از ابرهه و دلتا تا ابابیل و شن های مامور


خبرگزاری تسنیم: چندی است که عده‌ای با مطرح کردن مسائل متفرقه قصد کرده‌اند تا از اهمیت واقعه طبس بکاهند و با بیان عللی مثل فرسوده بودن تجهیزات، آن را در حد یک رخداد معمولی تقلیل دهند.

 به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، پنجم اردیبهشت، سالروز شکست نظامی آمریکا در صحرای طبس است. در این حمله نظامی، شیطان بزرگ با مفتضحانه‌ترین وضع شکست خورد. شکست شیطان بزرگ در این عملیات، حمله فیل داران ابرهه را به خانه کعبه در ذهن‌ها زنده می‌کند. لشگریان ابرهه، همچون نیروهای متجاوز آمریکایی، از فراوانی قدرت و شوکت، تصور نمی‌کردند کسی بتواند مانع حمله آن‌ها به خانه کعبه شود، ولی آن هنگام که به‌سوی کعبه هجوم آغاز کردند، به‌فرمان خداوند متعالی پرندگانی در آسمان ظاهر شدند و سنگ‌هایی که در منقار داشتند، بر سر فیل‌سواران فرود آوردند و بدین‌وسیله، کافران یکی پس از دیگری به هلاکت رسیدند. در پنجم اردیبهشت 1359 نیز دانه‌های ریز شن، دسیسه بزرگ آمریکا را فروشکست.

به دنبال بهانه

در بهار 1358 و پیش از اشغال لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، سرهنگ عطاءالله بای‌احمدی افسر رکن دوم ارتش از سوی سرهنگ دوم ژاندارمری محمدباقربنی عامری از همکاران نزدیک ارتشبد غلامعلی اویسی، عامل کشتار 17 شهریور، مأموریت یافت که مواضع غرب و آمریکا را درباره عملیات براندازی در ایران جویا شود. یک ماه بعد، سرویس اطلاعاتی ایالات‌ متحده آمریکا CIA و موساد موافقت اولیه خود را با اجرای طرح براندازی در ایران اعلام کردند. این خبر بلافاصله از سوی بنی عامری و توسط ابوالقاسم خادم (عضو حزب ایران و از دوستان فعال بختیار و از مالکان بنام منطقه گنبد) به شاپور بختیار، آخرین نخست‌وزیر رژیم پهلوی اطلاع داده شد، سیا و موساد نیز موافقت ضمنی خود را با اقدام براندازی اعلام کردند.

اما تسخیر لانه جاسوسی، خواب خوش طلایى امپریالیسم را بر هم زد و امیدهایى را که امریکا در مورد بازگشت انقلاب ایران به دامان غرب داشت به هم‌ریخت. تلاش‌های پی‌درپی و به دنبال هم امریکا براى خاتمه دادن به قضیه و نیز اقدامات احتیاطى براى تنبیه ایران یکى پس از دیگرى اجرا شدند.

تسخیر سفارت

اما نهایتاً آمریکا تصمیم گرفت از تسخیر سفارت بهانه‌ای مناسب برای دخالت نظامی و در ادامه عملیات کودتا برای براندازی انقلاب نو پای ایران ایجاد کند. ورود نظامیان آمریکا برای آزادسازی گروگان‌ها و همزمان با آن عملیات کودتا طرحی بود که میتوانست هم جامعه جهانی را برای دخالت نظامی امریکا در ایران قانع کند و هم کودتا را به سرانجام برساند.

در همین راستا اوایل اردیبهشت‌ماه سال1359 عامل نفوذی حزب توده در محافل ضدانقلاب و سلطنت‌طلب ، سران حزب را در جریان کودتایی قرارمی دهد که در چند روز آینده در شرف وقوع است. طبق گزارش حزب توده به دفتر ریاست جمهوری، دو وانت‌بار حاوی سلاح‌های سبک و سنگین در مورخ 59/2/2 (سه روز پیش از حمله نظامی آمریکا به طبس) وارد منزل ابوالقاسم خادم از اعضای اصلی شبکه کودتا شده است. خادم به عامل نفوذی حزب توده که با وی از پیش از انقلاب ارتباط داشته و کاملاً مورداطمینان وی بوده می‌گوید: «تا دو سه روز آینده اتفاق مهمی خواهد افتاد و به عمر جمهوری اسلامی پایان داده خواهد شد.»

درواقع آمریکا قصد داشت تا تحت پوشش نجات گروگان‌ها با استفاده از نیروی کماندویی و عناصر ضدانقلابی در داخل کشور به سفارتخانه و وزارت امور خارجه حمله‌ور شده و سپس به مراکز حساس دولتی کشور ، ازجمله محل سکونت امام یورش برده و با بمباران و سقوط مراکز حساس، جهت‌گیری براندازی را عملی سازد.

کارتر نیز که خود را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری میدید تصمیم قاطعانه‌ای برای اجرای این عملیات گرفت. بازگشت ایران ازدست‌رفته می‌توانست برگ برنده وی در انتخابات پیش روی باشد. به‌واقع وی کودتا را که میخواست در اوایل انقلاب با ژنرال هایزر انجام دهد حال میتوانست به مدد اشغال سفارت کشورش انجام دهد و برای متقاعد کردن مخالفان داخلی‌اش متمسک به شکست کوشش‌های دیپلماتیک و طرح‌های امریکا جهت آزادسازی جاسوسان خود شد (مأموریت افرادی چون رمزی کلارک، هانس، حبیب شطی، بنی‌صدر و قطب‌زاده).

هدف اصلى؛ ساقط نمودن حکومت امام خمینى(ره)

قبل از انجام عملیات، ارسال نامه یکى از عوامل وابسته به سازمان‌های جاسوسى به شوراى انقلاب و اعلان خطر در موردحمله نظامى صورت پذیرفته بود. وى در این نامه می‌نویسد: «هدف از این نامه افشاى اهداف و نقشه‌های بی‌شرمانه دولت امریکا و اسراییل علیه ایران است. لازم به یادآورى است که من این مطلب را از یک افسر اطلاعات ارتش اسراییل دریافت کرده‌ام.

شوراى امنیت ملى امریکا سرگرم طرح نقشه‌ای نظامى به‌منظور آزادى گروگان‌های سفارت امریکا در تهران هست. بر طبق این نقشه که قسمتى از آن در خارج و بخشى از آن در ایران قرار است انجام گیرد، گروه ویژه مشترکى با همکارى سازمان جاسوسى اسراییل به وجود آمده است. در 22 نوامبر 1979 در جلسه مشترکى با شرکت غرروایزمن وزیر دفاع اسراییل، سفیر امریکا در تل‌آویو و وابسته نظامى امریکا جزییات همکارى اسراییل در این عملیات روشن گردید. در این جلسه تصمیم گرفته شد که از افسران و طراحان برنامه حمله به فرودگاه «انتبه» در اوگاندا از جمله «شیمون پرز» نیز استفاده شود.

افراد این گروه ویژه، 82 تن از لشکر ویژه هوا- زمین امریکا می‌باشند که هم‌اکنون در پایگاه فورت براگ تحت آموزش می‌باشند و به‌زودی از طریق آلمان غربى به پایگاه آکروتینى در قبرس و سپس به اسراییل اعزام خواهند گردید. یک دولت همسایه ایران نیز موافقت نمود که ایالات‌متحده از پایگاه‌های نظامى خود و یک پایگاه نظامى به‌منظور جمع‌آوری و تهیه اطلاعات استفاده نمایند.

در کنار این گروه یک دسته شامل افسران سابق ارتش و ساواک ایران نیز به تهران اعزام‌ شده‌اند تا مکان دقیقى براى گروگان‌ها پیدا کنند. چند روز پس از اعزام این گروه، گروه دومى به تهران اعزام می‌گردند، تا حمله شبانه به سفارت را براى آزادى گروگان‌ها رهبرى نمایند.

در دنباله همین نامه در مورد تلاش‌های ضدانقلابی آمریکا می‌خوانیم:

«طرحى نیز به‌منظور ساقط نمودن حکومت آیت‌الله خمینى که شامل تضعیف موقعیت ایران و بی‌اعتبار کردن آیت‌الله هست به دستور شخص کارتر تحت بررسى است. بدین منظور به سرویس‌های اطلاعاتى امریکا در غرب آسیا دستور داده‌شده که عملیات و حملات تروریستى را علیه ایران آغاز نمایند»

با توجه به این اظهارات می‌توان به‌راحتی درک کرد که کودتاى تیرماه 59 در دنباله طرح حمله نظامى ناموفق به ایران بوده است.

عملیات دلتا

بر اساس طرح کارتر بنا شد در 4 اردیبهشت 59 (24 آوریل 1980) با استفاده از پیشرفته‌ترین امکانات نظامی این کشور و کمک کشورهای عربی و همسایه طرفدار آمریکا و گروهی از کماندوهای آمریکایی و عناصر مخالف انقلاب اسلامی عملیات نجات با نام «پنجه عقاب‏» به مرحله اجرا درآید.

