اوباما ناتوان از درمان زخم نژادپرستی در آمریکا

خبرگزاری تسنیم: یک روزنامه آلمانی با اشاره به موارد زیادی از خشونت‌های نژادپرستی که در دوران ریاست‌جمهوری اوباما اتفاق افتاد، کشتار کلیسای چارلستون را پایان امیدها برای درمان زخم نژادپرستی توسط یک رئیس‌جمهور سیاهپوست دانست.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه "تاگس اشپیگل" در تحلیلی نوشت: کشتار اخیر تعدادی سیاهپوست در کلیسای چارلستون در ایالت کارولینای جنوبی آمریکا توسط یک جوان سفیدپوست پایان هرگونه امید در این باره را که یک رئیس جمهوری سیاهپوست بتواند زخم نژادپرستی را معالجه کند نشان می‌دهد. باراک اوباما بعد از کشتار اخیر کلیسای چارلستون دیگر هیچ حرفی برای گفتن نداشت.

در 15 سپتامبر 1963 چهار نفر از اعضای گروه موسوم به "کوکلاکس کلان" که نام سازمان‌های همبسته‌ای در کشور آمریکا در گذشته و امروز بوده که پشتیبان برتری نژاد سفید، یهودستیزی، نژادگرایی، ضدیت با آیین کاتولیک، بومی گرایی و نفرت نژادی هستند در کلیسای باپتیست در ایالات آلاباما 15 دینامیت را کار گذاشته منفجر کردند.

این اقدام به بمب‌گذاری طرفداران برتری نژاد سفید در آن زمان منجر به کشته شدن چهار دختربچه سیاهپوست شد. "مارتین لوتر کینگ"، رهبر سیاهپوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا در مراسم خاک‌سپاری آنها گفت: اینها بیهوده نمرده‌اند. این قربانیان به ما گفتند سیاه و سفید با هم برابرند و ما در این راستا باید شجاعت را جایگزین احتیاط کنیم. مرگ اینها به ما گفت که باید با شور خستگی ناپذیر برای تحقق رؤیای آمریکایی کار کنیم.

مارتین لوتر کینگ کلمات پرشوری را برای ایجاد جنبش میان مردم ایراد کرد. این سخنان نقطه عطفی در مبارزه علیه نژادپرستی بود. کمی بعد قانون حقوق مدنی در آمریکا با هدف رفع تبعیض نژادی تصویب شد.

این روزها بعد از اینکه یک جوان سفیدپوست نُه سیاهپوست معتقد را در کلیسای چارلستون با شلیک گلوله به کام مرگ فرستاد بار دیگر خاطرات کشتار  کلیسای باپتیست مانند یک شوک در آمریکا زنده شد. باراک اوباما سخنان مارتین لوتر کینگ در آن دوران را یادآوری و بار دیگر از زبان خود ایراد کرد. وی کلماتی خاص خود که عمق و وسعت جنایت چارلستون را نشان داده و متناسب با آن باشد، نیافت.

اوباما از امید صحبت کرد و واسطه ناامیدی و تسلیم شد. شاید انتظارات از این رئیس جمهوری آمریکا بیش از حد بالا است، اما کشتار چارلستون پایان هرگونه امید در این باره بود که یک رئیس جمهوری سیاهپوست بتواند زخم نژاد پرستی  را معالجه کند. اوباما خود نیز به این مسئله اعتقاد داشته است. اخیراً با کشتار چارلستون این توهم و خیال واهی مرده است.

قدرت نمادین یک رئیس جمهوری سیاه در کاخ سفید بسیار بالا بود. باراک اوباما از قدرت جاذبه‌ای که این تصویر نمادین به وی داده بود استفاده کرد. وی به‌عنوان سفیر امید، خود، آمریکا و اخیراً همچنین اروپا را فریب داد. ورود اوباما به مسئولیت ریاست جمهوری همراه با وعده‌هایی برای یک آینده بهتر و آمریکایی که دوران نژاد پرستی را پشت سر می‌گذارد، بود؛ البته اشتباه بود.

در بخش دیگری از این مطلب آمده است: در دوران حضور هفت‌ساله اوباما در کاخ سفید این مسئله تصادفی نیست که این کشور جنایت‌های فرگوسن، بالتیمور و چارلستون را دیده است.

نویسنده در بخش دیگری از این مطلب با اشاره به افزایش چشمگیر شکاف بین فقیر و غنی در جامعه آمریکا نوشت: اوباما "ما می‌توانیم" را وعده داده بود اما حدود شش سال بعد از شروع دوران ریاست جمهوری‌اش جدایی و انشقاق در این کشور بیش از پیش نمایان شده است، پس نه، او نمی‌تواند.

جانشین اوباما مطمئناً بار دیگر یک سفیدپوست خواهد بود و این مضحک به نظر می‌رسد که حالا برای سیاهپوستان آمریکایی این یک سفیدپوست است که بزرگترین امید است.

انتهای پیام/*