چگونه با بحران خشکسالی کنار بیاییم


خبرگزاری تسنیم: خاورمیانه از جمله ایران در منطقه نیمه خشک واقع شده است اما بیش از ۲ برابر خشکسالی های آبی، ناشی از مدیریت نادرست بوده است.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، آنچه در پی آمده است ماحصل نشستی با چند تن از دست اندرکاران و صاحب نظران در موردعلت های خشکسالی و راهکارهای اساسی مهار پیامدهای بحران بی آبی و کم آبی است:

خانم دکتر حجازی زاده در این مورد که با وجود ادامه چنین وضعی چه آینده ای برای ایران و وضع خشکی پیش بینی می‌کنید؟،گفت:این یک اخطار جدی به دولت است. در صورت ادامه این وضع، غذا کم خواهد شد و دولت مجبور به واردات مواد غذایی خواهد شد. از سوی دیگر تهیه ارز و دلار به میان می آید. برای نمونه کشوری مانند مصر در منطقه نیمه خشک قرار دارد. میانگین بارش در این کشور 60 میلیمتر با 90 میلیون نفر جمعیت است، در مقابل ایران با 250 میلیمتر و 70 میلیون جمعیت به واردات پرتقال مصری مشغول است. چه اتفاقی افتاده که این وضع به وجود آمده است؟ آیا مصر اقدام به برگزاری سمینارها و میزگرد کرده است؟ خیر. این کشور با اصلاح الگوی کشت و الگوی مصرف توانسته به جایی برسد که بازار میوه ایران را تصاحب کند. نمونه دیگر استرالیا است. این کشور اقلیمی مشابه اقلیم ایران دارد، در حالی که آبیاری قطره‌ای دقیق و علمی در این کشور باعث شده است تا به مشکل برنخورد.

وی گفت:خشکسالی در دوره‌های قبلی هم وجود داشته است. خاورمیانه در منطقه نیمه خشک واقع شده است و این در حالی است که دولتمردان ما باید به این موضوع توجه کافی داشته باشند. آموزش، فرهنگ سازی، اصلاح الگوی مصرف، اصلاح الگوی کشت، اصلاح نظام آبیاری با ترویج روش قطره ای، آموزش دستور العمل های کشاورزی از کانال های تلویزیونی به کشاورزان برای انتخاب و کاشت صحیح محصولات، جداسازی شبکه آبرسانی به دو بخش شرب و شستشو، آمایش سرزمین، توسعه فعالیت های کشاورزی و صنعتی متناسب با منطقه، توسعه متناسب با جمعیت و در پایان بارورسازی ابرها از جمله راهکارهای اصلی برون رفت از این وضع است. در صورتی که این راهکارها اجرایی نشود ،با وضع بدی رو به رو خواهیم شد که نتیجه ای جز فشار به سایر بخش های انرژی مانند برق و سایر محیط های طبیعی در پی نخواهد داشت.

دکتر ناصری مدیر طرح ملی تغییر آب و هوای سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص اینکه چه سازوکاری برای وضع ناشی از تغییر اقلیم در ایران و وضع آب و هوای آینده کشور اندیشیده شده است؟،گفت:این دفتر طرحی را داردکه دارای 2 بخش انتشار گازهای گلخانه ای و کنترل و اقدام‌های مقابله ای با آن و همچنین مباحث سازگاری و آسیب پذیری است. بخش سازگاری و آسیب پذیری شامل موضوع های مدل سازی اقلیمی، اثر کلان تغییر اقلیم بر منابع آب، اثر بر کشاورزی و امنیت غذایی، تنوع زیستی و بهداشت است که اکنون در خصوص مدل سازی اقلیمی و اثر آن بر منابع آب و همچنین اثرات آن بر بخش های کشاورزی است. یکی از مهمترین جنبه های طرح افزون بر تهیه گزارش های سالانه، ایجاد توانمندسازی در سطح کشور است.

