آمریکایی‌ها چگونه در عراق جنگ روانی به پا می‌کنند؟

خبرگزاری تسنیم: در زمان حمله نظامی آمریکا به عراق، عراق اعلام کرد که یک هواپیمای جنگنده دشمن را ساقط کرده و دو خلبان آمریکایی را نشان داد.

 به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم،شاهین‌های نو محافظه کار جمهوری خواه و الاغ‌های دموکرات در 4 دولت پیاپی از زمان حمله نظامی به عراق در سال 2003 تاکنون و مرحله اشغال سیاسی و مداخله نرم در آن راهکارها و ابزارهای متعددی را برای تحمیل اراده سیاسی خود به ملت و دولت عراق در پیش گرفته اند که یکی از مهم‌ترین این ابزارها در پیش گرفتن جنگ روانی بر ضد این کشور است.  مصادیق ملموس بسیاری از ابزارهای اعمال شده چه در دوران حمله نظامی آمریکا به عراق و سال ‌های اولیه پس از اشغال یا در زمان حاکمیت دولت مردمی در این کشور وجود دارد که نشان دهنده روند کلی برنامه های آمریکا برای کنترل سیاست‌های بغداد بر اساس مطالبات جاه‌طلبانه آمریکایی است.

جنگ روانی به معنی استفاده از برنامه روشمند تبلیغاتی با ابزارهای متعدد برای تأثیرگذاری بر ذهنیت و نظرات و احساسات و رفتار دشمن به نحوی است که رسیدن به اهداف مورد نظر را تسهیل کند. این ابزار وسیله‌ای برای کمک به تحقق استراتژی ملی یک دولت به شمار می‌رود. جنگ روانی در زمان صلح و جنگ مورد استفاده قرار می‌گیرد و تمامی امکانات دولت و پتانسیل‌های سیاسی و اقتصادی و نظامی و تبلیغاتی آن برای این جنگ مورد استفاده قرار می‌گیرد.

با وجود هزینه 750 میلیارد دلاری حمله به عراق برای آمریکا و اشغال این کشور و همچنین تلفات گسترده انسانی متعاقب آن، به دلایلی مانند اهمیت راهبردی عراق برای آمریکا، دولت این کشور با ابزارها و سیاست‌های مختلف در پی حفظ و افزایش نفوذ خود در عراق طی یک دهه گذشته بوده است. آمریکا در سالهای اخیر بویژه بعد از شکست در عراق و افغانستان به دنبال حفظ قیمومیت خود بر منطقه است، این رویکرد در نتیجه ضعف توان نظامی این کشور در نتیجه ورود به جنگ‌های متوالی و نارضایتی افکار عمومی داخلی و بین المللی از جنگ‌طلبی‌های دولت آمریکا می‌طلبد که واشنگتن راهکار و استراتژی جایگزینی برای مداخله‌های نظامی خود داشته باشد. شاید بتوان گفت جنگ روانی یکی از پرکاربردترین ابزارهایی است که این کشور از آن بهره می‌گیرد، چرا که تأثیرگذاری بیشتر و هزینه کمتری برای کاخ سفید دارد. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می‌گیرد ابعاد و مراحل جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق است که اهداف و مراحل این جنگ و ساختارهای مختلف آن را مورد بررسی قرار داده و مهم‌ترین روش‌های استفاده شده از آن بر ضد عراق را تشریح می‌دهد.

 


 

اهداف جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق:
-    سهیم بودن در تحقق استراتژی عمومی آمریکا با هدف فروپاشی قدرت سیاسی و تاریخی و نظامی عراق به عنوان یکی از دولت های تاثیرگذار منطقه ای.
-    از بین بردن موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی عراق.
-    پشتیبانی طرح‌های آمریکا مبنی بر استمرار حضور نظامی و آماده‌سازی روانی این کشور برای این گزینه.
-    تقویت جای پای آمریکا در منطقه برای ادامه سیاست‌های خصمانه واشنگتن بر ضد محور مقاومت.

مراحل جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق:
جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق در سال 2003 میلادی در نتیجه طرح استراتژیک بلندمدتی پایه‌ریزی شد که آمریکا از طریق آن به دنبال تحقق هدف اصلی خود یعنی تخریب عراق بود. جنگ روانی و نظامی آمریکا بر ضد عراق را می‌توان در سه مرحله بررسی کرد:‌
-    مرحله اول: آغاز مداخله نظامی آمریکا در عراق در مارس 2003 تا زمان تشکیل دولت مردمی عراق در سال فوریه 2006   
-    مرحله دوم: از سال 2006 تا پایان حضور نظامی آمریکا در عراق بر اساس توافقنامه امنیتی (دسامبر 2011)
-   مرحله سوم: حاکمیت دولت مستقل عراق بعد از خروج اشغالگران و تلاش آمریکا برای حضور مجدد در عراق با اهرم گروه‌های تروریستی.


 

ساختارهای جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق:
جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق مبتنی بر چندین ساختار است که می‌توان آنها را در پنج مورد اصلی خلاصه کرد:‌
اول: ساختار استراتژیک: شامل قدرت برنامه‌ریزی و وفور اطلاعات. در این زمینه آمریکا مقادیر گسترده‌ای از اطلاعات محرمانه و دقیق در طول سالیان دراز حضور نظامی در عراق در اختیار دارد.
دوم: ساختار تبلیغاتی: این روش شامل در اختیار داشتن بزرگ‌ترین مؤسسات تبلیغاتی و رسانه‌های جمعی در دنیا در انواع و اشکال مختلف جهت بهره برداریدر مواقع لزوم است.
سوم: ساختار سیاسی: در این روش کشور مذکور تعداد زیادی از متحدان و سازمان‌های بین المللی هوادار خود و حتی برخی جریان های سیاسی مزدور را در داخل کشور هدف در اختیار دارد. آمریکا علاوه بر داشتن این ویژگی در شورای امنیت حق وتو داشته و عضو دایم این شورا بوده و بر سازمان ملل نیز تسلط دارد.
چهارم: ساختارهای اقتصادی: آمریکا از قدرت اقتصادی برتر خود به عنوان اهرمی برای اعمال سیاست های مداخله جویانه و سلطه طلبانه خود بر ضد کشورهای منطقه استفاده می‌کند.
پنجم: ساختارهای نظامی: آمریکا با در اختیار داشتن بزرگترین ارتش نظامی دنیا و تعداد زیادی از موسسات امنیتی خصوصی سعی در حفظ موازنه های بین المللی کنونی در ابعاد نظامی داشته و تلاش می کند مخالفان خود در محور بازدرانده منطقه ای و بین‌المللی را از سر راه بردارد.  




 

روش‌های جنگ روانی آمریکا بر ضد عراق
اول: انتشار شایعات
آغاز مداخله نظامی آمریکا در عراق با انتشار گسترده یک شایعه همراه بود. آمریکا قبل از حمله به عراق در زمان رژیم صدام حسین این شایعه را منتشر کرد که عراق سلاح‌های کشتار جمعی و بمب اتمی در اختیار دارد و تهدید اصلی برای امنیت خلیج فارس به شمار می‌رود. انتشار اخبار مبنی بر مخفی شدن معاون صدام حسین و کشته شدن صدام در آغاز درگیری‌های نظامی از دیگر شایعاتی بود که آمریکایی‌ها بلافاصله بعد از ورود به عراق از آن بهره بردند. انتشار شایعه کودتا در عراق اندکی پیش از امضای توافقنامه امنیتی و انتشار شایعاتی مبنی بر قراردادهای نظامی ایران و عراق پس از خروج اشغالگران از این کشور از دیگر رویکردهای واشنگتن در این راستا برای فشار بر دولت عراق است.

دوم: مقابله با پاتک جنگ روانی
در زمان حمله نظامی آمریکا به عراق، عراق اعلام کرد که یک هواپیمای جنگنده دشمن را ساقط کرده است. پنتاگون این خبر را تکذیب کرد، اما رژیم بعث صدام تصاویر دو خلبان به صورت گرفته آمریکایی را نشان داد. در همین روزها شبکه الجزیره تصاویر فجیعی از کشته شدن ده ‌ها کودک و غیر نظامی عراقی در نتیجه حملات بمب‌‌های خوشه‌ای آمریکا منتشر کرد، اما آمریکا مدعی شد که برای جلوگیری از وقوع خسارت‌های انسانی از شهرها دوری می‌کند.

سوم: سیاست هویج و چماق
بارزترین چهره چماق آمریکایی بر ضد دولت و ملت عراق بعد از مخالفت با دیکته های این کشور در قبال پرونده‌های منطقه‌ای بویژه بحران سوریه را می‌توان در توسعه قارچ گونه گروه‌های تروریستی نظیر داعش در عراق و تسلط ناگهانی و مشکوک آن‌ها بر سه استان این کشور دانست.

همین سیاست در سالهای اخیر در تعامل با پروژه آمریکایی تجزیه عراق و مناسبات واشنگتن با اقلیم کردستان نیز دنبال شده است، آمریکا گرچه از دولت مرکزی عراق به عنوان یک دولت دموکراتیک و مردمی حمایت می‌کند، اما در عین حال با برخی اقدامات نظیر ارسال مستقیم سلاح به اقلیم کردستان یا بستن قراردادهای مختلف با آن‌ها بدون هماهنگی با دولت، ‌تمامیت ارضی آمریکا در این منطقه را نقض می‌کند.
سیاست اعلام شده جدید آمریکا مبنی بر تجزیه عراق به سه دولت کرد و شیعه و سنی که حتی نقشه‌های آن نیز در رسانه‌های آمریکایی به چاپ رسید، از دیگر اهرم‌های فشار آمریکا بر دولت عراق به شمار می‌رود. 




 

چهارم: ایجاد ناامیدی در نزد مردم عراق
ائتلاف پر سر و صدای آمریکایی برای مبارزه بر ضد داعش در  حالی در ماههای گذشته دستاورد قابل توجهی به نسبت توان نظامی عریض و طویل خود به دست نیاورده که ارتش عراق و نیروهای مردمی با بضاعت اندک تسلیحاتی خود موفق به انجام عملیات‌های پیروزمندانه زیادی بر ضد گروه‌های تروریستی شده‌اند.

اما با وجود همه پیروزی‌های مهم ارتش و نیروهای مردمی عراق در مقابله با داعش، آمریکا سعی در کم اهمیت جلوه دادن این پیروزی‌ها و ناامید کردن مردم نسبت به بهبود احتمالی اوضاع در آینده قریب الوقوع نموده است. انتشار برخی اخبار و بزرگنمایی در مورد قدرت بالای اقتصادی و نظامی داعش نیز یکی از ابعاد این راهبرد است.

آمریکایی‌ها همچنین با ارائه آمار غیر واقعی سعی دارند دستاوردهای ارتش عراق در بازپس گیری اراضی اشغال شده به دست داعش را کم‌اهمیت جلوه داده و آن‌ها را به نفع خود مصادره کنند.

پنجم: مهار ارتش و دور زدن آن با تشکیل گروه‌های مسلح فرقه‌ای
آمریکا در ماههای اخیر تلاش عمده‌ای را برای تشکیل گروه‌های نظامی فرقه‌ای در عراق و تشکیل ارتش سنی با محوریت عشایر عراق به بهانه مبارزه با داعش آغاز کرده است. این سیاست که در راستای اقدامات تجزیه طلبانه در عراق است، برنامه‌ریزی ها برای تشکیل یک گروه 100 هزار نفری از عشایر استان‌های نینوا و صلاح الدین و الانبار را در دستور کار قرار داده است. پیش از این نیز آمریکا با ایجاد گروه‌های شبه نظامی موسوم به الصحوة به دنبال ایفای این نقش بود که در آن شکست خورد.




 

ششم: تحریک جبهه داخلی و بین‌المللی بر ضد دولت عراق
از آنجا که دولت تحت رهبری شیعیان عراق برخلاف برخی گروه‌های سنی و کرد همسویی کاملی با اولویت¬‌های امریکا در منطقه نداشته است، یکی از سناریوها و شرایط مطلوب برای آمریکا، تضعیف دولت مرکزی و تقویت دیگر گروه¬‌های سیاسی همسو با خود در عراق بوده است. لذا تغییر آرایش قدرت در عراق، یعنی کاستن از قدرت شیعیان و تقویت جایگاه دیگر گروه‌های سیاسی به عنوان یکی از سناریوهای مطلوب آمریکا در عراق دنبال شده است.

