شهید بهشتی و اعتقاد به حکومت اسلامی پیش از طرح موضوع "ولایت فقیه"
خبرگزاری تسنیم: مقام معظم رهبری فرمودند:"آن روزی که هنوز مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی از طرف امام امت، به صورت فقهی و علمی، مطرح نشده بود، یک کنفرانس عظیمی را شهید بهشتی درست کردند.""
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، شهید محمد بهشتی که به تعبیر امام خمینی (ره) شهید مظلوم است، در دوران حیاتش شناخته نشد، شهیدی که امام خمینی (ره) او را به "ملت" برای کشور تعبیر کردند و فرمودند: "بهشتی یک ملت بود برای ملت ما". از این رو در آستانه سالگرد انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی به بازخوانی فعالیتهای شهید بهشتی برای تشکیل و استقرار حکومت اسلامی با نظریه ولایت فقیه میپردازیم.
کتاب تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات آیتالله شهید دکتر بهشتی که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است به فعالیتهای شهید بهشتی برای تشکیل و استقرار حکومت اسلامی با نظریه ولایت فقیه میپردازد. اقداماتی که مقام معظم رهبری درباره آنها میگوید: "آن روزی که هنوز مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی از طرف امام امت، به صورت فقهی و علمی، مطرح نشده بود، یک کنفرانس عظیمی، ایشان (شهید بهشتی) درست کردند از صاحبنظران، فضلاً و طلاب که راجع به مسائل مربوط به حکومت اسلامی، در آن بحث میکردند."
متن زیر مشروح کتاب تاریخ شفاهی زندگانی و مبارزات آیتالله شهید دکتر بهشتی است:
پس از کودتای 28 مرداد 1332 ش و تجربهای که از نهضت ملی ایران در سالهای 1329 تا 1332 ش به دست آمد، شهید بهشتی به این اندیشه رسید که باید نیروهای مردمی به شکل یک تشکیلات سیاسی ـ اسلامی فعال درآیند. پس از آنکه «نهضت آزادی» تشکیل شد، اگرچه وی در آغاز از این مسئله خوشحال شد، امّا به این علت که در اساسنامهی این حزب از اسلام به عنوان یک «مکتب» و از نهضت آزادی به عنوان یک «حزب اسلامی» تمامعیار یاد نشده بود؛ و همچنین بعضی از چهرههای آن، از نظر مکتبی و مرامی، ملتزم به اسلام نبودند، از عضویت در آن خودداری کرد.
همین مسئله عاملی شد که ایشان از همان سالها به فکر ایجاد یک مجموعهی فعال برای شناخت ایدئولوژی اسلام، در شکل یک مکتب تمامعیار اسلامی، بیفتد و یک گروه تحقیقاتی برای بحث پیرامون «حکومت در اسلام» به وجود بیاورد. در این امر علمای بزرگی چون؛ آیتالله موسوی اردبیلی، آیتالله مهدویکنی، آیتالله علی مشکینی، حجتالاسلام محمّدجواد حجتی کرمانی، حجتالاسلام عمید زنجانی، حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی و آیتالله مصباح یزدی شرکت داشته و با شهید بهشتی همکاری میکردند.
رهبر انقلاب، پس از شرح انگیزهی شهید بهشتی از کارهای تحقیقاتی، علت تشکیل گروه تحقیقاتی «حکومت در اسلام» را چنین بیان میفرمایند: «قبل از آنکه به تلاش و فعالیت ایشان در زمینههای بنیانی و فرهنگی و علمی اشاره کنم، یک نکتهای را بگویم؛ آن این است که اینگونه فعالیتها، با دو نیت و دو نوع سمتگیری انجام میگیرد. یکی این است که یک نفر به کار تحقیقی علاقه دارد و فکر میکند که مثلاً مباحث تحقیقی اسلامی را تحقیق کند و یا بنویسد.
در این صورت شروع میکند، مثلاً در زمینهی مسائل اقتصادی اسلام، مسائل اخلاقی اسلام، در زمینهی قرآن و در زمینههای مختلف تحقیق میکند و یا مینویسد. انگیزهی او در این کار، صرفاً علاقه و اعتقاد به این نوع کار است و فکر میکند که با این کار، یک حقیقتی را آشکار خواهد کرد. ما از اینگونه محققین داریم؛ هم در قم و هم در سایر حوزهها و شهرستانها داشتهایم و داریم و ارزش و ارج هم دارند.
مرحوم بهشتی اینطور نبود و از اینگونه افراد نبود. ایشان اهل کار تحقیقاتی بود، منتها سمت کار تحقیقیاش یک سمت مبارزهای و انقلابی بود. به این معنی که ایشان، آدمی بود که از دوران نهضت ملی وارد مبارزه شده بود. یعنی از سنین جوانی و حتی نوجوانی و از سالهای 27، 28 اینطور که خودشان نقل میکردند، وارد مسائل مبارزه شدند و با انگیزهها و حرکتهای سیاسی آشنا شدند. بعد هم به قم آمده و دنبالهی درسشان را ادامه دادند؛ امّا آن فکر سیاسی و جهتگیریهای سیاسی، از ذهن ایشان نرفته بود.
ایشان، ناگهان در سالهای 38 و 39 در قم به این فکر میافتد که اگر بخواهیم مبارزهی سیاسی کنیم، با چه هدفی باید باشد و به چه وسیلهای مبارزه صورت بگیرد؟ باید توجه کرد که اصولاً روح کارهای تحقیقاتی شهید بهشتی اینگونه بود. هدف ما تشکیل یک جامعهی آرمانی و ایدهآل بود، ولی آن جامعه را چه کسی میخواهد اداره کند و بگرداند؟ در اینجا بود که شهید بهشتی متوجه نیاز نیروی انسانی کارآمد شد. امّا اینکه با چه ابزارها و هدایتی میخواهد حرکت کند، مسلم بود که با هدایت ایدئولوژی اسلامی؛ و در اینجا بود که متوجه افکار اصولی و بنیانی اسلامی شده بود. تحقیقات ایشان برای این بود که آن تفکر اصولی اسلامی بتواند مبارزه را از آغاز تا پیروزی بنای نوین جامعه را پیریزی کند...».
ایشان همچنین در خصوص اهمیت گروه تحقیقاتی «حکومت در اسلام» میافزاید:«... شهید بهشتی جلسهای درست کردند برای بحث در باب حکومت اسلامی. یعنی آن روزی که هنوز مباحث ولایت فقیه و حکومت اسلامی از طرف امام امت، به صورت فقهی و علمی، مطرح نشده بود، یک کنفرانس عظیمی، ایشان درست کردند از صاحبنظران، فضلا و طلاب که راجع به مسائل مربوط به حکومت اسلامی، در آن بحث میکردند. آقای هاشمی بود، آقای مصباح بود که مجموعاً زیر نظر آیتالله مشکینی کار میکردند... متأسفانه بعد از پیش آمدن سفر ایشان به آلمان و پراکنده شدن بقیهی آقایان و شدت پیدا کردن فشار دستگاه، این جلسات دیگر تشکیل نشد. ولی گمان میکنم که از یادداشتهای این جلسات، بعدها در تشکیل حزب (حزب جمهوری اسلامی) استفادههای زیادی شد».
شهید دکتر باهنر هم در خصوص نقش شهید بهشتی در تشکیل گروه تحقیقاتی «حکومت در اسلام» میگوید: " نقش ایشان (شهید بهشتی) در جهات مختلف برای استقرار نظام اسلامی در تمام طول زندگی فعالشان چشمگیر بوده و هست... به ویژه در بعد مکتبی آن، که تبیین و تحقیق مسائل اسلامی است که زیربنای ایدئولوژیک این نظام و همچنین نظام اقتصادی، حقوقی، سیاسی و فرهنگی نظام را تشکیل میدهد و از همان سالهای اول آشناییمان با ایشان، میدیدیم که غیر از درسهای جاری حوزهی علمیهی قم و دروس جاری دانشگاهها، اصرار بر ایجاد گروههای تحقیق در زمینهی مسائل اسلامی داشتند و در طول حدود سی سال زندگی فعال علمی، ایشان چندین شاخه و گروه تحقیق برای مسائل اسلامی تشکیل داده و آنها را رهبری میکرد و نسبتاً آثاری هم از این تحقیقات به جا مانده است. یادم هست اولین مقالهای که از ایشان گرفتیم برای همان مکتب تشیع، «حکومت در اسلام» بود و پیدا بود از همان روزها ایشان در سر، هوای ایجاد و استقرار حکومت اسلامی دارد که روی این مسائل کار کرده و مقاله نوشته است».
با پیش آمدن مسئلهی سفر شهید بهشتی به آلمان و پراکنده شدن اعضای این گروه، از یک طرف و شدت پیدا کردن فشار دستگاه از طرف دیگر، این جلسات دیگر تشکیل نشد. مقداری از فیشها و یادداشتهای مربوطه، توسط ساواک مصادره شد و فقط چکیدهای از بعضی مباحث این طرح در مکتب تشیع چاپ شد و احتمالاً بعدها در تشکیل حزب جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. پس از انقلاب نیز آقای حجتی کرمانی حاشیهای بر یادداشتها و فیشهای فوق نوشته و آن را به صورت کتاب «حکومت در اسلام» منتشر کردند.
انتهای پیام/