وی افزود:اولین گام در این بخش از سازمان حفاظت محیط زیست شروع شد. هر کدام از این طرح ها چهار ساله و با هدف توانمندسازی اجرا می شود. اما متاسفانه زیرساخت های لازم در این سازمان شکل نگرفته است، بنابراین بخشی از تمرکز و توجه ما بر توانمندسازی در سازمان متمرکز است که در این زمینه از کارشناسان سایر استان ها دعوت و کلاس‌هایی برگزار شده است. تعامل با سایر دستگاه ها دشوار بوده و دلیل آن این است که کشور، امروز با چالش های گوناگونی مواجه است. مدیران حوزه های نیرو، نفت و کشاورزی درگیر مسایل روزمره هستند. از سوی دیگر در سال 2015 طی نشستی در شهر پاریس قرارداد جایگزین «پیمان کیوتو» (پیمانی بین المللی به منظور کاهش صدور گازهای گلخانه ای- که عامل اصلی گرم شدن زمین در دهه های اخیر محسوب می شوند- است) به احتمال زیاد به اجماع کشورهای عضو پیمان خواهد رسید. ایران نهمین کشور تولید کننده گازهای گلخانه ای در دنیا است. یعنی 850 هزار میلیون تن در سال که معادل دی اکسید کربن است. این حجم وحشتناکی است. اگر در نشست پاریس تعیین شود که کشورهایی غیر از کشورهای توسعه یافته هم مشمول کاهش اجباری شوند، ایران می تواند یکی از آن ها باشد. هیچ نوع آمادگی در ایران برای رویارویی با این مساله وجود ندارد. این امر نیازمند منابع مالی بوده و همچنین اثرگذاری کلان در بخش‌های تولید نفت خام و رفاه مردم خواهد داشت. باید برنامه و روشی برای بازه زمانی سال های 2020 تا 2030 داشته باشیم.

این مقام مسئول گفت: باتوجه به اینکه خشکسالی در ایران به شکلی نظام مند رخ می دهد، سبب می‌شود جنبه های زیست اجتماعی و فردی هم دگرگون شود. در صورت ادامه این وضع منابع پایه صدمه می بینند؛ آب در دسترس نخواهد بود و امنیت غذایی با مخاطره روبرو خواهد شد. همانطور که گفته شد بازدهی کشاورزی در ایران 30 درصد است، در حالی که در سطح بین المللی سخن از 60 و 70 درصد است. حتی در برخی مناطق ایران که کشت های قطره ای و تحت فشار انجام می شود، دارای بازدهی کمتری نسبت به کشت غرقابی است. پس صرف توسعه زیرساخت پیشرفتی صورت نمی‌گیرد، این امر نیازمند مدیریت جامع است. متاسفانه نقش قانون سازی و پایش قانون از سوی دولت در این زمینه ضعیف بوده و در برخی موارد حتی اقدامی صورت نگرفته است.

وی ادامه داد:بیش از 2 برابر خشکسالی های آبی، ناشی از مدیریت نادرست بوده است. در زمان حاضر غرب کشور به عنوان آب انبار شناخته می شود، در حالی که مزارع بزرگ واقع در غرب برای توسعه تا 10 سال آینده تبدیل به زمین خاکی خواهد شد. همچنین شیوع بیماری هایی نظیر بیماری پوستی «سالک» که سال‌ها است در کشور ریشه کن شده است، از دیگر پیامدهای خشکسالی‌ها است. تغییر اقلیم منجر به تغییر الگوی بیماری ها در سطح کشور خواهد شد. مهاجران اقلیمی هم معضل دیگری هستند که ناشی از افزایش خشکی است.

