لغو تحریم بدون لغو مشکلات درونی اقتصاد اثری نخواهد داشت
خبرگزاری تسنیم: نایبرئیس کمیسیون ویژه اقتصادی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اگر مشکلات درونی اقتصاد ایران حل نشود، برداشتن تحریمها اثری نخواهد داشت، گفت: تورم مشکلاتی را برای اقتصاد و بهتبع آن سایر بخشها در کشور به وجود آورده است.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در خصوص راه حل کنترل تورم در اقتصاد ایران مبانی نظری و مطالعات تجربی متعددی در داخل و خارج از کشور انجام گرفته و نظرات متفاوتی از سوی اقتصاددانان اعلام شده که نظر اکثر آنها طی سالهای اخیر اغلب نگرش پولی به پدیده تورم بوده است.
در سالهای اخیر با تأکیدات مقام معظم رهبری بر اصول 24گانه اقتصاد مقاومتی و تأکید ایشان بر تکیه بر تواناییهای داخلی، قانونها و توجهات مسئولان امر به این سمت رفته تا با تکیه بر تواناییهای داخلی بتوانند از ظرفیتهای موجود در کشور استفاده کنند و با مردمی کردن اقتصاد به بهبود اوضاع بپردازند.
محمدرضا پورابراهیمی، نماینده کرمان و راور در مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، معتقد است: مردمی کردن اقتصاد و یا بهنوعی حضور بخش خصوصی در اقتصاد ایران می تواند گره حل بسیاری از مشکلات باشد.
وی در بخش دیگری از گفتههایش معتقد است با کم کردن سهم نفت در بودجه میتوان آثار تورمی فروش نفت در کشور را کم کرد. گفتگوی زیر حاصل گپ و گفت ما با این اقتصاددان و استاد دانشگاه است که در ادامه از نظرتان میگذرد.
• چگونه درونزایی اقتصاد میتواند ما را از شرایطی که در حال حاضر با آن مواجه هستیم، نجات دهد؟
قطعاً براساس یکسری مؤلفهها و شاخصها ما بهخوبی میتوانیم عوامل درونی اقتصاد را به عوامل بیرونی ترجیح دهیم.
منظور از این صحبت این است که بیشترین عوامل تأثیرگذار در حوزه اقتصادی ما امروزه، مؤلفههای درونی اقتصاد هستند و بخشی از آنها موضوعات ساختاری در اقتصاد ایران هستند که ریشه در یک زمان طولانی دارند، بهعنوان مثال: نرخ تورم در اقتصاد ایران 50 سال است که دورقمی است حتی در قبل از انقلاب هم نرخ تورم در اقتصاد ایران دورقمی بوده است. این که دلایل این مشکلات ساختاری در اقتصاد ایران چیست، موضوع بعدی ماست.
بنابراین آنچه در اقتصاد کشور ما مهم است اینکه توجه به عوامل درونی در اقتصاد ما ارجح است بر عوامل بیرونی که برخی دنبال دلایل آن میگردند.
تجربه ساختاری اقتصادی کشورهای دنیا همین را نشان داده که در خیلی از کشورها قبل از اینکه موضوع بحث آزادسازی سرمایه گذاری خارجی را در دستور کار خودشان قرار دهند اول آمدهاند از درون یک اصلاحاتی را انجام دادهاند که بتوانند مبنای اقداماتی باشد که میخواهند در عرصه بین المللی خودشان آنها را پیگیر کنند. اگر وحدت درونی با سایر اجزا نباشد قطعاً ما نمیتوانیم از موقعیتها و ظرفیتهای بیرونی هم بهخوبی استفاده کنیم.
آنچه درباره اقتصاد ایران به نظر میرسد اینکه دو موضوع مهم در اقتصاد ایران اهمیت دارد: یکی؛ موضوع وابستگی اقتصاد ما به نفت است و دیگری ساختار دولتی بودن اقتصاد است. علیرغم اینکه ما شعار قانون 1404 را دادهایم و بخش دولتی را ملزم به کوچک سازی و رسماً اعلام کردهایم که بنگاههای بخش دولتی کاهش بیابند.
کنار اینها مجموعه اقدامات دیگری هم هست که باید به آنها بپردازیم که شاهبیت اقتصاد ضعیف ایران متأثر از همین دو موضوع است و جدای اینها هم عوامل بیرونی هستند که مختصات و زوایای خود را دارند و بهنوعی در اقتصاد ایران تأثیرگذارند.
• عواملی را که باعث شده تا ما مشکلات داخلی در اقتصاد ایران داشته باشیم، میتوانید تشریح کنید؟
بهنظر بنده مهمترین موضوع، بحث کاهش کارایی و اثربخشی در اقتصاد ایران است. یکی از مشکلات اساسی در اقتصاد ایران این است که بهرهوری در اقتصاد ما پایین است و براساس گزارشها و آمارهایی که در جاهای مختلف اخذ و بررسی میشود و اگر در این زمینه بخواهیم یک تصمیم اساسی بگیریم باید بتوانیم رویکرد اقتصادی و امکانات موجود را برای افزایش بهرهوری مدنظر قرار دهیم که از موضوعات اساسی، مهم و ساختاری در اقتصاد ایران است.
مشکل عمده دیگر عدم حضور مردم در بخشهای اقتصادی است و یا سهم بالای حضور دولت در اقتصاد است که به آن اشاره داشتیم براساس اصل 44 قانون در اقتصاد کشور هم به آن اشاره شده است.
درست است که یکی از تأکیدات رهبری اجرای اصول اقتصاد مقاومتی بوده که در 24 ماده آمده اما کاهش دخالت دولت در اقتصاد مهم است. همه کشورها نیز به این مهم توجه زیادی دارند و اثربخشی هم بهخاطر دخالتهای دولت پایین آمده است و با پایین آمدن میزان دخالت دولت در برخی کشورها نرخ بهرهوری آنها نیز افزایش یافته است.
متأسفانه علیرغم تأکیداتی که انجام شده است ما هنوز هم حضور مردم را بهمعنای بخش خصوصی شفاف در اقتصاد کشور نمیبینیم و شرایط خاصی است که بهوضوح در اقتصاد ایران به چشم میخورد.
نکته دیگر خارج شدن از اتکا به مزیتهای نسبی در اقتصاد کشور است، ما هم اکنون در اقتصاد کشورمان شاهد این هستیم که مزیت نسبی همانند استفاده از ظرفیتهای نفت، گاز، معادن، جنگلها، کشاورزی، دریا، ترانزیت و حمل و نقل وجود دارد. در دنیا هم به این صورت است، کشوری که به معدن دسترسی دارد قطعاً میتواند در شرایطی بهتر نسبت به کشوری که معدن ندارد، از آن استفاده کند.
• اقتصاد دانشبنیان از لحاظ مزیت نسبی در چه جایگاهی قرار دارد؟
با توجه به اینکه امروز در دنیا موضوعی بهنام خلق مزیت مطرح شده و آن هم استفاده از اقتصاد دانشبنیان است لذا امروز یکی از مهمترین موضوعات ما در اقتصاد رفتن بهسمت بهکارگیری اقتصاد دانشبنیان است. در این صورت باید خلق مزیت را باید جایگزین مزیتهای نسبی کنیم.
با بهکارگیری اقتصاد دانشبنیان کشور سریعاً پیشرفت میکند و الآن هم در دنیا اینگونه کار میکنند کما اینکه ما هنوز نتوانستهایم از وضعیت نسبیمان هم بهطور کامل استفاده کنیم که این هم یکی از چالشهای بزرگ ماست که باید یک تصمیم اساسی درباره آن بگیریم.
خوشبختانه بهدلیل پیشرفتهایی که در حوزه علم، دانش و فناوری در کشور ما صورت گرفته است ما از موقعیت ممتازی نسبت به کشورهای دیگر منطقه برخورداریم، برای استفاده از ظرفیتهای علمی دانشمندان کشورمان برای بهره گیری از دانششان برخورداریم.
چون ما اگر ما 15 ــ 10 سال قبل میخواستیم به شاخصهای علمی توجه کنیم جایگاه ویژهای نداشتم، اما در شرایط فعلی هم توانمندیهای درونی و هم بیرونی در حوزه علم و فناوری امروز به ما میگویند که بهسمت اقتصاد دانشبنیان برویم و انشاءالله باید قدمهای اساسی در این زمینه برداریم.
• به موضوع تورم بالا در اقتصاد اشاره کردید، با توجه به اینکه هماکنون طبق آمارهای موجود تعداد بسیار کمی از کشورها دنیا تورم دورقمی دارند، شما علت وجود چنین عارضهای در اقتصاد ایران را بهچهدلایلی میدانید؟
مهمترین موضوع، سهم درآمدهای نفتی در ایجاد تورم در اقتصاد ایران است. ما طبق آمارها و گزارشهایی که داریم نشان میدهد تا قبل از پیروزی انقلاب هم بهدلیل درآمدهای خاصی که از محل فروش نفت در اقتصادمان داشتیم هم تورم سنگینی به اقتصاد کشور تحمیل شده است. در واقع حجم نقدینگی باعث ایجاد تورم شده است.
این وضعیت در سالهای بعد از انقلاب نیز ادامه داشته است. در برخی از سالها بهواسطه افزایش قیمت نفت خام در کشور و افزایش حجم فروش، تورم بالا رفته است. تورم رابطه مستقیم با درآمدهای نفتی داشته است.
یعنی هرچه درآمد نفتی در کشور بیشتر میشده آثار تورم هم بیشتر خود را نشان داده است و هرچه کمتر آثار تورم هم کم میشده است. اگر درآمدهای نفتی به منابع سرمایه گذاری در کشور تبدیل میشد شاهد آن بودیم که افزایش درآمد باعث افزایش نرخ بازده سرمایه گذاری میشد، میزان تولید ملی و رشد اقتصادی افزایش مییافت. اما در تمام این چند دهه اضافه درآمد ناشی از افزایش قیمت و افزایش میزان فروش نفت، تبدیل به کالاهای مصرفی شده است. بهدلیل افزایش تقاضا در بازار و نبود عرضه کافی در اقتصاد، خود بهعنوان عاملی برای رشد تورم در اقتصاد ما شده است و این نتیجه ساختار اقتصاد غلط در کشور ماست.
• آیا روند تورم در کشورهای دیگر نیز مثل کشور ماست؟
هرکشوری که بیاید بودجهاش را براساس فروش داراییهای کشورش بنا کند این ساختار همیشه دچار چالش اصلی است و ایران قبل و بعد از انقلاب اینگونه بوده است.
در کشورهای دیگر هم تورم بوده آن هم در آنهایی که مانند ما نفت داشتهاند اما وضعیتشان مانند ایران نیست زیرا آنها عوامل تشدید کنندهای مانند جنگ و تحریمها را نداشتهاند.
یکی از مقولات مهم و اساسی در ساختار تورم کشور ما سهم فروش نفت در بودجه است که باید آن را به پایینترین میزان ممکن برسانیم. سهم پول نفت در بودجه در 30 سال گذشته بهطور متوسط 75 درصد بوده است، خوب، این عدد بسیار بالاست و در هیچکجای دنیا چنین رقمی نبوده است و ما این کار را میکنیم.
• اقتصاد مقاومتی اگر اجرایی شود میتواند به اقتدار داخلی هم بینجامد؟
بله، حتماً اینگونه است. ما اگر مؤلفه توانمند سازی درونی یا مؤلفههای مهم و اثرگذار در داخل کشور را مد نظر بگیریم و آنها را مدیریت کنیم، حتی میتوانیم در حوزه اقتصاد بین المللی هم از همین فاکتورها استفاده بهینهای داشته باشیم.
اگر بتوانیم اقتصاد کشور را از درون درست کنیم در تعامل با دنیای بیرون موفق میشویم و تحریمها نیز در این راستا با بیاثر شدنشان خیلی نمیتوانند مشکلاتی ایجاد کنند.
اگر با موفقیت مذاکرات تحریمهای اقتصادی برداشته شود تازه ما به جایی میرسیم که در سال 90 در آن قرار داشتیم و از بین رفتن تحریمها باعث ایجاد شرایط خاصی در اقتصاد کشور ما نمیشود. در این مذاکرات اگر با موفقیت همراه شود، تحریم نفت خام، کشتیرانی و بانک مرکزی در حوزه اقتصادی برداشته میشود، لذا بایستی گامهایی را برای رفع مشکلات ساختاری برداریم و همه مسائل را به تحریمها ارتباط ندهیم.
انتهای پیام/*