پیام های شکست اردوغان در انتخابات پارلمانی ترکیه
خبرگزاری تسنیم: حزب عدالت و توسعه در حساس ترین انتخابات یک دهه اخیر ترکیه نتوانست اکثریت پارلمان را کسب کند و مجبور خواهد بود بعد از حدود ۱۳ سال حاکمیت بلامنازع در عرصه سیاسی ترکیه، برای تشکیل دولت با احزاب دیگر ائتلاف کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حزب عدالت و توسعه در حساس ترین انتخابات یک دهه اخیر ترکیه نتوانست اکثریت پارلمان را کسب کند و مجبور خواهد بود بعد از حدود 13 سال حاکمیت بلامنازع در عرصه سیاسی ترکیه، برای تشکیل دولت با احزاب دیگر ائتلاف کند.
ناکامی در این انتخابات بیشتر از آن که شکستی برای حزب حاکم باشد، برای اردوغان یک باخت محسوب می شود و حتی می توان او را عامل ناکامی حزبش دانست. زیاده روی های او طی سال های اخیر از زندگی فوق تجملاتی تا تاکتیک های بی رحمانه سیاسی اش از محبوبیتش کاست و نامش را در کنار سیاستمداران بی فکر قرار داد. می توان این چنین گفت که انتخابات روز یکشنبه علاوه بر این که وضعیت سیاسی را در ترکیه تغییر داد، رفراندومی هم برای اردوغان بود؛ رفراندومی که به نظر نمی رسد رییس جمهور پیروز آن بوده باشد.
در این میان دلایل متعددی برای این ناکامی مطرح شده است که در این نوشتار به بخشی از این دلایل و پیامدهای این شکست اشاراتی خواهیم داشت.
شکست سنگین رجب طیّب اردوغان رئیس جمهور و رئیس حزب عدالت و توسعه ترکیه در انتخابات مجلس این کشور که روز یکشنبه هفته جاری برگزار شد، پیامدهای مثبتی برای مردم ترکیه و کشورهای منطقه به ویژه سوریه و عراق خواهد داشت.
اردوغان درصدد بود با به دست آوردن اکثریت کرسی های مجلس ترکیه، راه را برای ایجاد تغییراتی در قانون اساسی به منظور بالا بردن قدرت رئیس جمهور هموار نماید. حزب عدالت و توسعه از 550 کرسی برای این کار به حداقل 330 کرسی نیاز داشت ولی نتایج انتخابات یکشنبه نشان می دهد این حزب فقط 41 درصد از آراء را به دست آورده و حتی برای تشکیل دولت نیز به ائتلاف با یکی از احزاب دیگر نیاز دارد.
حزب «عدالت و توسعه» هرچند در حال حاضر «احمد داود اغلو» نخست وزیر ترکیه را دبیرکل خود می داند ولی قدرت اصلی این حزب دردست رجب طیب اردوغان است و شکست آن در انتخابات مجلس، ضربه مستقیمی به رویاهای او وارد کرده است.
به نظر می رسد بسیاری از مردم ترکیه با آگاهی از زیاده خواهی های رجب طیب اردوغان که درصدد بود خود را به «سلطان» ترکیه تبدیل کند و به نوعی سلطنت یا امپراطوری عثمانی را بازتولید نماید، از رای دادن به حزب او خودداری کردند تا او در این زیاده خواهی ها ناکام بماند. علاوه بر این زیاده خواهی داخلی که می توانست خطر دیکتاتوری را متوجه مردم ترکیه کند، درصورتی که حزب عدالت و توسعه در انتخابات مجلس اکثریت کرسی ها را به دست می آورد، رجب طیب اردوغان می توانست در پشت کردن به شعارهای 12 سال قبل خود قوی تر حرکت کند. اردوغان 12 سال قبل برای رسیدن به قدرت به شعارهای اسلامی، ضدیت با نفوذ صهیونیسم و برقراری عدالت در کشور متوسل شده بود ولی بعد از آن که به قدرت رسید، به تدریج از این شعارها فاصله گرفت. بسیاری از تعالیم اسلام اکنون مورد بی توجهی دولت هستند، گسترش رابطه با رژیم صهیونیستی در دستور کار دولت اردوغان قرار دارد و آقای اردوغان به جای آن که درصدد برقراری عدالت در کشور خود باشد، به سراغ ساختن کاخ سفیدی رفته که از کاخ سفید آمریکا بسیار بزرگ تر، مجلل تر و تشریفاتی تر است. به نظر می رسد در بخش داخلی، شکست حزب عدالت و توسعه، از دور شدن رجب طیب اردوغان و سایر رهبران خود از مردم تأثیر پذیرفته باشد، درست همان بلائی که پادشاهان عثمانی بر سر خود آوردند.
شکست رجب طیب اردوغان در انتخابات مجلس، آغاز افول حزب او و کنار رفتن تدریجی وی از قدرت خواهد بود. این واقعه، بسیاری از مردم ترکیه را که به عدم وفاداری اردوغان نسبت به شعارهایش اعتراض داشتند خوشحال کرد و روشن است که سیر نزولی رهبران حزب عدالت و توسعه و پائین آمدن تدریجی آنان از نردبان قدرت، ادامه خواهد یافت.
شکست سنگین حزب حاکم عدالت و توسعه و به عبارت دقیق تر، رجب طیب اردوغان در این انتخابات، مسأله ای است که حقیقتا کمتر تحلیلگری می توانست آن را پیش بینی کند. تا پیش از اعلام نتایج، بیشتر تحلیل ها با این سمت و سو ارائه می شد که، حزب حاکم پس از پیروزی، برای تغییر نظام سیاسی از پارلمانی به ریاستی نیازمند همه پرسی خواهد شد یا بدون همه پرسی به این مهم دست خواهد یافت. اما اکنون دولت پس از 13 سال یکه تازی باید به فکر تشکیل یک دولت ائتلافی لرزان یا حتی تجدید انتخابات باشد.
طبق قانون، اگر حزب عدالت و توسعه موفق به کسب 330 کرسی از 550 کرسی پارلمان می شد، می توانست با برگزاری همه پرسی و تغییر قانون اساسی، تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی را کلید بزند تا بدین ترتیب باز هم بر قدرت اردوغان افزوده شود! طبق همین قانون، اگر این حزب موفق می شد 367 کرسی به دست آورد، می توانست حتی بدون برگزاری این همه پرسی بر بلندپروازی های خود در داخل و خارج این کشور بیفزاید اما نتایج اعلام شده، تمام محاسبات اردوغان و دولتش را به هم ریخت. براساس نتایج اعلامی، حزب عدالت و توسعه حدود 41 درصد آرا را به دست آورده و به پیروزی رسیده است، یعنی حدود 258 کرسی که 18 کرسی کمتر از حد نصاب لازم (50 درصد کل آراء) برای تشکیل دولت است.
اما حزب حاکم ترکیه چرا در این انتخابات با چنین شکستی مواجه شد؟ و تبعات این شکست چه خواهد بود؟
می توان دلایل و پاسخ های متعددی برای چرایی وقوع این شکست برشمرد اما بدون شک برخی سیاست های داخلی و به ویژه خارجی اردوغان در حصول این نتیجه، نقش مؤثرتری داشته اند که در این جا به 4 مورد از آن ها اشاره می شود:
1- همان طور که اشاره شد، بخشی از پاسخ سؤال نخست را باید در «سیاست های داخلی» اردوغان جست و جو کرد. اردوغان بخش قابل توجهی از مقبولیت مردمی اش را مدیون سیاست های اقتصادی و موفقیت های پر اما و اگر خود در این حوزه است. پر اما و اگر از این جهت که، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، رشد اقتصادی ترکیه در سال های اخیر صرفا یک رشد «حبابی» بوده که در نتیجه سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) حاصل شده است. کوتاه سخن این که، سرمایه های مستقیم خارجی باعث افزایش «مصنوعی» تولید ناخالص داخلی(GDP) ترکیه شده و جایگاه آن را در رتبه بندی های اقتصادی به صورت «کاذب» ارتقا داده است. این رشد مصنوعی که با تکیه بر سرمایه خارجی و نه تولید داخلی رخ داده، باعث رشد سرسام آور بدهی خارجی ( DebtExternal) ترکیه هم شده و آن را اکنون به بدهکارترین کشور منطقه تبدیل کرده است. اما با همه این احوالات، مردم ترکیه احتمالا به دلیل آگاه نبودن نسبت به این مسأله و صرفا به جهت مشاهده رشد - هرچند بادکنکی اقتصاد کشورشان، به اردوغان متمایل شده بودند. اما لااقل انتخابات اخیر نشان داد برای مردم ترکیه، فقط اقتصاد ملاک نیست!
2- برخی اظهارنظرها، اقدامات و ژست های تبلیغاتی عجیب و بعضا مضحکی که طی ماه های گذشته از سوی اردوغان بروز یافت را هم می توان در کنار سایر دلایل شکست اردوغان قرار داد. اقداماتی که درست مثل تلاش وی برای تغییر نظام سیاسی ترکیه، نشان از قدرت طلبی اردوغان داشت. می توان به جرات گفت، جهت همه این تحرکات به یک نقطه ختم می شد و آن این که، اردوغان در رویای بازگرداندن امپراتوری عثمانی سیر می کرد؛ یک نظام امپراتوری که احتمالا شخص اردوغان در آن نقش امپراتور را داشته باشد! ساخت کاخ مجلل 615 میلیون دلاری با 1150 اتاق آن هم به این بهانه که، کاخ قبلی سوسک داشت! استقبال عجیب از محمود عباس در این کاخ (اردوغان در این مراسم رسمی با حضور 16 بازیگر شمشیر و نیزه به دست و با پوشش هایی که بیشتر یادآور دوران عثمانی بود، با محمود عباس عکس یادگاری گرفت.) تجاوز به خاک سوریه و نبش قبر سلطان سلیمان عثمانی را هم به این سلسله رفتارها اضافه کنید. سرکوب وحشیانه اعتراض های خیابانی، ماجرای میدان استقلال و پارک گزی، انفجارهای اخیر در تجمع انتخاباتی مخالفان اردوغان در شهر دیار بکر و... مواردی هستند که در کارنامه سیاست داخلی اردوغان ثبت شده اند، مواردی که بی شک در نتایج این انتخابات بی تأثیر نبوده اند.
3- اما بخش مهم تر و مؤثرتر مسأله، به تحولات منطقه ای و سیاست خارجی دولت ترکیه باز می گردد. ترکیه به رغم سیاست اعلامی اش در حوزه خارجی، مبنی بر صفر کردن تنش ها با کشورهای منطقه، در حوزه سیاست خارجی، همچون سیاست داخلی، کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشته است. تلاش برای سرنگونی نظام سوریه به هر قیمت ممکن و حمایت های پیدا و پنهان از تکفیری های وحشی برای رسیدن به این هدف، برای اردوغان و حزبش بسیار گران تمام شده است.
افشاگری های دقیقه نودی (چند روز قبل از آغاز انتخابات) روزنامه جمهوریت درباره کمک های تسلیحاتی اردوغان به تروریست های تکفیری، تکذیب آن از سوی دولت و بلافاصله انتشار اسناد محکم این کمک ها از سوی این روزنامه، دیگر برای مردم ترکیه شکی باقی نگذاشت که، دست اردوغان در دست های خون آلود تکفیری ها است. واکنش داوود اوغلو پس از انتشار تصاویر ویدئویی این کمک های تسلیحاتی این بود: «این محموله ها را برای ترکمان های سوری می فرستادیم... اصلا به کسی ربطی ندارد که داخل این محموله ها چه بوده است.»!!!
در بخش خارجی و منطقه ای نیز شکست اردوغان آثار و تبعات زیادی خواهد داشت. رجب طیب اردوغان و دستیار وی، احمد داود اوغلو، از آتش بیاران جنگ های منطقه به ویژه در سوریه و عراق هستند. حمایت از تروریست هائی که از چهار سال قبل در سوریه به جان دولت قانونی این کشور افتادند، همواره در دستور کار رجب طیب اردوغان و احمد داود اوغلو قرار داشت. حتی در روزهای نزدیک به انتخابات نیز انتشار اخبار ارسال پیاپی کامیون های پر از سلاح و مهمات برای تروریست های سوریه، رسوائی بزرگی برای دولتمردان ترکیه به بار آورد که قطعاً در کاهش آراء آن ها در این انتخابات مؤثر بود. پذیرائی گرم از مخالفان دولت قانونی سوریه در شهرهای اسلامبول و آنکارا، برگزاری گردهمائی های پیاپی تحت عنوان دروغین «دوستان سوریه» که در آن برای ساقط کردن دولت بشار اسد نقشه راه تهیه می شد و حمایت های مالی و لجستیکی از تروریست های داخل سوریه، از اقدامات خلافی بودند که جایگاه و اعتبار حزب حاکم عدالت و توسعه و شخص رجب طیب اردوغان را به شدت کاهش دادند.
در عراق نیز این رجب طیب اردوغان بود که به تروریست ها پروبال داد و در سال گذشته درست در همین زمان یعنی 20 خرداد، تروریست های داعش با هماهنگی دولت ترکیه توانستند سه استان شمال غرب عراق را اشغال کنند و تا امروز عده زیادی از مردم بی گناه این کشور را به قتل برسانند و بسیاری از خانواده ها را آواره نمایند.
کشور ترکیه، با همکاری شخص رجب طیب اردوغان با آمریکا، عربستان و قطر به محل عبور تروریست های تکفیری برای ارتکاب جنایت در سوریه و عراق تبدیل شده و زخمی های داعش و سایر گروه های تروریستی در بیمارستان های ترکیه مداوا می شوند. همدستی رجب طیب اردوغان با رژیم صهیونیستی در حمایت از تروریست ها برای ایجاد ناامنی در منطقه و فرصت سازی برای صهیونیست ها اکنون بر کسی مخفی نیست و مردم ترکیه عوارض این اقدامات خلاف حزب حاکم بر کشور خود را لمس کردند و در انتخابات مجلس با خودداری از رای دادن به این حزب، با این سیاست های ضد اسلامی و ضداخلاقی و ضد بشری مخالفت کردند.
علاوه بر حمایت هائی که رجب طیب اردوغان و احمد داود اوغلو از تروریست های تکفیری برای آتش افروزی در عراق و سوریه به عمل آوردند، ترکیه از چند سال قبل به پناهگاه مخالفان دولت قانونی عراق تبدیل شده و افرادی چون طارق الهاشمی به همراه همفکران تروریست و بعثی خود سالهاست که با چراغ سبز اردوغان و داود اوغلو در پناه دولت ترکیه مشغول جنایت علیه دولت عراق هستند.
با شکست حزب عدالت و توسعه، قطعاً معادلات سیاسی و نظامی در سوریه و عراق دچار تغییر خواهد شد کما این که وزن سیاسی دولت ترکیه نزد دولت ها ازجمله دولت های غربی نیز کاهش خواهد یافت. این تغییر، علاوه بر این که مانع تبدیل شدن اردوغان به سلطان ترکیه خواهد شد، او را به عنوان یک شاه خیالی بی لشکر، مایه عبرت سران سایر کشورهائی که حیات خود را در آتش افروزی و حمایت از تروریست ها جستجو می کنند قرار خواهد داد.
4- ماجرای شهر کردنشین «کوبانی» سوریه و اقدام ناجوانمردانه دولت ترکیه در جلوگیری از فرار زنان و کودکان این شهر که با هجوم وحشیانه تروریست های تکفیری مواجه شده بودند را هم باید در نظر داشت. تکفیری ها وقتی در حال تکه تکه کردن زنان و کودکان شهر کوبانی بودند، شمار زیادی از مردم این شهر با رساندن خود به مناطق مرزی ترکیه، اجازه عبور خواستند اما ارتش ترکیه نه تنها حاضر به کمک کردن به آن ها نشد، بلکه با سرکوب مردم، آن ها را وادار به عقب نشینی کرد. بعدها برخی رهبران محلی کوبانی فاش کردند، دولت ترکیه کمک به زنان و کودکانشان را به «اعلان جنگ» آن ها علیه بشار اسد مشروط کرده بود!
نباید فراموش کرد که در دوره های قبل، شمار زیادی از کردهای ترکیه به ویژه ساکنان دیار بکر، بزرگترین شهر کردنشین ترکیه به حزب عدالت و توسعه رای می دادند. اما در این دوره اوضاع کمی فرق کرد. مثلا در انتخابات پارلمانی 4 سال پیش، از 11 کرسی نمایندگی دیار بکر، شش کرسی نصیب حزب عدالت و توسعه شد اما در این دوره تنها یک کرسی نصیب حزب حاکم شد. در این دوره کردها حتی موفق شدند برای نخستین بار، تحت عنوان حزب دموکراتیک خلق ها 13 درصد کرسی ها (حدود 82 کرسی) را آن هم تحت عنوان یک «حزب» نه «مستقل»، از آن خود کنند. کردهای ترکیه با این کار انتقام خون ساکنان کوبانی را هم گرفتند.
بدون شک این شکست، تبعاتی در داخل و خارج این کشور به همراه داشته و سیاست های داخلی و خارجی ترکیه را دستخوش تحولاتی خواهد کرد. به نظر می رسد، شکست تلخ و پیروزی نمای اردوغان در این انتخابات، نه تنها باعث خواهد شد وی از توهم احیای امپراتوری عثمانی خارج شود، بلکه از بلندپروازی های منطقه ای وی نیز خواهد کاست. طبیعتا اردوغان با یک دولت ائتلافی، نخواهد توانست همچون گذشته در منطقه جولان دهد. این شکست تاریخی می تواند جلوی ماجراجویی های ترکیه در سوریه را تا حدود زیادی بگیرد. از این به بعد سوریه می تواند امیدوار باشد مناطق و شهرهایش، با کمک های مالی، لجستیکی و نظامی ترکیه سقوط نمی کند و جلوی سرازیر شدن تکفیری ها از مناطق مرزی ترکیه تا حدود زیادی گرفته می شود.
حذف ترکیه از معادلات جنگ سوریه، کمک بزرگی خواهد شد برای سوریه و مقاومت منطقه. شاید بعد از کردهای ترکیه، مردم سوریه خوشحالترین افراد از نتایج این انتخابات باشند. شاید کمی خوش بینانه به نظر برسد اما، این شکست می تواند بر نفوذ و محبوبیت ایران در منطقه نیز بیفزاید. همان طور که کمک های سردار محبوب ایرانی در نجات مردم مظلوم کوبانی، جرف الصخر، آمرلی و.... بر محبوبیت کشورمان بین مردم منطقه ازجمله اکراد افزود. تا آنجا که این سخن در میان مردم مظلوم مناطق یادشده دهان به دهان نقل می شود که ایران نشان داد اسلام حقیقی چیست و چه کسانی پیرو واقعی سنت پیامبر اسلام(ص) هستند.
انتهای پیام/