در راستای پیاده شدن دستور یادشده ، یک ماه پس از فتح لانه جاسوسی ، نود نفر از کماندوهای آمریکایی موسوم به «دلتا» به فرماندهی سرهنگ چارلی بکویث و سرگرد میدوز به ایالت«آریزونا» ی آمریکا که تقریباً شرایط کویری ایران را دارا بود و نیز در محل‌هایی که شبیه سفارت آمریکا ساخته‌شده بود ، اعزام شدند تا آخرین مرحله تمرین و آموزش خود را تحت شرایط موقعیت مشابه ایران بگذرانند. از سوی دیگر گروه‌های ویژه سری که برای پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی طرح، در نظر گرفته‌شده بودند، مخفیانه وارد ایران شدند و با گروهک‌های ضدانقلاب ارتباط برقرار کردند.

 

آمریکایی‌ها به‌منظور رعایت اصل غافلگیری در عملیات نظامی همچنان تظاهر به تمایل بری حل مسالمت‌آمیز مسئله مى‏نمودند. کارتر در مصاحبه‌های خود گفته بود: «تقریباً هرگونه عملیات نظامی برای نجات گروگان‌ها به‌طور حتم با شکست مواجه  می‌شود و یقیناً به مرگ گروگان‌ها منجر خواهد شد».

اما سرانجام یک روز پس ‌از اینکه یک گروه جاسوس از صلیب سرخ بین‌الملل در ملاقات با گروگان‌ها مشخص نمود که تمام گروگان‌ها در سفارت به سر می‌برند ، کارتر در دفتر کارش کلمه رمز «بروید» را که اعلام‌کننده آغاز حمله بود را صادر کرد. درنتیجه هشت فروند هلیکوپتر نفربر با پرواز در ارتفاع کم و مدد جستن از منافقینی که رادارها را از کار انداخته بودند راهی ایران شدند که دو فروند از آن‌ها به دلیل نقص فنی به دلیل وضعیت بد جوی مجبور به بازگشت شدند و تنها شش فروند هلی‌کوپتر در محل موردنظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند. سیستم هیدرولیک بالگرد ششم نیز بعد از فرود در بیابان از کار افتاد.کماندوهای آمریکائی فقط 5 فروند بالگرد داشتند. ازنظر فرماندهان با 5 فروند نمیتوانستند عملیات رهاسازی گروگان‌ها را انجام دهند. طبق نقشه حداقل 6 فروند نیاز بود.

سرانجام فرمانده عملیات پس از کسب تکلیف از فرماندهی در پنتاگون عملیات را لغو کرد. اما سپاه شیطان در چنگال عذاب الهی گرفتار شد. آن هنگام که آمریکایی‌ها قصد بازگشت کردند توفانی از شن برخاست ، هواپیماها و هلیکوپترهای آمریکایی ، در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند، یک هواپیما و یک فروند هلیکوپتر باهم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند. در اثر حادثه ، هشت تن از آمریکایی‌ها در آتش عذاب الهی سوختند و بقیه از خاک ایران اسلامی فرار کردند. برژینسکی حالت کارتر را پس از صدور دستور توقف عملیات و عقب‌نشینی و آتش گرفتن هواپیما و هلیکوپتر آمریکایی چنین توصیف کرده است: «وی سرش را میان دودستش گرفت و به مدت چند ثانیه روی میز گذاشت ... با شنیدن این خبر به‌مانند مار زخمی به خود پیچید و آثار درد و نگرانی بر تمامی صورت او آشکار شد و به اطرافیانش بد و بی‌راه می‌گفت.»

 

شن‌ها، جنود غیبی الهی

مقام معظم رهبری با تصریح بر این‌که طوفان طبس جنود غیبی الهی بودند تأکید ویژه‌ای نسبت به این امداد غیبی می‌فرمایند. ایشان در نماز جمعه بعد از واقعه طبس می‌فرمایند:

«چه کسى تصور مى‌کرد که دستگاه نظامى مجهز مرتب امریکا در بیابان‌های طبس و در کویر مرکزى ایران آن‌چنان دچار فضاحت و شرمندگى بشود؟ که ما رفتیم از نزدیک آن فیل‌های فولادى را دیدیم و آیه‌ى کریمه‌ى قرآن بى‌اختیار به یاد انسان مى‌آید. «ألم تر کیف فعل ربّک باصحاب الفیل. ألم یجعل کیدهم فى تضلیل» آن حیله‌اى و کیدى که آن‌ها براى مردم ترتیب داده بودند دیدید چگونه خنثى شد؟ در دو طرف جاده‌ى یزد و طبس لاشه‌هاى هواپیماها و هلى‌کوپترها، آن پیلهاى فولادى را مى‌بینید که تلّى از خاکستر شده‌اند؟ اجساد مردگانى در زیر آن تلّ خاکستر بوده است و شاید همین حالا هم باشد که این‌ها به‌قصد تجاوز آمده بودند، دزدانى که آمده بودند شبیخون بزنند بروند مزدبگیرند. واى از بدبختى بشر، اُف بر این مستمندى رژیم‌هایی که بر یک چنین عناصرى حکومت مى‌کنند و یک چنین از عناصرى عصاى دست و وسیله‌ى اتکاى آن‌ها هستند»

این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد

حضرت امام خمینی شکست مفتضحانه و ذلت‌بار آمریکا در صحرای طبس را حاصل و نتیجه قطعی امداد غیبی الهی می‌دانست و  معتقد بودند همین عنایات حضرت حق بود که باعث شد طوفان‌های مهیب شن به حرکت آیند و مانع دید خلبان‌ها و موجب برخورد شدید هواپیماهای جنگی و انفجار آن‌ها شوند. حضرت امام خمینی علاوه بر تعابیری همچون مأمور خدا دانستن طوفان‌های شن در عبارت صریح ذیل اعلام می‌کنند:

«این مانور احمقانه به امر خدای قادر شکست خورد»

تأکید و تصریح امام خمینی مبنی بر نزول امدادهای غیبی الهی در صحرای طبس و به شکست و ذلت کشاندن آمریکا در تهاجم به اسلام و انقلاب و نظام و سرزمین اسلامی یادآور آیات قرآن کریم درباره نصرت خداوند قادر متعال در از بین بردن حیله‌های ستمگران و نزول یاری و مساعدت خود به اهل ایمان است و از جنبه تاریخی واقعه حمله نظامیان آمریکا و شکست آنان به‌وسیله شن‌های بیابان تفتیده طبس تداعی‌کننده واقعه حمله پیل سواران ابرهه به خانه کعبه و منهدم شدن آنان توسط سنگ‌ریزه‌های فروریخته از منقار مرغان ابابیل می‌باشد.

شکست آمریکائیان در طبس توسط نیروهای غیبی الهی به‌گونه‌ای واضح و آشکار بود که حتی دشمن نیز به آن اعتراف نمود.

وقتی « هارولد براون » وزیر وقت دفاع آمریکا در برابر این پرسش خبرنگار قرار گرفت که چگونه این فاجعه بزرگ به وقوع پیوست او درحالی‌که به‌شدت متحیر و شگفت‌زده بود چنین پاسخ داد:

«آیت‌الله خمینی در بالکن محل سکونت خود حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد»
این عبارت اشاره به همان نقش امداد غیبی الهی دارد که وزیر دفاع آمریکا آن را به این شکل و با این تعبیر بر زبان جاری می‌کند و به‌طور ناخواسته و در حالتی غیرقابل‌کنترل به آن معترف می‌گردد.

نتیجه گیری

عبرت گرفتن از تاریخ که در قرآن به آن توصیه و تأکید شده یک ضرورت است، اما این امر در ذهن تحلیلگران غرب که قدرت را محور حرکات سیاسی خود قرار داده‌اند و در محاسبات توازن اسباب مادی را در پدیده‌های هستی اصل می‌دانند، نمی‌گنجد تاریخ عرصه‌ی پیروزی حق بر باطل است.

به مصداق آیه وَ مَکَرُوا مَکْراً وَ مَکَرْنَا مَکْراً وَ هُم لَا یَشْعُرُون تمامی حیله‌ها و نیرنگ‌ها به خود آنان برمی‌گردد. عدم درک حقانیت حقّ مثل سرنوشت یاران فیل است که به سنگ‌های سجیل گرفتار آمدند و چون برگ‌های خردشده بر زمین افتادند. قرآن بابیان سرگذشت پیشینیان می‌خواهد که نتایج آن‌ها مورد تفکر و جمع‌بندی قرار گیرد لذا در سوره اعراف آیه 176 می‌فرماید:  «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرُون»

به نظر دیدبان واقعه طبس می‌تواند عظمت الهی و امداد غیبی را برای مردم آشکار کند و درس عبرتی برای آیندگان تاریخ شود، ماجرای طبس یکی از رسواترین و مفتضحانه‌ترین توطئه‌های شکست‌خورده امپریالیسم امریکا علیه انقلاب اسلامی ایران است، بدون شک این ماجرا یکی از معجزات بزرگ قرن به‌حساب می‌آید.

و در آخر مطلب خویش را با این عبارت ازجمله نیویورک‌تایمز به پایان می‌بریم که «داغ شکستی که آمریکاییان در ایران خوردند آن‌ها را رها نخواهد کرد. این شکست ضربه‌ای دوباره به احساس غرور و اعتمادبه‌نفس آنان زد»

منابع:

صحیفه امام خمینی (ره) – ج16 – ص105

http://www.598.ir/fa/news/219334

http://rasekhoon.net/article/show/131378

http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3282/3283/14993

منبع:دیدبان

انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها