روشهای نصرالله در جنگ تبلیغاتی علیه عربستان
خبرگزاری تسنیم: یک تحلیلگر عربی به واکاوی روشهای دبیرکل حزبالله از جنگ تبلیغاتی بر ضد عربستان سعودی پرداخت و نوشت: نصرالله سینه خود را در برابر آتش تبلیغاتی دشمن بهنیابت از انصارالله سپر کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ناصر قندیل تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه لبنانی البناء به بررسی سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان پرداخت و نوشت: در اوج جنگ تبلیغاتی که برای هدف قرار دادن سید حسن نصرالله به صورت بیوقفه دنبال میشود و همزمان با حملات و موشکهایی که یمن را هدف قرار داده، مأموریت تبلیغاتی توفان قاطع با یک مأموریت آغاز شد و از تمامی اعضای ائتلاف بهرهبری عربستان سعودی از دولتها گرفته تا احزاب و شخصیتها و شبکههای ماهوارهای و روزنامهها خواست پیوستن خود به توافق را اعلام کنند. این جنگ تبلیغاتی تنها یک مأموریت داشت و آن هدف قرار دادن سید حسن نصرالله بود.
عوامل این حمله البته بهصورت ناخودآگاه در دام سید حسن نصرالله گرفتار شدند، کسانی که آغاز مداخله سید در بحران یمن و جنگ عربستان سعودی بر ضد این کشور را پیگیری کردند، اگر از دستورات نسخه کاربردی قابل استفاده آزاد باشند متوجه این نکته میشوند که دبیرکل حزب الله تنها بودن حوثیها در یمن را احساس کرد، آن هم در جنگی که در لحظاتی سخت و سرنوشتساز از مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی جهت کشاندن ایران به جنگ واقعی آغاز شد تا بتواند توافق هستهای را قبل از شکلگیری آن از بین ببرد.
این جنگ سعی در تحریک ایران با تغییر قواعد بازی در خلیج فارس و قرار دادن متحد این کشور در برابر جنگ و کشتار جمعی بیرحمانه و همچنین کشاندن تهران به جنگ تبلیغاتی بود. بنابراین عناصر محور مقاومت با وزن افرادی چون سید حسن نصرالله باید در این راه کمک میکردند و سینه خود را در برابر آتش تبلیغاتی دشمن بهنیابت از حوثیها سپر میکردند تا بتوانند بخشی از موازنه را در این جنگ تبلیغاتی برقرار کنند. به این ترتیب عربستان سعودی و گروههای وابسته به آن بدون استثنا در ترکیبی که سید ترسیم کرده بود گرفتار شدند و همچنان هراندازه که بهسمت وی حمله میکنند، موفقیت بیشتری برای طرح او رقم میزنند.
بعد از موفقیت دبیر کل حزب الله در 3 هفته اخیر در مشغول کردن رسانههای سعودی و دلارهای نفتی این کشور به جنگ تبلیغاتی بر ضد خود که باعث به کار گرفته شدن تمامی پتانسیلها و قدرت ریاض و متحدانش در این جنگ شده است، عناصر وابسته به توفان تبلیغاتی عربستان همچنان متوجه این نکته نیستند که خودشان در ترسیم چهره بیارادهای که تنها بهنفع حوثیها است، در افکار عمومی جهان عرب و اسلام از این جنگ سهیم هستند.
به این ترتیب دبیرکل حزب الله لبنان کمکی به حوثیها کرد که هزینه کردن میلیاردها دلار برای پاتک تبلیغاتی نتوانست تأثیر آن را از بین ببرد. از این رو ابعادی از این جنگ که برای عربستان سعودی دردناکتر بود، مورد توجه قرار گرفت و بخشهایی که ریاض بهدنبال تمرکز بر آنها بود، به حاشیه رفت. در این جنگ تبلیغاتی جنگ بر ضد حوثیها یک جنگ بهنیابت از اسرائیل به نمایش درآمد که بهدنبال هدف قرار دادن حزب الله لبنان است که همچنان خواب صهیونیستها را آشفته کرده است. حوثیها نیز در این جنگ بهنیابت از حزبالله لبنان بهعلت ارتباط با این حزب در قلب معادلات جنگی قرار گرفتهاند.
اگر حوثیها میخواستند بدون حضور و مداخله سید حسن نصرالله و بدون تراژدی عربستان سعودی این نتیجه را محقق کرده و دستاورد سید مقاومت را از طریق طرح تبلیغاتیاش داشته باشند، در این کار موفق نمیشدند. آنها حتی اگر بهدنبال ترسیم استراتژی تحقیقاتی دفاعی برای جنگ بودند نمیتوانستند هدف و دستاوردهایی را که به این اندازه از جنگ تبلیغاتی توفان قاطع نصیب آنها شده است، محقق کنند. به این ترتیب در جنگ بر ضد سید حسن نصرالله تمامی عنوانهایی که سعودیها برای جنگ خود اعلام کرده بودند از بین رفت و دبیر کل حزبالله در سخنرانیهای خود آنها را از بین برد تا بهجای آن تنها یک عنوان قرار گیرد: سعودیها بهخاطر اسرائیل با سید حسن نصرالله میجنگند و حوثیها تنها یک هدف فرعی در این جنگ هستند.
عربستان سعودی و متحدانش بعد از سخنرانی اخیر سید حسن نصرالله در مراسم اعلام همبستگی با یمن، در اشتباهی مستمر قرار گرفتند. آنها از افزایش تنش در منطقه سخن میگویند و معتقدند که سیدحسن نصرالله سقف این تنش را بالا برده است، گویا آنها به هیچ چیزی در این سخنرانی توجه نکردند، چرا که این سخنرانی نتیجه بررسی عمیق مردمشناختی برداشتهای سعودیها است. وی در این سخنرانی نقاط حساس دشمن را با هوشیاری و درایت تحریک کرد و روند جنگ روانی و تبلیغاتی را در دست گرفت و آنها را به بخش دوم مأموریت خود در پوشش دوره صبر جریان الحوثی که در سخنرانی نیز به آن اشاره کرده بود، سوق داده و راه را برای تعامل با راهکارهای سیاسی قبل از آغاز زمانی که هیچ چارهای غیر از تشنج وجود ندارد، باز گذاشت.
کاری که دبیرکل حزبالله لبنان انجام داد شرح و تفسیر مواضع بود و هیچ گفتمان تنشزایی در آن مشاهده نمیشد. کسی که این جنگ را جنگ عربستانی ــ آمریکایی بخواند و صفت آمریکایی را که بیشتر به آرزوی سعودیها شبیه است، به آن اضافه کند، به آنها تهمت نزده و تنش و توهین را در دستور کار قرار نداده است، این در حالی بود که وی از توصیف این جنگ بهعنوان اسرائیلی خودداری کرد. چرا که سعی کرد باب بازگشت عربستان سعودی را باز بگذارد. این در حالی بود که بهاندازهای از مواضع و اظهارات مقامات سعودی و اسرائیلی در اختیار داشت که بتواند این جنگ را جنگ اسرائیلی با ابزار سعودیها بخواند.
نصرالله هر کلمهای در سخنرانی و هر نقطه و فاصلهای را با کمال دقت انتخاب کرده است. وی کاملاً با روش جنگ تبلیغاتی آشنا است و میداند رقبای خود را چطور بر عرصهای بکشاند که خود انتظار دارد و قواعد بازی خود را به آنها تحمیل کند. وی بهخوبی میداند چکار باید بکند. بنابراین میتوان این مرحله را فرصت دادن به عربستان سعودی برای درک بیفایده بودن این جنگ نامید. آنها نباید از محاسبات اشتباه خود مأیوس شوند. وی به حجم توجه ایران به گفتوگو با عربستان سعودی در برابر خودکامگی طرف مقابل و انتظار وی برای پیروزی با ایجاد توازن با وجود شکستهای متوالی اشاره کرد تا در نهایت شعار توقف اقدامات عربستان سعودی را سر دهد. وی جنگ نامحدود با عربستان را اعلام نکرد بلکه روشی جهت مذاکره ترسیم نمود تا سعودیها بدانند که در مسیری حرکت میکنند که او برای آنها ترسیم کرده است و مطلع شوند که تنها هیزمهایی برای جنگ تبلیغاتی وی بودهاند.
نصرالله اگر بهدنبال تنش بود، بهسادگی بر اساس مسئولیت عربستان سعودی در قبال تمامی ابعاد تخریب و فساد در منطقه میگفت که هیچ امیدی برای بهبود اوضاع عربها و مسلمانان در سایه وجود این نظام نیست. وی البته این موضوع را نگفت بلکه با اشاره به اینکه اسرائیل تنها برنده این جنگ است، گفت که مشخص نیست که این اتفاق بدون توجه سعودیها رخ میدهد یا اینکه این کشور شریک و محرک اسرائیل است. وی سخن را تا جایی رساند که گفت هیچ امیدی به شکست دادن اسرائیل بدون شکست عربستان سعودی وجود ندارد. دبیرکل حزب الله در ادامه به تاریخ بازگشت و شواهد کافی را از مرحله حاکمیت جمال عبدالناصر مطرح کرد تا ثابت نماید که جنگهای عربستان سعودی هیچ ارتباطی با مفهوم امنیت ملی عربی یا دفاع از یک مذهب ندارد، بلکه جنگهای نیابتی اسرائیلی است که بر ضد تمام کسانی که پرچم مقاومت و جنگ با اسرائیل را برمیافرازند، انجام میپذیرد.
وی در ادامه به این معادله رسید که تا زمانی که اسرائیل در یمن حضور دارد، ما نیز در جایی که باید، حضور خواهیم داشت. این جنگ برای بیطرف کردن یمن نسبت به درگیری با اسرائیل صورت میگیرد. وی میتوانست این جنگ را یک جنگ نیابتی بر ضد محور مقاومت بداند و بگوید که مقاومت نیز با روش مخصوص به خود وارد آن خواهد شد، هرکس میخواهد خوشش بیاید و هرکس نمیخواهد خشمگین شود. نصرالله البته این مسائل را مطرح نکرد، بلکه وی تصریح کرد که حوثیها همچنان برگههای قدرت خود را به کار نبستهاند تا فرصت عقبنشینی شرافتمندانه را به عربستان سعودی بدهند. آنها در خط اول درگیریها هستند، بنابراین در حالی که جنگ نیازی به استفاده از ذخایر استراتژیک ندارد و شاید هرگز به آن نیاز پیدا نکند، چرا باید از آنها استفاده کرد. این مرحله همچنان مرحله باز گذاشتن راههای فرار و عقبنشینی برای عربستان سعودی است.
بعضی از لبنانیها هم بازیگر درجه دوم این جنگ هستند، آنها بدون توجه برآشفته میشوند و بدون دقت و تنها بهصرف دستورات برخی که خواستار واکنش آتشین بر ضد سید حسن نصرالله هستند، به خروش در میآیند، آنها با عجله مجموعهای از تعابیر سنگین را به کار برده و تصور میکنند این کار جنگ تبلیغاتی یا روانی است، این در حالی است که صاحب جنگ تبلیغاتی و روانی لبخند میزند و معتقد است که جنگ روانی او بر اساس آنچه ترسیم کرده، پیش میرود.
انتهای پیام/*