غرضی: مردم تشخیص میدهند چه کسی توانایی خدمت دارد
خبرگزاری تسنیم: غرضی: مردم تشخیص می دهند که چه کسی توانایی خدمت به مردم را دارد، این ناشی از فرهنگ عامه و تاریخ این ملت است.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، سید محمد غرضی متولد 23بهمن سال 1320 در اصفهان است. در سال های پس از انقلاب در سمت های متفاوتی به فعالیت و خدمت در کشور پرداخته است. وی از سال 1350 فعالیت های سیاسی خود را آغاز کرد و در همین سال در محاکمه دادگاه نظامی به یک سال زندان محکوم شد. وی برای ادامه مبارزات مخفیانه در سال 1355 به خارج از ایران رفت و به واسطه سید علی اندرزگو به لبنان رفته و در این کشور با نام مستعار «حیدری» در سازمان فتح آموزش چریکی دید.پس از مدتی خودش از آموزش دهندگان مبارزان چریکی شد، از آموزش دیدگان توسط وی می توان از سردار رحیم صفوی نام برد.پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی معاونت استانداری کردستان را به عهده گرفت. گفتنی است سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با پیشنهاد وی تاسیس شد. پس از استان داری خوزستان نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی شد.سید محمد غرضی، وزیر سابق وزارت خانه های نفت و پست و تلگراف با حضور در خبرگزاری برنا در گفت و گوی تفضیلی به سؤالات خبرنگاران برنا پاسخ داد:
- شما یک شعار معروف داشتید که "یک مساوی 55 است" منظور از این شعار چیست؟
بنده در عرض یک سال، کار 55 سال را انجام دادم. باید بدانیم اگر نیروی انسانی را همدلانه به کار بگیریم نیازی به چیز دیگری نخواهیم داشت و می توانیم با استفاده از آن شرایط را به درستی مدیریت کنیم.اوایل انقلاب دست من را باز گذاشتند که در هر وزارتخانه که می خواهم کار کنم من هم اداره پست و تلگراف را انتخاب کردم و به حاج احمد خمینی موضوع را اطلاع دادم.ایشان به من گفتند که چرا این اداره را انتخاب کردی؟ گفتم این اداره فقط سالی 60 هزار خط تلفن واگذار می کند و باید قوی تر از گذشته عمل کند و نیاز به یک تحول اساسی دارد.نتیجه این شد که این سازمان با به روز کردن آموزش های همان نیروی انسانی وارد رقابت های بین الملی شد و توانست سالی 2 میلیون خط تلفن در کشور واگذار کند.این سازمان امروز یکی از واحد های بزرگ کشور است که روزی 25 میلیارد تومان به دولت مالیات می دهد و 120 میلیون خط تلفن موبایل و 60 تا 70 میلیون تلفن ثابت در کشور واگذار می کند.
در آن دوره که درآمد نفتی کشور پایین است همچنین مملکت با وضعیت جنگی دست و پنجه نرم می کند و یا حتی بعد از زمان جنگ که اقتصاد کشور از بین رفته است اما نیروی انسانی به آن صورت همراه شما میآید و پیشرفت سرلوحه امور قرار می گیرد اما به ناگهان به دورانی می رسیم که درآمد نفتی سرسام آوری وارد کشور می شود اما چرا در همان نقطه ای که بودیم درجا می زنیم؟
متاسفانه در سال های پیش علی رغم بالا بودن درآمدهای نفتی اقتصاد کشور به مرحله بحران رسیده است و حتی شنیدن خبرهای مربوط به آن هم تلخ است.تجربه نشان داده است که آنجایی که تکیه گاه فعالیت ها مردم هستند همه چیز به راحتی انجام می شود و آنجایی که تکیه گاه مردم تبدیل به تکیه گاه های سیاسی و گروهی شود دیگر فعالیت ها کارآمد نخواهد بود. به خاطر همین بود که انقلاب و جنگ و دوران سازندگی با شرایط دشوار به راحتی انجام شد. اگر تکیه گاه امور اراده مردمی و ملی باشه در همه امور کشور به موفقیت دست می یابیم.
در هشت سال گذشته هم خیلی مردم مردم کردند و رئیس جمهوری مدام با مردم صحبت می کرد. چرا در هشت سال گذشته این اتفاقات نیافتاد؟
محور قرار دادن مردم در امور کشوری به گفتن و شعار دادن نیست.به طور مثال شاه هم خیلی مردم مردم می کرد اما در عمل که رضایت مردم را محور کارهای خود قرار نمی داد.این ملت صبور تفاوت ها را تشخیص می دهد و توانایی حکومت شناسی را دارد در نظر داشته باشید که رضا شاه با حرف های حساب شده کارش را شروع کرد،مسئله توسعه کشور و مبارزه با جهل را مطرح کرد اما در نهایت چه شد؟روز به روز فاصله اش با مردم ایران بیشتر شد که در نهایت این موضوع باعث شکل گیری انقلاب شکوهمند اسلامی شد.این تاریخ ملت ماست .این ملت خوب و بد را تشخیص می دهد و می تواند درباره 8 سال گذشته به خوبی قضاوت کند.
از نظر شما کار کردن برای مردم و با مردم چه تاثیری در بهبود اوضاع و شرایط دارد؟
ما سازمان نظام مهندسی را قانونمند کردیم سازمانی که حدود 600 هزار عضو دارد و محکم و متکی به مردم است.مردم تشخیص می دهند که چه کسی توانایی خدمت به مردم را دارد، این ناشی از فرهنگ عامه و تاریخ این ملت است.امروز ما از این مثال ها خیلی زیادمی بینیم که شخصی همین چند سال پیش در راس قدرت بود اما حالا مردم از آن ها و کارهایشان دل خوشی ندارند.تمام مفاسد متعلق به حاکمین است. مردم که هیچگاه فاسد نمی شوند اما بدتر از آن این است حاکم تشخیص ندهد اگر یک مغازه دار جنسش را گران بفروشد مردم از چشم او می بینند و از محبوبیتش کاسته می شود.باید بدانیم حاکم فقط چهره های سیاسی نیستند بلکه هر کسی که در جامعه امتیازی دارد حاکم است و باید از آن امتیاز در جهت نفع مردم استفاده کند.
حال کمی به سال های دور برگردیم، از اولین سال های زندگیتان بگویید و شرایط سیاسی آن سال ها چگونه بود؟
من در سال 1320 متولد در اصفهان و در خانواده ای که متعلق به جریان مشروطه است به دنیا آمدم. هزار سال در اصفهان زندگی کرده، نسل اندر نسل.اصفهان شهری است که وقتی کسروی در سال 1324 اعدام شد در خانه ما جشنی برپا بود.همین طور ما در اصفهان شاهد این هستیم که هژیر اعدام می شود تمام کارخانجات اصفهان بوق می زنند. رزم آرا اعدام می شود اصفهان تعطیل می شود. سال 1328 وقتی اسرائیل تشکیل می شود بازار اصفهان به مدت یک هفته تعطیل می شود و من جزء پامنبری های آن دوره هستم. وقتی اسرائیل تشکیل می شود نه تهران نه قم نه مشهد عکس العمل نشان نمی دهد ولی اصفهانی ها عکس العمل فوق العاده ای از خود نشان می دهد.من شاهد حوادث 30 تیر و 28 مرداد بودم.نسل ما نمی تواند نصبت به حوادث اطراف خود بی تفاوت باشد.
حالا یک سوال دارم و این که چه شد که شما وارد جریانات سیاسی شدید و پس از آن به سازمان فتح در لبنان پیوستید؟
بعد از اینکه من از زندان آزاد شدم فراری بودم تا این که کشته شدن شهید واقفی پیش آمد و من تا سال 54 ایران ماندم ولی سال 54 از ایران خارج شدم و در به نجف خدمت حضرت امام رفتم و آنجا کار سیاسی_نظامی خیلی مهمی را با مرحوم منتظری و علی جنتی داشتیم.زمانی که امام در نوفل لوشاتو بود من با یک پاسپورت افغانی از ایران فرار کردم که اسم آن پاسپورت حیدری بود و ما خودمان را غرضی معرفی نمی کردیم دیگر همه ما را حیدری می شناختند. حضرت امام هم ما را به اسم حیدری می شناخت.در دوره ای که من استاندار بودم جنگ شد واین برای من بسیار مفید بود برای اینکه توانستم تقریبا در عملیات متعددی شرکت کنم و تجربیات خوبی را کسب کردم و وقتی که بالاخره به جنگ منظم تبدیل شد و سپاه کم کم تشکیل شد و ارتش آمده بود ما احساس کردیم که استانداری در این برحه از خیلی موثر نیستند احساس کردم که خیلی کار استانداری مفید نیست. احمد صلواتیان در اصفهان نماینده بود و بنی صدر فرار کرده بود من هم در اصفهان کاندید شدیم و رای بسیار خوبی هم آوردم. بعد از آن هم وزیر نفت شدم در آن زمان ایران روزی 300 هزار بشکه نفت می فروخت اما عربستان روزی 10.5 میلیون بشکه می فروخت. من اوپک را به لندن کشاندم و با مذاکره قرار شد که اوپک روزی 16 میلیون بشکه نفت صادر کند و سهم عربستان هم در ایم میان به 5 میلیون بشکه کاهش پیدا کرد و صادرات ایران را به 2.4 میلیون بشکه رساندم.