در همین راستا رسانه‌های وابسته به غرب در سالهای اخیر خط خبری گسترده‌ای را در یک طرفه نشان دادن دولت عراق و تحریک گروه‌های داخلی و منطقه‌ای با بهانه های فرقه ای بر ضد این دولت در دستور کار قرار داده اند. بمباران تبلیغاتی در مورد آنچه حضور گسترده ایران در تصمیم‌سازی های بغداد خوانده می‌شود، از جمله خط خبری ثابت این رسانه‌ها در طول سالهای گذشته بوده است، این سیاست گرچه در سالهای اخیر دولت عراق را به زحمت انداخته و با بروز ناآرامی های اجتماعی در برخی استان‌ها زمینه ساز سرایت پدیده داعش به آن‌ها شد، اما نتوانسته به صورت کامل وجهه مردمی دولت را با مشکل مواجه کند.

هفتم: ایجاد فضای غبارآلود تبلیغاتی:
تجربه حضور آمریکایی‌ها در کشورهای مختلف نشان داده که آن‌ها بعد از مداخله در کشورهای دیگر به بهانه آزادی بیان تعداد قابل توجهی از رسانه‌های وابسته به خود را طراحی می‌کند تا با انتشار اخبار و شایعات مورد نظر آن‌ها ، تفوق این کشور در  عرصه جنگ روانی و تبلیغاتی و انحراف افکار عمومی مردم را تضمین کند.

علاوه بر این رسانه ها، بنگاه های بزرگ خبرسازی آمریکا و کشورهای غربی نظیر خبرگزاری ها و روزنامه‌های چند ملیتی نیز با قدرت در این عرصه وارد عمل می‌شوند. به این ترتیب ملت‌های منطقه واقعیت ها را نمی‌شوند، بلکه تنها مطالبی را می‌شنوند که موسسان این بنگاه‌های خبر پراکنی صلاح دیده اند که آن‌ها بشنوند.




 

در همین راستا رسانه‌های مذکور داخلی و بین المللی هجمه گسترده‌ تبلیغاتی و فنی را بر ضد رسانه‌های مستقل منطقه در پیش گرفته و هر زمان که از مقابله با واقعیت ناتوان ماندند، با برتری تکنولوژیک خود در فضای ارتباطات و ماهواره‌ها اقدام به سرکوب سخت‌ افزاری آن‌ها می‌کنند. سیاست غربی بر ضد شبکه‌های ماهواره‌ای نظیر المنار و العالم و قطع پخش برنامه های آن ها از ماهواره های مختلف را می‌توان در این زمینه مثال زد.

حتی موسساتی مانند هالیوود نیز در این راستا در خدمت اهداف سیاست استعمار نرم آمریکایی بر ضد ملت های منطقه در می‌آیند تا افکار عمومی مردم را بر اساس برنامه‌های خود شکل دهند.

با وجود بهره‌برداری آمریکا از تمامی ابزارهای سخت‌افزاری و نرم افزاری تسلط بر عراق و توطئه های گوناگون برای تضعیف موقعیت این کشور، ساختار معادلات میدانی و بویژه حضور و تقویت همبستگی محور مقاومت در عرصه داخلی این کشور، برنامه‌های استعمار را با مشکل مواجه کرده است. داعش که به وسیله آمریکا برای مهار ملت‌های منطقه طراحی شده بود، خود از کنترل آمریکا و کشورهای اروپایی خارج شده و نگرانی ها عمده امنیتی برای غربی ها ایجاد کرده است.

پروژه تجزیه عراق نیز با وجود تمامی دلایل و قراین مبنی بر جدیت آن نیازمند فضایی است که به عقیده کارشناسان مسایل منطقه‌ای، معادلات کنونی در راستای تامین آن پیش نمی‌روند. در نتیجه به نظر می‌رسد تمرکز نسبت به آن بیش از اینکه یک واقعیت قطعی باشد، بزرگنمایی رسانه‌‌ای است. موانع و مشکلاتی که در برابر این طرح قرار دارد، به گونه‌ ای است که عبور از آن ساده نیست. به این ترتیب می توان گفت سیاست های آمریکا در منطقه در آستانه اعلام ورشکستگی بزرگ قرار دارد که بخش عمده‌ای از سنگینی بار آن را در کوتاه مدت رژیم‌های منطقه‌ای تحمل خواهند کرد که سرنوشت خود را به زلف برنامه های آمریکایی در منطقه گره زده‌اند.

منبع:مشرق

انتهای پیام/

خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود.

بازگشت به صفحه سایر رسانه ها