تالیف ۲۵ کتاب توسط بانوی نخبه نابینای خراسان جنوبی

خبرگزاری تسنیم: ماه پری شمسی بانویی موفق در خراسان جنوبی است که با وجود معلولیت بینایی تاکنون ۱۲ عنوان کتاب و ۱۳ جلد رمان نوشته است و هیچگاه دست از تلاش و پشتکار بر نداشته است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، در جامعه‌ای که همه این روزها به دنبال انواع جراحی‌های زیبایی بوده و در پی این هستند که از زیبایی بیشتر لذت ببرند و در واقع دست به آفریده خدا می‌زنند و به داشته‌های خود قانع نیستند عده‌ای دیگر هم هستند که شکرگذار نعمت‌های خداوند بوده و به هرچه که او داده راضی و او را شکرگذاری می‌کنند.

عده‌ای دیگر نیز با وجود مشکلی کوچک در اعضا و بدنشان، آن را مشکل و کمبود نمی‌دانند بلکه آن را نعمتی از سوی خداوند برای خود می‌دانند.

به چشمانش که نگاه می‌کنی، شاید اصلا متوجه نشوی که او با من و دوستانم فرق دارد، به کتابخانه و آثار کتاب‌های تألیف شده‌اش که نگاه می‌کنی، با خود می‌گویی  مگر ممکن است یک نفر با این نوع معلولیت این همه کتاب تألیف کرده و عناوین مختلفی را کسب کرده است.

اما وقتی که برای نوشتن از کتاب بریل استفاده می‌کند، با خودم می‌گویم مگر ممکن است یک فرد روشندل این همه موفقیت را در گوشه شهری بسیار کوچک و به دور از تمامی امکانات کسب کرده باشد....

با این بانوی موفق به صحبت می‌نشینم، ماه پری شمسی متولد سال 1360 در طبس مسینا در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمده و دارای دو خواهر و یک برادر است.

از او خواستم از قصه نابینا شدنش برایم بگوید و این چنین توضیحات خود را آغاز می‌کند:

من مانند همه دانش آموزان و هم سن و سالان خود به مدرسه می‌رفتم و درس می‌خواندم تا اینکه در کلاس چهارم دبستان هنگام امتحانات ترم دوم سردرد بسیار عجیبی مرا گرفت و آنقدر سرم درد گرفت که چشمانم هیچ جایی را ندید و سرم را روی برگه امتحان گذاشتم و از حال رفتم و هنگامی که به هوش آمدم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم.

پدر و مادرم مرا به بیمارستان بیرجند آورده بودند و دکتر بعد از گرفتن عکس‌های زیاد به پدرم گفت: اگر امکان دارد برای تشخیص بیماری دخترتان به اتاق من بیایید من با وجود اینکه کلاس چهارم دبستان بودم اما با شنیدن سخن دکتر قلبم آشوب افتاد و با خودم گفتم حتما اتفاق بدی برایم افتاده است.

پدرم بعد از دو ساعت هنگامی که به اتاق من آمد، چشمانش از شدت گریه باز نمی‌شد و چشم از من بر نمی‌داشت و مادرم که ازمن مضطرب تر بود، از او اصرار کرد که بگوید دکتر به او چه گفت در این لحظه بود که برای نخستین و آخرین بار گریه پدرم را با چشمانی کم سو دیدم.

پدرم گفـت ماه پری ما دیگر قادر به دیدن نخواهد بود و من با شنیدن این حرف شوکه شدم و بیشتر برای حال پدر و مادرم اعصابم بهم ریخت.

مادرم که توانی برای حرف زدن نداشت با شنیدن این خبر از حال رفت و هنگامی که به هوش آمد من سعی کردم آرامش کنم و با اینکه حال خودم زیاد خوب نبود، اما او را دلداری می‌دادم و گفتم مادرجان به پیش چند دکتر دیگر می‌رویم و نظرات آنها را هم می‌پرسیم، شاید دکتر اشتباه تشخیص داده است.

بعد از مدتی به پزشکان زیادی مراجعه کردیم و آنها هم تشخیص دادند که بیماری من بیماری چشمی نادر به نام آرپی است و در این بیماری به مرور زمان فرد بینایی خود را از دست می‌دهد و تنها تا آخر عمر در حد یک نور می‌بیند و من روز به روز درصد بینایی‌ام کمتر شد.

دوستانم برای رفتن به مدرسه به دنبالم می‌آمدند، من دوست نداشتم آنها از بیماری من چیزی بدانند و دکتر گفته بود نمی‌توانم به مدرسه عادی بروم برای همین تصمیم گرفتم ترک تحصیل کنم و تنها تا همان چهارم ابتدایی درس خواندم.

دنیا روز به روز برایم کوچکتر می‌شد و امیدم را بیشتر از دست می‌دادم و خودم را در اتاقم زندانی کرده بودم و دوست نداشتم از اتاق بیرون بیایم و اگر کسی برای انجام کارهایم قصد کمک به من را داشت بیشتر اعصابم بهم می‌ریخت و داد و فریاد می‌زدم.

در حال حاضر که به آن سال‌ها فکر می‌کنم، متوجه می‌شوم که چقدر با رفتار بچه گانه ام خانواده ام اذیت شدند، تا اینکه در سال 1376 از طریق یکی از دوستان متوجه شدم روز جهانی اسکان بشر است و افراد علاقه مند می‌توانند برای این روز مقاله بنویسند.

من هم برای نخستین بار مقاله ای با موضوع خانه برای روز جهانی اسکان بشر نوشتم و مقاله من به مراحل پایانی راه پیدا کرد و از آن روز به بعد بود که دنیای من با دیگر افراد و خودم متفاوت شد و تصمیم گرفتم کتاب بنوسیم و اصلا برایم مهم نبود که من تنها تا چهارم ابتدایی درس خواندم.

ماه پری شمسی افزود: در حال حاضر من عضو رسمی انجمن نخبگان خراسان جنوبی، عنوان برگزیده جشنواره علی اصغر و به عنوان جوان دارای توانایی‌های خاص، ناشر برگزیده نخستین کتاب ژنتیک در کشور به صورت رمان علمی نشریافته، ناشر 12 عنوان کتاب چاپ شده و چندین کتاب در دست چاپ هستم.

وی بیان کرد: در حال حاضر عضو مجمع ملی خبرگان که متشکل از نخبگان استان است و به عنوان تیم فکری به مسئولان استانی کمک می‌کنند هستم و در مسابقات ورزشی کشوری و استانی در رشته‌های پرتاب وزنه و دیسک مقام‌های کشوری دارم.

ماه پری شمسی نوشتن و نویسندگی را بسیار دوست دارد و از سال 83 تا 93 توانسته است 13 رمان بنویسد که از این تعداد 4 رمان به چاپ رسیده و 9 رمان در دست چاپ است و 25 رتبه کشوری و استانی در زمینه‌های مختلف دارد و معتقد است حس می‌کنم خدا با قرار دادن این بیماری در چشم من خواسته که من به او نزدیک تر شوم.

وی معلولیت را عقب ماندن از زندگی نمی‌داند و معتقد است معلولیت تأثیری در درک و احساس آدم ندارد و من حضور خدا را در لحظه به لحظه زندگیم احساس می‌کنم و می‌دانم اگر خداوند به مخلوقش نعمتی می‌دهد، از سر حکمت و رحیم بودن اوست و اگر از بنده ای نعمتی را محروم می‌کند به دلیل مصلحت اوست و من عاشق خدایی هستم که مرا اینگونه آفرید.

ماه پری دختری با انگیزه بسیار زیاد است و دنیا و زندگی را با من و شماها خیلی متفاوت تر می‌بیند نگاهش وسیع تر است و خود را معلولی می‌داند که با وجود تمامی مشکلات اما به زندگی امید داشته و همیشه دوست دارد با افرادی قدرتمند تر از خود رقابت کند.

از راه‌های درمان بیماری اش که از او پرسیدم، گفـت: در سال‌های گذشته راهی برای درمان بیماری من وجود نداشت تا اینکه در سال گذشته از طریق یکی از دوستانم متوجه شدم که راهی برای درمان بیماری و نابینایی من وجود دارد و با شنیدن این خبر سراسیمه خود را به شیراز رساندم تا با پزشکان بیشتر صحبت کنم.

هنگامی که پزشکان مرا معاینه کردند گفتند: بله برای درمان بیماری چشمی شما از طریق سلول‌های بنیادین راهی است که انجام شود، اما هزینه درمان بسیار زیاد است و برای درمان باید 600 میلیون تومان پرداخت کنید.

دیگر از درمان قطع امید کردم چون اگر تمامی فامیل و اقوام ما پول‌های خود را روی هم بگذاریم 600 میلیون تومان نمی‌شود و تصمیم گرفتم دوباره باز به همان زندگی قبلی خود ادامه دهم که باز مدتی از آن موضوع نگذشت که از طریق یکی از دوستانم که در تهران زندگی می‌کند متوجه شدم از طریق طب سوزنی هم راه‌هایی برای درمان و کاهش پیشرفت بیماری وجود دارد که هزینه‌های طب سوزنی هم زیاد است اما نسبت به جراحی سلول‌های بنیادین کمتر است.

تنها دغدغه من در حال حاضر برای درمان این است که چون برای درمان باید به تهران مراجعه کنم و چند هفته در تهران باشم، مکانی برای اسکان ندارم و امیدوارم روزی بتوانم هزینه درمان را تهیه کنم.

ماه پری شمسی در حال حاضر عضو هیأت رئیسه شورای CBR، معاونت فرهنگی بسیج خواهران طبس مسینا نیز است ولی منبع درآمد خوبی ندارد اما پشتکار زیادی دارد به طوری که از شنیدن درس خواندن جهشی او بسیار شگفت زده شدم.

ماه پری شمسی توانسته است از خردادماه سال گذشته تا خردادماه امسال از مقطع چهارم ابتدایی تا دیپلم را با موفقیت پشت سر بگذارد و تصمیم دارد شهریورماه پیش دانشگاهی را بخواند تا بتواند سال آینده در کنکور شرکت کند و او دوست دارد در رشته حقوق تحصیل کند.

وی در حال حفظ قرآن کریم است و تاکنون چندین جزء را حفظ کرده است و آینده‌اش را این چنین برایم به تصویر کشید: اگر خدا بخواهد و مصلحت ببیند هزینه درمان طب سوزنی برایم فراهم شود با درمان می‌توانم امیدی برای اینکه بینایی 100 درصد را از دست ندهم داشته باشم.

اگر هم خدا مصحلت ندانست من برای هرنوع امتحانی آمادگی دارم تا با عصای سفید در کنار دیگر افراد جامعه برای آبادانی کشور و استانم تلاش کنم و هیچگاه دست از تلاش وسخت کوشی بر نمی‌دارم.

وقتی خودم را با ماه پری شمسی مقایسه می‌کنم، متوجه می‌شوم بین آرزوهای من و او بسیار فرق است، بین دنیای من و ماه پری، بین تلاش‌های من و ماه پری، بین امید داشتن من  وماه پری فاصله‌هاست و ای کاش بتوانیم در این ماه پر برکت دل بنده ای را شاد کنیم و امیدواریم ماه پری شمسی بتواند با کمک‌های مردم برای درمان طب سوزنی به تهران برود.

در حال حاضر ماه پری شمسی تنها همه چیز را در حد یک نور می‌بیند که اگر درمان نشود، دیگر نور را هم نمی‌بیند و در جامعه ما ماه پری‌‌های زیادی شاید باشند که آنها ما را می‌بینند اما ما آنها را نمی‌بینیم.

انتهای پیام/ ر