گذشته و آینده روابط ایران و عربستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
بالاخره یک عده ای در ایران معتقدند که باید با عربستان همکاری کرد اما من جزو آنها نیستم و معتقدم که عربستان ابزار دست لیبرال دموکراسی دنیاست. آن ها نفت ارزان برایشان خیلی مهم است و بایستی که نفت ارزان به بازار جوامع لیبرال تزریق کنند تا اینکه بتوانند آن جوامع را اداره کنند.اما نظر بنده کاملا برعکس این است .من می گویم که مردم منطقه از فروش نفت ارزان زیان می بینند و حاکمیتی که با فروش نفت ارزان موافق باشد به مردم خودش ظلم می کند.در حال حاضر توان سیاسی ما در منطقه هزار برابر بیشتر از زمانی است که بنده وزیر نفت بودم امروز عربستان با تمام قوا می کوشد برای حفظ موقعیت خود حمایت آمریکا را نگه دارد. عربستان الان در بدترین شرایط بین مردم خودش قرار دارد چون نفت 100 دلاری را به 40-50 دلار رسانده است.امروز لیبرال دموکراسی گرفتار مسایل داخلی گوناگونی است و به شدت دچار زحمت است. امروز غربی ها حتی از پس اوکراین بر نمی آیند.زمانی که در منطقه قدرت چندانی نداشتیم توانستیم عربستان را سر جایش بنشانیم اما در حال حاضر رویکرد تفاوت پیدا کرده است. من قدرت سیاسی را در جهت منافع ملی به کار می گیرم اما یک عده ای فکر می کنند با سازش می شود منافع ملت را حفظ کرد که در واقع نمی شود.
در 37 سال گذشته فعالیت های سپاه را چگونه ارزیابی می کنید؟
دو مطلب در این جا مطرح است. یکی بدنه سپاه است یکی فرماندهی سپاه است. وجود بدنه سپاه واجب است برای کشور و خیلی هم خوب عمل کرده تا به امروز و توانسته مقاطع بحرانی کشور را خیلی خوب از سر بگذراند اما در فرماندهی خوب اشکالات زیادی وجود دارد.در همان دوره جنگ هم اشکالی پیدا شد که کم کم سپاه احساس کرد که باید بیاید دولت را بگیرد.
نظر شما درباره ارتباطات و روند فیلتر کردن برخی شبکه های اجتماعی چیست؟
در سال های پیش سفری به ژاپن داشتم و وزیر ژاپن جویای سابقه من شد، بنده هم گفتم وزیر نفت بودم و در اداره پست و تلگراف هم در حال حاضر فعالیت می کنم ایشان هم گفت تو بر دو بال قدرت جهان که همان انرژی و ارتباطات بود استوار شدی.از این حرف فهمیدم که می توانم در اداره پست و تلگراف تاثیر گذاری خوبی داشته باشم.البته در این پیشرفت حمایت های مردمی از این اداره باعث تمام حرکت های مثبت شد به طور مثال در یک مقطعی میزان پول جمع شده بود در مخابرات چند برابر بانک مرکزی بود.در آن زمان نیروها فعال بودند سیستم هم توانمند بود و به سرعت کارها پیش می رفت.اگر تکنولوژی را محدود کنید خودتان را از بین خواهید برد، تکنولوژی یک واقعیت الهی در مغز بشر است.آزادی همین جاها مفهوم پیدا می کند تکنولوژی باعث ایجاد شغل می شود و جامعه را به سمت پیشرفت سوق می دهد. تکنولوژی هنرش این است که انسان را از نقطه آ به ب برساند که قوی تر، ارزان تر و پیشرفته تر است. این مفهوم تکنولوژی است و حکم الهی هم همین است. خداوند میل به پیشرفت را در فطرت انسان قرار داده است.شاید قدرت سیاسی این طور باشد اما قدرت اجتماعی چنین محدودیتی را نمی خواهد. بنده هم موافق اینگونه محدودیت ها نیستم.گاهی قدرت سیاسی در جامعه برای حفظ خود دست به اینگونه کارها می زند که البته در نهایت خودش گرفتار می شود.همین روند جدایی بین فضای سیاسی و اجتماعی را می توانیم در فعالیت های احزاب هم می توانیم ببینیم مثلا به جای اینکه بیایند کاغذی دست مردم بدهند، اساس نامه بنویسند و در مقابل مردم یک مسوولیت بپذیرند اکثرا پنهان کاری می کند.فشارهای جامعه عملکردهای سیاسیون را در طول زمان درست می کند آن ها که خودشان اصلاح نمی شوند. عملکرد تمام سیاسیون در طول چند هزارسال نتوانسته ماندگار شوند به جز پیغمبران و ائمه. فشار اجتماعی خیلی قوی تر از سیاست است و بر آن تاثیر میگذارد.