درویشی متخصص منابع طبیعی در مورد اینکه حلقه ی مفقوده مدیریت درست کجاست و چه باید کرد؟اظهار داشت: اگر از تاریخ به عنوان معلم انسان ها درس نگیریم، دوباره اشتباه خواهیم کرد. اگر از تجربه ها درس نگیریم، با مشکل رو به رو خواهیم شد. برای نمونه 3 تجربه خشکسالی در 100 سال گذشته در سایر کشورها را معرفی می کنم. ایالات متحده آمریکا پس از دهه 1920میلادی دچار ترسالی شد و همین امر باعث شد تا مزارع را به زیر کشت برد و گندم و ذرت بکارد.با گسترش کشاورزی در این منطقه، ناگهان خشکسالی شدیدی از دهه 1930 در برخی مناطق آمریکا آغاز شد. کشاورزان شروع به رها کردن زمین ها کرده و مهاجرت کردند و این مناطق به کانون های گرد و غبار تبدیل شد. در این میان دولت آمریکا، بی درنگ وارد عمل شد و زمین های رها شده را با کشت های جایگزین و بی بهره‌ی اقتصادی تیمار کرد تا زمین، کشاورزان و منابع آبی را تثبیت کند. این سیاستی است که ایران می توان از آن درس بگیرد.

وی اضافه کرد:دومین تجربه جهانی مربوط به کشور چین است. این کشور از دهه 1950 تا 1980 میلادی زمین های کشاورزی خود را گسترش داد، اما اکنون از جهان کمک خواسته تا زمین ها را به حالت قبلی خود برگرداند. تجربه سوم هم به عراق بازمی گردد. سیاست های توسعه کشاورزی و زمین هایی که در آن با سدسازی به کشت و صنعت می پردازند، ما را به همان بلا مبتلا خواهد کرد. در واقع این شرایط نوعی اخطار است. بلاهایی که بر سر این کشورها آمد، درس عبرتی برای ایران است. کارشناسان از نادرست بودن انتقال آب های بین حوزه‌ای سخن می گویند، در حالی که ایران به این کار ادامه می دهد. حال چه باید کرد؟

نامبرده افزود:ابتدا باید سامانه پایش ماهواره ای در ایران راه اندازی شود که ما آن را سامانه ملی پایش ماهواره ای پدیده های متحرک زمین نامگذاری کرده ایم. پدیده های متحرک می تواند محیط زیست، محصول کشاورزی، طوفان های گرد و غبار، آب های سطحی و زیرزمینی ،رطوبت و خشکسالی باشند. ما با استفاده از الگوهای خارجی این سامانه را طراحی کردیم و تمامی ابزارهای اندازه گیری آن فراهم است. تنها زیرساخت ها دچار مشکل است.

حجازی زاده هم گفت: من گمان می کنم دنیای به فضای رقابتی تبدیل شده است و کشورها به دنبال تسلط بر یکدیگر هستند. همیشه قوی در میدان رقابت خود را بالا می کشد تا برنده باشد و در این راه نقشه های خطرناک می کشد تا محصولی را وارد بازار کند تا رقیب را از میدان به در کند. افزون بر فضای رقابتی حاکم بر جهان، باید مخاطره های داخلی را هم شناسایی کنیم. وی اضافه کرد:روزی طبیعت بر ما غلبه داشت و محیط محور بودیم و اکنون انسان بر طبیعت غلبه دارد. آخرین الگو هم پیشروی همراه با طبیعت است. در نتیجه باید با شناسایی دنیای خارج، خود را به سلاح روز مسلح کنیم. آمایش و پایش داشته باشیم. به روز باشیم. از آیه‌ها و نشانه‌های قرآنی کمک گیریم. همچنین از مهاجرت ها و تغییر الگوهای کشت جلوگیری کنیم. چرا که هر محصول با اکوسیستم خاصی سازگار است. سلیقه ای عمل نکنیم و فورا بشتابیم و کمک کنیم.

