شبیخون بیکاری به اردوگاه نسل دیجیتالی!


خبرگزاری تسنیم: آخرین گزارشی که سخنگوی دولت درباره وضعیت بیکاری در کشور ارائه داده است حکایت از آن دارد که جمعیت بیکار ما از ۲میلیون و۵۳۰هزار نفر در بهار سال گذشته به ۲میلیون و ۶۴۷هزار نفر در سال ۹۴ افزایش پیدا کرده است و نرخ بیکاری کل ۷/۱۰درصد است.

به گزارش گروه "رسانه‌ها" خبرگزاری تسنیم، اگر جوانان هر روز صفحات نیازمندی روزنامه‌ها را بالا و پایین می‌کنند یا اگر سایت‌های مربوط به کاریابی جزو پر بازدیدترین صفحات قرار دارد یا اینکه بیشترین مراجعه به نمایندگان مجلس درباره اشتغال است؛ همه و همه نشان از وجود سونامی بیکاری در جامعه دارد، موضوعی که با چاشنی رکود اقتصادی حالت تلخ‌تری به خود گرفت و  عملیاتی نشدن وعده‌های دولت یازدهم برای کاهش آمار بیکاری هم باعث شده است نگرانی درباره موج جدید فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بیکار و همچنین بیکاری جوانان دهه هفتادی به وضعیت موجود اضافه شود.  این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان، این بیکاری گسترده که بخش گسترده‌ای از جوانان دهه 70 را در بر می‌گیرد،  آسیب‌های گوناگون و متعددی را با خود به همراه دارد که در حقیقت این‌بار موج بیکاری و حواشی آن به جوانان دهه 70 شبیخون می‌زند!


نرخ بیکاری 7/10 درصدی


آخرین گزارشی که سخنگوی دولت درباره وضعیت بیکاری در کشور ارائه داده است حکایت از آن دارد که جمعیت بیکار ما از 2میلیون و530هزار نفر در بهار سال گذشته به 2میلیون و 647هزار نفر در سال  94 افزایش پیدا کرده است و نرخ بیکاری کل 7/10درصد است. این اعداد می‌تواند برآوردی نسبی درباره وضعیت بیکاری جوانان را نمایان کند البته وضعیت اشتغال در جامعه در حالتی قرار دارد که بدون بالا و پایین کردن آمار و نمودارها هم می‌توان چند و چون این وضعیت را ارزیابی کرد. در حال حاضر کمتر خانواده‌ای وجود دارد که حداقل یک جوان بیکار در آن وجود نداشته باشد یا در خوش‌بینانه‌ترین حالت فرد در شغلی بدون ارتباط با رشته تحصیلی و تخصص خود مشغول گذران امور است. بر این اساس وضعیت بیکاری در جامعه بی‌نیاز از آمار‌ها و گزارش‌های مرکز آمار از زبان والدین تفسیر می‌شود.


یک‌میلیون و200هزار فارغ‌التحصیل بیکار


این در حالی است که براساس آخرین آمارهای ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران، در حال حاضر تعداد بیکاران فارغ‌التحصیل کشور دستکم یک میلیون و 200 هزارنفر است. این همان نکته‌ای است که سریال بیکاری و وضعیت اشتغال جامعه را به تراژدی تبدیل کرده است. هرگز پدران و مادرانی که فرزندشان را راهی دانشگاه می‌کردند تا با کسب مهارت صاحب شغل مناسبی شوند این موضوع در تخیلشان هم نمی‌گنجید که روزی فرزندشان با مدرک دانشگاهی در آژانس یا پیک موتوری مشغول کار شوند.


مشاغل نامرتبط و آسیب‌های مرتبط


طبیعی است هر فردی برای گذران زندگی و اداره اقتصادی خود نیازمند شغل و کسب درآمد است، این موضوع تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده هم نمی‌شناسد بنابراین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی هم پس از فراغت، مدتی به دنبال شغل مناسب و مرتبط با رشته تحصیلی خود خواهند گشت و سرانجام جبر اقتصادی آنها را در مشاغل کاذب و غیرمرتبط مشغول به کار می‌کند که به طور حتم علاقه‌ای هم برای انجام آن وجود ندارد. این موضوع از چند جنبه آسیب‌زاست و می‌تواند جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. اول اینکه مشاغل کاذب برای اقتصاد جامعه منفعتی نداشته و حداکثر برای گذران امورات فردی می‌تواند تا مدتی پاسخگو باشد. دوم اینکه بهره‌وری افراد در مشاغل غیرمرتبط با تخصص‌شان به‌دلیل نبود علاقه بسیار پایین است. سوم اینکه انگیزه‌ای برای توسعه و پیشرفت در این افراد وجود ندارد بنابراین ازدواج و تشکیل خانواده هم در این افراد در اولویت قرار نمی‌گیرد و اینجاست که پای آسیب‌های اجتماعی مانند بالارفتن سن ازدواج و تبعات منفی آن هم به مشکلات بیکاری اضافه می‌شود. پناه بردن به ادامه تحصیل هم از دیگر مشکلات چنین اشتغالی است در بسیاری از موارد فرد به دلیل نارضایتی از موقعیت شغلی خود و فرار موقت از بیکاری دوباره مسیر ادامه تحصیل را انتخاب می‌کند. این موضوع توقع جوانان را بالاتر برده و اشتغال را به مراتب سخت‌تر خواهد کرد.


