خاطره شیرین اجرای تواشیح در محضر امام خامنهای؛ لحظاتی که برای «سجاد» ماندگار شد
خبرگزاری تسنیم: رسم هرسال است که جامعه قرآنی کشور در طلیعه ماه مبارک رمضان به میهمانی رهبر معظم انقلاب میروند، رسمی که شیرینیاش برای شرکت کنندگان باقی ماند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، رسم هر سال است که جامعه قرآنی کشور در طلیعه ماه مبارک رمضان به میهمانی رهبر معظم انقلاب میروند، رسمی که شیرینیاش برای شرکت کنندگان باقی ماند...
گذراندن ساعاتی در کنار معظمله، به دور از هر نوع فشار و هجمه افراد؛ شیرینی این حضور را دو چندان میکند؛ بهویژه وقتی در این حضور از محضر قرآن هم بهره مند باشند.
گروه همخوانی و مدیحه سرایی بینه یکی از گروههای فعال قرآنی در شهر اصفهان، توفیقی داشت تا در نخستین روز ماه مبارک رمضان میهمان رهبر معظم انقلاب باشد.
با مرتضی بشیری سرپرست گروه؛ از این ضیافت پربرکت گفتیم، از اجرایی که پایان آن لبخند رضایت رهبری را به دنبال داشت.
از«اللًه»، «اللًه» و تشویق های جمع حاضر تا «احسنتم و بارک الله» حضرت آقا
کار باید سنگین و ورزیده باشد تا بتواند در چنین جمع سنگینی جواب دهد.
بشیری اشاره به سبقه گروههای تواشیح میکند و میگوید: گروههای تواشیح نزدیک به 30 سال سابقه دارد، اما ساختار این گروهها، ساختار ثابت و یکنواختی است، معمولا تعداد افراد از 5 تا 6 نفر فراتر نمیرود، افرادی که عموما در رده سنی بزرگسالی قرار دارند.
این گروه هم، همه بزرگ هستند! اما؛ نه از لحاظ رده سنی که دلشان به وسعت آیات قرآنی است و سنشان بین 10 تا 13 سال، 20 نفری که حالا همدل و همزبان شدهاند تا بتوانند اجرایی قوی داشته باشند و این مهم هم اتفاق میافتد.
بشیری؛ ظرفیت موجود در موسسه و آموزش قرائت ویژه نوجوانان پسر را دلیلی بر انتخاب متفاوت گروه عنوان میکند، این گروه از حدود 3 سال پیش با هدف حضور در جلسات و محافل تشکیل شد، وقتی نوجوانان میخوانند، جذابیت در خواندن؛ همه را تحت تاثیر قرار میدهد.
او گروه اصلی را 40 نفر برشمرد و میگوید: با توجه به محدودیتهای مختلف، تنها 20 نفر توانستند در این ضیافت شرکت کنند. 20 نفری که براساس سابقه، توان و نظم بیشتری که داشتند، امتیاز بالاتری گرفتند و انتخاب شدند.
یادم به پخش مستقیم تلویزیونی برنامه میافتد؛ برگهای تذهیب دست رهبری است، ایشان هم گروه را چه خوب همراهی میکنند، گاهی به برگه تذهیب نگاه میاندازند و گاهی چشم شان را به بچه ها میدوزند و فرازهای تواشیح را زمزمه میکنند. نگاهی پدرانه که حکایت از رضایت دارد و لبخندی به ژرفای درک معانی ومفاهیم قرآنی.
از بشیری در مورد کار و اجرای آن میپرسم، میگوید: «کاری که طراحی کردیم؛ کار ترکیبی و جدیدی بود، شعری عربی که محتوای آن ترجمه سوره زلزال بود، از دیوانی منسوب به امام علی (ع)، آهنگ گذاری کار توسط قاری مجتبی هرندی زاده انجام شد و شعری هم از حبیب چایچیان، متخلص به حسان. از کتاب خلوتگاه راز انتخاب شد، شعری که در رابطه با قرآن بود.
کار جدید است و علاوه بر اینها فرازهایی از آیات قرآن کریم که توسط اساتید مختلف و مشاهیر قرآنی مصری و جهان اسلام قرائت شده، انتخاب میشود.
تکخوانی و جمعخوانی گروه بی نظیر است، این را خوب میتوان از نگاههای مشتاق رهبری و تشویق حضار حس کرد و فهمید.
گروه یکصدا میخواند:
«اذا قَرُبَت ساعةُ یالَها و زُلزلتِ الارضُ زلزالها»
«تسیر الجبال علی سرعة کَمَرّ السحاب تری حالها»
فراز و فرودهای کار شگفت انگیز است، همچون شگفتی ابیات برگرفته از آیات، ابیاتی که گاه به زبان فصیح عربی است و گاه به زبان شیرین فارسی و همه با مضمون سوره «زلزال».
این زمین، در آن زمان پربلا ناگهان چون «زلزلت زلزالها»
از درونش«اخرجت اثقالها» با تعجب «قال انسان مالها»
و در فراز خوانی؛ وقتی فراز مشهور « ان هذا القران یهدی للتی هی اقوم...» از استاد ابوالعینین شعیشع خوانده میشود، برخی زیر لب زمزمه و همراهی میکنند و حضار یک صدا تشویق «اللًه»، «اللًه» سر میدهند.
برخی هم اشک از گوشه چشم میگیرند...
بشیری از تعبیر رهبر انقلاب میگویند: «خیلی خوب بود، خیلی خوب اجرا کردید؛ ولی مهمتر از آن نوآوری و ابداعی این کار بود.»
او از واکنش رئیس شبکه قرآن میگوید، اینکه اجرای گروه، خیلی برایش جذاب بود و طول برنامه را گریه میکرد، بهویژه زمانی که بچهها محضر آقا رفتند.
و از تعبیر یکی از مسئولان شورای عالی قرآن که «برنامه شیرینی بود، چسبید.»
بزرگمردان کوچک گروه، به صف میشوند و یکی یکی اما در ردیف محضر مقام معظم رهبری میرسند، بنابراین است که تنها مصافحهای باشد.
امام خامنهای صورت بچهها را یکی یکی میبوسند اما به ظاهر دو نفر در این میان از همه زیرکتر باشند، برای لحظهای میایستند و نصیحتی طلب میکنند.
سجاد تولایی یکی از این نوجوانان میگوید؛ 12 سال و هشت ماه سن دارد، سجاد از مکالمه کوتاهش با مقام معظم رهبری میگوید اما بسیار دقیق، دوباره میگوید به همین ترتیب با رهبر صحبت کردم:
«سلام علیکم»
«ما آرزو داشتیم محضر شما بیاییم، به خاطر دستوری که فرمودید و خواسته شما؛ من حافظ هفت جزء قرآنم» سجاد، خواسته بود رهبر برای خود و خانوادهاش دعا کند.
سجاد از حس شیرینش میگوید: «اصلا باور نمیکردم این اتفاق رخ دهد» میگوید وقتی اجرا داشتیم پاهایم میلرزید اما پیش ایشان که بودم احساس آرامش میکردم و استرس نداشتم.»
اما شاید قصه عارف با بقیه هم گروهیهایش متفاوت باشد عارف نوجوان 13 ساله و روشندل است، او به حق عارف است و دل روشنی دارد، این از حرف حرف جملاتش پیداست.
عارف اسدی بهترین خاطرهاش را همین حضور میداند و میگوید:« بهترین خاطرهام همین است و این چنین توفیقی نصیب هر کسی نمیشود که جلوی ایشان اجرایی داشته باشد. عارف همه چیز را به خوبی درک کرده است.
عارف میگوید: «وقتی در جلسه وارد شدیم و قرار شد شروع کنیم، حس غیر قابل باور و بیانی داشتم، احساس میکردم به اراده خودم نیستم.»
گویا قبل از اجرا و دیدار با رهبری؛ گفتوگویی بین اعضای گروه شکل گرفته و هر کسی میخواهد چفیه اهدایی آقا را برای خود بگیرد.
عارف هم میخواهد چفیه را، او بگیرد، به دوستانش میگوید شما همهتان رهبرمان را میبینید اجازه بدهید من چفیه را به تبرک بگیرم.
از عارف و گرفتن چفیه میپرسم، میگوید: «زمان کمی بود، نشد درخواستم را مطرح کنم.»
بشیری از ناراحتی عارف میگوید و اینکه نتوانسته بود چفیه را بگیرد، میگوید ایستاده بود و گریه میکرد، استاد شاهمیوه داور بینالمللی قرآن این صحنه را میبیند و جویای ماجرا میشود.
ضیافت در حال اتمام است؛ اهالی قرآن کشور نماز مغرب و عشاء را به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه کردند و در کنار رهبر بر سر ساده و لذت بخش سفره افطار نشستند.
گروه بعد از یک اجرای خوب و منحصر به فرد به اصفهان باز میگردد.
روز سوم ماه مبارک است، از شورای عالی قرآن تماسی با سرپرست گروه گرفته میشود، بشیری میگوید: «پرسیدند شما روز اجرا درخواستی داشتید» و او از ماجرای چفیه آقا و دل عارف گفته بود.
قرار شد نه به تعداد 20 نفر شرکت کننده، بلکه به تعداد همه 40 نفر از اعضای گروه، تبرکی از دفتر مقام معظم رهبری برای بزرگمردان کوچک بفرستند.
گزارش از مهری فروغی
انتهای پیام/ ب