اظهار رضایت سفیر مکزیک از حضور در نمایشگاه کتاب تهران
خبرگزاری تسنیم: نشست فرهنگ و ادبیات مکزیک با حضور اولیسس کانچولا سفیر مکزیک، اورسیا آسیااین، افشین یداللهی و امیرمسعود شهرامنیا در سرای اهل قلم برگزار شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست رویداد فرهنگی و ادبیات دو کشور ایران و مکزیک بهمناسبت روز ادبیات مکزیک با حضور اولیسس کانچولا سفیر مکزیک در ایران، اورسیا آسیا این نویسنده، مترجم و شاعر مکزیکی، امیرمسعود شهرامنیا، اسدالله امرایی و افشین یداللهی شاعر در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این نشست امیر مسعود شهرامنیا با اشاره به "ارتباط فرهنگی ما با کشور مکزیک کم است" گفت: فرصتهای مختلف فراروی ما و پیشینه مشترک تاریخی و پابهپای هم بودن در مسیر توسعه اقتضا میکند که ارتباط ما با مکزیک بیش از پیش در نمایشگاههای کتاب تداوم داشته باشد. دو نمایشگاه کتاب بزرگ شامل مکزیکوسیتی و گوآدخالا در مکزیک برگزار میشود و مکزیکیها دوست دارند از این نمایشگاه دیدن کنیم.
اولیسس کانچولا سفیر مکزیک در ایران نیز گفت: هیچچیزی بهتر از به رسمیت شناختن مکزیک در ایران نیست. از علی جنتی وزیر ارشاد بهخاطر اینکه اجازه داد مکزیک در نمایشگاه بین المللی کتاب ایران شرکت کند، تشکر میکنم. 8 آموزشگاه از برجستهترین آموزشگاههای مکزیک شامل مؤسسه فنی خودمختار مکزیک و غیره جزو نمایندگان مکزیک در زمینه ادبیات، تاریخ اجتماعی و دیگر رشتهها کار میکنند.
شروع ادبیات مکزیک از سال 1520 است
در ادامه این نشست آسیا این شاعر، نویسنده و مترجم مکزیکی درخصوص ادبیات مکزیک گفت: هرچند زیاد شنیدیم که بین ادبیات ایران و مکزیک رابطه زیادی نیست اما نویسندگان ما هزارویکشب، حافظ و خیام را خواندهاند و این طی سالها به مکزیکیها منتقل شده است.
آسیا این درباره تفاوت ادبیات ایران و مکزیک گفت: ادبیات ایران هزارساله است و در زمان محدود امکان صحبت درباره آن نیست اما ادبیات مکزیک خیلی جوانتر است. ادبیات مکزیک 500 سال قدمت دارد، اما مشکل این است شروع این تاریخ مبهم است و امکان تشخیص آن برای ما نیست. برای من ادبیات مکزیک زمانی شروع شد که آثار مکزیکی از سال 1520 به اسپانیایی ترجمه شد.
این مترجم اسپانیایی افزود: این محدوده جغرافیایی بهطور دقیق مبتنی بر مکزیک نیست و در آن تاریخ، نامش اسپانیاینو بود. در اثری مثل بازرگان ونیزی شکسپیر از بازرگانی صحبت میکند که کشتیهایش در ساحل مکزیک غرق میشود و از اسپانیا نامی نمیبرد. حتی نویسندگان آن دوره در قرن 16 همیشه از این منطقه به نام مکزیک نام میبرند.
آسیا این توضیح داد: منظورم این است که هویت و پیشزمینه ذهنی ایجاد مکزیک قبل از تشکیل این کشور است. غیر از نگرانیها و سختیهای ابهام شناسایی زمان ایجاد مکزیک، مسئله این است که محتوای این ادبیات چیست، چون مکزیک 60 زبان بومی دارد که باید درون تاریخ ادبیات مکزیک جای بگیرد. ادبیات مکزیک پیش از ظهور کشور مکزیک بوده و در آن زبانهای بومی جایگاه خاصی دارند.
وی در رابطه با "باید چهنوع نثری را ادبیات بدانیم؟" گفت: در مکزیک هدف نویسندگان انعکاس تاریخ و مذهب بوده و الآن دارای کیفیت بالای تاریخی هستند. اگر بخواهیم از این زاویه به ادبیات نگاه کنیم، آغازگر ادبیات مکزیک گزارش سربازان فاتحی است که در گزارش خود میخواستند فتح خود را توضیح دهند و آثارشان بسیار کارکردگرا بوده است.
این شاعر مکزیکی یادآور شد: از طرف دیگر گزارش نویسیهایی داریم که بومیها انجام دادند و زبان آنها بومی مکزیکی است. بخش دیگری از آثار بهعنوان اولینهای ادبیات مربوط به مبلغان مسیحی بوده که بهصورت تئاتر درآمده و شامل موعظههای این افراد بوده است.
آسیا این ادامه داد: نسبت به ادبیات بومی مکزیک شناخت کمی وجود دارد چون از بین رفته و آنچه در دست ماست شامل ترجمههای اسپانیایی است.
این مترجم با تأکید بر اینکه شعر در مکزیک از همان آغاز وجود داشت، افزود: شعر در مکزیک از همان ابتدا وجود داشت و در اسپانیاینو بیشتر از خود مکزیک شاعر وجود دارد. شاعران اسپانیاینو شامل سه دسته دورگه، اسپانیایی اصیل و یا بومیهای مکزیک میشود که اسپانیایی یاد گرفتند.
وی افزود: ادبیات مکزیک نه تنها در گزارش غنی بود بلکه در گونههای نثر و شعر نیز همینطور هستند. زمان استقلال، مکزیک 50 سال ثبات نداشت و گرایشهای سیاسی زیادی وجود داشت که از نظر ادبی فقیر محسوب میشود. در آن دوران دوگونه ادبی دارای اهمیت شامل گزارش روزنامه نگاری که وضع موجود را توضیح میداد و دیگری مربوط به مدرنیسم بود.
آسیا این ادامه داد: مدرنیسم شاید نمونه ادبی خوبی نباشد اما در آمریکای لاتین و در مکزیکوسیتی زاده شد. یکی از جنبههای ظهور مدرنیسم این بود که ادبیات آمریکای لاتین یک جنبش شکل داد؛ بهعبارتی از درون یک فرهنگ مشترک یک جنبش مشترک شکل داد. شاعران آن زمان میخواستند مدرن باشند. در این دوران ادبیات آمریکای لاتین تکنیکها و ایدهها را از اروپا وارد ادبیات مکزیک میکند.
این مترجم خاطرنشان کرد: علاقه موجود در اروپا را نویسندگان آمریکای لاتین جذب میکنند و اولین نفر که از شرق و پارس صحبت میکند، روبن داریو است. در این دوره تمایل ادبیات مکزیک برای گرایش بهسمت جهانی شدن است. هر کشوری در حال شکلدهی به ادبیات خودش است. بعد از این انقلاب در مکزیک باعث به وجود آمدن نویسندگان بزرگ بسیاری مانند اوکتایو پاز شد.
وی در پایان صحبتهای خود گفت: مهمترین اثر اوکتایو پاز «هزارتوی تنهایی» است که سعی دارد بین ادبیات تاریخی و اسطورهای ارتباط برقرار کند. طی سالهای اخیر ادبیات مکزیک بهدنبال ابداع ادبیات جدیدی در خود است.
ادبیات مکزیک خلاف گفتهها، شناختهشده و معروف است
در ادامه اسدالله امرایی درخصوص ادبیات مکزیک گفت: ادبیات مکزیک خلاف آنکه گفته میشود شناخته شده نیست، بهنظرم معروف است. اکثر رمان نویسان، داستان نویسان و بعد شاعران این کشور مطرح هستند. ترجمههای اولیه ادبیات اسپانیاییزبان بهطور عام اسپانیایی و بهطور خاص مکزیکی بود. طی سالهای اخیر شاهد مترجمان اسپانیایی هستیم که ارتباط قویتری با ادبیات اسپانیایی و مکزیک بهطور خاص دارند.
وی افزود: نجمه شبیری یکی از مترجمان خوب اسپانیاییزبان است. همچنین دانشجویان و فارغ التحصیلان زبان اسپانیایی در آینده بیشتر میشوند. نویسندگان مکزیک بهزبان انگلیسی یا فرانسه مینویسند و جزو نویسندگان دوزبانه هستند. ترجیح این است که آثار بهطور مستقیم به فارسی ترجمه شوند.
تشبیهات در هر زبانی یک دنیای جدید بهروی ما میگشاید
در ادامه این نشست افشین یداللهی شاعر و ترانهسرا در خصوص تفاوتهای زبانی کشورها گفت: تشبیهات و استعارات در هر زبانی یک پنجره جدید بهروی ما میگشاید. حس بین کلمات و سوژهها در هر زبان ممکن است یک شعر پراحساس ایجاد کند که در زبان دیگر نباشد. ما در یک زمان در زبانهای مختلف میتوانیم جهانهای موازی را تجربه کنیم. این اختلاف میتواند یک اشتراک هم باشد که از زبانهای مختلف به یک موضوع واحد نگاه میکنیم.
یداللهی عنوان کرد: معمولاً میگوییم شعر قابل ترجمه نیست اما گریزی از این بحث نیست. شنیدن دنیا از زبانهای مختلف اجتناب ناپذیر است و اگر به یک زبان شعر بسراییم انگار دنیا را مثل یک فیل در تاریکی لمس میکنیم. نقاط اشتراک از این جهت میتواند باشد که ادبیات ناخودآگاه روانکاویای است که در زندگی انسانها جریان دارد.
این شاعر و ترانهسرا افزود: اگر به ناخودآگاه جمعی معتقد باشیم، در یک ناخودآگاه جمعی این لایههای ادبی مشترک به یکدیگر مرتبط میشوند. از این منظر اختلافها و اشتراکها منطبق میشود. گاهی برخی مفاهیم در زبان قابل بیان نیست؛ هرچند در همان زمان کلماتی در ذهن ما جریان دارد. بنابراین با وجود اینکه زبان باعث نزدیکی میشود گاهی هم مانع برقراری ارتباط میشود، یعنی حس مشترک آدمها گاهی بدون به کار بردن زبان به یکدیگر نزدیک میشود و زبان نقش متناقضی ایفا میکند.
وی در پایان گفت: با وجود این میتوان به این نکته مثبت اشاره کرد که حتی اگر حرفی نزنیم، از طریق ناخودآگاه جمعی، تمام مردم دنیا یکدیگر را درک میکنند.
انتهای پیام/*