شما که در خانواده سیاسی به دنیا آمدید چرا مدتی در سازمان نظام مهندسی فعالیت می کردید؟
همه کارهای ما سیاسی بود. وزارتخانه، نماینده شدن، نظام مهندسی همه و همه کار سیاسی است.فقط وزرا که کار سیاسی انجام نمیدهند،بلکه تمام کسانی که برای خدمت به نظام فعالیت می کنند کار سیاسی انجام میدهند حالا چه می خواهد نماینده مجلس باشد چه وزیر که کسی که در سازمان نظام مهندسی فعالیت می کند.
کمی درباره شعار انتخاباتی خود که مبارزه با تورم بود توضیح دهید؟
ایران کشور بسیار ثروتمندی است. شما یک چیزی از ثروت ملی می شنوید اما من آن را لمس کردم. من می گویم که در این کشور اینقدر ثروت زیاد است که می تواند هزینه های دولت را تامین کند و دیگر احتیاجی نیست که دولت هی اسکناس چاپ کندو باعث بشود که تورم بالاتر برود.صد سال است که مشکل تورم به خاطر بی توجهی حاکمان به ثروت این کشور پابرجا باقی مانده .حاکمان جیب مردم را خالی کرده اند .اما من در زمانی که وزیر نفت بودم به همه فهماندم که این کشور به حدی ثروت دارد که می شود با آن تمام مردم را بی نیاز کرد. حجم ذخایر نفتی می تواند دولت را از چاپ اسکناس بی نیاز کند.
چه نظری درباره فعالیت های حزبی دارید؟
جمهوریت به معنای اجماع است و دموکراسی به معنای نصف به علاوه یک است.این نصف به علاوه یک همیشه مشکلاتی را به بار آورده است. پس از گذر سال هل حتی در کشورهای اروپایی مردم به گروه هایی تقسیم شدند، یکی چپ است یکی راست است.اما باید بدانیم که مردم ایران همگی به نظام وفادار خستند اما به چپ و راست خیلی اهمیتی نمی دهند.دولت ها پس از انقلاب با کارهای خوب و بدشان آمدند و رفتند اما عشق مردم به نظام همچنان باقی مانده است. برای بنده این مبنای حکم رانی نصف به علاوه یک خیلی قابل پذیرش نیست زیرا در قسمت اجرایی مبنای درستی ندارد به طور مثال در مجلس ما که بر پایه همین قانون نصف به علاوه یک است ببینید وضع چه طور است.کلا اختلاف و دعواست است نه وکیلی برقرار است نه وکیلی.در جامعه هم اگر به خود لقبی مثل دکتر و مهندس بدهی مردم پس از چند وقت آنها را باور کرده و شما را با آن القاب صدا می زندد. ماجرای این لفظ های اصلاح طلب و اصول گرا هم همین است ،این ها خود خوانده هستنتد و همه براب به دست آوردن قدرت سیاسی از آن استفاده می کنند.اگر کسی اصولی را تعریف کند و مردم در جامعه آن را قبول کنند ان وقت می توان او را اصول گرا دانست.این اسامی امروز میایند و فردا خواهند رفت .آنچه باقی می ماند خواست و اراده و وفاداری کل ملت به نظام است.
در ماه های گذشته اخباری درباره فساد های مالی شنیدیم،چگونه چنین اتفاقی می افتد و چگونه می توان از آن جلوگیری کرد؟
مشکل اصلی تری که هیچ گاه هیچ دولتی در کشور به آن نپرداخته و همچنان مثل موریانه به جان ایران افتاده است موضوع شفاف سازی در مسائل مالی است .این موضوع به نفع هیچ کدام از جناح های سیاسی در کشور نبوده به همین خاطر در خلال سال های طولانی پوشیده مانده است.فاش شدن این که پول ها از کجا می آید و به کجا می رود به نفع عده ای نیست و به همین خاطر در جریان شفاف سازی آن ها مقاومت می کنند.اگر قدرت سیاسی توانایی کنترل این مسائل را در کشور نداشته باشد فاجعه های جبران ناپذیری به بار می آید.
از نظر شما آینده مذاکرات هسته ای چه خواهد شد؟
ما 60 سال است با آمریکا مشکل داریم باید سال ها تلاش کنیم تا این کشور ما را به عنوان یک قدرت منطقه ای و تاثیر گذار بپذیرد. در گذشته جنگ نظامی بود اما در حال حاضر جنگ ها سیاسی و اقتصادی شده است.انشالله با مقاومت می توانیم به امریکا بفهمانیم که ایران قدرتی تاثیر گذار است. توافق انجام شده است. اما در نتایج هر دو طرف سعی می کنند که منافع سیاسی داخلی شان را بر منافع اصلی ترجیح دهند.
و در آخر آیا برای مجلس کاندیدا می شوید؟
بله، من از تهران کاندیدا می شوم و شما هم به من رأی نمی دهید.
منبع : برنا
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.