ملانی فرانکلین: اولین مواجهه غرب با ایران، تخریب امام‌(ره)بود و نامه رهبری آغاز جهانی این تصویر است

ملانی فرانکلین: اولین مواجهه غرب با ایران، تخریب امام‌(ره)بود و نامه رهبری آغاز جهانی این تصویر است

خبرگزاری تسنیم: ملانی فرانکلین که حالا همه او را با نام آشنای مرضیه هاشمی می‌شناسند، معتقد است: تخریب چهره امام خمینی(ره) اولین گام غرب در مواجهه با ایران به‌عنوان هسته‌ اسلام حقیقی بود و نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی آغاز اصلاح این تصویر است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سه‌شنبه گذشته همایش من و نامه رهبری به جوانان آمریکای شمالی و اروپا به‌مناسبت روز جوان و به‌همت کانون اندیشه جوان در دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد. در این مراسم آیت الله رشاد، حمیدرضا مقدم‌فر، حجت الاسلام بهمن اکبری، حجت الاسلام حسین ملک‌زاده، مرضیه هاشمی، کنیزفاطیما و وقار رضوی گزارشگران شبکه تلویزیونی Press TV و سیدمحمدرضا اصنافی سخنرانی کردند.

در بخشی از این همایش ملانی فرانکلین که حالا همه او را به نام آشنای مرضیه هاشمی می‌شناسند، کنیزفاطیما و وقار رضوی میزگردی را با محوریت نامه مقام معظم رهبری به جوانان آمریکایی و اروپایی تشکیل دادند. متن کامل این نشست را در ذیل مطالعه می‌کنید:

کنیزفاطیما: با سلام، این بخش از جلسه را با مرضیه هاشمی آغاز می‌کنیم. وی مستندساز و خبرنگار مشهور ایرانی است. وی طی انقلاب اسلامی ایران به اسلام گرویده است و به‌طور خستگی‌ناپذیری برای جمهوری اسلامی و اسلام تلاش نموده است. موضوع امروز ما نامه رهبر انقلاب اسلامی به جوانان غرب خواهد بود.

مرضیه هاشمی: از معرفی مهربانانه شما بسیار متشکرم، اگرچه سزاوار آن نبودم؛ ولی به‌هرحال از شما قدردانی می‌کنم. به نام و یاد خدا. تمایل دارم اندکی بیشتر به اهمیت نامه رهبرمان به جوانان غرب بپردازم. نکته‌هایی چند وجود دارد که بیان آنها ضروری است و در صورتی‌که زمان کافی داشته باشم مایل به ذکر آنها هستم. در ابتدا می‌خواهم در مورد تاریخ سخن بگویم چراکه تاریخ، موضوعی بود که رهبر ما نیز در نامه خود به آن اشاره‌کرده است. وی در مورد تاریخ ایالات متحده و به‌طورکلی برده‌داری شرم‌آور سخن گفته است.

آمریکا با توجه به تاریخ خود در موضعی نیست که در مورد حقوق بشر و برابری سخن بگوید

زمانی که به تاریخ می‌نگرم، توجه ویژه من متوجه تاریخ ایالات متحده و تاریخ برده‌داری و استعمار و تأثیر آن بر آمریکای 2015 می‌گردد ــ چراکه من یک آمریکایی هستم ــ اساساً هدف رهبر از این سخنان این بود که آمریکا با توجه به تاریخ خود و نیز با در نظر داشتن موقعیت کنونی خود، در موضعی نیست که در مورد حقوق بشر و برابری سخن بگوید. اگر به وقایع کنونی آمریکا بنگریم، متوجه خشونت و بی‌رحمی پلیس آمریکا در برابر سیاه‌پوستان آمریکا می‌شویم. ریشه این رفتارها به برده‌داری و چگونگی پیدایش این امپراتوری بازمی‌گردد. و به‌نظر من سخنان رهبر در این برهه از زمان بسیار بجا و مناسب بود، چرا که نامه وی مربوط به مظلومان و موردتوجه مظلومان است.

کنیزفاطیما: شما در مورد تاریخ ایالات متحده و گذشته استعماری سخن گفتید. ظلم و ستم نه تنها در آمریکا بلکه در بخش‌های دیگر جهان نیز احساس می‌شود. به‌نظر شما روی سخن این نامه چه‌کسانی هستند؟ چرا که جامعه اکثریت آمریکا ــ سفیدپوستان ــ خود را مظلوم نمی‌دانند. پس از انتشار نامه، سؤالات و مقالات بسیاری منتشر شد مبنی بر "رهبر ایران به چه جرئتی خطاب به جوانان ما سخن گفته است؟ به چه جرئتی جوانان ما را مورد ظلم و ستم خوانده است؟، با این تفاسیر سخن شما خطاب به کسانی که خود را مظلوم و مورد ظلم نمی‌دانند، چیست؟

جوانان نسل جدید جهان آگاه‌تر شده‌اند

مرضیه هاشمی: سؤال بسیار خوبی است. به‌طور کلی می‌توان گفت که تغییرات بسیاری در غرب و ایالات متحده رخ‌داده است. اگر به %99 جنبش‌های سال‌های اخیر بنگریم، متوجه می‌شویم که اکثریت شرکت‌کنندگان آنها جوانان سفیدپوست بوده‌اند. جوانان آگاه‌تر شده‌اند چراکه آنها زندگی خود را با زندگی والدین خود مقایسه می‌کنند. تفاوت‌های اقتصادی فراوانی وجود دارد. دانشجویان پس از اتمام دانشگاه خود نزد والدین خود بازمی‌گردند. این فرایند ممکن است در کشورهای شرقی عادی به نظر برسد؛ ولی در در کشورهای غربی عجیب و غیرمعمول محسوب می‌شود. جوانان غربی پس از دبیرستان معمولاً از والدین خود مستقل می‌شوند. ولی امروز، به‌دلیل عدم تمکن مالی و به‌موجب بدهی 20000 دلاری آنها در سن 21سالگی، استقلال آنها به تعویق افتاده و آنها پس از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه، بار دیگر نزد خانواده خود بازمی‌گردند. بنابراین آنها با مشکلاتی بیش از انتظار و بیش از گذشته مواجه هستند. در این زمان است که آنها گونه‌های مختلف ظلم و ستم را درک می‌کنند.

