا انشاء الله به آبروی امام زمان(عج) درجات عالیشان را متعالی بفرماید، فرمودند: ما این نهضت را از محرم و صفر داریم و دست از محرم صفر برنمی‌داریم. ایشان فرمودند ما هر چه داریم از این روضه‌ها داریم و نباید دست از روضه برداریم.

در ماه محرم و صفر ممکن است روضه‌ای خوانده شود که دروغ باشد، اما باز اثرش را در مردم می‌گذارد. حالا ببینید این دروغ وقتی اینگونه اثر می‌گذارد، اگر راست و صادقانه خوانده شود چه اثر شگفت‌انگیزی خواهد داشت؟ امام‌باقر(ع) در مجلس درس می‌فرمایند: اگر من حدیثی برای شما می‌گویم از من بپرسید که این حدیثی که می‌گویید با کدام آیه مبارکه قرآن تطبیق می‌کند. حضرت باز فرمودند: «کلَّ ما لَم یَخرُجُ مِن هذاَ البَیتِ، فَهُوَ باطِلٌ»، کل چیزهایی که از طریق اهل‌بیت(ع) نباشد، باطل است. من اگر مقتلی از خودم بسازم باطل است، اما ممکن است اثر وضعی خودش را بگذارد. مثل این می‌ماند که یک گالن بنزین اینجا باشد کبریتی بزنم و روشن شود حتی بدون اینکه بدانم این گالن بنزین گر می‌گیرد. من ممکن است توجه نداشته باشم، اما آن اثر وضعی خودش را می‌گذارد. چه بهتر که این اثر وضعی از راه راست و حق باشد.

من با مرحوم آقای حق‌شناس محشور بودم، گاهی در بعضی از مجالس در خدمت ایشان بودم. ایشان مرد خداشناس و باتقوایی بود این عملش برای ما درس بود. بعضی‌ها درس می‌گویند اما بعضی‌ها گفتار و سخن‌شان برای ما درس است. امام‌حسین‌(ع) فرمود: «انا قتیل العبرات» من کشته اشک چشم هستم. چون این قلب‌ها حرارت دارد با گریه آن حرارت قلبی برطرف می‌شود و حتی دیده می‌شود بعد از این گریه یک شادی خاصی به آدم دست می‌دهد.

خواندن مصیبت دروغ دل امام زمان(عج) را خون می‌کند

محمد بن‌ علی نامه‌ای برای امام‌زمان(عج) می‌نویسد. بعد امام زمان (عج) هم به نامه ایشان جواب می‌دهند. در قسمتی از جواب آن نامه آمده است، یا محمد بن‌ علی «قَدْ آذَانَا جُهَلَاءُ الشِّیعَةِ وَ حُمَقَاؤُهُمْ وَ مَنْ دِینُهُ جَنَاحُ الْبَعُوضَةِ أَرْجَحُ مِنْه / آزار می‌دهند ما را شیعیان احمق و شیعیان جاهل، که بال پشه ارزش‌اش از دین آنها بیشتر است». ببینید که دل امام زمان(عج) از آنها خون است. اگر من مصیبت دورغ بخوانم، امام زمان(عج) دل‌اش خون می‌شود، برای هر امام(ع) دروغ بگویم آن امام دل‌اش خون می‌شود.

مثلا در مورد امام‌صادق(ع) گفته‌اند در خانه‌اش را آتش زدند، بعضی‌ها در ادامه این مسئله دروغ می‌گویند، در خانه امام(ع) را آتش زدند درست است ولی اینکه بچه‌ها این اتاق به آن اتاق می‌رفتند کذب و دروغ است. وقتی در را آتش زدند امام صادق(ع) وسط آتش آمد و فرمود: «انا ابن ابراهیم خلیل الله / من پسر ابراهیم خلیل هستم» یعنی این آتش به من اثر نمی‌کند. مقصودم این است که گریه اگر از طریق مقتل باشد اثر عظیمی در جامعه می‌گذارد، اما اگر مسئله‌ای که می‌گویند دروغ باشد به عنوان مثال در جمعیتی کسی مصیبت می‌خواند، عده‌ای اصل این مصیبت را بارها در مقتل دیده‌اند یا شنیده‌اند و متوجه می‌شوند که این دروغ است. این عده می‌خواهند از وسط مجلس بروند بیرون که کار خوبی نیست، مجبورند در آن مجلسی که دروغ می‌گویند، بنشینند. پس چه خوب است که روضه‌خوانان همه چیز را صادقانه بگویند و بخوانند.

وقتی هدف «گریه‌گرفتن» باشد، به دروغ و دغل و غلو می‌افتیم

تسنیم: حاج‌آقا دلیل این همه تاکید بر اشک ریختن و گریستن چیست؟ آیا اشک ریختن وسیله‌ای است برای رسیدن به چیز بالاتر؟

مسلما ما همه چیز را از گریه می‌گیریم مثلا اگر حاجت داریم در نماز شب دعا می‌کنیم و دست به سوی خدا می‌بریم و اشک چشم است که بر درگاه خدا جاری می‌کنیم. ما در این زمینه اشعار زیادی داریم که در خاطرم نیست. دیوانی دارم که 700 صفحه است در مورد قافیه در ادبیات که 140 صفحه قافیه را در شعر فارسی توضیح دادم و تبیین کردم، در صورتی که بزرگان ادبیات دانشگاه‌ها در مورد قافیه وقتی صحبت کردند 20 صفحه بیشتر سخن نگفته‌اند. چون دنبال این موضوع رفتم و تحقیق کردم. در خصوص مصیبت‌خوانی هم همینطور بودم و به دنبالش رفتم و تحقیق کردم که اگر مصیبت خواندم درست بوده است یا نه من مصیبت غلط نخواندم و همه تلاشم این بوده که غلط نخوانم.

مثلا در ماه رمضان که روضه می‌خواندیم چیزی می‌خواندیم که دروغ برای امام(ع) نباشد، یا از قول امام(ع) دروغ نگوییم که روزه‌مان باطل شود. ولی بسیاری از مداحان و روضه‌خوانان امروز نمی‌دانند اگر شعری را بخوانند که غیر از مکتب و دستورات اهل‌بیت(ع) باشد، این گریه فایده ندارد؛ باید چیزی بخوانند که طبق احادیث و روایات صحیحه باشد. حتی بعضی کتاب‌ها هست که نمی‌توان به آنها اعتماد کرد. بعضی‌ها هدف‌شان گریه گرفتن است اگر هدف گریه کردن باشد مجبور است به دروغ و دغل و غلو روی بیاورد. اگر هدف خدا باشد متوجه است که باید همان چیزی که در روایات آمده است بیان کند.

واعظ و مداحی که خودشان باتقوا و عامل نباشند، سخنشان در مخاطب اثر نمی‌کند

مرحوم آشیخ جواد خراسانی 5 مرتبه پیاده از تهران به مشهد رفت، ایشان به حدی مقدس بودند که معلم اول من بود. فرد بسیار متقی بودند که هر چه از او بگوییم، کم است. ایشان وقتی بر منبر می‌رفت و بسم الله الرحمن الرحیم می‌گفت مردم گریه می‌کردند. روزی گفتند عالمی در نجف بر منبر می‌رود که تا بسم الله الرحمن الرحیم می‌گوید مردم گریه می‌کنند. ایشان هم از ایران به نجف رفت تا متوجه شود که این عالم چه چیزی دارد که تا صحبت می‌کند مردم گریه می‌کنند. وقتی رفت و در میان جمعیت نشست از کسی پرسید که این عالم چه وقت می‌آید؟ گفتند 5 دقیقه دیگر. وقتی آمد دید که لباس‌های خیلی قشنگ و شیکی بر تن ندارد و بر منبر که نشست تا گفت بسم الله الرحمن الرحیم مجلس منقلب شد. آشیخ جواد از جا برخاست که برود، فردی که در کنارش نشسته بود از او پرسید کجا می‌روی؟ گفت آن چیزی را که باید بفهمم، فهمیدم. او عالمی است که تقوا دارد، از خدا می‌ترسد و پرهیزکار است.

حالا شما ببینید چرا این همه بر منبرها می‌گویند بسم الله الرحمن الرحیم اما اثری ندارد؟ چرا این همه سخنرانی و مداحی که می‌شود، اثری بر مخاطب ندارد؟ آن چیزی اثر دارد که همراه با صدق گفتار باشد و فرد سخنران به آن‌ها عمل کند. وقتی مرحوم شیخ جواد خراسانی بر منبر می‌نشست و بسم الله الرحمن الرحیم می‌گفت حال آدم تغییر می‌کرد.

من هر وقت به نجف می‌رفتم، آقای خوئی (رحمة الله علیه) اسم من را می‌برد و می‌گفت بخوان، ببینم چه می‌خوانی؟ در مقابل آیت‌الله خوئی می‌خواندم و ایشان به ما یاد دادند که اگر انسان تقوا داشته باشد به نتیجه می‌رسد، اگر نداشته باشد، موفق نمی‌شود.

بخش دوم و پایانی گفت‌وگوی تفصیلی تسنیم با حاج علی آهی را در ادامه می خوانید:

 

ماجرای درخواست آیت‌الله میلانی برای اصلاح مصرع شعر فواد کرمانی

تسنیم: حاج آقا بیشترین استفاده‌ای که شما از استادانتان کردید در چه زمینه‌ای بوده است؟ چه چیزهایی از بزرگان یاد گرفتید؟

از منبرشان استفاده می‌کردم، غیر از اینکه با برخی بزرگواران درس خصوصی هم داشتیم؛ ایشان شرح قرآنی داشتند و از لحاظ نوشتن هم چیزهایی به ما می‌آموختند. برای برخی هم که خط خوبی یا خوانایی نداشتند می‌نوشتم.

مرحوم  آیت‌الله میلانی می‌فرمود: فلانی (آهی) که می‌آید یکسره بیاید پیش من! روزی خدمت ایشان رسیدم. گفتم: آقا من می‌خواهم یک شعر خدمتتان بخوانم. پسرش مرحوم آقا سیدمحمدعلی به مزاح گفت: همه از پدرم فقه و اصول می‌پرسند، تو می‌آیی شعر می‌پرسی؟ گفتم: آقا فقه و اصول در کتابها زیاد است. اینکه من می‌پرسم، در هیچ کتابی نیست. بعد شعر فؤاد کرمانی درباره حضرت زهرا(س) را خواندم:

چو نورش در بسیط فرش از عرش برین آمد

خدا را هرچه رحمت گفت نازل بر زمین آمد

وقتی شعر تمام شد آیت‌الله میلانی پیشانی‌اش مکدر شد و اخم کرد و فرمود: این کفر است. اگر رحمت واسعه الهی فقط زمین بیاید پس کرات و موجودات دیگر چه می‌شود؟ پس اینکه دعای کمیل می‌گوید: «اللهم إنِّی أَسْئلُکَ بِرَحْمَتِکَ الَّتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء» یعنی چه؟! عرض کردم من این گونه اصلاحش می‌کنم:

چو نورش در بسیط فرش از عرش برین آمد
خدا را رحمت مخصوص نازل بر زمین آمد

بعد ایشان فرمودند: این دیگر اشکال را برطرف می‌کند چرا که وجود مقدس حضرت زهرا (س) رحمت مخصوص الهی است.

بنده در محضر اساتیدی که داشتم، شعر می‌گفتم و برایشان می‌خواندم آنها هم شعر می‌دانستند و شاعر بودند. روزی در مجلس یکی از اساتید منبر می‌رفتم و مسئله می‌گفتم، در کنار آن جمعیت استاد به من گفت: «نشد!». من احساس کردم که مسئله را اشتباه بیان کردم، گفتم آقا مسئله را اشتباه گفتم؟ گفتند: خیر، تو داری وضو می‌گیری آستین‌هایت را بزن بالا و عملاً بر منبر وضو بگیر تا مردم ببینند، یا وقتی احکام غسل می‌گویی روی پایت بایست و به همه نشان بده. سطحی نگو و برو. خیلی از این مطالب وجود دارد.

کسی را که نمی‌خواهم نامی از او ببرم، کتابی علیه اهل‌بیت(ع) نوشته بود که خودش هم جزو سادات بود، حاج‌آقا میلانی جوابش را در اعلامیه بزرگ دادند، من این مطلب را شعری کردم و در جمعیت نزدیک 2 هزار نفری بر منبر ایستادم و قبل از آنکه سخنرانی شروع شود شعر را خواندم. شعر اینگونه آغاز می‌شد که:

این نکته شنو ز مکتب ایمانی
در شان ائمه(ع) گفته‌ی میلانی

بی‌واسطه مجرای فیوضات حق‌اند
نسبت به جمیع عالم امکانی ...

و الی آخر. خدا می‌داند وقتی شعر خوانی‌ام تمام شد و از منبر پایین آمدم، آیت‌الله میلانی به خاطر خواندن آن شعر لب‌های مرا بوسید.

واعظ باید تاریخچه دهه عاشورا را بداند

تسنیم: برای ماه محرم مداحان و مخاطبان و واعظان چه آمادگی‌هایی باید داشته باشد؟

در ماه محرم و صفر برنامه‌ها و دستوراتی داریم، بعضی‌ها مقتل را از کتاب می‌خوانند بعضی‌ها دهن می‌گیرند. مثلاً یک بنده خدایی در جلسه‌ای گفت: امام‌حسین(ع) صورت به صورت دو نفر گذاشت یکی علی‌اکبر(ع) بود و دیگری غلام سیاه. وقتی از منبر پایین آمد، به او گفتم: آن چیزی که من نمی‌دانم دلیل بر این نیست که نباشد ولی شما درک و فهم این گفته‌ای که عرض کردید در کدام منبع و کتاب دیدید؟ خدا می‌داند آمد به من گفت: من از دهن گرفتم. گفتم: امام‌حسین(ع) صورت به صورت غلام ترک که قاری قرآن بود، گذاشت.

ببینید اگر راست بگوییم می‌توانیم از آن استفاده کنیم. چرا امام‌حسین(ع) صورت به صورت دیگر غلامان نگذاشت؟ زیرا غلامان زیادی در آنجا بودند از جمله غلام سیاه. برای اینکه این غلام ترک قاری قرآن بود و این موضوع می‌تواند اهمیت قرآن را بگوید. در آن زمان با صحیح بودن گفته‌ها می‌توان از اینجا به مجلس یزید هم گریزی بزند ولی وقتی دروغ بگوید، گریزهایش هم دروغ می‌شود.

واعظ باید تاریخچه دهه عاشورا را بداند. باید بداند اول ماه، دوم ماه و سوم ماه یا قبل از محرم قافله‌ای که در راه بودند چه مصیبت و مشکلاتی داشتند باید تمام این موضوعات و اتفاقات را بداند و برای مردم توضیح دهد و روشنگری نماید. مثلا امام‌حسین(ع) در بین راه بود. کسی قد و بالای اهل‌بیت(ه) را که ندیده است، از اینجا می‌تواند به مجلسی که اسیر شدند گریز بزند. چون اگر تاریخ بخوانند می‌توانند با علم و یقین وارد شوند؛

مرو بی‌اذان موذن به مسجد
که مهمان ناخوانده عزت ندارد

اگر کسی نداند و بدون اطلاعات تاریخی وارد دهه عاشورا شود هم خودش را خراب می‌کند و هم افکار مردم را خراب می‌کند. لذا مداح یا واعظ باید قبل از محرم برای ورود به این ماه آمادگی کامل داشته باشد. مثل اینکه ما می خواهیم نماز بخوانیم مقدمه و آداب دارد، مقدمه‌اش این است که وضو بگیرم یا تیمم کنیم یا اگر غسل مهم است، غسل کنیم.

مداحان باید کتاب‌های تاریخی و مقتل را مطالعه کند

مداحان باید کتاب‌های تاریخی و مقتل را مطالعه کند که با معلومات وارد ماه محرم شوند. غیر از اینکه خدا می‌داند ما هر وقت منبر می‌رفتیم، وضو می‌گرفتیم، بی‌وضو بالای منبر نمی‌رفتیم. همواره به یاد خدا بودیم. حال مداح باید قبل از محرم خودش را برای عزای امام‌حسین(ع) آماده کند. باید خالی الذهن از پول باشد این کار چون شغلش نباشد که وقتی داخل ماه محرم شد، بگوید: محرم این مقدار پول هم گیر ما آمد. این عمل برای شیطان است که خودش را آماده کند که برای پول روضه‌های دروغ بخواند ولی کسی که تقوا دارد و متقی است خودش را قبل از ماه محرم برای عاشورا آماده می‌کند. برای همین است که وقتی نماز می‌خوانیم وضو می‌گیریم، بی‌وضو که نمی‌توان نماز خواند. باید مقدمه نماز را که وضو و غسل است، انجام دهیم.

مداح و سخنران باید متن گفته و سخنرانی خود را قبل از خواندن آماده کند و بخواند تا در محرم هر وقایعی را که اتفاق افتاده است، با شعر بازگو کند. درست است که بعضی‌ها دروغ می‌خوانند اما دروغ آنها اثر وضعی خودش را در جامعه می‌گذارد ولو اینکه اشکی بریزند. چون مردم نمی‌دانند که این دروغ می‌گوید. اینها واقعاً برای خود امام‌حسین (ع) گریه می‌کنند.

در گذشته به خاطر تقوای مداح مردم تحت تاثیر قرار می‌گرفتند

تسنیم: مداحی هست که صدای خوبی دارد ولی استاد ندیده است، اما پیرمرد نوکر اباعبدالله داریم که صدایش می‌لرزد اما وقتی یا حسین می‌گوید مجلس به‌هم می‌ریزد. دلیل این تاثیر چیست؟

من که عرض کردم، یک فردی بود در هیئت می آمد 3 بار «یا حسین» می‌گفت و از منبر پایین می‌آمد و مردم گریه می‌کردند و جان می‌دادند. این تقوا، خلوص و امام‌شناسی که فرد سخنران داراست، در سخنش اثر دارد. اگر تقوا نداشته باشد، گفته‌هایش اثر ندارد.

در دعای ندبه آمده «و کلامکم نور» (کلام شما نور است) آنچه تاریخ صحیح باشد مداح بخواند آن کلام از قول امام(ع) برای مردم است و روشنگری آنان نور است. در بعضی از خانه‌ها که برای روضه می‌رفتیم، عده‌ای بلد نبودند و صوت نداشتند اما وقتی می‌خواندند همه گریه می‌کردند نه برای صوت و صدای آن، بلکه به خاطر تقوای آنان، مردم تحت تاثیر قرار می‌گرفتند.

اگر هدف روضه اشک و پول باشد،شاید مردم گریه می‌کنند اما اثر خوبی ندارد

تسنیم: با این گفته‌ها اشک نعمت مهمی در فرهنگ دینی ما محسوب می‌شود؛ در روایتی از امام‌صادق(ع) هست که می‌فرمایند: "اگر 3 بار ذکر «یا حسین» دلتان را لرزاند بدانید که شیعه ما هستید". چه‌کار کنیم که این نعمت نصیب ما شود؟

این موضوع بر دو قسم استوار است: یک، هدف اشک باشد دو، هدف اهل‌بیت(ع) باشد. اگر هدف اهل‌بیت(ع) باشد مصیبت را بخوانیم این اثر خوبی در قلب‌های مردم می‌گذارد. اگر هدف برای اشک و پول باشد، درست است که مردم گریه می‌کنند اما اثر خوبی ندارد. زیرا تقوا در آن نیست. بلکه هدف شغل می‌شود. اگر اشک از روی تقوا باشد اثرگذاری بیشتری در جامعه دارد.

حال بعضی از آقایان که در جامعه شهرت پیدا کردند عده‌ای از آنان افراد خوبی هستند و متدین‌اند. عده‌ای هم هستند تدین ندارند و برای پول بالای منبر می‌روند. افرادی داریم که اسم نمی‌برم، نماز شبش قطع نمی‌شود و وقتی بالای منبر می‌رود و می‌خواند قلب را می‌لرزاند زیرا متدین است و تقوا دارد و وصل به خداست؛ زیرا ائمه و امام‌صادق(ع) می‌فرمایند: حدیث من از علی‌بن حسین(ع) از حسین‌بن علی(ع) از امیرالمومنین(ع) و پیامبر(ص) و از خود الله است، یعنی سخن من از پدرم سخن پدرم از پدرش و پدرش از جدش و از خداست یعنی وصل به وحی است؛ یعنی اگر من درست بخوانم و درست مطالعه کنم سخن‌هایم وصل به اهل‌بیت(ع) می‌شود و اهل بیت(ع) هم وصل به وحی الهی است.

کسی که گناه و معصیت کرده، اشکش بر دو قسم است

تسنیم: آنچه فرمودید مربوط به مداحان است، مخاطب چگونه باید خود را  آماده کند؟

کسی که گناه و معصیت کرده، اشکش بر دو قسم است: زمانی در جلسه‌ای بودیم که در یک طرف خانم‌ها نشسته بودند و در طرف دیگر آقایان قرار گرفته بودند. در آن زمان حدیث یا مسئله‌ای می‌گفتم، خانم‌ها زیر چادر بافتنی می‌بافتند. وقتی مصیبت می‌گفتیم بافتنی را کنار می‌گذاشتند و گریه می‌کردند. پس سخن ما باید به گونه‌ای باشد که فرد را جذب کند و بافتنی را کنار بگذارد.

بعضی‌ها بدون مطالعه سخنرانی می‌کنند، که هیچ اثری در مخاطب نخواهد گذاشت. زیرا فردی که در جلسه نشسته است قبل از مصیبت‌خوانی با کسی که در کنارش نشسته، صحبت می‌کند بعد از اینکه مداح وارد مصیبت می‌شود به آن فرد می‌گوید: باقی را بعد می‌گویم و دست خودش را بر پیشانی می‌گذارد. این گریه نیست حالت گریه یا همان «تباکی» است. درست است امام‌صادق (ع) فرمود: درباره ما اگر کسی اشکش جاری نمی‌شود تباکی کنند. اما این در صورتی است که قلبش با تباکی یکی باشد نه متناقض.

بدبخت آن کسی که تقوا نداشت و عمری دم از امام حسین (ع) زد ولی دم مرگ هیچ چیز به دادش نمی‌رسد

تسنیم: آیا درست است که می‌گویند روضه در لحظه به ذهنم رسید و می‌خواهم بخوانم؟

در مجالس گاهی اول مداح می‌خواند گاهی اول منبری می‌خواند. بستگی به قلب و نیت‌ دارد، یک وقتی می‌خواهم قبلی را خرد کنم، یک چیزی می‌بافم و می‌گویم به ذهنم رسید.

خدا حاج مقدس تهرانی را رحمت کند، روزی ایشان می‌خواستند بالای منبر بروند که قبل از آن آقایی بالای منبر رفته بود، بعد پای منبر حاج آقا نشست. حاج مقدس تهرانی به آن فرد فرمود: آقا بلند شو و برو. آن شخص اصرار داشت بنشیند، اما حاج آقا گفت: خیر برو. بالاخره آن فرد رفت. وقتی حاج آقا از منبر پایین آمد، از او پرسیدم: چرا او را بیرون کردید؟ گفت: برای اینکه اگر می‌خواندم، صدای گریه‌ها زیاد بود او خراب می‌شد و اگر هم صدای گریه کم بود بر علیه من خوشحال می‌شد. در اینجا تقوا خیلی دخالت دارد.

بدبخت آن کسی که تقوا نداشت و عمری دم از امام حسین (ع) زد ولی دم مرگ هیچ چیز به دادش نمی‌رسد.

تسنیم: حاج آقا در خانه خودتان هم روضه دارید؟

در خانه برای خودم می‌خوانم.

بیشتر به حضرت محسن و طفل شیرخواره اباعبدالله(ع) متوسل می‌شوم

تسنیم: بیشتر به چه کسانی متوسل می‌شوید؟

به دو بزرگوار بیشتر متوسل می‌شوم: حضرت‌محسن(ع) پسر حضرت زهرا(س) و دیگر عبدالله رضی در کربلا؛ آن طفل شیرخواری که تازه دادند دست امام که اذان در گوشش بگویند ولی تیر به حلقوم بچه آمد. این دو بزرگواران بیشتر من را منقلب می‌کنند.

همیشه درود و صلواتی که می‌فرستم برای عبدالله(ع) و مادرش و حضرت محسن(ع) و مادرش حضرت زهرا(س) است. بعد از این دو بزرگواران به چهارده‌ معصوم(ع) متوسل می‌شوم؛ مخصوصاً به امام زمان(عج) خیلی ارادات دارم.

خیلی چیزها از اهل‌بیت(ع) گرفتم

تسنیم: از اهل‌بیت(ع) چه چیزهایی گرفتید؟

من در جوانی مبتلا به مرضی شدم و دکترها گفتند: باید عمل کنی! پول هم نداشتم! شب‌های سه‌شنبه هیئتی در محل خودمان داشتیم، وقتی می‌خواستند سینه‌زنی را شروع کنند با حالت بدی که داشتم وارد اتاق شدم. وقتی هیئت را شروع کردند از حضرت اباالفضل(ع) خواندند، من گریه کردم و گفتم: «آقا من نوکرم، نه پول دارم نه چیزی، اگر هم پول داشتم به شما کاری نداشتم، می‌رفتم عمل می‌کردم و پولش را هم می‌دادم. پس خودت به دادم برس!».

من را به خانه بردند، وضو گرفتم و رو به قبله خوابیدم، طولی نکشید که دیدم در حرم حضرت‌ اباالفضل(ع) در کربلا هستم، آقای بلندبالایی از پشت ضریح آمد و فرمود چه می‌خواهی؟ بگو: دیدم یک کُره در جعبه شیشه‌ای به دستم داد، دیدم این کره گشت و گشت و روی مکه ایستاد! از خواب پریدم، دیدم آن درد دیگر نیست و به واسطه همان کرامت حضرت(ع) نزدیک 70 سفر حج و عمره رفتم و یک سفر حج هم برای حضرت اباالفضل(ع) مُحرم شدم.

ویدئوی کوتاه از بخش‌هایی از این گفت‌وگو را در ادامه مشاهده می‌کنید:

گفت‌وگو از غفار مهردوست

انتهای پیام/