روایت «غفاری» از اشتیاق شاعران جوان برای دیدار با رهبر معظم انقلاب

خبرگزاری تسنیم: محمد غفاری، شاعر جوانی که چهارشنبه گذشته در دیدار با مقام معظم رهبری شعرخوانی کرد، گفت: معمولا از چند روز قبل از نیمه ماه رمضان‌، در میان شاعران تکاپویی به وجود می‌آید که چه کسی شعر می‌خواند؟ خلاصه این که همه مشتاق این جلسه هستند.

محمد غفاری شاعری جوان و اهل قم است که چهارشنبه شب در دیدار با مقام معظم رهبری شعری زیبا را خواند.

محمد غفاری در گفت‌و‌گو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیمT در مورد این دیدار می‌گوید: دیدار هر ساله شاعران با رهبری اتفاقی است که کمتر از آن در تاریخ انقلاب و کشورهای دیگر بتوانیم پیدا کنیم. اینکه رهبر کشور و کسی که سیاست کلی کشور را تعیین می‌کند، تا این حد ریز به ادب و هنر کشور توجه داشته باشد و شاعران را به حضور بپذیرد باعث شور و شوق در شاعران می‌شود.

وی با اشاره به این که این اتفاق مبارکی است و ما خوش حال هستیم که در کشوری زندگی می‌کنیم که رهبر آن این قدر به شعر توجه دارد، ادامه داد: البته ایشان در حوزه‌های دیگر هنر هم زبانزد هستند اما در شعر این توجه به گونه دیگری است که خوش حالی ما شاعران را به سمت خود جلب می‌کند.

این شاعر جوان درباره‌ی حس و حال خود از دیدار چهارشنبه گذشته گفت: معمولا از چند روز قبل از نیمه ماه رمضان‌، در میان شاعران تکاپویی به وجود می‌آید که چه کسی دعوت است‌؟ چه کسی شعر می‌خواند؟ و ... خلاصه این که همه مشتاق هستند که در این جلسه شرکت کنند.

این شاعر جوان تصریح کرد: البته طبیعی است که شاعران جوان شور و اشتیاق بیش‌تری داشته باشند و قطعا حضور در این جلسه و دیدار با رهبری و اساتید بزرگ شعر اتفاق خوبی برای آن‌ها است. من امسال برای اولین بار در این جلسه شعر خواندم. این شعر غزلی تقدیم به امیر المومنین (علیه السلام) است و با توجه به این که 10 تیر روز صائب تبریزی است این شعر به اعتبار ایشان نیز سروده شده است.

رو به زیبایی او چشم تماشاست بلند
سمت بخشندگی‌اش دست تمناست بلند

قطره در قطره - که تا ساحل لطفش برسد -
موج، دستی‌ست که از شانه دریاست بلند

شعر وقتی که به معراج نگاهش دل بست
بیت‌بیتش همه در عالم بالاست بلند

و در آیینه هر آیه خداوند نوشت:
شأن آن نام که در سوره اعلاست بلند

«لافتی....» را که نوشتند به پیشانی عشق
«لا» و«إلّا»ست که در زلف چلیپاست بلند

ذوالفقار است به رقص آمده در معرکه یا
گردبادی‌ست که از دامن صحراست بلند؟

مگذارید که این قصه به پایان برسد
ماجرائی‌ست که همچون شب یلداست بلند

چند قرنی‌ست که تاریخ سؤالش این است:
ناله کیست که در نیمه شب‌هاست بلند؟

***
ما زمین‌خورده عشقیم؛ در این معرکه نیز
«بخت ما از کرم حضرت مولاست بلند»

انتهای پیام/