ماجراجویی عربستان سعودی در یمن؛ نتایج و پیامدها
خبرگزاری تسنیم: در مورد حمله به یمن ضمن بررسی نتایج اولیه این جنگ، این سوال مطرح است که آیا اهداف تعیین شده محقق گردیده است و آثار این عملیات نظامی چه بوده است؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم و به نقل از پایگاه خبری تحلیلی الوقت، حملات هوایی عربستان علیه به خاک یمن پس از گذشت ٢٧ روز به پایان رسید. فروکش کردن طوفان نظامی با شروع طوفان های تبلیغاتی کابینه وزیران سعودی همراه بود، به گونهای که آنان اعلام کرده اند "حملات هواپیماهای عملیات طوفان قاطع به یمن هر گونه تهدید علیه عربستان و کشورهای همسایه را دفع کرده است"، و حمله به انبارهای سلاح های بالستیک انصارالله و علی عبدالله صالح رییس جمهور سابق این کشور، با هدف امداد رسانی به مردم یمن انجام شده است.
در مورد حمله به یمن ضمن بررسی نتایج اولیه این جنگ، این سوال مطرح است که آیا اهداف تعیین شده محقق گردیده است و آثار این عملیات نظامی چه بوده است؟
جدا از بعد قانونی که بر این حملات مترتب بوده و تعداد زیادی کشته و مجروح گردیده اند که می تواند حقی را برای یمنی ها به منظور شکایت علیه ریاض در دادگاه بینالمللی جنایات جنگی ایجاد نماید، باید گفت که در اهداف عملیات عاصفه الحزم یا کمک رسانی به مردم یمن، تضادهای فراوانی مشاهده می شود، بطوری که این سوال مطرح می شود که کسی که قصد کمک رسانی دارد چگونه در طول ٢٧ روز با حملات خود، هزارن شهید و مجروح از زنان و اطفال برجای می گذارد؟ آیا مورد حمله قرار دادن سرزمین یمن، مساجد، بیمارستان ها، تاسیات آب و برق و... کمک رسانی به مردم یمن محسوب می گردد؟ شاید مسئولین سعودی این طور فکر می کنند که بهترین راه امداد رسانی به مردم یمن، ایجاد قتل و خونریزی در این کشور می باشد.
به رغم این که حملات یمن علیه عربستان دارای نتایج منفی بسیاری بوده است، اما از یک تجربه مفید نیز خالی نبود، چرا که مسئولان سعودی دریافتند دلایلی که بر اساس اصول باطل پایه گذاری شده باشد، باطل و اشتباه است، و یا روابطی که بر اساس احترام متقابل با بعضی از کشورهای عربی و منطقهای برقرار کرده بودند، در این عملیات به یاری آن ها نیامد.
همچنین، امید است که دستگاه خلافت سعودی از گرداب جنگی که آمریکا آنها را گرفتار کرد درس گرفته باشند، در حالی که معتقد بودند که واشنگتن در طول عملیات در کنار آن ها ایستاده است، ولی آمریکایی ها در مورد حمله به یمن، سیاست سکوت را در پیش گرفتند، به طوری که اوباما ریس جمهور آمریکا در مصاحبه با توماس فریدمان روزنامه نگار مشهور آمریکایی نشریه نیویورک تایمز، پس از توافق ابتدایی هستهای با ایران، در پاسخ سوالی در مورد کشورهای خلیج فارس گفت: "آمریکا متعهد است که از هم پیمانان خود در مقابله حملات خارجی حمایت کند، ولی این کشورها نیز باید سیاست های داخلی خود را اصلاح کنند." ملک سلمان و اطرافیان وی باید این نکته را بفهمند که دوره تک قطبی بودن به پایان رسیده و باید به جای تامین مصالح آمریکا، به تامین منافع ملت خود بپردازند.
هنگامی که عربستان سعودی ادعا می کند، انبارهای سلاح های بالستیک انصارالله و علی عبدالله صالح رییس جمهور سابق این کشور را نابود کرده است، آیا به دنبال این نخواهد بود که از طریق رسانهای برای حفظ آبروی وزیر دفاع جوان خود، اعلام پیروزی کند؟ آیا ارتش یمن و کمیته های مردمی نمی توانستند با پرتاب موشک هایی از خود دفاع کنند؟
ایمان و حکمت مردم یمن که مورد توصیف رسول اکرم(ص) نیز قرار گرفته است، رژیم سعودی را در وضعیتی قرار داد که معایب و نواقصش برای همه یمنی ها مشخص گردید، و آنان به ایستادگی و شجاعت اکتفا کردند تا با عدم بروز جنگ زمینی، خون مسلمین ریخته نشود.
عربستان سعودی از زمانی که تصمیم گرفت با انصارالله مبارزه کند دچار خسارت گردید، آیا این رژیم نمیدانست که حملات اسراییلی ها به لبنان و غزه به جزء افزایش قدرت و توان مقاومت چیز دیگری در پی نداشت؟ مضاف بر آنکه هادی نیز در نتیجه این جنگ دچار خسارت گردید و به مشارکت با عربستان در حمله به یمن متهم گردید.
بنابراین می توان گفت که محاسبات سعودی ها درست از آب در نیامد، چرا که به دنبال شکست های خود در عراق، سوریه و بحرین نفوذ خود را در کشورهای عربی و منطقهای از دست داده است، علاوه براین موجب می شود در پرونده های دیگر نیز شکست بخورند.
در بعد داخلی نیز شکست در عاصفة الحزم سبب خواهد شد تا محمد بن سلمان که خود را شایسته رسیدن به پادشاهی می دانست، نتواند در رسانه ها خود را به عنوان یک قهرمان ملی در اولین جنگ خارجی که فرماندهی کرده است، معرفی کند.
و در نهایت باید به این نکته اشاره کرد که هر دولت جدیدی هم که در یمن بر سر کار بیاید، کینه عربستان سعودی از ذهن ملت یمن خارج نخواهد شد و این رژیم را با قتل و کشتار زنان و کودکان یمن، به یاد خواهند داشت.
انتهای پیام/