جایگاه زن ایرانی مسلمان پس از پیروزی انقلاب

اخلاق، شجاعت، دلاوری، همسری، مادری و ایثار در خانواده از شاخصه های زن ایرانی است.
در دوران باستان و ایران و قبل از اسلام، وقار و پوشش زن ایرانی شاخص است. اما با ظهور اسلام نقطه عطفی در این زمینه به وجود می‌آید و شخصیت حقیقی و حقوقی زن مسلمان تثبیت می‌شود.
 

پوشش دو زن ایرانی با لباس‌های سنتی در اوایل قرن بیستم

زن مسلمان در حقوق انسانی معادل مرد مسلمان قرار می‌گیرد. همانگونه که در قرآن آمده ارزش انسان‌ها و معیار ارزشمندی با تقوا سنجیده می‌شود. می‌توان با یقین گفت که در طول تاریخ تنها مقطع ظهور اسلام به بعد است که موقعیت و فرصت بروز و جلوه استعدادهای انسانی زنان فراهم شده است.

به عنوان نمونه در زندگی علمای بزرگ از جمله در دوران صفوی، همسر علامه مجلسی خود یک مجتهده و اهل استنباط احکام بوده و علامه را در مسائل علمی و فقهی مساعدت می‌کرده است.

در جهان اسلام از ابتدا تاکنون تنها مرجع و مجتهده زن، ایرانی است و حاجیه خانم امین نام دارد و جالب است مرجعیت ایشان توسط ده مرجع بزرگ هم عصرِ با او تایید می‌شود. این نمونه ها را باید دستاوردهای فرهنگی و ارزشی اسلام دانست.

در ایران، از دوران قاجار به این سو، نوسان‌های زیادی در زمینه پیشرفت و بروز استعداد و علم آموزی زنان اتفاق افتاده است؛ چرا که توجه دشمن به کانون دینی ایران جلب می‌شود لذا تلاش فراوان می‌شود تا استوانه پایداری جامعه زن مسلمان را به گونه ای از سر راه بر دارد. دسیسه‌ها و ماجراها برای منحرف کردن زنان شروع می‌شود. در مقطع مشروطیت با وجود آنکه زنان شجاع در ماموریت‌های انجمن مجازات همکاری داشتند، تحت عناوینی چون منور الفکری و امثال آن تلاش شد پوشش زنان از آنان گرفته شود که البته در مقابل آن دستاوردی به جز غربزدگی و تجدد برای زنان جامعه نداشت و در نهایت آن‌ها را به مصرف کننده کالاهای استعمار تبدیل کرد.

تلاش داریم در این نوشتار گزارشی از روند پیشرفت زنان مسلمان در شرایط بعد از انقلاب ارائه کرده و با اشاره به نمونه‌ها و آمار در ذهن مخاطبان، تصویر مناسب را ایجاد نمائیم. لذا در چند محور علمی اجتماعی سیاسی فرهنگی و... موضوع را به کنکاش می‌گذاریم. این سلسله گزارش‌ها ادامه دار خواهد بود...

دستاوردهای علمی زنان ایرانی پس از انقلاب

در محور اول دستاوردهای علمی زنان مسلمان ایرانی را بررسی می کنیم. چند سالی است که پذیرفته شدگان دختر در آزمون سراسری به میزان بیش از پنجاه درصد گوی سبقت را از جوانانِ پسر ربوده اند. در سطح اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، مفسر، مجتهد، پزشک، متخصص زنان، جراح و ... نمونه‌های فراوانی از بانوان تحصیلکرده موجود است.

چنانچه به تنهایی میزان رشد علمی بانوان را پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی مورد ارزیابی قرار دهیم، به نرخ 50 درصدی موفقیت و رشد تصاعدی آن پی خواهیم برد. این در حالی است که نرخ باسوادی زنان قبل از انقلاب اسلامی حدود 35 درصد و پس از آن به بیش از 80درصد رسیده است.

علاوه بر آن هم اکنون در رشته‌های فوق تخصصی در دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور حدود 180 نفر از اعضای هیات علمی را زنان تشکیل می‌دهند که این آمار در قبل از انقلاب در مجموع به ده نفر هم نمی رسید.
 

80 درصد زنان ایرانی امروز باسواد هستند و در مراکز علمی و دانشگاهی بیشترین آمار قبولی متعلق به زنان است. مشارکت عمومی زنان در عرصه تصمیم گیری‌های سیاسی به حدی رسیده است که بیشترین آمار (قریب 60درصد) شرکت در انتخابات مختلف کشور را نیز زنان تشکیل می‌دهند.

آمار و ارقام گواه این پیشرفت‌ها است. همچنان که پیش از انقلاب تنها 10درصد از دانشجویان دانشگاه‌ها را دختران تشکیل می‌دادند در حالی که اکنون 67 درصد ورودی به دانشگاه‌ها در اختیار زنان و دختران است. همچنین پیشرفت های مطالعاتی و پژوهشی زنان در شاخه های مختلف علوم عملی و نظری و مهارتی از دیگر نمونه های ارتقا و رشد زنان پس از پیروزی انقلاب است که خود نشانگر ایجاد فرصت برابر تحصیلی برای دختران و پسران در جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود.

چند سال قبل لیستی از 30 شخصیت زن شاخص در جمهوری اسلامی ایران تهیه شده بود که از جمله این فرهیختگان خانم دکتری است که مدرک دکتری فیزیک دارد و استاد دانشگاه است و در اداره تشخیص هویت آگاهی با درجه سرگردی مشغول خدمت است.

او در مصاحبه با خبرنگار زن یکی از نشریات معتبر یادآور شده بود اگر نتوانم به کانون گرم خانواده خود برسم ترجیح می‌دهم کار در اداره آگاهی و تدریس در دانشگاه را رها کنم. این دیدگاه یعنی عاقلانه کار کردن و عاشقانه زیستن؛ همانگونه که رزمندگان دفاع مقدس چنین بودند.

منبع:ایران اسلامی

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها