«دونه کفترام نذریه»؛ ساختارشکنی فرمی با هدف نزدیک شدن به تئاتر بومی
خبرگزاری تسنیم: اگر نظریهپردازان تئاتر معاصر ایران با هنرمندان جسور این تئاتر همراه نشوند و به تبیین مبانی جسارت آنها در تلفیق فرم نو و محتوای سنتی دامن نزنند، کار هنرمندان پیش روی تئاتر معاصر نادیده و نااندیشیده باقی میماند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، علیرضا جباری دارستانی در یادداشتی به نمایش «دونه کفترام نذریه» کاری از کاوه مهدوی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
«دونه کفترام نذریه»، تلاشی است برای روایت یک اتفاق معنوی و احساسی دیدنی که با عناصری دراماتیک و تا حدودی تراژیک به شیوهای مدرن صورت میگیرد. این اثر که بیشتر باید آن را از جنبه فرم مورد ستایش قرار داد، از همان آغاز، پیشفرضهای ساختاری تئاتر مدرن را میپذیرد و تا پایان هم بر شکل روایت مدرن خود متعهد میماند.
از این نظر نمایش «دونه کفترام نذریه» با تکنیکهای ساختارشکنانه خاص تئاتر مدرن از جمله خروج عمدی کاراکتر از نقش خود و بیانگری غیرمعمول در تئاتر کلاسیک آمیخته شده است، دیالوگها و نقد غیرمتعارف گروه موزیک نمایش توسط کاراکتر نمایش، یا نورپردازی دستی و پیش میرود و تلاش میکند مخاطب را با خود درگیر کند.
اینکه تا چه حد این تکنیکها در کار محو شده و به اصطلاح از کار بیرون نمیزند، خود موضوعی است که باید متخصصان امر درباره آن سخن بگویند. اما استفاده از تکنیک و فرم مدرن در روایت داستانی معنوی و تا حدودی مذهبی شاخصه اصلی تئاتر «دونه کفترام نذریه» است.
بدین ترتیب، این نمایش که طرز تازهای را برای روایت از امری آیینی و سنتی برگزیده است - طرزی که در نوع خود خیلی هم جدید نیست - نیازمند نقد و بررسی موشکافانه از نظر فرم و ساختار و انطباق آن با محتوا است. زیرا اگر با تئودور آدورنو همداستان باشیم که «فرم همان رسوب محتوا است» باید از منظر تلفیق فرم و محتوا در نمایش «دونه کفترام نذریه» به عناصری نظری دست پیدا کنیم تا بتوانیم شناخت زیباشناسانه مناسبی از آن حاصل کنیم. این تنها درباره نمایش «دونه کفترام نذریه» صدق نمیکند. این موشکافی در تئاتر معاصر ایرانی از ملزومات است؛ زیرا گرایش ویژهای در اجرای نو و طرز تازه ساخت در آثار امروز ما دیده میشود و هنگامی که این ساختار و فرم در خدمت مضمون آیینی منطبق با سنتهای بومی ما قرار گیرد، نیاز به این موشکافی و نقد و بررسی به شدت احساس میشود.
بر کسی پوشیده نیست که بخش مهمی از نقصان تئاتر امروز در ایران ناشی از ضعف نظریهپردازی در حوزه فرم و محتوا است و نشستهای کارشناسانه در این زمینه میتواند تا حدودی زمینه را برای جبران این نقصان مهیا سازد. البته این در صورتی لازم است که لااقل یکی از دغدغه مسئولان و هنرمندان هنرهای نمایشی در کشور ما، ارتباط مخاطب عام و مردمی با نمایشهای تولید شده در سالهای اخیر باشد. اگر چنین دغدغهای موجود نباشد و تئاتر معاصر بخواهد خود را ملزم به نوعی حاشیهنشینی کند، هیچ نیازی هم به طرح مباحث نظری در این زمینهها وجود ندارد. اما برای رسیدن به تئاتر بومی موفق و تاثیرگذار، آن گونه که بارقههای آن در نمایشهایی مانند «دونه کفترام نذریه» دیده میشود، ناگزیر از چنین نشستها و نقدهایی هستیم.
اینکه جوانان هنرمند امروزی جسارت تلفیق محتوای آیینی در متن بومی را با ساختارهای بنیادین تئاتر مدرن به خود میدهند، جای تقدیر و امیدواری دارد. اینها در کسوت هنرمند کار خود را در تاریخ نمایش این کشور خوب انجام میدهند؛ اما اگر صاحبنظران و نظریهپردازان تئاتر کشور با آنها همراه نشوند و به تبیین مبانی این جسارت هنرمندانه دامن نزنند، کار همان هنرمندان جسور حوزه تئاتر معاصر، نادیده و نااندیشیده باقی میماند.
بنابراین کشف زوایای پنهان آثار هنری از جمله نمایش مذکور نیازمند ورود متخصصان نظریه تئاتر در کشور است که متاسفانه به نظر میرسد چند گامی از هنرمندان تئاتر معاصر عقبتر هستند. این درست است که برخی از صاحبنظران هنر مدرن آثار هنری را بینیاز از هر گونه نقد و واکاوی میدانند و معتقدند اثر هنری خود بیانگر است و تفسیر آن باعث تخریب ذات اثر میشود؛ اما باید دانست که غرض از نقد و بررسی تلفیق فرم ساختارشکنانه تئاتر مدرن با محتوای آیینی و بومی ما، به هیچ وجه تفسیر واسازی هیچ اثر خاصی نیست، بلکه به دست دادن مولفههای درک هنری بهتر و هوشمندانهتر به مخاطبان معاصر تئاتر امروز است.
به هر حال به نظر میرسد «دونه کفترام نذریه» بدین دلایل به شدت نیازمند نوعی دانش هنری است تا مخاطب امروز بتواند داستان معنویت نهفته در آن را درک کند.
به گزارش تسنیم، نمایش «دونه کفترام نذریه» تا پایان اردیبهشت ماه 1394 در تماشاخانه ماه حوزه هنری اجرا میشود.
انتهای پیام/