40درصد بیکاران از دانشگاه می‌آیند


وضعیت بیکاری در ایران به حدی رسیده است که مقامات ارشد دولتی و حتی رئیس‌جمهور نیز نسبت به آن ابراز نگرانی کرده‌اند و مشکل 2 سال آینده کشور را معضل بیکاری دانسته‌اند. اگر هم اکنون از هر 100مرد فارغ‌التحصیل دانشگاهی 13نفر و از هر 100زن فارغ‌التحصیل 31نفر بیکار است نشان دهنده این است که به طور میانگین نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به 40درصد رسیده است. هرچند بهانه‌هایی مانند علاقه به پشت میز نشینی یا کمبود مهارت برای فرار از واقعیت بیکاری جوانان از سوی مدیران دولتی مطرح می‌شود اما به نظر می‌رسد واقعیت چیز دیگری باشد. علی، فارغ‌التحصیل شیمی از دانشگاه بین‌المللی قزوین، درباره وضعیت اشتغال و کاریابی به «وطن امروز»می‌گوید: من از دانشگاه با معدل الف فارغ‌التحصیل شده‌ام، کار آزمایشگاهی هم تا اندازه‌ای که از یک فارغ‌التحصیل انتظار می‌رود بلد هستم. چند پروژه نیمه‌وقت را هم بدون دریافت پول انجام داده‌ام  اما به هر جا که مراجعه می‌کنم خبری از کار نیست. به گفته وی جایگاهی برای استخدام وجود ندارد تا به محل سنجش مهارت کارجویان تبدیل شود. همچنین جواد تهرانی، یکی از فارغ‌التحصیلان رشته حسابداری که یک سال است درسش تمام شده عنوان می‌کند که تا مقدار قابل قبولی در این حوزه تخصص دارد اما همه جا یا از نیروی کار اشباع شده یا در کل خبری از استخدام نیست.

وی می‌افزاید: رکود اقتصادی فراگیر شده و برای کارفرمایان و ادارات دولتی نیز امکان استخدام نیروی جدید از بین رفته است.


دهه هفتادی‌ها پشت دروازه اشتغال


جالب اینجاست که  12 میلیون و  180 هزار نفر در مقطع دیپلم و پیش‌دانشگاهی مشغول به تحصیل هستند که باید آنها را هم به عنوان متقاضیان کار در آینده نه چندان دور در نظر گرفت. با توجه به افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها به طور حتم بخش قابل توجهی از آنها وارد دانشگاه شده و به جمع بیکاران اضافه خواهند شد. بر این اساس نبود برنامه‌ریزی برای رفع مشکل بیکاری جوانان دهه شصتی کار را به جایی رساند که دهه هفتادی‌ها هم به پشت دروازه‌های بیکاری رسیدند و موج دوم بیکاری را ایجاد کرده‌اند.


برنامه‌های مقطعی بلای جان جوانان


این در حالی است که بیشتر برنامه‌های دولت برای سروسامان دادن به موضوع بیکاری و ایجاد اشتغال به صورت مقطعی و فقط حول و حوش تقویم سالانه انجام می‌گیرد و نبود برنامه‌ریزی بلندمدت با توجه به وضعیت جمعیتی و هرم سنی جامعه باعث شده اگر طرحی هم از سوی دولت برای رفع بیکاری مطرح شود به صورت مسکن و با اتکا به بخش خصوصی باشد که به هیچ عنوان علاج درد نیست. جوانان هم که انگ بیکاری را ناخواسته پذیرفته‌اند باید آنطور که رئیس‌جمهور گفته است حداقل 2سال دیگر با بالا و پایین کردن آگهی نیازمندی‌ها و بنگاه‌های کاریابی سرکار باشند.

منبع: وطن امروز

انتهای پیام/