از این‌رو به‌عقیده من، زمان نامه رهبر ایران کاملاً بجا و به‌موقع بود. این یکی از دلایلی است که وی نامه خود را هم‌اکنون و نه 5 سال گذشته ارائه داده است. چراکه به‌نظر من، شرایط روزبه‌روز برای این پیام آماده‌تر می‌شود. البته هرروزه بر مسلمانان داخل ایالات متحده افزوده می‌شود، به‌ویژه که آنها در جهت انتشار هرچه بیشتر پیام رهبر تلاش می‌کنند. زیرا یکی از پیام‌های رهبر ایران این بود که آنها سعی در لکه‌دار کردن تصویر اسلام داشته‌اند به‌گونه‌ای که مردم به آنچه از ایران مخابره می‌شود، توجه نکنند. به‌طور خودکار آنها می‌خواهند اسلام را برابر با تروریسم و ایران را برابر با تروریست بدانند. ازاین‌روست که نامه رهبری از اهمیت فراوانی برخوردار است. رهبر در نامه خود به جوانان غربی سفارش کرده است که به منابع واقعی مراجعه کنند.

کنیزفاطیما: خوب، در مورد وقت‌شناسی نیز بارها سخن به میان آمده است. و همان‌گونه که فرمودید، اکنون زمانی است که باید به این جوانان غربی پرداخت. با توجه به گستره انتشار نامه رهبر، آیا به‌ویژه با در نظر داشتن رسانه‌های سنتی چون پرس تی‌وی، رسالت‌ها دراین‌باره ــ نشر نامه رهبر ــ انجام پذیرفته است؟ آیا مخاطبان غربی به‌میزان کافی از وجود چنین نامه‌ای آگاه شده‌اند، از وجود چنین فراخوانی که فردی آنها را به پیمودن مسیر دیگری دعوت کرده است؟!

نامه‌ رهبری مانند موضوعات دیگر نیست که به‌سرعت رها شود و باید بارها تحت پوشش قرار گیرد

مرضیه هاشمی:به‌نظر من بزرگ‌ترین مشکل داخلی ایران آن است که نقش رهبری، آیت‌الله خامنه‌ای، هنوز آن‌چنان‌که باید مورد تکریم واقع نمی‌شود. بنابراین اگر ما از اهمیت وی در جهان اسلام و فراتر از آن مطلع نباشیم، آن‌چنان که شایسته است تلاش نخواهیم کرد، به‌طور مثال پرس تی‌وی، شبکه‌ای خبری است که متأسفانه در بسیاری از موارد، مسائل را به‌مدت کوتاهی پوشش داده و رها می‌کند. نامه رهبری بسان هر موضوع دیگری نیست. این نامه، نامه رهبر جهان اسلام به غرب می‌باشد و باید بارها تحت پوشش قرار گیرد.

به جهان غرب بنگرید. اگر آنها تصمیم به بزرگ کردن موضوعی داشته باشند بارها و بارها در رسانه‌های غربی و تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی به آن پرداخته می‌شود؛ نکته قابل‌توجهی که متأسفانه در اینجا به آن پرداخته نمی‌شود. ما اندکی به آن می‌پردازیم و تمام می‌شود و سپس فراموشش می‌کنیم. چنین موقعیتی تأسف‌برانگیز است، چراکه نشر و ترویج آن باید تداوم داشته باشد. وضعیت مشکل‌ساز دیگر داخلی، از نظر من این است که رسانه‌های سنتی و خانگی تلاش دارند که پیامی را به خارج از ایران مخابره کنند. نکته اینجاست که آنها باید فرهنگ را درک کنند، فرهنگ جایی که می‌خواهند اسلام و یا پیامی اسلامی را نشر دهد. این نکته بسیار مهم و ضروری است. به‌عقیده من آیت الله خامنه‌ای تعیین‌کننده‌ی استانداردها است و انتقال آن به غربی‌ها برای ما اهمیت فراوانی دارد.

آنها موضوعات قابل‌توجه را به مکالمات روزمره خود تبدیل می‌کنند، چرا که از چگونگی آن آگاه هستند. در همان زمان، وظیفه شبکه‌ای چون پرس‌تی‌وی که شبکه‌ای بین‌المللی و انگلیسی‌زبان است، پوشش مداوم آن است. می‌توان مصاحبه‌هایی با قسمت‌های مختلف جهان ترتیب داد و از تأثیرات احتمالی این نامه جویا شد. دلایل بسیاری برای تداوم این موضوع وجود دارد ولی متأسفانه ما اهالی رسانه ایران آنها را در نظر نمی‌گیریم.

وقار رضوی: سؤال بعدی من در مورد عبارت بسیار رسمی "اسلام ایرانی" است. آنچه رهبری در مورد آن سخن گفتند، همان‌گونه که اشاره نمودید، در باب منابع اصلی اسلام؛ قرآن و غیره بود. چقدر این موضوع در از بین رفتن تمامی افسانه‌های مرتبط با اسلام ایرانی اهمیت دارد؟

مرضیه هاشمی: به‌نظر من این سخن وی که فرمودند به منابع اصلی رجوع کنید بسیار مهم است. از نظر من روی سخن وی تنها غرب نبود. درواقع وی همه ما را خطاب قرار داده است. بنده به‌عنوان فردی که از مسیحیت به اسلام و شیعه روی آورده‌ام، تمامی دانسته‌ها و عقاید خود را کنار گذاشتم ولی ممکن است در صورت عدم مغایرت با فرهنگ اسلام به آنها رجوع کنم. ولی در صورت مغایرت، آنها را از ذهن خود دور می‌کنم. اغلب مردم ایران تصور می‌کنند که فرهنگ ایرانی برابر با فرهنگ اسلامی است، ولی آنها در اشتباه هستند. هنوز مواردی در فرهنگ ایرانی وجود دارد که مغایر با فرهنگ اسلامی و اصول تمدنی یک ملت فرهیخته است. این روند باید تغییر کرده و اصلاح شود. ما باید توانایی بازشناخت تفاوت‌های فرهنگ‌های دیگر از فرهنگ اسلامی را داشته باشیم. هرآنچه با فرهنگ اسلامی مطابقت داشته باشد، حفظ نماییم و هرآنچه با آن مغایرت دارد، ترک کنیم. به‌عقیده من، اندکی پیچیدگی به وجود می‌آید؛ بنابراین زمانی که رهبر این نوع نشر و ترویج را برمی‌گزیند، بسیار زیبا و شگفت‌انگیز است؛ وی به منابع بکر قرآن و البته سخنان پیامبر(ص) اشاره می‌کند.

کنیزفاطیما: در هنگام مطالعه نامه رهبر به این می‌اندیشیدم که روی سخن پیام رهبری نه تنها جوانان غربی، بلکه بنده نیز بوده است. در درجه اول، دقت در منابع بکر اسلامی است. پیش‌تر نیز یادآور شده‌ایم که چگونه می‌توان مسیحیان و یهودیان را با توجه به آیات قرآنی درک کرد چرا که در قرآن بهتر از هر جای دیگری به این ادیان اشاره شده است، بنابراین بهتر نیست که در ابتدا به ریشه‌های اسلام بپردازیم و سپس به انتشار این نامه و هدف از آن اشاره کنیم؟ اگرچه ممکن است این مسئله بازگو گردد که همه ما دانشمند نیستیم و به این مسائل اشراف نداریم بنابراین به‌عنوان انسان‌هایی عادی، در چه جایگاهی قرار گرفته‌ایم؟

همواره عادت کرده‌ایم که مانند ماه محرم، حسین حسین بگوییم و بعد معنوی آن را فراموش می‌کنیم

مرضیه هاشمی: از نظر من قرآن به‌گونه‌ای نوشته شده است که برای هر فردی با هر سطح سواد و دانشی قابل درک می‌باشد؛ از افرادی که اخیراً مطالعه آن را آغاز کرده‌اند تا افرادی که در درک و تفسیر آیات آن خبره هستند؛ چرا که قرآن آفریده خداوند سبحان و متعال است. بنابراین بدیهی است که آن را به‌صورتی نازل کرده است که توسط همه مخلوقات قابل درک باشد و باید متذکر شوم؛ زمانی که به‌عنوان یک مسیحی برای اولین بار آن را قرائت کردم، آن‌چنان جذب آن شدم که گویی آن را به‌انگلیسی می‌خواندم. و در حال حاضر دریافت من از قرآن به‌مراتب افزایش یافته است، چرا که دانش من به اسلام بیشتر شده است. بله، ما باید به منابع اسلام مراجعه کنیم و تنها به جنبه تشریفاتی اسلام نپردازیم.

غرب دچار خلأ معنوی شده و مشتاقانه در پی پرکردن این خلأ است

به‌طور مثال ماه رمضان نزدیک است و همه ما در این ماه روزه خواهیم گرفت. ما باید روزه بگیریم، ولی آیا ما واقعیت ماه رمضان را آن‌چنان که توصیه شده است درک می‌کنیم؟ آیا ما به واقعیت ماه رمضان که خودسازی و خلوص و تصفیه درونی است نائل می‌شویم؟ بارها به این اندیشیده‌ام که ما اساس و پایه آن را که نزدیکی به خداوند تبارک و تعالی است، فراموش کرده‌ایم و تنها به لایه سطحی و تشریفاتی آن پرداخته‌ایم؛ درست همانند ماه محرم، حسین حسین می‌گوییم ولی بعد معنوی آن را به فراموشی می‌سپاریم. فراموش می‌کنیم که امام حسین در جهت آرمان‌های والای خداوند به شهادت رسیدند. و به‌عقیده من آنچه از اهمیت بسزایی برخوردار است این است که در خارج از مرزهای ایران، جهانیان را به‌سوی خدا دعوت کنیم. نکته قابل توجه این است که خلئی معنوی در غرب وجود دارد و غربی‌ها مشتاقانه در پی پر کردن این خلأ هستند و این خلأ تنها و تنها با حضور خداوند تعالی و تبارک پر می‌شود. و مسئله بعدی ما این است که چگونه آنها موفق به ایجاد تصویری منفی از اسلام می‌شوند.

یکی از حضار جلسه: تصور کنید که شما فردی غیرمسلمان هستید و می‌خواهید به منابع اسلامی رجوع کنید. بنابراین فوراً به‌سراغ منابع اصلی قرآن می‌روید ولی زمانی که قرآن را می‌گشایید، می‌خوانید؛ خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید آنها را بِکُشید و آیاتی نیز درباره جنگ‌های مقدس می‌خوانید. واکنش شما چه خواهد بود؟ می‌خواهم از تجربیات شما بشنوم نَه سخنان سیاسی. منظور بنده این است که اگر به‌عنوان مثال جوانی آمریکایی فوراً سراغ منابع اسلام برود و این آیات را بخواند آیا برای وی قابل‌قبول خواهد بود و الحمدلله گفته و اسلام خواهد آورد؟

تازه‌مسلمان‌های بسیاری را دیده‌ام، مراجعه به منابع اصلی اسلام گام اول است

کنیزفاطیما: قطعاً قرائتِ نخست تازه‌مسلمان‌های متعددی را مشاهده نموده‌ام و نخستین تجربه قرآن‌خوانی آنها را به خاطر می‌آورم. مراجعه به منابع اصلی اسلام گام اول است. شایان ذکر است که اکثریت آمریکایی‌ها زمینه‌ای مسیحی یا یهودی دارند. در واقع به‌جرئت می‌توان گفت که اکثریت آمریکایی‌ها لامذهب نیستند. آنها حداقل به یکی از گرایش‌های مذهبی ایمان دارند. با در نظر داشتن این مهم، تمامی آنها با این نوع زبان ــ زبان مذهب ــ آشنایی دارند. تصور نکنید که تنها قرآن با این زبان سخن گفته است، تورات و انجیل نیز به همین ترتیب سخن می‌گویند.

یکی از حضار جلسه: ولی رسانه‌ها علیه ما هستند. از صبحگاه تا شامگاه، همه رسانه‌ها تلاش بر تبلیغاتی ضدایرانی دارند. و همان‌طور که می‌دانید از سابقه و زمینه اهمیت بسیاری برخوردار هستند ولی آنها هیچ اقدام ضد مسیحیت و یا ضد یهودیت و حتی علیه دیگر مذاهب انجام نمی‌دهند.

سیستم آموزشی، سیاسی و رسانه‌ای آمریکایی‌ها رو به افول است و آنها تلاش می‌کنند هیچ آمریکایی‌ها نزدیک قرآن نشوند

کنیزفاطیما: در نظر اغلب آمریکایی‌ها آموختن قرآن پسندیده نمی‌باشد. این موضوع در مورد آن دسته از افرادی صدق می‌کند که در جستجوی چیزی هستند. متأسفانه سیستم آموزشی و سیاسی و رسانه‌ای آمریکایی‌ها رو به افول می‌رود و آنها همواره تلاش می‌کنند که آمریکایی‌ها حتی نزدیک قرآن نیز نشوند. آن دسته از افرادی که با قرآن انس می‌گیرند خود را محدود به یک آیه و سوره نخواهند کرد و از خود خواهند پرسید: آیا قرآن تمام این سال‌ها در آمریکا بوده است؟

خوشبختانه امروز دانشجویان دانشگاه‌ها واحد مطالعات اسلامی می‌گذرانند و به مساجد روی خواهند آورد و در عبادت‌ها شرکت نموده و سؤال‌هایی مطرح خواهند نمود. قابل ذکر است که پس از حضور آنها در مساجد شیعیان، رضایتمندی آنها افزون‌تر می‌گردد. این حقیقتی است که خود بنده مشاهده نموده‌ام. ما در مورد افرادی سخن می‌گوییم که قادر به درک آموزه‌های اسلامی می‌باشند، ما در مورد افراد معتاد به مواد مخدر و الکل سخن نمی‌گوییم، بلکه در مورد استثناها سخن می‌گوییم. آنها افرادی هستند که از افکاری روشن و متفاوت بهره می‌برند.

پیام رهبر انقلاب برای کسانی بود که به‌دنبال حقیقت هستند

برای مثال خود بنده، زمانی که اسلام آوردم، فقط یک دانشجوی 21ساله نبودم، و پیش‌تر از آن به مسائل سیاسی اشراف داشتم و پیش‌زمینه‌ای ذهنی در مورد اسلام داشتم، و برای کسب اطلاعات بیشتر، به مطالعه و موشکافی بیشتر پرداختم. و این چیزی است که رهبر به آن اشاره کرده است. پیام وی متوجه افرادی بوده است که به‌دنبال حقیقت هستند.

علی‌رغم تبلیغات علیه اسلام، از سال 2001 شاهد بالاترین رشد مسلمانان بوده‌ایم

برای دریافت حقیقت، تمام کتاب‌ها را مطالعه کنید، سپس بپرسید و از منابع آن جویا شوید. منظور از منبع در نامه رهبری، رفتن به مساجد و سؤال پرسیدن و کنکاش نمودن است، این چیزی است که رهبر انقلاب اسلامی تلاش به آغاز آن دارد. به منابع مراجعه کنید و تنها به تلویزیون و اخبار گوش فرا ندهید. به آنچه سی‌ان‌ان می‌گوید، اعتماد و بسنده نکنید. از 11 سپتامبر 2001 آنچه به گوش ما می‌رسد این است که اسلام و مسلمانان تروریست هستند. یعنی چه؟ چرا در مورد اسلام بسیار به گوش ما می‌رسد؟ همان‌گونه که شاهد آن هستیم علی‌رغم تبلیغات ضداسلامی آنها، از سال 2001 تاکنون بیشترین رشد مسلمانان را داشته‌ایم. بنابراین تنها مسئولیت ما این است که پیام خدای تبارک و تعالی را انتقال دهیم.

کنیزفاطیما: بدیهی است که نکته‌ای با عنوان تعبیر فراروی ما قرار می‌گیرد. اگرچه منابع موجود هستند ولی تعابیر و تفاسیر نیز همواره وجود داشته‌اند. چگونه می‌توان مطمئن شد که آن دسته از مردم آمریکا که قرآن را گشوده و بخش‌هایی از آن را مطالعه می‌کنند و برای پاسخ سؤال‌های خود به مساجد می‌روند، به مساجد درست و مورد اعتماد وارد می‌شوند و اگر به‌صورت آن‌لاین به تحقیق و بررسی آیات می‌پردازند، به شبکه‌ها و وب‌سایت‌های درست و معتمد وارد می‌شوند؟ چگونه می‌توان در این مورد اطمینان حاصل نمود؟ آیا اقداماتی کافی جهت دور نگه‌داشتن این دسته از افراد از مشکلات، انجام پذیرفته است؟ آیا زمانی که آنها می‌خواهند اسلام بیاورند، منابعی واقعی و حقیقی و معتمد در اختیار آنها قرار می‌گیرد؟

مرضیه هاشمی: بله، این مهم در حال حاضر از مسائل قابل‌توجه محسوب می‌گردد. عربستان سعودی هزینه بسیار فراوانی را برای کسانی که به دین اسلام روی می‌آورند صرف می‌کند و شرایط تحصیلی عالی نیز برای آنها فراهم می‌آورد. و بسیاری از مردم آمریکا نیز این مسیر را برمی‌گزینند و ایران در این مورد بسیار عقب است. شیعه باید در راستای ترویج خود برنامه‌ریزی‌های سازماندهی‌شده انجام داده و در این مسیر نیز هزینه‌های لازم را متقبل شود. نکته قابل توجه دوم، وب‌سایت‌ها هستند. اگر کلمه شیعه را در موتور جستجوگر وارد نمایید، چیزی به‌جز قمه‌زدن و خون و ... نخواهید دید. شیعه برای شناخته‌شدن نیازمند تلاش و سعی بسیارِ جوانان مسلمان شیعی است. به‌جای اینکه در این عرصه فعال و پویا باشیم، انفعالی عمل می‌کنیم. بدون تردید باید بیشتر تلاش کنیم.

کنیزفاطیما: وقار، شما در عرصه رسانه‌های اجتماعی فعال هستید و همان‌طور که می‌دانید نامه‌ی رهبری در زمره منابعی است که مورد توجه قرار گرفته است به‌ویژه برای افراد غیرمسلمانی که در جستجوی اسلام هستند، به‌نظر شما این تلاش‌ها کافی است؟ 

وقار رضوی: فکر نکنم. ولی شایان ذکر است که بر اساس مطالعاتی که در مورد غیرمسلمانان آمریکایی صورت پذیرفته است، تصویر اسلام تصویری کاملاً منفی است؛ ولی نکته جالب اینجاست که آن دسته از افرادی که با یک مسلمان ملاقات و گفتگویی داشته‌اند، دیدگاهی مثبت در مورد آنها یافته‌اند. بنابراین در این زمان تنها تعبیر قرآن و حدیث مطرح نیست، ارتباط با مسلمانان نیز منظور نظر می‌باشد. نامه رهبر نیز برای جوانان غیرمسلمان غربی و آمریکای شمالی نوشته شده است. و این وظیفه مسلمانان است که مسئولیت اشاعه این نامه و پیام آن را به‌عهده بگیرند. این وظیفه ماست. ما نمی‌توانیم دیگران را رها کنیم.

همان‌طور که می‌دانید امامان ما تمام عمر خود را در سختی سپری کردند. آنها قادر به اشاعه و ترویج پیام اسلام حتی در چنان وضعیت سخت و مشکلی بودند. بنابراین باید بیندیشیم که اول، چگونه می‌توان بازدهی را افزایش داد و دوم، اسلام و مسلمانان را چگونه در رسانه‌های اجتماعی به تصویر بکشیم. موضوع موردتوجه این است که بسیاری از مسلمانان تصویری کاملاً منفور در رسانه‌های اجتماعی دارا هستند چرا که آنها اخلاقیات اسلامی را پیش نگرفته‌اند و نمی‌توانند ملایم عمل کنند. ما در مباحثات اجتماعی نظریه‌های بسیار معاند و لجوجانه‌ای را پیش می‌گیریم. و این موضوع مردم را می‌پراکند و همچنین بر اساس اخلاقیات اسلامی نیست؛ چرا که امامان ما اگرچه با مخالفان خود سخن می‌گفتند ولی در رعایت اخلاق بهترین روش‌ها را پیش می‌گرفتند. و این چیزی است که به آن نیاز داریم و از مسئولیت‌های ماست. چرا که مردم، با مسلمانان خوش‌اخلاق ارتباط خواهند گرفت و این بهترین شیوه برای متأثر نمودن غیرمسلمانان است.

کنیزفاطیما: بسیار خوب مرضیه، نکته بسیار جالب این است که پس از نشر نامه رهبر، 8 صفحه متفاوت در فیس‌بوک به نامه رهبر به جوانان غربی اختصاص یافت. یکی از آنها با 2000 لایک، دیگری با 3000 لایک و یکی با 500 لایک و مردم بلاتکلیف بودند که کدام‌یک را انتخاب نمایند؟ به‌عقیده شما، چه‌کسی مسئول هم‌نوایی و هماهنگی این واکنش‌هاست؟ آیا نباید در این‌گونه اقدامات مشارکت و همکاری و یکرنگی بیشتری وجود داشته باشد؟

در راه هدف «شعار»های خوبی می‌دهیم

مرضیه هاشمی: یکی از مشکلات ما متأسفانه هماهنگ نمودن فعالیت‌ها است. متأسفانه باید بگویم که در ایران مشکل کار گروهی وجود دارد و افراد به‌صورت انفرادی به مسائل می‌پردازند. ما کار گروهی را نیاموخته‌ایم. ولی ما متأسفانه "ما" نیستیم. ما متأسفانه در مسیر "هدف" نیستیم. "هدف" رضایت خداست. ما شعارهای بسیار خوبی را فریاد می‌زنیم. همان‌طور که وقار گفت لازمه نشر و ترویج اسلام، عمل به تعالیم اسلامی است. ابتدا باید به گفته‌های خود ایمان آورده و سپس به اشاعه آن بپردازیم. از نظر من مهم‌ترین چیز "مرکز هسته" است که آن مرکز "خود ما" هستیم. پس اگر قصد فتح دیگر کشورها را داریم در ابتدا باید با همکاری هم خود را فتح نماییم. اگر قادر به مشارکت داخلی نباشیم، کمک به دیگران را نیز باید به فراموشی بسپاریم. من در بسیاری از موارد شاهد اسلام آوردن افرادی بوده‌ام که با مسلمانان معاشرت داشته‌اند، چراکه آنها اخلاقیات مسلمان واقعی را لمس کرده‌اند. آیا ما نیز یک مسلمان واقعی هستیم؟ درواقع اگر موفق به بازسازی خود شویم، قادر به متأثر نمودن دیگران خواهیم بود.

یکی از حضار جلسه: رهبر انقلاب میان جوانان غربی منتسب به حقیقت و درستی می‌باشند. و این کلید رشد و ترقی اسلام است. موانعی که با آن مواجه هستیم این است که این حس به‌واسطه تلاش‌های رسانه‌های جمعی و تبلیغات کشورهای غربی به نابودی کشیده شده است. چگونه می‌توان این حس را بازسازی نمود؟

کسانی که از فیلترهای آمریکا جان سالم به در برده‌اند، فهمیده‌اند بسیاری گفته‌های آنها پوچ و بی‌پایه است

کنیزفاطیما: چنانچه در بالا ذکر شد، مردم آمریکا رو به افول هستند. بنابراین به‌جرئت می‌توان گفت که چیز زیادی از آنها باقی نمانده است و برای ما کیفیت اهمیت دارد و نَه کمیت. افرادی که از فیلترهای آمریکا جان سالم به در برده‌اند دریافته‌اند که بسیاری از گفته‌های آنها بی‌پایه و پوچ هستند و ازاین‌رو ذهن خود را به حقایق می‌گشایند.

فاکس‌نیوز، سی‌ان‌ان و رسانه‌های سنتی بین جوانان آمریکا خاموش شده و مردم آنها را باور ندارند

6 ماه پیش در آمریکا بودم. در شهرها و دانشکده‌های مختلف با مردم به گفتگو نشستم. آنها سی‌ان‌ان را خاموش کرده‌اند. آنها فاکس نیوز را خاموش کرده‌اند. خبرهای آنها را باور نداشتند. اتفاق بسیار مهمی است. آنها از رسانه‌های سنتی دور شده‌اند چراکه معتقدند حقایق در آنها بازگو نمی‌شود. این در حالی است که 40ساله‌ها و بیشتر رسانه‌های آمریکایی را باور دارند. جوانان به آنها اعتماد ندارند. در این برهه از زمان آنها در پی منابع جایگزین هستند.

به‌نظر من باید به این نسل جدید امیدوار بود چراکه تغییرات به‌سرعت روی می‌دهند و زندگی آنها همواره از نظر اقتصادی بد و بدتر می‌شود، چرا که ایالات متحده جامعه سرمایه‌داری است و پول سخن اول را می‌زند و این یک واقعیت است. آمریکا در حال تغییر است و آمریکای 2015 در مقایسه با آمریکای 2000 بسیار ترسناک و نگران‌کننده‌تر شده است. آمریکا کشوری کاملاً متفاوت شده است و مردم این تغییرات را حس می‌کنند. و تحت چنین فشارهایی است که حس درستی و صداقت بازمی‌گردد.

یکی از حضار جلسه: شما گفتید که آنها رسانه‌های جایگزین دیگری را انتخاب می‌کنند، سؤال بنده این است کدام رسانه‌های جایگزین را انتخاب می‌کنند و چه رسانه‌هایی در اختیار آنها قرار می‌گیرد؟

مسئولیت اصلی به‌عهده ایران اسلامی و رسانه‌های آن است

وقار رضوی: اسامی خاصی را ذکر نمی‌کنم چراکه موجبات ترویج آن‌ها فراهم می‌آید. به‌طور خلاصه می‌گویم که اشاره مرضیه به نسل جوان ازاین‌جهت بود که جوانان آمادگی پذیرش این پیام را که پیامی بسیار ساده است، دارا هستند. آیت‌الله خامنه‌ای چیز متفاوتی بیان نکرده است بلکه وی سخنان خود را خطاب به جوانان ارائه کرده است. نکته جالب این است که جوانان شمال آمریکا بسیار پذیرا و آزادمنش هستند. البته آمریکا متفاوت از کاناداست. مردم کانادا کمی بردبارتر و دوستانه‌تر هستند و این نکته بسیار مهمی است که می‌توان از آن سود جست، چرا که اسلام به ما آموخته که بردبار و شکیبا و مهربان باشیم و این چیزی است که می‌توان به‌واسطه آن اسلام صحیح را ترویج داد.

چنانچه مرضیه گفت، مسئولیت اصلی به‌عهده ایران اسلامی و رسانه‌های آن است. هرآنچه از ایران خارج می‌شود طلا و الماس است و باید به‌درستی تراشیده شده و پرداخته شود. ایران باید هسته فعالیت‌ها قرار گیرد ولی مسلمانان آمریکا و شمال نیز مسئولیت بزرگی به‌عهده دارند؛ آنها باید تصویر صحیح اسلام باشند. آنها باید بتوانند جایگزین اسلام و مسلمان واقعی باشند تا اگر سی‌ان‌ان به‌طور مثال تصویری از ایران را ارائه می‌دهد، تصویر مسلمانان به ذهن آنها خطور کند. بنابراین اگر مسلمانان آمریکایی در خیابان‌های تورنتو و یا آمریکا همانند یک انسان طبیعی و نرمال ظاهر شوند و رفتاری دوستانه و آزادمنشانه داشته باشند و به امور خیریه بپردازند... تصورات مردم نیز تغییر می‌یابد. (بهبود می‌یابد) بنابراین مسئولیت هر فرد مسلمان است ــ نه‌فقط مسلمان ایرانی ــ که به ترویج و اشاعه اسلام ناب بپردازند.

تلاش‌ها بدون حضور دولت تأثیر بیشتری خواهد داشت

کنیزفاطیما: در رابطه با تعامل افراد که پیش‌تر به آن اشاره کردید، شیوه‌های بهبود این تعامل چیست؟ به‌ویژه با در نظر داشتن جوانانی که سؤال می‌کنند: چرا دولت تلاش بیشتری نکرد؟ چرا پرس تی‌وی تلاش بیشتری نکرد؟ آیا در انتظار عوامل خارجی هستیم که چاره‌ساز ما گردد و یا باید با تلاش‌های خود به جستجوی ریشه‌های این مشکلات و عدم یکپارچگی بپردازیم؟ چگونه این همکاری و مشارکت حاصل می‌آید؟ آیا اگر به‌تنهایی به بررسی آن بپردازیم با موانع بیشتری مواجه می‌شویم؟

مرضیه هاشمی: شاید به‌موجب ریشه آمریکایی خود معتقدم که تلاش‌های شما مثمر ثمرتر خواهد بود اگر دولت در این کار مشارکت نداشته باشد، چرا که با حضور دولت خط قرمزهای بوروکراتیکی پدید می‌آیند. و بدین ترتیب آن، بخشی از ماشین سیاسی دولت خواهد شد. پس اگر خود شما دست‌به‌کار شوید بسیار بهتر خواهد بود، البته باید بسیار سازماندهی‌شده باشد و اینجاست که روابط داخلی کشور باید سازمان یابند و این مهم، مسئولیت شماست. در این صورت اگر تمایل به نشر و اشاعه پیام رهبر و یا هر پیام دیگری داشته باشید با همکاری افرادی که قادر به انجام این مهم هستند، به این مهم می‌پردازید. این وظیفه جوانان جمهوری اسلامی است که این سازماندهی را انجام دهند.

ما باید به‌سختی تلاش کنیم اما به‌ندرت است که کار می‌کنیم

چرا از هم جدا هستیم؟ هر فردی به کار خود مشغول است. چرا؟ کار گروهی واقعاً مؤثر بوده است و واقعاً مؤثر است. و به‌عقیده من این همان چیزی است که باید انجام بپذیرد و به‌عقیده من این یک تفکر ایرانی است که دولت همه مسئولیت‌ها را به‌عهده دارد. در آمریکا هر کس، از مسئولیت خود آگاه است. آنها کاری را که از عهده آن برمی‌آیند به‌عنوان مسئولیت خود به انجام می‌رسانند. چنین دیدگاهی در ایران وجود ندارد که ما به بهترین وجه ممکن کاری را که از عهده ما برمی‌آید انجام دهیم، ما باید به‌سختی تلاش کنیم. ما به‌سختی تلاش نمی‌کنیم. ما به‌ندرت کار می‌کنیم. چنین فعالیتی مثمر ثمر نخواهد بود. مهم نیست که رئیس و معلم و مدیر به من نگاه می‌کنند، من در قبال خالق خود مسئول هستم که به بهترین وجه وظایف خود را انجام دهم. ما این مهم را در نظر نداریم و باید داشته باشیم.

کنیزفاطیما: همان‌طور که می‌دانید هم‌اکنون صنعت اسلام هراسی شدت یافته است و همانند سال‌های گذشته نیست. و روایت‌هایی که به‌موجب کمپین تبلیغات ضد اسلامی به وجود آمده است، بسیار متفاوت‌تر و همچنین مؤثرتر از سال‌های اخیر حتی 11 سپتامبر 2001 می‌باشد. بنابراین با وجود این صنعتِ مولتی میلیاردی که بی‌وقفه تلاش دارد پیام اسلام به جهانیان مخابره نشود، چه می‌توان کرد؟ چگونه می‌توان اینجا در ایران نشست و از مسئولیت‌های منظور سخن گفت؟

مرضیه هاشمی:در واقع باید این صنعت را مثبت دید. چراکه نشان‌دهنده این مهم است که اسلام بسیار مؤثر عمل کرده است. اگر به آغاز این تبلیغات ضد اسلامی بازگردیم به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 می‌رسیم، زمانی که اولین کمپین‌های اسلام هراسی آغاز شد. آنها تصویری منفی از امام خمینی ایجاد کردند. و آن اولین گام آنها بود. آنها در ایالات متحده تخته‌های دارتی از چهره امام خمینی ساخته بودند و عده‌ای از مردم را ساماندهی کرده بودند تا دارت‌ها را به‌سوی تصویر وی پرتاب کنند و به‌اصطلاح تصویری مردمی از اقدام خود نشان دهند. این مهم نشان از تأثیر انقلاب اسلامی و اهمیت امام خمینی که رهبری این انقلاب را به‌عهده داشتند، و نیز اثربخشی پیام ناب اسلام دارد، تصویری که البته بعدها تغییر کرد و مردم زیادی با تصویری واقعی از امام خمینی(ره) آشنا شدند اما هنوز بسیار بسیار جای خالی وجود دارد.

آنها آن‌چنان تحت‌فشار هستند که با همکاری عربستان سعودی و اسرائیل و ایجاد داعش به نابودی تصویر اسلام روی آورده‌اند. بله، آنها با هم در تعامل هستند. کدام مسلمان واقعی می‌تواند سری را از تن جدا کند؟ مسلمانان در هنگام جدا کردن سر یک گوسفند، بسم‌الله و صدها ذکر دیگر می‌گویند؛ بنابراین اینها چه‌کسانی هستند؟ چه هستند؟ این نمی‌تواند اسلام باشد. این اسلام هراسی، باید مسلمانان را آگاه کند. افراط‌گرایانی در اسلام وجود دارند که قدرت ادراک ندارند ولی ما می‌دانیم که ریشه آنها اسلامی نیست. و این خود مردم هستند که باید در درجه اول به این ادراک برسند، اگرچه کار ساده‌ای به نظر نمی‌رسد، ولی اگر جانب حق را بگیرید نباید هیچ هراسی داشته باشید. تنها به مسئولیت‌های تعیین‌شده خود بپردازید. باقی را به خدا بسپارید. و تنها به اهداف ناب و وظایف خود فکر کنید و نگران نباشید.

مرضیه هاشمی به سؤال یکی از حاضرین این‌گونه پاسخ داد: این پیام بر افراد حقجو مؤثر خواهد بود. وی اشاره‌ای به جوانان مسیحی و یهودی و سکولار و ... نکرده است. وی تمامی جوانان غرب را خطاب قرار داده است. تمامی افرادی که تمایل دارند به آگاهی برسند. بنابراین این پیام می‌تواند بر همه تأثیرگذار باشد. با توجه به شناخت افرادی که از دین مسیحیت به اسلام گرویده‌اند، باید بگویم که سابقه و گذشته شما اهمیتی ندارد این پیام بر تمامی افرادی که در پی حق و حقیقت هستند می‌تواند مثمر ثمر باشد.

کنیزفاطیما: در سخنان رهبر اشاره‌ای نیز به نسخه آمریکایی اسلام و یا نسخه انگلیسی اسلام شده بود. این مسلمانان آمریکایی‌مآب که تصویری متفاوت از اسلام واقعی را ارائه می‌دهند، بسیار سازگار با محیط، غرب‌زده، لیبرال، سکولار و خطرناک‌تر از داعش می‌باشند.

وقار رضوی: البته به‌عقیده من این نوع از اسلام نه تنها مشابه داعش است، بلکه به همان میزان نیز خطرناک می‌باشد. این اسلام در واقع تصویر آنها از اسلام است. به‌طور مثال اگر مسلمانی اظهار دارد که حجاب اجباری نیست، تصویری از اسلام در ذهن غیرمسلمانان ایجاد می‌کند. بنابراین اگر ما حجاب داشته باشیم، افراط‌گرا محسوب می‌شویم. این همان تصوراتی است که در ذهن مردم ایجاد شده است. بنابراین این اسلام با داعش برابری می‌کند چراکه داعش نیز مبتنی بر تصورات است. تصاویر و عکس‌هایی که از داعش منتشر می‌شوند تصویر اسلام را به نابودی و بدنامی کشانده است.

از سویی دیگر مسلمانی که مدعی مسلمانی است و الکل می‌نوشد نیز تصور می‌کند که اشکالاتی در اسلام وجود دارد. شما نیز مسلمانانی از این دست را می‌شناسید، شخصی چون ارشاد مانجی که خواستار تغییر در قرآن است و هنوز مسلمان است. ارشاد مانجی کیست؟ وی در مقابل خداوند قهار هیچ است. ولی چنین افرادی همواره موردقبول هستند چراکه به‌نفع اسلام هراسی فعالیت می‌کنند. داعش نیز به اسلام هراسی سود می‌رساند چرا که تمامی رفتارهای غیرانسانی ویدئوهای آنها را افرادی باحجاب به انجام می‌رسانند. از سوی دیگر افرادی چون فرید رفیق زکریا و ... افراد دیوانه‌ای ازاین‌دست که عبادت نمی‌کنند و حجاب ندارند و مشروبات الکلی می‌نوشند نیز تصویر کاملاً متناقضی از اسلام هستند. از نظر آنها این، اسلام قابل‌قبول تلقی می‌شود. ولی هیچ‌یک از آنها قابل‌قبول نیستند. بنابراین ما باید هر دوی آنها را رد کنیم. ما تنها باید اسلام ناب را ارائه دهیم، چرا که تنها اسلام ناب است که ایمانی منطقی محسوب می‌شود. در اسلامِ ناب، نفرت جایی ندارد. اسلام دینی صلح‌طلب است، اگر و اگر از اسلام واقعی پیروی کنیم و به اخلاق اسلامی روی‌آوریم، اگر به اسلام واقعی ایمان آوریم، هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.

کنیزفاطیما: بنابراین اسلام نیازی به اصلاح ندارد، چنانچه غربیان مدعی شده‌اند؟

اسلام نیاز به اصلاح ندارد، مسئله بازگشت مسلمانان به اسلام واقعی است

وقار رضوی: البته که نه. اگر اسلام نیاز به اصلاح داشته باشد، آن اصلاح مربوط به بازگشت مسلمانان به اسلام واقعی می‌شود. چراکه مسلمانان از اسلام دور شده‌اند. اسلام و مسلمان، 2 چیز متفاوت شده‌اند. از همین روست که خود ارشاد رفیق اظهار داشته که مسئله، اسلام نیست. در واقع مسلمانان از راه درست اسلام خارج شده‌اند؛ ازاین‌رو دلیلی وجود ندارد که خدا مسئولیت کارهای اشتباه شما را به‌عهده بگیرد. دلیلی ندارد. خدا صراط مستقیم را نشان داده است. و ما از روی اختیار خود راه مستقیم و یا راه نادرست را بر می‌گزینیم.

یکی از حضار جلسه: برای ارائه قوانین اسلامی چه باید کرد؟

مرضیه هاشمی: به‌عقیده من عمل کردن مؤثرتر از سخنرانی است. در گام اول باید بر اساس باورها و گفته‌های خود عمل کنیم. خلوص نیت، جذابیت به‌همراه دارد، چه این رفتارهای مبتنی بر باور در ایران روی دهد و یا توسط مسلمانی در غرب، خلوص نیت و گفتار وی موجبات جلب‌توجه دیگران را فراهم می‌آورد، به‌طور مثال برنامه‌های متعددی وجود دارند که می‌توانند تأثیرات بسزایی داشته باشند.

در ترویج اسلام خلوص نیت از همه‌چیز مهم‌تر است

به‌طور مثال در روز تولد پیامبر اسلام(ص) 40 جوان مسلمان با لباس‌هایی یکدست، به‌همراه شاخه گل‌های رز وارد فروشگاهی شدند. آنها گل‌های رز را به مشتریان فروشگاه هدیه می‌کردند. برخی توجهی نمی‌کردند و بسیاری هدیه‌ها را قبول می‌کردند و دلیل آن را جویا می‌شدند. جوانان مبلغ نیز توضیح می‌دادند که این شاخه گل‌ها به‌مناسبت تولد پیامبر اسلام تهیه شده است. "آیا شما او را می‌شناسید؟" سپس سخنی از سخنان وی می‌خواندند و نظر آنها را جویا می‌شدند؟ "زیباست؟" "بله زیباست." آیا واقعاً به آن ایمان دارید؟ اگر به‌واقع ایمان داشته باشید تأثیری شگرف بر شنونده خواهد داشت. چرا که خداوند تبارک و تعالی می‌فرماید که ما باید خلوص نیت داشته باشیم. من خود این مهم را تجربه کرده‌ام. پس خلوص نیت داشته باشیم.

وقار رضوی: لازم است که به‌عنوان یک مسلمان به نکته مهمی توجه کنیم. اسلام هراسی گسترده‌ای جهان را فراگرفته است. انزجار بسیار فراوانی نسبت به ما مسلمانان وجود دارد. ولی پاسخ گفتن به آنها و واکنش نشان دادن به آنها بر میزان این انزجار و تنفر می‌افزاید. ما نمی‌توانیم همانند آنها عمل کنیم. به‌عقیده من مسلمانان گاهی احساسی هستند. ما اجازه می‌دهیم که عصبانیت بر اخلاق تسلط یابد. ما باید حدود اسلامی را رعایت کنیم و به‌شیوه اسلامی رفتار کنیم چراکه ما نماینده اسلام هستیم. و حق نداریم موجبات رسوایی و بدنامی اسلام را فراهم آوریم. ما نباید موجب بدنامی رهبر اسلام شویم. ما باید همواره این نکات را در نظر بگیریم. به یهودیان توهین نکنید و احساسات خود را کنترل کنید. بدگویی چاره کار نیست.

کنیزفاطیما: درست مثل اینکه مسجدی در آمریکا یک صفحه در فیس‌بوک داشته باشد و برخی از افراد در این صفحه پیام‌های توهین‌آمیز به مسجد بنویسند، به‌عنوان نمونه یکی از آنها بنویسد که به تو یک کتاب تورات یا انجیل هدیه خواهم کرد و یا برایت ساندویچ و گوشت می‌آورم و... و مسجد در جواب آنها بنویسد: "بسیار متشکرم"، "شما بسیار مهربان هستید"، "ما همواره پذیرای علم و دانش هستیم. پس کتاب خود را در اختیار ما قرار بده"، "مشتاقانه در انتظار ساندویچ‌ها و گوشت هستیم، چرا که در همسایگی ما افراد نیازمند و بی‌خانمان متعددی وجود دارد." و پاسخ‌های بسیاری از این دست که از طریق اینترنت مخابره شده و حتی سی‌ان‌ان مجبور به انتشار آن خواهد شد و بدین ترتیب مسجد و مسلمانانی که به آن مسجد رفت‌وآمد می‌کنند، بسیار محترم شمرده خواهند شد، و چه تبلیغی بهتر از این، اخلاقیات را رعایت کنید.

ایران هسته اسلام است و اگر هسته اسلام قدرت یابد تأثیر آن متوجه تمام جهان اسلام می‌شود

یکی از حضار جلسه: چطور می‌توان به جوانان غربی که هیچ زمینه‌ای برای پذیرش اسلام ندارند پیام بدهیم، حال آنکه آنها در میخانه‌ها حضور دارند؟

مرضیه هاشمی: به‌عقیده من بهتر است در وهله اول به فطرت هر فرد بنگرید. دوم، همه ایرانی‌ها مسئول ایرانی‌ها هستند. اجازه بدهید آن دسته از مسلمانانی که در ایالات متحده و استرالیا و کانادا و یا هر جای دیگری هستند، کار خود را انجام دهند، چرا که آنها زبانی مشترک دارند و از فرهنگ آنها مطلع هستند و می‌دانند که چگونه باید اقدام نمایند.

جوان 21ساله آمریکایی بسیار متفاوت از دانشجوی 21ساله دانشگاه امام صادق است، بنابراین اجازه بدهید کسانی که در نیویورک و آریزونا و لس‌آنجلس و ... هستند با آنها سخن بگویند. آنها می‌دانند که با چه‌زبانی با آن جوانان سخن بگویند. جوانان آمریکایی ممکن است که به کلوپ‌ها رفته و الکل بنوشند و برقصند و همه این کارها را انجام دهند ولی در دسترس هستند و آنها می‌دانند که به چه‌روشی با آن جوانان رفتار کنند.

شما باید مخاطب خود را بشناسید، از همین روست که می‌گویم بهترین کاری که می‌توانیم انجام دهیم اشاعه اسلام در همین‌جاست، چرا که ایران هسته اسلام است و اگر هسته اسلام قدرت یابد تأثیرات آن به‌طور اتوماتیک متوجه بقیه جهان اسلام نیز خواهد شد. و اگر ضعیف بماند نیز تأثیرات خود را به جای خواهد گذاشت، بنابراین به اشاعه اسلام ناب در ایران اسلامی بپردازید.

انتهای پیام/*1

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران