سعادت با سیاهی نفت
خبرگزاری تسنیم: نفت و شادی برخلاف تصور عامه مردم با هم رابطه دارند. کارشناسان و اقتصاددانان این رابطه را غیرمستقیم توصیف میکنند.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، نفت و شادی برخلاف تصور عامه مردم با هم رابطه دارند. کارشناسان و اقتصاددانان این رابطه را غیرمستقیم توصیف میکنند. آنان معتقدند زمانیکه درآمدهای نفتی بهدرستی استفاده شود، با تأثیر مثبت بر شاخصهای کلان اقتصادی منجر به بهبود زندگی مردم میشود. این بهبود هم نتیجهای جز رفاه و شادی بیشتر ندارد. البته حجم درآمدهای نفتی هم در این مقوله بیتأثیر نیست. درواقع اغلب کارشناسان اقتصادی با یادآوری دورههایی از تاریخ نفتی ایران میگویند، زمانی که درآمدهای نفتی کشور زیاد شده، مردم شادتر و بهتر زندگی کردهاند و با کاهش درآمدهای نفتی، زندگی سخت و دشوارتر شده که تحتتأثیر این موضوع شادی هم رنگ باخته است. اما درآمد ٧ میلیارد دلاری دولتهای محمود احمدینژاد، که از آن با عنوان طلاییترین دوران نفتی ایران یاد میشود، بزرگترین نقضکننده این ادعاست. کارشناسان و اقتصاددانان در مواجهه با این پرسش، پاسخهای قانعکنندهای دارند که خواندنش خالی از لطف نیست.
خرج دلارهای نفتی بدون برنامه
محسن صفاییفراهانی/ کارشناس
نفت یک سرمایه ملی و بینِنسلی است و جزء اموال یا درآمدهای دولت محسوب نمیشود و نباید انتظار داشت که دولت با پول نفت مشکلات روزمره اقتصادی کشور را برطرف کند. دولت موظف است بودجه مورد نیاز برای اداره مملکت را از دیگر راههای درآمدی خود تأمین کند. درآمد حاصل از نفت، مانند هر منبع درآمدی دیگری اگر درست استفاده شود، میتواند آبادانی ایجاد کند. وقتی درآمد نفتی، صرف سرمایهگذاری بینِ نسلی و فعالیتهای تولیدی شود، عملا سرمایه و ثروت ملی را افزایش و همین امر، زندگی مردم را تغییر میدهد و شرایط نسبتا ایدهآلی در جامعه به وجود میآورد. شادی اجتماعی در رفتارهای اجتماعی مستتر است؛ ناهنجاری رفتاری در اجتماع، یکی از نشانههای بینشاطی جامعه است و شادمانی جامعه، به هنجارمندشدن رفتارهای اجتماعی کمک میکند. متأسفانه در سالهای اخیر، پول نفت بهعنوان درآمد دولت تلقی شد و دولت بدون داشتن برنامه و سیاست مناسب، این پول هنگفت را در جهتی مصرف کرد که عموما باعث ایجاد نگرانی و مشکلات در جامعه شد. شرایط ایجادشده در اثر خرجکردن پول نفت، بهجای سرمایهگذاری مولد و زیربنایی، باعث شد جامعه به سمتی برود که نگرانی و دغدغه برای گذراندن زندگی، جایی برای آرامش و شادی نگذارد.
شادی نتیجه رونق با پولهای نفتی
هادی حقشناس/ کارشناس
به نظر میرسد اگر اشتغال وجود داشته باشد و در کنار اشتغال، حقوق مکفی و حداقل امکانات معیشت فراهم باشد، میشود به فکر کارهایی برای ایجاد انبساط خاطر و تفریحات سالم، که نتیجه آن شادی است، پرداخت. آمارها نشان میدهند در مقاطعی که قیمت نفت صعودی بوده، با افزایش درآمدهای نفتی، نسیم رفاه در کشور وزیده است، چراکه درآمدهای نفتی برای رونقبخشیدن به اجرای پروژههای عمرانی و واردات کالاهای مورد نیاز جامعه و بهبود رشد مثبت اقتصادی کشور کافی بوده است. اما در دورههایی که قیمت نفت کاهش پیدا کرد، شاهد کسری بودجه، طرحهای عمرانی نیمهکاره، کاهش رشد اقتصادی و درنهایت کاهش اشتغال و درنتیجه افزایش نرخ بیکاری و کمرنگشدن شادی بودیم. استفادهنکردن از فرصتهایی که افزایش قیمت نفت برای توسعه پایدار فراهم میکند، شادیها را ناپایدار میکند تا جایی که رابطه پول نفت و شادی قابلکتمان میشود. چنانچه برآوردهشدن نیازهای اولیه افراد و دسترسی آنها به مسکن مناسب، شغل خوب و درآمد کافی را مبنای شادی قرار دهیم و این مسئله را منوط به افزایش درآمد دولت، که اغلب از نفت تأمین میشود، بدانیم؛ میتوان رابطه مستقیم نفت و شادی را تأیید کرد. چنانچه قیمت نفت کاهش یابد، بهواسطه کسری بودجه دولت، سطح رفاه اجتماعی و شادی کاهش مییابد.
نفت ما و اشتغال دیگران
جمشید پژویان/ اقتصاددان
عوامل متعددی در تغییر سطح شادی مردم و جامعه دخالت دارند. برای تعیین رابطه نفت و شادی ابتدا باید بررسی کرد که نفت در کدام عامل میتواند تأثیرگذار باشد و آیا توانسته تأثیر بگذارد یا نه. نفت و درآمد حاصل از آن میتواند بر عوامل اقتصادی تأثیر بگذارد، میتواند به ایجاد اشتغال و ثبات شغل کمک کند که این نیز به عملکرد دولتها بستگی دارد. در طول ٥ سال گذشته اقتصاد ما واقعا اشکالات ساختاری زیادی داشته است و در دورانی این اشکالات تشدید هم شدهاند و افزایش درآمدهای نفتی نیز نتوانسته است با کمک به اصلاح ساختار، منجر به رشد اقتصادی شود. گرچه تا زمانی که تخصیص درآمد و توزیع ثروت ناعادلانه باشد، رشد اقتصادی نیز بهتنهایی کفایت نمیکند. در چندسال گذشته شاخصهای مرتبط با شادی در ایران تغییر مثبتی نداشتهاند. در قبال فروش نفت، کالاهایی وارد میشوند که نتیجه اشتغال در کشورهای دیگر است، یعنی پول نفت به اشتغال در دیگر کشورها کمک میکند. درحالیکه این پول میتواند با سرمایهگذاری اصولی باعث ایجاد اشتغال شود و واردات کالا در ازای صادرات کالاهایی انجام شود که حاصل اشتغال داخلی است. اگر پول نفت در این مسیر مصرف شود، احتمالا میتواند به نقش خود در کمک به افزایش شادی در جامعه کمک کند.
رشد افسردگی با ضعف دولت
علی قنبری، اقتصاددان
رابطه نفت و شادی بهخودیخود رابطه معناداری نیست ولی اگر بخواهیم این ارتباط را دقیقتر بررسی کنیم، باید ببینیم درآمد حاصل از فروش نفت در چه زمینهای هزینه میشود. اگر برای توسعه زیرساختها، افزایش تولید یا گسترش خدمات فرهنگی و اجتماعی هزینه شود، با افزایش درآمد سرانه و در نتیجه افزایش درآمد افراد، میتواند موجب پیدایش و افزایش شادی شود.
با مرور سالهای گذشته مشخص میشود، زمانهایی که درآمدهای نفتی نسبتا درست و منطقی هزینه شده، بهبود شرایط زندگی در جامعه و در نتیجه افزایش فراغ بال و شادمانی مردم را در پی داشته است و زمانهایی که درآمدهای نفتی هنگفت بوده، اما در مسیر درست هزینه نشده باشد، نهتنها ارتقای سطح رفاه اجتماعی مشاهده نشده بلکه با افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم و همچنین با متشنجکردن روابط اجتماعی و سیاسی داخلی و خارجی، سیل ناشادمانی را به زندگی مردم گسیل کرده است. تأثیری که درآمد نفتی میتواند بر زندگی مردم داشته باشد، مستقیما به توانایی مدیریت دولت بستگی دارد. توانایی دولت در این زمینه میتواند موجب رشد اقتصادی و افزایش سطح رفاه اجتماعی شود و برعکس ضعف دولت میتواند به رشد افسردگی و ناراحتیهای روحی و روانی در جامعه بینجامد.
بیماری هلندی، شادی را به چالش میکشد
علیاکبر نیکواقبال، اقتصاددان
میتوان گفت رابطه نفت و شادی یک رابطه ذهنی است. در ایران که قریب یک قرن با درآمدهای نفتی سروکار داشته است، بارها این مسئله مشاهده شده. در دورههایی درآمدهای نفتی رکوردشکنی کردهاند و همین امر، گونهای هیجان ذهنی کوتاهمدت ایجاد کرده است، در این مواقع یک خوشخیالی کلی، جامعه را فرامیگیرد. مردم با افزایش درآمدهای نفتی دولت، انتظار بالارفتن سطح رفاه و افت قیمتها را دارند غافل از اینکه نگاه به نفت بهعنوان درآمد دولت رواج دارد و با افزایش این درآمد، بودجه دولت وسیع میشود و گرچه این مسئله میتواند به اجرای پروژهها کمک کند، اما از دیگرسو تهدیدی مانند بیماری هلندی در کمین اقتصاد است و تورم بهعنوان یکی از مهلکترین دستاوردهای این بیماری بهراحتی شادی کوتاهمدت جامعه را به چالش میکشد. درآمدهای نفتی میتواند مسبب شادی مردم باشد، اما مسیر تبدیلشدن به مصیبت نیز باز است؛ دولت نباید تسلیم شادی کاذب جامعه شود و با تزریق منابع از راههای اشتباه، زمینه ایجاد تورم را هموار کند، برای ایجاد پایداری در شادی حاصل از درآمدهای نفتی، باید واقعبینی را گسترش داد و رسالت آن نیز به دوش رسانههاست.
دولتهای استثنایی نهم و دهم
حسین راغفر، اقتصاددان
در طول صد سال گذشته بهجز مقاطعی کوتاه، غالبا رابطه نفت با وضعیت اقتصادی بهگونهای بوده که با افزایش قیمت نفت، شاهد نوعی رونق ظاهری در کشور بودهایم که سبب افزایش اشتغال، رشد اقتصادی و افزایش درآمد مردم بوده است. گرچه این بهرهمندی از این رونق برای مردم یکسان نبوده و بهنوعی، رضایت گروههایی از جامعه بیشتر فراهم شده است و همراه با آن شاهد نوعی فساد ملایم در بالادست و نزدیکان آنها بودهایم. در دورههایی مانند دوره ملیشدن صنعت نفت و اوایل انقلاب، با وجود تحریمهای نفتی، شاخصهای اقتصادی نشان میدهند که نوعی عدالت در جامعه برقرار بوده و همین میتواند نشان از بهبود توزیع درآمد و در نتیجه رضایت و شادی اغلب گروههای جمعیت باشد. در دولتهای نهم و دهم شاهد افزایش بیسابقه درآمدهای نفتی بودیم اما همزمان روندهای صد سال گذشته نقض شد و باوجود درآمدهای کلان نفتی، نهتنها رونقی اتفاق نیفتاد بلکه شاهد رکودی سنگین و فساد گسترده و بیسابقهای بودیم که تبعات آن به صورت نابرابریهای وحشتناک، رشد سرخوردگی، آسیبهای روحی- روانی، فقر گسترده و فرار مغزها بروز کرد و نشانگر آثار دلسردکننده این وضعیت بر زندگی مردم بود. بنابراین ما هر دو وجه مثبت و منفی تأثیر وجوه نفت بر شادی مردم را تجربه کردهایم. پس نفت تأثیر ثابت و قاطع ندارد بلکه مشکل یا حسنات، معلول شیوه مدیریت است.
استفاده خردورزانه
فرشاد مؤمنی، اقتصاددان
مسئله اساسی این است که نسبتدادن هر چیزی به نفت، به شکلی فراموشکردن کانون اصلی مشکلات است. چنانچه در چندسال اخیر به اندازه کافی شواهد و استدلالهای منطقی آورده شده است، نفت اگر خردورزانه مورد استفاده قرار بگیرد، بدون تردید میتواند مایه افزایش امید به زندگی، سطح تحصیلات، بهبود سلامت و ارتقای بنیه تولید ملی شود و از این طریق برای ارتقای شاخص شادی بسترسازی کند. اما اگر خرد در کار نباشد، یا در حد نصاب نباشد و صرف نظر از پایههای نظری مشخصی که نشان میدهد در چه شرایطی میتوان از این ابزار استفاده کرد و در چه شرایطی این ابزار میتواند به نابرابری و بروز فساد و افت تولید ملی منجر شود، استفاده از منابع مالی حاصل از نفت نتیجهای معکوس خواهد داشت. استفاده از نفت، بستگی به این دارد که نظام سیاستگذاری، یا به عبارتی که اینروزها معروف شده است؛ شیوه حکمرانی و نظام تدبیر، چگونه میتواند از این ابزارها استفاده کند تا زمینه بروز فساد و نابرابری و افت تولید ایجاد نشود. آنوقت میشود گفت در این ساختارِ نهادیِ تولیدمحور و پیشگیرنده از فساد، هرعایدی و درآمدی که صرف شود، نتیجه مثبت دارد و اگر خلاف این اتفاق بیفتد، نتیجه منفی است.
شادی با افزایش درآمد
مهدی تقوی/ اقتصاددان
درآمد حاصل از نفت میتواند دولت را در مسیر بهبودبخشیدن به زندگی مردم توانمند کند. این امر نیازمند هزینهشدن بخش عمدهای از این درآمد در بخش زیرساختهاست؛ زیرساختها شامل سرمایهگذاریهای زیربنایی است که به تولید منجر میشوند یا مسیر را برای تولید آماده میکنند. بهبود فضای تولید و کسبوکار، با بهبود وضع مالی مردم رابطه مستقیم دارد. از دیگر سو شادی در ایران عمدتا با میزان درآمد و قدرت خرید رابطه دارد بهگونهای که با مهیاشدن حداقلها و برطرفشدن دغدغههای مالی، زندگی افراد آرامش بیشتری خواهد داشت و وقت بیشتری به همراهی خانواده یا تفریح و مسافرت اختصاص مییابد. با افزایش درآمدهای نفتی، دولت در اجرای طرحهای خدمات عمومی، بهداشت، درمان و آموزش تقویت میشود، به گونهای که سطح رفاه عمومی ارتقا مییابد و بر زندگی خانوارها تأثیر مستقیم میگذارد. خلاف این اتفاق در زمانهایی رخ میدهد که درآمدهای نفتی به واسطه مشکلاتی مانند تحریم یا افت قیمت نفت کاهش مییابد و دولت با ازدستدادن بخش قابلتوجهی از درآمد خود، مجبور میشود برای مقابله با کسری بودجه، از هزینههای زیرساختی و خدمات عمومی بکاهد که در انتها به کاهش سطح رفاه عمومی و کاهش رضایت و شادابی جامعه منجر میشود.
وسوسه نفتی
شاهین شایان آرانی/ کارشناس
نفت بهعنوان یک ثروت ملی که بازیافتنی هم نیست باید بهگونهای استفاده شود که هم رفاه کنونی جامعه تأمین شود و هم زمینهساز تأمین رفاه نسلهای آینده باشد. سادهترین و درعینحال خطرناکترین راه استفاده از نفت، استخراج و فروش این ماده و خرجکردن درآمد ناشی از آن برای هزینههای روزمره و جاری دولتهاست. این کار هرچند میتواند نوعی لذت و رفاه موقت ایجاد کند که به نشاط و شادمانی جامعه بینجامد، اما قطعا پایدار نخواهد بود. درآمدی که با بهرهبرداری از نفت یا دیگر منابع ملی به دست میآید باید در مسیری مصرف شود که بادوام باشد، ارزش افزوده بیافریند و بهعنوان سرمایهای برای کشور باقی بماند؛ البته این در حرف ساده، اما در عمل بسیار سخت است. اکثر کشورهای نفتی دچار وسوسه و هوس خرجکردن درآمدهای نفتی برای مسائل جاری و روزمره میشوند. اثرات مثبت این اقدام پایدار نیست و زمینه را برای بروز بیماری هلندی اقتصاد و ایجاد تورم آماده میکند و در انتها به افزایش یأس و ناامیدی در اجتماع منجر میشود، اما اگر منابع، عاقلانه و با مدیریت درست، صرف سرمایهگذاریهای مولد و بلندمدت شود، میتواند با ایجاد رفاه به شادمانی جامعه و افراد کمک کند.
منبع: شرق
انتهای پیام/