ناصری اضافه کرد: صحبت از راهکارها و راهبردها دشوار است. زیرا باید ظرفیت ها و زیرساخت‌های کشور در آن لحاظ شود. در این میان سامانه پایش جامع متناسب با دو سامانه پایش جوی و پایش زمین لازم است که پایش کلان کشور را تشکیل دهد. در مورد خشکسالی هم راهکاری وجود دارد. در شرایط فعلی با توجه به اینکه راهبردها و راهکارها دارای تاثیرهای میان مدت هستند، باید از مردم و همین طور نقش قانونگذاری دولت شروع کرد. این دو مورد نیاز به اراده دارند. اگر توجیه مردم و درخواست از مردم با توضیح واقعیت موجود، در کنار نقش قانونگذاری و پایش آن از سوی دولت همراه شود، گام بلندی در جهت برطرف ساختن مشکل‌ها برداشته شده است. در این مسیر هر اقدامی در جهت کاهش مصرف، اقدامی مطلوب توصیف خواهد شد. در بخش کشاورزی باید با نصف آب مصرفی کنونی تا 2 برابر محصولات را تولید کنیم. تا زمانی که به این نقطه نرسیم در وضع مطلوبی نخواهیم بود؛ این در حالی است که ارزش افزوده تولید در کشورهای توسعه یافته 2 تا 5/2 دلار است. اما در ایران بین 30 تا 50 سنت است. تفاوت بسیار زیاد است. بنابراین با ارتقای توانمندی در این بخش، می توانیم اثرات ناشی از کاهش فرصت های شغلی را هم از بین ببریم. برای این شرایط هم نیاز به تقویت زیرساخت ها است.

وی گفت:بهینه سازی میان فضای جمعیتی کشور می تواند اشتغالزایی را به همراه بیاورد و در نتیجه ارزش افزود و اشتغال بیشتر هم تولید صنعت و توسعه منابع محور را به همراه خواهد داشت. مساله اینجاست که سیاست توسعه کلان کشور بر پایه کشاورزی بنیان نهاده شده است. در زمین‌های صاف، بدون در نظر گرفتن ظرفیت منطقه به ساخت شهرک های صنعتی اقدام می کنیم. بر اساس کدام برق؟ کدام آب؟ در وضع کنونی تنها اقدام‌های تنبیهی و تشویقی دولت در قالب نقش سیاست گذاری های کلان و توجیه مردم دربازه های زمانی کوتاه مدت و میان مدت راه اصلی بهبود شرایط است.

دکترناصری مدیر طرح ملی تغییر آب و هوای سازمان حفاظت محیط زیست در ادامه این میزگرد گفت: معضلات محیط زیست، معضلات ریشه داری است که ناشی از نگاه غلط به توسعه طی سال‌های متمادی در کشور است. تغییر نگاه به توسعه یک تغییر فرآیندی است و ارتباطی با انقلاب سیاسی ندارد. بلکه فضای کارشناسی و نگاه فنی در کشور باید تغییر کند. امروز به بلوغ بسیاری از مسایل و مشکل ها رسیده ایم. نگاه به صنعت تغییر کرده است. همانطور که شعار انتخاباتی آقای روحانی رئیس دولت یازدهم رسیدگی به وضع محیط زیست بود، اکنون هم وی با اولویت بالایی به محیط زیست می پردازد و گمان می کنم اگر شخص دیگری هم رئیس جمهوری بود، با وجود وخامت حال محیط زیست، به این موضوع رسیدگی می کرد.

وی افزود:در گذشته به بخش‌های محیط زیست توجه نشد. دولت در این میان به طور عمده باید به قانون سازی بپردازد و بسترهای قانونی برای مشکلات محیط زیست را فراهم سازد. در برخی موارد کار از قوانین گذر کرده و اقدام های عملیاتی مانند آنچه در خصوص دریاچه ارومیه و سد گتوند اتفاق افتاد، صورت گرفت. تلاشی که در سازمان حفاظت محیط زیست تا به الان صورت گرفته است، نسبت به ظرفیت های این سازمان، فراتر از حد انتظار است. عمق مسایل فراوان بوده و نیازمند دخالت تمامی وزارتخانه‌ها و وزرا است. سازمان حفاظت محیط زیست به مراتب بیش از حد توان و ظرفیت خود در حال ایفای نقش است.

درویشی در مورد این دیدگاه که اساسا باید به سمتی برویم که صنعتی شویم و زمین های کشاورزی را تعطیل کنیم،گفت:انسان در طول زمانی که وارد فعالیت های کشاورزی شده است، ابتدا مقهور طبیعت بوده و پس از قرن بیستم به این نظر رسید که باید از محیط زیست حفاظت کرد زیرا در حال تخریب است. در زمان حاضر هم انسان جزیی از طبیعت برشمرده می شود. اگر اینگونه فکر کنیم، می‌توانیم در حوزه کشاورزی و صنعت فعالیت کنیم. باید فرهنگ سازی شود تا همه خود را از طبیعت بدانند و ضمن انجام کشاورزی و صنعت به محیط آسیب نزنند. در این فعالیت ها باید اساس اینکه من جزیی از طبیعت هستم، رعایت شود. به عبارت دیگر نه ارباب دنیا بلکه شرکای همراه باشیم. همچنین موضوع حقابه ها مورد دیگری است که در ایران باید رعایت شود. حقابه های محیط زیست نیز به اندازه ی حقابه شرب مهم هستند. کشور اردن، کشوری خشک و کم آب است در حالی که بازدهی و بهره وری کشاورزی در این کشور 96 درصد است. این عدد نسبت به ایران رقم بالایی است. تا رسیدن به این رقم، بخش خصوص باید به صورت رقابتی وارد این فعالیت ها شود. البته نه بخش خصوصی که دارای پایه های دولتی بوده و با بودجه های دولتی تاسیس شده اند. در ایران اصول اولیه استفاده از طبیعت رعایت نمی شود. هر فعالیت اقتصادی در صورت سازگاری با محیط زیست اشکالی ندارد. در نتیجه من نمی توانم به راحتی پاسخ دهم که کشاورزی باید تعطیل شود یا باید ادامه یابد.

خانم دکتر حجازی زاده استاد دانشگاه هم گفت: تسلط انسان بر محیط باعث برهم خوردن تعادل شده است. یکی از دلایل وضع کنونی دریاچه ارومیه، سدسازی است. زمانی که پای صحبت مسوولان می نشینیم، می بینیم بسیاری از اقدام های صورت گرفته که مورد انتقاد ما است، لازم و ضروری بوده است تا بخش دیگری قوت گیرد و اصلاح شود. ایران کشوری است که به طور دایم در معرض مخاطرات طبیعی مانند سیل، خشکسالی، زلزله و ... است. اگر اقتصاد بدون نفت در پیش گرفته شود، پس به بخش های کشاورزی فشار آمده تا صادرات خشکبار زیاد شود و در اینجا است که انتخاب میان مهم و مهم تر مطرح می شود. رئیس جمهوری که در راس دولت قرار گرفته است به این انتخاب دست می زند و میان اکوسیستم ارومیه یا اشتغالزایی و به زیر کشت بردن مناطق دست به انتخاب می زند.

وی اضافه کرد:مشکل عمده ایران برنامه ریزی های کوتاه مدت و تصمیم های ضربتی است. تغییر دولت ها هر هشت سال یکبار هم از دیگر معضلات دیگر در حوزه‌های مدیریتی است. اگر ایران در مکانی قرار داشت که منطقه آرامی بود و مخاطرات انسانی و طبیعی ما را احاطه نکرده بود، می‌توانستیم بگوییم که محیط‌زیست اهمیت بیشتری دارد. اما با وجود شرایط حاضر، نمی توان پاسخ روشنی به این سوال داد. بر هم خوردن اکوسیستم سال ها طول می کشد. نباید کاری کرد که مساله بحرانی شود. این سوال حساسی است که در صورت احداث سد، از بین رفتن اکوسیستم بهتر است یا اشتغالزایی؟ در نهایت می توان گفت احترام به اکوسیستم واجب است.

منبع: اطلاعات

انتهای پیام/