جانی دوباره به تئاتر نوین اجتماعی با نمایش «هیچکس نبود بیدارمان کند»

خبرگزاری تسنیم:«هیچکس نبود بیدارمان کند» در زمره آثار تئاتر نوین اجتماعی است، جریانی که طی دو سه سال اخیر روندی آرام را طی کرده است و به پیش می‌رود، جریانی که قرار نیست به هر قیمتی مخاطب را راضی کند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نمایش «هیچکس نبود بیدارمان کند» به نویسندگی محمدامیر یاراحمدی و کارگردانی پیام دهکردی چند روزی است که در تماشاخانه باران روی صحنه رفته است. دهکردی در سومین تجربه خود 90 دقیقه مخاطب را روی صندلی خود می‌نشاند تا برای او از مسائلی صحبت که مخاطب با آن آشنا است، آشنایی که به هر نحوی می تواند در زندگی اش ملموس باشد.

«هیچکس نبود بیدارمان کند» در زمره آثار تئاتر نوین اجتماعی است، جریانی که طی دو سه سال اخیر روندی آرام را طی کرده، روندی که هنوز نمود بیرونی زیادی نداشته و تنها در مرحله آزمون و خطا است. جریانی که قرار نیست به هر قیمتی مخاطب را راضی کند و حتما در نمایش اش مردم را بخنداند. این جریان زیاد اهل قضاوت هم نیست که عاقبت آدم قصه اش چه خواهد شد، این جریان از مردم است.

شاید پیش از این مرسوم بود که آن هایی که ادعای نمایشی اجتماعی را داشتند حتما بیایند تکه پرانی های سیاسی کنند، تکه پرانی هایی که هیچ کمکی به حل هیچ مشکلی نمی کرد و همان طور که از اسمش پیداست تکه پرانی است،این نمایش‌ها می گذرد و می رود و مخاطب اصلا به آن نمی اندیشد. حالا و در سیر جریان تئاتر نوین اجتماعی هنرمندانی هستند که به دنبال دغدغه های مردم رفته اند، البته شاید در این بین کاملا موفق نباشند اما همین که برایشان دغدغه مردم اولویت است یعنی روندی روبه جلو. جریان تئاتر نوین اجتماعی تازه اول راه است، باید چشم به آینده دوخت تا آثاری از این دست بیشتر و بیشتر شود. پیش از این نیز در همین رابطه مطالبی را منتشر کرده‌ بودیم که شامل آثاری از نسل جدید تئاتر مانند افرادی چون محمد مساوات، پوریا کاکاوند، کاوه مهدوی و... می‌شد.

خوشبختانه این جریان توانسته بیش از آنکه بخواهد به سراغ بازیگران چهره، برخوردهای جنجالی و بسیاری شیوه‌های خاص دیگر که به زعم برخی هنرمندان باعث می‌شود نمایش آن‌ها بفروش شود نروند.

***

تئاتر نوین اجتماعی این روزها در قامت «هیچکس نبود بیدارمان کند» ظاهر شده است، دهکردی در این نمایش از اتهامی سخن می‌گوید که دامان همه افراد نمایش را گرفته است، اتهاماتی که بخشی به خاطر عقده‌هایی از گذشته است، بخشی به خاطر یک عشق قدیمی و بدست آوردن آن، بخشی برای رسیدن به تعالی، اما همه این خواسته‌ها زنجیره‌وار به یکدیگر متصل هستند و البته مخاطب نیز به دنبال آن در حرکت تا به پایان نمایش برسد. شاید در نگاه اول فضای آثار رادی برای مخاطب تداعی کند و البته در قسمت هایی این شبهات مشهود است با این تفاوت که یاراحمدی تلاش کرده خودش را به امروز نزدکتر کند.

شخصیت‌های نمایش طوری پرداخت شده‌اند که بتوانند یک مابه ازا برای مخاطب روبروی خود داشته باشند، برای مثل پروین با بازی عارفه لک نمادی از یک فرد آرمان گراست، فردی که جامعه پیرامونش برای اهمیت دارد و عین حال حاضر است برای خانواده خود هر کاری کند، برای او ازدواج نکردن کوکب که در میانه کودکی و نوجوان است همان قدر اهمیت دارد که مرگ پسر عمویش به دست سهراب با بازی رضا مولایی.

در این میان شخصیتی نیز همچون بانو وجود دارد که مادر پروین و زن اول عیسی خان است، شخصیتی که از زمان افتادن فرزندش در چاه دیگر حالت طبیعی خود را از دست داده و همواره فکر می‌کند که کودکی را باردار است، وجود بانو در نمایش به نوعی حیاط خلوتی برای اعلام حرف‌های درونی شخصیت‌ها است، حرف‌هایی که شاید بسیاری در حالت عادی نزنند و برای بیان آن به دنبال شرایط و یا بهانه‌ای مانند بانو باشند.

الهام پاوه‌نژاد با بازی در نقش توران در این اثر شخصیتی سردرگم و همیشه در میان دو راهی را ایفا می‌کند، فردی که از یک طرف از سوی فرزندانش زیر فشار است و از طرف دیگر نسبت به عیسی خان مدیون و البته دلباخته، دلباختگی که به نوعی نقطه ضعف و عاملی بر تن دادن به خواسته های فرزندانش به حاسب می‌آید. از سوی دیگ اما عیس خان سعی می‌کند با مسائل منعطف برخورد کند.

خسرو، پسر عموی پروین است، او نامزد سابق شعرا دخترخوانده عیس خان بوده است به دلایل ایدئولوژیک این نامزدی را برهم زده به تهران رفته است، حالا او تحت تعقیب است و بازگشته و در زیرزمین خانه عیسی خان مخفی شده است، او حالا علاقه‌مند به پروین است و این مسئله‌ای است که شعرا را آزار می‌دهد و او را به این فکر می‌اندازد که به هر وسیله‌ای شده بردارش سهراب که او نیز فرزند خوانده عیسی خان به حساب می‌آید با پروین ازدواج کند.

کش‌وقوس های متفاوت داستان باعث می‌شود که مخاطب همراه با شخصیت‌ها حرکت کند و سرنوشت آدم‌های نمایش برایش اهمیت پیدا کند. برخی مخاطبان خودشان را در شخصیت پروین می‌بینند، برخی عیسی خان، برخی خسرو، برخی سهراب و.... اما آنچه در اینجا اهمیت دارد مسئله ای است که در نمایش نیز بر آن تاکید می‌شود، «ما همه در این گناه دست جمعی مقصر هستیم» جمله‌ای که این اواخر از زبان پیام دهکردی در رابطه با بسیار از مشکلات فرهنگی جامعه امروز شنیده‌ایم و حالا همین مسئله دستمایه اجرای جدیدترین نمایش او شده است.

***

«هیچکس نبود بیدارمان کند» جانی دوباره به پیکره ضعیف تئاتر نوین اجتماعی است که گاه گاهی با اجرای برخی آثار خودش را نشان می‌دهد، وضعیتی که تئاتر هم اکنون به آن نیاز دارد نزدیک شدن به مردم است، نزدیکی که باید از جنس دغدغه‌ها و رفتارهای آن‌ها باشد، مردم این روزها به بسیاری از مسائل فکر می‌کنند، مردم دوست دارند در رابطه با واقعیت‌های رفتاری جامعه حرف بزنند و تحلیلی در ظاهر یک نمایش ببینند.

انتهای پیام/