مشاوران وزیر نشستهای نمایشگاه کتاب را دنبال میکنند؟
خبرگزاری تسنیم: برخی نشستهای تخصصی که این روزها در نمایشگاه کتاب برگزار می شود، از محتوای خوبی برخوردارند اما کمتر به چشم میخورد که در کنار خبرنگاران و تعدادی از فرهنگدوستان، چند مقام مسئول هم حضور داشته باشند.
خبرگزاری تسنیم - احسان زیورعالم
1. 28 امین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران با شعار «کتابخوانی: گفتگو با جهان» کارش را آغاز کرد. شعار انتخابی کوتاه، موجز و ایدهآل است. با اینکه میتوان به شعار انتخابی برچسب سیاستزدگی زد و آن را در راستای رفتار سیاست خارجی دولت تعبیر کرد؛ ولی بیانصافی است اگر به بخش عمدهای از مطالبات قشر فرهیخته کشور توجه نکرد، جایی که نویسندگان در پی آنند که صدایشان از مرزهای کشورشان فراتر رود و در بازار فرهنگی داغ غرب و شرق سهمی داشته باشند.
در حالی که شعار همیشگی در بدنه جمهوری اسلامی ایران انتقال ارزشهای انقلابی به دیگر کشورهای جهان است و این خواسته در مقابل با هجمه گسترده رسانههای غربی مواجه بوده است، کتاب به عنوان یک رسانه ویژه به لطف جذابیتها و رشد فراگیرش در حوزه نشر دیجیتال، گزینه مناسبی برای عبور از موانع و برداشتن گامهای اولیه در معرفی فرهنگی انقلابی است. این مهم در مورد کشورهایی بیشتر کارآیی دارد که کمتر موفق به ارائه ارزشهای فرهنگی ایران بدانجا شدهایم و همواره خط مقدم تبلیغات منفی نیز همین کشورها بودهاند و از قضا بیشتر سرانه مطالعه نیز متعلق به این کشورها بوده است.
«گفتگو با جهان» مستلزم گوینده و شنونده دارای اشتراک و متقابل است و در تعمیم فضای مطالعاتی ایران به یک گفتگوی جهانی میتوان با همان اعداد و ارقامی که توسط وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی ارائه شده است، دریافت سهم ایرانیها از این گفتگو بیشتر شنوندگی است تا گویندگی. این باز برخلاف ایدههای انقلابی است که از سال 57 مدام بیان شده است. میزان بالای آثار ترجمه شده در بازار کتاب ایران در مقابل تعداد کتابهای تالیفی گواه این مساله است.
در چنین بلبشویی لازم است ترجمه معکوس و ارائه راهکار و خدمات به نویسندگان و مترجمان متعهد ایرانی در اولویت مسئولان قرار گیرد تا سهم ایرانیها از این گفتگو به عدالت فرهنگی نزدیکتر شود. شرط رسیدن به این مهم، کسب تجربه، همفکری با موفقان این عرصه و فرصت دادن به پژوهشگر ایرانی به شرط عملی کردن تحقیقات است.
2. نام موسساتی چون گالوپ، کارنگی، فوربس و... برای ایرانیها بسیار آشناتر از موسسهای چون پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات اسلامی وابسته به وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی است؛ چرا که سهم این موسسات در ساختار رسانههای ایرانی اعم از رسانه ملی و رسانههای دیجیتال بیشتر از موسسات تحقیقاتی ایرانی است. این یک برآورد عمومی و جدی از کشورهای پیشتار در این عرصه است که هر پژوهشگری در آنها آرزوی آن را دارد در این موسسات مشغول به پژوهش و مطالعه باشد و جواب این سوال بسیار ساده است. معمولاً این طور است که هر پژوهشی در این موسسات منجر به شکلگیری یک سیاست کلان کشور متبوع میشود. در مقابل موسسات ایرانی که برخلاف رقبای غربی خود صد در صد دولتی هستند، حداقل در بخش فرهنگ هیچ سهمی در تعیین سیاستهای کلان و خرد ندارند.
در چنین موقعیتی نمایشگاه کتاب میزبان مهمانانی است که در قالب نشستهای تخصصی به ارائه راهکارهایی برای رسیدن به سطح مطلوب در حوزه کتاب میپردازند. برای مثال روز گذشته نشستها در راستای بررسی مسیر جهانی شدن ادبیات فارسی بود و از موفقان این حوزه نیز برای سخنرانی دعوت به عمل آمده بود. هنگامی که شنوندگان این «گفتگو با جهان» - بخش عمدهای از سخنرانان مهمانان خارجی بودند – را نظاره میکنید چهرهها تایید میکنند که افراد یا خبرنگاراناند یا مشتاقان حضور فرهنگ و جای خالی مسئولان امر برای حضار خودنمایی میکند.
شاید این توقع که وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی میبایست در این نشستهای تخصصی شرکت کنند توقعی گزاف باشد و حتی حضور معاونتهای مرتبط با حوزه کتاب؛ ولی در ساختار عریض و طویل وزارت ارشاد پستهایی تحت عنوان مشاور نیز هستند که طبق تعریف سازمانی وظیفه انتقال همین راهکارهای عرضه شده در سطوح مختلف را بر عهده دارند. آیا مسئولان این نشستها را مانند خبرنگاران به صورت جدی دنبال میکنند؟
انتهای پیام/