انتخابات ترکیه؛ پایان یک سلطان یا فتحی دگر
خبرگزاری تسنیم: ترکیه در حالی فردا وارد انتخابات میشود که نتیجه آن میتواند سیستم سیاسی را دچار تغییری شگرفت سازد. فردا انتخابی بین سیستم ریاستجمهوری و اردوغان از یک سو و ادامه سیستم پارلمانی و قانون اساسی کنونی از سوی دیگر است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، انتخابات 7 ژوئن (17 خرداد) اهمیتی حیاتی برای اردوغان دارد. چهار سال پیش، حزب وی تقریبا 50 درصد آراء را به خود اختصاص داد، اما بدون کسب اکثریت وی نخواهد توانست قانون اساسی را تغییر داده و کشور را به سمت سیستم ریاستجمهوری به پیش برد.
انتخابات یکشنبه، بیست و چهارمین انتخابات در ترکیه خواهد بود و طی آن 56 میلیون رأی دهنده 550 نماینده را انتخاب خواهند کرد. حزب اردوغان برای اینکه بتواند قانون اساسی را تغییر داده و ترکیه را از جمهوری پارلمانی تبدیل به ریاستجمهوری کند باید اکثریت کرسیها را بدست آورد. بیست حزب در انتخابات شرکت دارند، و چهار حزب شانس حضور در پارلمان را دارند. اکنون، سه حزب در پارلمان دارای کرسی هستند: حزب عدات و توسعه اردوغان، که 13 سال است قدرت را در اختیار دارد، حزب جمهوریخواهان کمالیست و حزب حرکت ملی.
حزب دموکراتیک خلق (HDP) عامل تعیین کننده این رقابت است. این حزب کمتر از یک سال پیش وارد عرصه شد. پیشتر حزب کردها محسوب میشد اما بعدها توانست پیروان بسیاری از میان انواع گروههای مخالف بدست آورد. نامزد این حزب در انتخابات سال گذشته [ریاست جمهوری] مانوری حیرتآور برای جلب توجه انجام داده و شعری ارمنی خواند. جناح چپ میخواهد هر کسی که از اردوغان راضی نیست و وی را "سلطان" مینامد یا از مواضع مذهبی وی راضی نیست، جذب کند. اگر این حزب 10 درصد آراء را بدست آورد، وارد پارلمان شده و آراء حزب اردوغان را به خود اختصاص خواهد داد. (برای آگاهی از سیستم انتخابات در ترکیه اینجا را بخوانید.)
اگر حزب رئیسجمهور بتواند بیش از 45 درصد آراء را کسب کرده و حزب دموکراتیک خلق نتواند وارد پارلمان شود، اردوغان قادر به تغییر قانون اساسی خواهد بود. اما مخالفین هشدار میدهند که اگر دموکراتهای خلق اعلام کنند رأیگیری دچار تقلب بود، ممکن است اعتراضاتی رخ دهد.
پیشبینی اینکه چه رخ خواهد داد سخت است.
قدرت، مدیر 40 ساله یک آژانس گردشگری در کوشداشی، میگوید به حزب عدالت و توسعه رأی نخواهد داد بلکه حزب خلق جمهوریخواه را انتخاب خواهد کرد.
وی میگوید: "ما یک دموکراسی هستیم. نظرسنجیها نشان میدهد که اردوغان 40 درصد آراء را دارد. بیشتر مردم از اردوغان حمایت میکنند. بیسوادها به او رأی خواهند داد. 60 درصد باقیمانده بین بقیه احزاب تقسیم خواهد شد."
حتی قدرت که از اردوغان حمایت نمیکند بسیاری از برنامههای او را میپسندد. قدرت میگوید: "او اقتصاد را نجات داد. زیرساختها پیشرفت کردهاند. وی حجاب را آزاد کرد. اکنون زنان میتوانند حتی در پارلمان حجاب داشته باشند."
پیش از اردوغان زنان نمیتوانستند در مدارس، دانشگاهها، ادارات دولتی و بانکها حجاب بر سر کنند. قبل از انتخابات، رسانههای اجتماعی آکنده از تصاویر پلیسهایی شدهاند که زنان محجبه را دستگیر میکردند. این قانون در دهه 1920 و در دوران کمال آتاتورک اعمال شد.
یکی از طرفداران رجب طیب اردوغان در مراسم بزرگداشت 562اُمین سالگرد فتح استانبول
اردوغان حجاب را قانونی کرد. اذان را بازگرداند و مساجد را احیاء کرد.
قدرت میگوید "ولی این کارها زندگی را بهتر نمیکند"، اما تأکید میکند که در نظر گروههای محافظهکار دین مهمتر از اقتصاد است.
قدرت معتقد است که در ترکیه امروز جایگزینی برای اردوغان وجود ندارد: "اردوغان رقبا را به عقب میراند."
بنابراین، برای مثال، عبدالله گل، متحد دیرین اردوغان، سیاست را ترک کرده است. بسیاری از موج دستگیری دادستانها و روزنامهنگارانی که حکومت آنها را طرفدار فتحالله گولن، مؤسس جنبش خدمت، قلمداد میکند، ناراضی هستند. گولن در ابتدا از اردوغان حمایت میکرد اما بعدها از وی جدا شد و به آمریکا مهاجرت کرد. به حامیان وی برچسب "دولت موازی" زده شده است. آنها حزب سیاسی تأسیس نکردهاند. با این حال، دولت گولن را به دلیل رسواییهایی در ارتباط با مکالمات تلفنی فاش شده مقامات عالیرتبه و تجهیزات استراق سمعی که حتی در اقامتگاه رئیسجمهور نصب شده بود، مقصر اعلام کرد.
تعداد قابل توجهی از روشنفکران ترکیه شامل دانشمندان، تجار و مقامات، آشکار و یا پنهانی، مرتبط با جنبش خدمت گولن هستند. قسمتی از جامعه فعال و تأثیرگذار ترکها در سراسر جهان از حامیان گولن هستند. به لطف فعالیتهای این گروهها هستند که حتی یک حرکت کوچک اردوغان نیز پنهان نمیماند.
اردوغان از حمایتهای عامه مردم برخوردار است اما وضعیت درباره محافل روشنفکری و رهبران افکار عمومی اینگونه نیست.
هیچ چیز در ترکیه سفید و سیاه نیست. برای مثال، خانوادهای محافظهکار و مذهبی را در نظر بگیرید که به قوانین اسلام عمل میکند، خانوادهای که بخشی از "دولت موازی" گولن نیست. در ترکیه، کشاورزها و صاحبان صنایع کوچک و متوسط همیشه مستقل از دولت بوده و آزادانه بر اساس ترجیح خودشان رأی دادهاند. با این حال، با نزول وضعیت اقتصادی در سالهای اخیر، بحران به همه سرایت کرده، و شرکتهای بزرگ فرصتهای تجاری را از آنهایی که در گذشته اکثریت مستقل در کشور را تشکیل میدادند، میربایند.
حسن و اوزلم 19 فرزند دارند. آنها در بورسا در محلهای محافظهکار زندگی میکنند. حسن 70 سال و همسرش اوزلم 65 سال دارند. آنها مزرعهای بزرگ، یک باغ درخت زیتون و یک باغ درخت گیلاس دارند. اوزلم محجبه است. بزرگترین پسر آنها نزدیکشان زندگی میکند. فرزندان پسر خانواده زمستانها در مجتمعهای اسکی کار میکنند و تابستانها نیز میوهها و سبزیجات خانواده را در بازار میفروشند.
خانواده ثروتمند نیست اما وضعیت خوبی دارد. تحصیلات آنها بیشتر از مقطع راهنمایی نیست. همه دخترها با کسی که میخواستند ازدواج کرده و زندگی خوبی دارند. پسرهای بزرگتر خدمت سربازیشان را انجام داده و کوچکترها نیز منتظر هستند که زمانشان فرا رسد. در ترکیه خدمت سربازی نرفتن برای خانوادهها شرمآور است.
خانواده از وضعیت اقتصادی در بخش کشاورزی کشور راضی نیست. آنها همچنین میگویند که اقتصاد توریسم نیز رو به افول است. بنابراین معتقدند که اردوغان نخواهد توانست به مانند سال گذشته رأی جمع کنند. این امر بدین معناست که قانون اساسی تغییر نکرده و ترکیه تبدیل به کشوری با سیستم ریاستجمهوری نخواهد شد.
البته نظرات آنها به صورت جدی تحت تأثیر مسائلی است که از طریق رسانههای از آنها آگاه میشوند، به مانند رسواییهای دریافت رشوه توسط مقامات دولتی و یا بازداشتها و محاکمههایی که به صورت گستردهای در افکار عمومی مطرح شدهاند. آنها همچنین نگران شایعات هستند مبنی بر اینکه انتخابات میتواند منجر به بدتر شدن وضعیت در سوریه شود - وضعیتی که گویا در حال تشدید است.
مخالفین بیشترین بهره را از مبارزات انتخاباتی میبرند.
رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه، و همسرش امینه پس از اینکه در انتخابات ریاستجمهوری برنده شد برای حامیانش در مقابل دفتر مرکزی حزب در آنکارا دست تکان میدهد.
اردوغان ازدواج از طریق مراسم دینی بدون ثبت رسمی را قانونی اعلام کرده. این چیزی است که بخش مذهبی جامعه خواهان آن بود. مخالفین در رسانهها میگویند این قانون جدید یعنی مردها میتوانند زنان خود را با مصونیت به قتل برسانند.
گروهی متشکل از 200 روشنفکر و دانشگاهی ترک از مقامات خواستند که قطبی شدن جامعه را تشدید نکنند. آنها نسبت به قانون کسب 10 درصد آراء برای ورود به مجلس، تعقیبهای قضایی و استفاده از دین در انتخابات اعتراض دارند.
مجمع حقوق بشر ترکیه (IHD) گزارشی در ماه می منتشر کرده و اعلام کرده که از 23 مارس تا 19 می دفاتر متعلق به حزب خلق دموکراتیک 114 بار مورد حمله قرار گرفتهاند. این حوادث شامل سه حمله مسلحانه، دو آتشسوزی و دو انفجار بود.
اعضای حزب حاکم نیز مورد حمله قرار گرفتهاند. در ماه می، جونیت ییلماز، شهردار منطقه گورسو در استان بورسا، در دفترش به قتل رسید.
هفته گذشته، روزنامه جمهوریت تصاویری از مقامات امنیتی منتشر کرد که در حال بازرسی کامیونهایی با بار سلاح بودند. مقصد این کامیونها ظاهرا سوریه بود. دادستانهای استانبول تحقیقاتی را درباره این مقاله جمهوریت آغاز کردند و احمد داووداوغلو، نخست وزیر، نیز اعلام کرد که محموله کامیونها برای ترکمنهای سوریه ارسال میشد.
جامعه ترکیه درباره حمایت از شورشیان سوری کاملا دو دسته شده است. در یک طرف، سه سال است ترکیه در زمانی که کمکهای سازمانهای بینالمللی کاهش مییاید، کمکهای چشمگیری به پناهندگان سوری کرده است. بسیاری از شهروندان ترکیه با کار درون اردوگاهها یا کمک به سوریهایی که خارج از اردوگاه زندگی میکنند، صاحب شغل شدهاند. اگرچه در حدود 2 میلیون آواره سوری به شهرهای مرزی ترکیه سرازیر شدهاد اما خصومتی بین آنها و جمعیت محلی ترکیه وجود نداشته است. اما جنگ ادامهدار، درگیریهای گاه و بیگاه در مرز و نیز گروههای مسلحی که از سوریه وارد ترکیه میشوند، نگرانیهایی را برانگیخته است.
فرماندار استان مرزی حاتای در سال 2014 به گزارشی اشاره کرد مبنی بر اینکه بیش از 100 شبهنظامی داعش در هتلهای شهر ریحانلی سکونت داشتند. تورگوت دیبک، نماینده پارلمان از حزب خلق جمهوریخواه، نیز دولت را متهم به حمایت از داعش و جبهه النصره کرد.
منتقدین اردوغان دوست دارند چنین نتیجه بگیرند که شورشیان سوریه روزی رو در روی وی خواهند ایستاد، اما من باور این نتیجهگیری را سخت میدانم.
من چندین بار به اردوگاه آوارگان سوری رفتهام. اکثریت مطلق ساکنان آن حامی اردوغان و قدردان کمکهایی هستند که هیچ کشور دیگری به آوارگان سوری ارائه نکرده است. این وضعیت تأثیر بسیاری بر جناح محافظهکار جامعه ترکیه دارد که اعتقاد دارد کمک به برادرانشان در زمان احتیاج وظیفهای دینی است.
مسأله آموزش شورشیان سوری توسط آمریکاییها یکی از موضوعات مورد بحث در ترکیه است. طی دو سال گذشته هیچ خبری درباره این موضوع منتشر نشده و به همین دلیل گمانهزنیها و شایعات بسیاری درباره آن پخش شد. ترکیه و آمریکا در فوریه 2015 توافقی درباره آموزش و تجهیز شبهنظامیان میانهروی سوریه - نه در ترکیه بلکه در اردن - به امضاء رساندند. دامنه این برنامه آموزشی ظاهرا زیاد گسترده و غیرعادی نیست: 400 مربی در هر سال 2000 جنگجو تربیت خواهند کرد.
اردوغان در موقعیتهای گوناگون اعلام کرده که باید یک منطقه پرواز ممنوع در سوریه ایجاد شود اما آمریکا حمایتی از این موضع نکرده است.
ژنرال نجدت اوزل، فرمانده ستاد کل ارتش ترکیه، با دو روز مرخصی استعلاجی پیش از انتخابات به آتش هیزم ریخت. منتقدین اردوغان میگویند این اقدام نشانهای است که نشان میدهد اوزل با درگیری احتمالی ارتش ترکیه در صورت افزایش تنشها در مرز سوریه مخالف است و از وی خواستند ارتش را در سیاست درگیر نسازد.
نیویورکتایمز در 22 می طی مقالهای اردوغان را متهم به سرکوب مخالفین و روزنامهنگاران کرد. اردوغان در پاسخی احساسی از این روزنامه خواست در امور ترکیه دخالت نکند.
یکی از طرفداران رجبطیب اردوغان، نخستوزیر و نامزد انتخابات ریاستجمهوری، با سربندی که بر روی آن نوشته شده "ما همه طیب هستیم". آنکارا، 8 آگوست 2014
واکنش بسیار سریع بود. استفان کینزر، رئیس سابق دفتر نیویورکتایمز در ترکیه، قرار بود عنوان شهروند افتخاری را کسب کند اما مراسم ناگهان لغو شد. وی به قاضیآنتپ، یک استان مرزی، سفر کرده بود تا به دلیل نقشی که در حفظ موزائیکهای باستانی و مشهور قاضیآنتپ ایفاء کرده بود، این عنوان را دریافت کند. مراسم به سادگی لغو شد و عنوان شهروندی افتخاری نیز اهدا نشد.
کینزر معتقد است مقاله 4 ژوئن وی که در آن ترکیه را "متحدی از جهنم" خوانده بود دلیل لغو مراسم بود.
بسیاری از اظهارات اردوغان درباره سیاست خارجی به محبوبیت وی در کشورش افزوده است.
طیب از فلسطین و فلسطینیها حمایت کرده و اسرائیل را مورد انتقاد قرار میدهد. وی در سال 2011 اعلام کرده که از نوار غزه دیدار خواهد کرد. اگرچه این دیدار هیچگاه انجام نشد، اما پولهای ترکیه کمک زیادی به غزه میکرد تا اینکه در مصر کودتا شده و رژیم السیسی گذرگاههای غزه را به صورت کامل مسدود کرد.
اردوغان به صورت مکرر به حمایت از اعضای محکوم شده اخوانالمسلمین در مصر پرداخته و اعلام کرده که محمد مرسی را رئیسجمهور کشور میداند. وی حتی پیشنهاد داده که مقامات مصری زندانیان اخوانالمسلمین را به ترکیه منتقل کنند. این نوع اظهارات یقینا در جناح محافظهکار و مذهبی جامعه طرفدار دارد.
اما رقبای اردوغان نیز از این اظهارات علیه وی استفاده کرده و برخی اوقات به مقایسه نیز متوسل شدهاند. برای مثال، گفته شده از آنجایی که اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری به همان اندازه مرسی رأی کسب کرد (51/8 درصد)، زندگی سیاسی وی نیز به مانند مرسی پایان خواهد یافت.
این نوع حملات حمایت از اردوغان را افزایش میدهد اما در عین حال مخالفین را نیز تشویق میکند.
اما تبلیغاتچیهای حزب حاکم بسیار قدرتمند بوده و اردوغان نیز در ایفای نقش استعدادی ذاتی دارد.
زمانی، پسر بچهای یتیم به اردوغان نامه نوشته و از وی خواست که در جلسه اولیاء و مربیان مدرسه شرکت کند. اردوغان نه تنها در این جلسه شرکت کرد بلکه اعلام نمود که از آن پس حامی این پسر نیز خواهد بود.
همانگونه که مسلمانان در سراسر جهان میدانند مواظبت از یک یتیم یکی از خیرترین کارهایی است که یک مسلمان میتواند انجام دهد.
حزب عدالت و توسعه کارهای تبلیغاتی بسیاری به مانند این در چنته دارد. اگرچه بسیاری از ترکها بر این باورند که رئیسجمهور از موضوع مذهب استفاده افراطی میکند، اما این حربه درباره مردم عادی اثربخش بوده است.
فرض گیریم اینگونه باشد، اردوغان تنها رهبر مسلمانی است که استوار برای ارزشها و اصول دینی ایستاده است، برای عدالت میجنگد، از فلسطین، مردم سوریه و اخوان المسلمین در مصر حمایت میکند، و درباره مسائل سیاسی که به مسلمانان در ترکیه و خارج از آن مربوط است سخن میگوید. آیا وقتی زمانش فرا رسد این ادبیات به او کمک خواهد کرد؟ انتخابات 7 ژوئن نشان خواهد داد.
نادژدا کورکوا، راشاتودی
انتهای پیام/