انقلاب اسلامی ایران، الگوی مردم یمن قرار گرفت

خبرگزاری تسنیم: کشور یمن از کشورهای شبه جزیره عربستان است که در جنوب شبه جزیره قرار دارد و به لحاظ موقعیت ژئوپولوتیکی و ژئواستراتژیک موقعیت فوق العاده راهبردی است به طوری که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است .

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، "انقلاب اسلامی برای ملت یمن الگوی عینی و عملی و کارآمد است یعنی یمنی ها با نگاه به انقلاب اسلامی بر باورها و اعتقادات شان افزوده شده که با تمسک بر اسلام ناب و اسلام اصیل می توانند به عزت و شرف و آبرو برسند. بر همین اساس ملت یمن در همین مسیر حرکت کرده و حال که در مسیر استقلال خواهی، عزت خواهی و آزادی خواهی است و با یک تجاوز اینچنینی از سوی آل سعود و برخی کشورهای مرتجع مواجه شده است که همگی متاسفانه مورد حمایت قدرت های شیطانی هستند، دست به مقاومت زده و در این مقاومت اعتقاد به پیروزی دارد و بر این باور است که نصرت الهی شامل حال آنان خواهد شد". این جملات بخشی از گفتگوی خواندنی ما با "سردار یدالله جوانی" پیرامون موضوع یمن، تجاوزگری رژیم آل سعود و کمپین "من یمنی ام" است که توصیه می کنیم خواندن آن را از دست ندهید.

* در خصوص وضعیت ژئوپولوتیکی و پتانسیل های اعتقادی و انسانی یمن نکاتی را بفرمایید. 
کشور یمن از کشورهای شبه جزیره عربستان است که در جنوب شبه جزیره قرار دارد و به لحاظ موقعیت ژئوپولوتیکی و ژئواستراتژیک موقعیت فوق العاده راهبردی است به طوری که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که کشور یمن در شبه جزیره از نظر وسعت بعد از عربستان بیشترین وسعت را دارد و به لحاظ جمعیت اگر جمعیت عمومی کشور یمن را بخواهیم با کشورهای شبه جزیره مقایسه کنیم می توان گفت که دارای بیشترین جمعیت حدود 26 میلیون است اما اگر برای عربستان جمعیت 27 میلیونی مطرح است به استناد آماری که معتبر است و اعلام هم شده حدود 10 تا 11 میلیون جمعیت عربستان از اتباع کشورهای دیگر است که مهاجرت کرده اند و مقیم عربستان هستند. بنابراین یمن از لحاظ جمعیت هم نسبت به دیگر کشورهای شبه جزیره موقعیت ممتازی را داراست و به لحاظ وسعت در مرتبه ی بعد از عربستان قرار دارد منتهی به لحاظ موقعیت ژئوپولوتیکی قرار گرفتن یمن در جنوب شبه جزیره و برخوردار بودن آن از سواحل طولانی دریای عدن و دریای سرخ و در اختیار داشتن تنگه باب المندب موقعیت این کشور را فوق العاده اهمیت بخشیده به گونه ای که عربستان که دارای ذخایر عظیم نفت و گاز است در واقع نوعی وابستگی پیدا کرده به آبراهی که در اختیار یمن است. 

نکته بسیار مهمی که مطرح می شود این است که برخی معتقدند که ذخایر نفت و گاز یمن اگر بیش از ذخایر نفت و گاز عربستان نباشد، کمتر هم نیست و اگر این امکان برای یمنی ها در طی سال های گذشته وجود داشت، آنها صاحب ثروت بسیاری بودند. علاوه بر آن موقعیت راهبردی یمن باعث شده است که آل سعود از زمانی که به کمک انگلیسی ها قدرت را در عربستان بر عهده گرفت به این جمع بندی رسد که اگر بخواهد قدرت شبه جزیره باشد و در جنوب غرب آسیا بخش رهبری بر جهان اسلام و کشورهای عرب را ایفا کند باید به هر نحو ممکن جلو پیشرفت یمنی ها را بگیرد و یمن را در حیاط خلوت خودش قرار دهد و در واقع یمن را در فضای امنیتی خودش ببیند، با این نگاه است که ما شاهدیم آل سعود در دهه های مختلف با کمک قدرت های فرا منطقه ای یک سیاستی را در قبال ملت یمن در پیش گرفته که امروز شاهد آن هستیم که ملت یمن یک ملت عقب نگه داشته شده و محروم است در حالی که این ملت ظرفیت های مختلفی را برای پیشرفت و ایفای نقش در منطقه داشته است. 

* رفتار عربستان را در قبال کشورهای عربی از طی تاریخ گذشته اش تا امروز که دائما از موضع بالا با آنها رفتار کرده و چه بسا در امور داخلی شان هم دخالت کرده است، یک بررسی مصداقی بفرمایید. 
اگر ما رفتار کشورهای سلطه گر و غربی را در دیگر مناطق دنیا بررسی کنیم، به این نتیجه می رسیم که غربی ها و خصوصا قدرت های غربی همواره سعی می کردند که ملت ها را تحت سیطره خودشان قرار دهند. که بخشی از این ملت ها ملت های مسلمان و عرب هستند که امریکایی ها و همچنین انگلیسی ها در دوره های گذشته سعی می کردند تا این ملت ها را از طریق واسطه هایی در اختیار داشته باشند به عنوان مثال در جهان عرب و در جنوب غرب آسیا یکی از کشورهایی را که امریکایی ها سرمایه گذاری بسیاری کردند تا از طریق آن کشور دیگر کشورها و ملت ها را تحت کنترل خود در آورند کشور عربستان و با استفاده از حکومت آل سعود بود. بنابراین می بینیم که آل سعود یک وابستگی صد در صدی را به بیگانگان و غرب و صهیونیست ها دارد و در راستای تامین منافع قدرت های غربی در کشورهای مختلف از جمله کشورهای عربی منطقه اعمال نفوذ کرده است که به عبارت دیگر می توان گفت عربستان یک حلقه واسط و مجری سیاست های کشورهای غربی و عربی اسلامی که در بحرین ما این نمونه را به خوبی می بینیم که اگر امریکایی ها ناوگان پنجم شان را مقرشان را بحرین قرار داده اند، وقتی ملت بحرین به حرکت در می آیند و خواهان استقلال، آزادی و به دست گرفتن حق تعیین سرنوشت شان هستند، یکی از کشورهایی که یکی از سیاست های امریکا برای سرکوب مردم بحرین می شود، عربستان است تا جایی که حتی این کشور اقدام به اشغال نظامی بحرین می کند و به آل خلیفه در سرکوب مردم بحرین کمک می کند. 

اما آنچه در یمن اتفاق افتاده است و تجاوز عربستان به مردم یمن است، پیاده سازی سیاست امریکا و غرب در شبه جزیره است که عربستانی ها در واقع این اقدام را در راستای منافع امریکایی ها و نیز تامین امنیت صهیونیست ها انجام دادند چرا که خود یک وابستگی کامل به امریکایی ها و صهیونیست ها دارند و منافع خودشان را هم در پیاده سازی این سیاست ها می دانند تا بتوانند موجودیت خود را بر این اساس حفظ کنند. چون آنها بر این باورند که اگر این حرکت های آزادی خواهانه و استقلال طلبانه در منطقه گسترش یابد، موج آزادی خواهی و دموکراسی خواهی و نیز شکل گیری حکومت های مردم سالار در منطقه آنها را هم از میان خواهد برد. 

پس با این تفاسیری که شما فرمودید، آیا می توان گفت که عربستان هم اسرائیل دوم برای امریکا در منطقه خاورمیانه است؛ چرا که همچون اسرائیل حافظ منافع امریکا در منطقه است و همچنان که رژیم صهیونیستی کودکان و زنان فلسطینی را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، عربستان نیز کودکان و زنان یمنی را مورد حمله قرار می دهد و مانند رژیم صهیونیستی بعد از آتش بس، نقض پیمان می کند و دوباره هجوم می آورد. شاید اینطور بتوان گفت که در این شرایط یمن هم غزه دوم است، نظرتان در این خصوص چیست؟

به هر حال ما در منطقه با حرکت های مردمی مواجه هستیم که در واقع همان بیداری اسلامی است، ما در طی چندین سال گذشته یک موج تحول خواهی را در کشورهای مختلف اسلامی در غرب آسیا، خاورمیانه و در شمال و جنوب افریقا نظیر تونس، مصر، لیبی، بحرین و یمن شاهد بودیم  و حتی خود عربستان که در این حرکت و موج تحول خواهی یک جریان احساس خسارت کرد و آن هم جریانی است که سه ضلع دارد، یکی ضلع غربی با مدیریت امریکایی، یک ضلع صهیونیستی با محوریت رژیم صهیونیستی و یک ضلع اسلام امریکایی با محوریت آل سعود که در منطقه بیشترین منطقه را عربستان سپس رژیم صهیونیستی و پس از آن امریکا دارد چرا که منافع امریکا اول از طریق رژیم صهیونیستی و سپس از طریق حکومت های مستبد و وابسته از جمله آل سعود درحال تامین است؛ با این فضا مجموعه ای از اقداماتی که در منطقه برای مقابله با امواج آزادی خواهی و استقلال طلبی در حال انجام است، در کانونش صهیونیست ها و آل سعود را می بینیم که حضور دارند، به طوری که هر دوی این ها به مثابه یک بازوی پرقدرت برای امریکا ایفای نقش می کنند. 

ما در بحران هایی که در سوریه و عراق توسط گروه های سلفی- تکفیری شکل گرفته است می بینیم که صهیونیست ها و آل سعود و برخی از کشورها نظیر امارات، قطر، اردن و متاسفانه ترکیه پا به پای امریکایی ها در حال حرکت هستند یعنی این کشورها یک منافع مشترکی را دارند که احساس می کنند آن منافع مشترک با بیداری ملت ها به خطر افتاده و حرکت آنها به شکل مشترک مقابله با ملت ها است. تحقق حرکت های مردمی در منطقه است به طوری که ما در سوریه، عراق، لبنان، بحرین و یمن شاهد این حرکت ها هستیم به طوری که ماهیت تحولات در یمن یک تحولات کاملا مردم پایه است یعنی ملت یمن به پا خواسته است به همین دلیل است که مردم یمن در این تجاوز 70 روزه رژیم آل سعود یمنی ها مقاومت کردند در حالی که آل سعود مدعی بود که می خواهد با یک گروه شورشی برخورد کند و جنبش انصارالله و حرکت ملت یمن را به گروه حوثی ها تنزل می داد در حالی که اگر یک قبیله و گروه در مقابل عربستان قرار داشت احتیاجی به این بمباران های گسترده و شبانه روزی نبود و قطعا این گروه شورشی را می توانستند ظرف چند ساعت از پای در آورد اما ملت یمن است که امروز دست به مقاومت زده و تسلیم نمی شود و به صورت یکپارچه در مقابل آل سعود و مزدوران وابسته به آنها ایستادگی می کنند. بر همین اساس می توان گفت که آل سعود و رژیم صهیونیستی بازوهای امریکا در منطقه هستند و برای اینکه منافع امریکا تامین شود این ها از هیچ جنایتی دریغ نمی کنند همان طور که رژیم صهیونیستی در خلال جنگ های 21 روزه و 51 روزه به نسل کشی و کودک کشی روی آورد و بمباران های مناطق مسکونی و نابود کردن زیر ساخت های ملت مظلوم غزه را انجام داد درست همان کاری که آل سعود در یمن انجام می دهد و هیچ گونه ابایی ندارد که خانه و کاشانه مردم مظلوم یمن را بر سرشان خراب می کند، کودکان را به خاک و خون می کشد و زیر ساخت ها را از بین می برد. چرا که این ها مجری سیاست های شیطان بزرگ یعنی امریکا هستند.     

    یک مقایسه ای بین وضعیت امروز مردم یمن با دوران هشت سال دفاع مقدس مردم ایران داشته باشید. شرایطی که مردم یمن با فقر و نداری در مقابل دشمن ایستادگی می کنند همان وضعیتی که ما در دوران جنگ تحمیلی با آن در مقابل قدرت های زورگو رو به رو بودیم.
حرکت ملت ایران تحت تاثیر آموخته های دینی و اندیشه های حضرت امام خمینی (ره) بود که شکل گرفت و انقلاب اسلامی پدید آمد و شعار ملت ایران هم در انقلاب اسلامی "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" بود که ملت ایران در واقع در راه خدا قیام کرد تا بتواند هویت و استقلال خود را بازیابد و سرنوشت خود را بر دست بگیرد و نیز خودش را از تحت سیطره بیگانگان خارج کرده و حکومت استبداد، دیکتاتور و فاسد را هم سرنگون کند که این اتفاق افتاد و هنگامی که مورد تجاوز خارجی از سوی دشمنان خودش قرار گرفت و این حرکت با اراده قدرت های شیطانی حاکم بر جهان انجام گرفت و صدام در واقع مجری این سیاست قدرت های شیطانی سلطه گر جهان بود اما ملت ایران با اعتقادی که به نصرت الهی داشت دست به مقاومت زد و بر این باور و اعتقاد که خداوند او را یاری خواهد کرد و در این مسیر هر چند که در تحریم ها و محدودیت ها قرار دارد، پیروز خواهد شد که ما امروز همین نگاه و همین روحیه را در ملت یمن می بینیم، اساس و حرکت ملت یمن ریشه در آموزه های دینی دارد و آنچه که انصارالله مطرح می کند دقیقا نشات گرفته از دو سرچشمه است یکی اسلام ناب و اندیشه های قرآنی و آنچه که در اسلام مطرح است و دیگری سرچشمه گرفتن از انقلاب اسلامی است که البته خود انقلاب اسلامی هم سرچشمه اش اسلام است؛ در واقع مقایسه ملت یمن با ملت ایران یک مقایسه کاملا درستی است چرا که آن آموزه هایی که ملت ایران و ملت یمن را به حرکت در آورد مشترک است. نکته بسیار مهم اینکه از منظر دین ملت ایران دشمن خود، دشمن بشریت و دشمن اسلام را به خوبی شناخت و در مقابلش دست به مقاومت زد و همین شناخت و بصیرت و آگاهی را ما در مردم یمن می بینیم یعنی شعاری که انصارالله بیان می کند " الله اکبر ، الموت لامریکا، الموت لاسرائیل، العنته علی الیهود، النصر علی الاسلام" این ها دقیقا شبیه شعارهای انقلاب اسلامی است که نگاه به قدرت خالق هستی است و خداوند با شعار "الله اکبر" در کانون توجهات است و وقتی شعار "الموت لامریکا" مطرح می شود در واقع نشان می دهد که ملت یمن شعار انصارالله را پذیرفته است و بر این باور است که حقیقتا شیطان بزرگ امریکاست و این امریکا است که دشمن بشریت، دشمن جهان اسلام و دشمن ملت یمن است و در کنار آن بحث صهیونیست ها و یهود است که در قرآن به عنوان دشمنان اصلی اسلام و مسلمین معرفی شده اند و آن شعار پایانی که النصر بالاسلام بیانگر آن اعتقاد به پیروزی و برخورداری از نصرت الهی است همان شعاری که ما در انقلاب خودمان داشتیم و می گفتیم "خون بر شمشیر پیروز است". بنابراین ملت یمن می داند طی این مقاومتی که انجام می دهد پیروزی نصیب آنان خواهد شد و قطعا این اتفاق در آینده ای نزدیک رخ خواهد داد.      

  کمپین "من یمنی ام" به تاسی از پیامبر اکرم (ص) که فرمودند: "انا یمانی" یعنی من یمنی ام، در حمایت از مردم مظلوم یمن شکل گرفته، نظر شما در این خصوص چیست؟ دوست دارید از همین جا عضویت خودتان را اعلام بفرمایید. 
به هر حال ما هم بر اساس فرهنگ دینی و هم بر اساس فرهنگ اسلامی بر این باور هستیم که " ان للمومنون اخوة"  یا آن شعر زیبای فارسی که می گوید " بنی آدم اعضای یکدیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضو به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار". بر همین اساس ملت ایران ملی است که خود را در کنار همه ی ملت های مظلوم و همه ی آزادی خواهان وعدالت خواهان قرار داده است. خصوصا همراهی مردم ایران با مردم یمن از همین معنای انقلاب اسلامی ما طی 36 سال گذشته دارد پیروی می کند چرا که پیرو آن امامی هستیم که فرمودند: " کونوا لِلظالِمِ خَصماً و لِلمَظلومِ عَوناً "؛ امروز ملت یمن حقیقتا ملتی است که مظلوم و مورد ظلم واقع شده است بنابراین هر انسان آزاده و عدالت خواهی حتما خودش را در کنار ملت یمن می داند و می گوید "من یمنی ام" و بنده هم این افتخار را دارم که بگویم بنده هم در کنار ملت یمن هستم و از مظلومین یمن تا آنجا که در توانم باشد دفاع خواهم کرد و با ظالمینی که بخواهد به ملت ها و از جمله ملت یمن ظلم کنند، مخالفت خواهم کرد.

منبع:iamyemeni.ir

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها