آقای مدیرکل دفتر موسیقی و مساله « تفاوت ۳ روز با ۶ ماه»
خبرگزاری تسنیم: حال باید از آقای مدیر کل پرسید و البته گلایه کرد که مگر وعدهٔ شما از ۳ روز و ۴ روز برای صدور مجوزها سخن نمیگفت، حال این ۶ ماه حکایتش چیست؟ هیچ میدانید تفاوت ۳ روز با ۶ ماه از کجاست تا به کجا؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، باباطاهر در یکی از دوبیتیهایش از خُلف وعدهٔ معشوق شکوه میکند و از وعدههای اَلَکیِ معشوق به این شکل گله میکند:
همی وعده کِنی امروز و فردا / نزونُم مو که فردای تو کی بی
حالا همین بیت درددل اهالی موسیقی با مدیر کل دفتر موسیقی است. البته با این تفاوت که غالبِ اهالی موسیقی نه تنها از آقای مدیر کل دل خوش نیستند که حتی دل پری هم از او دارند.
سال گذشته دلِ پرِ سهراب پورناظری از پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی موجب شد تا سهرابِ جوان نامهای پر از کینه خطاب به ارجمند بنویسد. این نامه سرآغازی بود بر گلایههای اهالی موسیقی نسبت به رفتارهای ارجمند.
روند اعتراضها به آقای مدیر کل ادامه داشت تا همین روزِ گذشته که محمد معتمدی خواننده موسیقی در اعتراض به صادر نشدن مجوزِ آلبومش نامهای سرگشاده نوشت. البته این بار نامهٔ معتمدی نشانهای از خشونت و انزجار نداشت. معتمدی در نامهاش اعتراضی را مطرح کرده بود که نشان از خُلف وعدهٔ آقای مدیر کل بود.
پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی در سال 1393 در نشستهای بسیاری شرکت کرد؛ چه نشستهایی که دفتر موسیقی مسئولش بود و چه نشستهایی که نهادهای خصوصی برگزار میکردند. تقریبا در تمام این نشستها ارجمند روی یک نکته تاکید داشت و آن سرعت در صدور مجوزها بود.
آقای مدیر کل بارها و بارها تاکید میکرد که پروسه صدور مجوزها را به زمانی کوتاه در حد 3 یا 4 روز تقلیل داده است. او این نکته را به عنوان یک تحول در دفتر موسیقی بیان میکرد.
اما این روزها محمد معتمدی یادداشتی مینویسد و از معطلی 6 ماهه برای گرفتن مجوزش گلایه دارد. معتمدی میخواهد برای انتشار آلبوم «عبور» مجوز بگیرد، آلبومی که کنسرتش را بارها در تهران و جاهای دیگر برگزار کرده است.
این خواننده از ماهها تلاش و صرف هزینههای فراوان و بیبازگشت برای تولید یک ساعت موسیقی متناسب با فرهنگ و اعتقادات و باورهای مردم ایران سخن گفته که به گفته او شعر و محتوایی کاملا معنوی و عرفانی دارد؛ اما این اثر 6 ماه است که منتظر گرفتن مجوز برای انتشار است.
باز هم باید یاد باباطاهر را زنده کنیم و به همان بیت معروف او بازگردیم:
همی وعده کِنی امروز و فردا / نزونُم مو که فردای تو کی بی
انتهای پیام /