وقتی از تاریخ مصرف «محمود عباس» ۷ سال میگذرد
خبرگزاری تسنیم: در شرایطی که دوره ریاست محمود عباس رئیس تشکلات خودگردان فلسطین از نظر قانونی مدت ها پیش به سر آمده اما موضوع جانشینی او چشم انداز روشنی ندارد، می توان سناریوهای مبهمی را پیش بینی کرد که بهترین آن نیز سیاه و تلخ است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، هر چه زمان می گذرد، موضوع جانشینی محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با جدیت بیشتری مطرح می شود زیرا عمر او از هشتاد سال گذشته است و دوره قانونی ریاستش از حدود هفت سال پیش که انتخاباتی برگزار نشده است، پایان یافته است و مشخص نیست این انتخابات چه زمانی و چگونه برگزار خواهد شد.
رقابت های پشت پرده برای جانشینی محمود عباس
این در حالی است که محمود عباس نیز همواره تاکید دارد برای دور بعدی ریاست تشکیلات نامزد نخواهد شد به این معنی که رقابت بر سر جانشینی او از مدتها قبل پشت پرده آغاز شده است و با توجه به این رقابت ها است که می توان بسیاری از تصمیم گیری ها و عزل ها و برکناری را تفسیر کرد.
اما آنچه به موضوع جانشینی محمود عباس اهمیت می بخشد، مسائل زیر است:
نخست: دسته بندی بین فلسطینی ها تا آنجا ادامه یافته و شدت پیدا کرده است که موجب تعطیلی مجلس قانونگذاری شده و در مورد اینکه آیا رئیسی داشته باشد یا خیر توافق به دست نیامده است.
اختلاف حماس و فتح بر سر ریاست مجلس قانونگذاری
در همین راستا جنبش مقاومت اسلامی «حماس» اصرار دارد که «عزیز دویک» رئیس قانونی مجلس قانونگذاری است، بنابراین چنانچه خلائی در پست ریاست تشکیلات خودگردان به وجود آید، دویک باید 60 روز این پست را در اختیار داشته باشد و پس از آن انتخابات ریاست تشکیلات خودگردان برگزار شود درست همانطور که در پی ترور یاسرعرفات انجام گرفت به این معنی که در آن زمان نیز پس از عرفات، «روحی فتوح» رئیس مجلس قانونگذاری تا زمانی که محمود عباس به ریاست تشکیلات انتخاب شد، این پست را در اختیار داشت.
اما جنبش فتح در مقابل اعلام کرده است، با پایان دوره پارلمانی و عدم انتخاب هیئت رئیسه جدید به این معنی است که پست ریاست مجلس قانونگذاری خالی مانده است.
هراس فتح از تعیین رئیس مجلس از سوی حماس
و شاید با استناد به این موضع بتوان متوجه شد که چرا محمود عباس و جنبش فتح نمی خواهند مجلس قانونگذاری همانطور که در متن «توافق قاهره» و «بیانیه دوحه» آمده است، تشکیل و کارآمد سازی شود زیرا تشکیل مجلسی که حماس در آن اکثریت داشته باشد حتی برای یک جلسه هم به معنی امکان انتخاب هیئت رئیسه است، در نتیجه چنانچه پست ریاست آن خالی باشد، رئیس مجلس که حماس آن را برای دو ماه انتخاب کرده است این پست را تصدی خواهد کرد و انتظار می رود پس از آن انتخابات برگزار شود و چنانچه انتخابات برگزار نشود وی همچنان تا زمان انتخابات رئیس مجلس باقی خواهد ماند.
مرد شماره دو فتح و تشکیلات خودگردان کیست؟
دوم: جنبش فتح و رئیس تشکیلات خودگردان چه در جنبش و یا در تشکیلات خودگردان کسی را به عنوان معاون رئیس انتخاب نکردند و معلوم نیست که مرد شماره دو آن کیست و یا چه کسانی پست ریاست را به عنوان رئیس تشکیلات خودگردان و یا رئیس جنبش فتح تصدی خواهد کرد؟
این در حالی است که در زمان یاسر عرفات هویت مرد شماره دو به میزان زیاد روشن بود زیرا محمود عباس دبیر کل کمیته اجرایی و مجری و عامل توافق اسلو و اولین رئیس نخستین کابینه بود و هنگامی که عرفات فلسطین را ترک می کرد یا در نشستی حضور نداشت از عباس می خواست تا زمان بازگشتش ریاست را برعهده داشته و جانشین او باشد.
رقابت شدید بر سر جانشنیی عباس
به اضافه اینکه در سطح عربی و منطقه ای و اسرائیل در مورد جانشینی عرفات نوعی توافق وجود داشت، اما اکنون هیچ کس نمی داند چه کسی جانشین محمود عباس خواهد بود در نتیجه بین تعدادی از اعضای کمیته مرکزی جنبش فتح و برخی شخصیت های مستقل بر سر جانشینی عباس نوعی رقابت و حتی کشمکش شدید وجود دارد.
علاوه بر این حماس با اعلام اینکه با نامزد کردن یکی از اعضای ارشد خود یا حمایت از یکی از نامزدهای مستقل موضوع رقابت بر سر ریاست تشکیلات خودگردان را بررسی خواهد کرد، وارد صحنه این کشمکش ها و رقابت ها شده و همچنین اعلام کرده است چنانچه فتح چند نامزد معرفی کند از یکی از آنان حمایت خواهد کرد.
جانشینی عباس و احتمالهای متعدد
نکته قابل ملاحظه اینکه تا کنون هیچ گونه موضع بین المللی، عربی، منطقه ای و یا اسرائیلی در خصوص جانشینی محمود عباس اعلام نشده است در نتیجه در این خصوص احتمالهای متعددی وجود دارد و افراد زیادی به این پست چشم طمع دوخته اند و مشخص نیست که چه کسی پیروز این صحنه خواهد بود.
در این شرایط همه طرفها منتظر هستند تا با گذشت زمان متوجه شوند باید از چه کسی حمایت کرده و معلوم شود که چه کسی شانس بیشتری برای پیروزی دارد.
اما آنچه این موضوع یا همان جانشیی عباس را پیچیده تر می کند، نبود چشم انداز سیاسی در این خصوص است، به اضافه اینکه مشخص نیست اوضاع فلسطین به چه سمتی در حرکت است به این معنی که مشخص نیست آیا روند تحولات فلسطین به سمت یک یا چند دوره گفت وگو با زمان باز در حرکت است یا اینکه امکان رویارویی و اختلاف وجود دارد و در این صورت حجم آن چقدر خواهد بود و آیا کرانه باختری و غزه را در برگرفته و منجر به انتفاضه منتهی خواهد شد که چه بسا اراضی 1948 را نیز در بربگیرد، یا اینکه این تحولات به شکل موجی است که از جایی به جای دیگر منتقل خواهد شد ومحور آن تجاوزهای اسرائیل خواهد بود نه چیز دیگر؟
نگاه مبالغه آمیز به جانشینی محمود عباس
در این میان برخی در خصوص موضوع جانشینی رئیس تشکیلات خودگردان و نهایی نشدن آن پیش از فوت محمود عباس و یا کناره گیری و یا بیماری او مبالغه می کنند تا جایی که پیش بینی میشود نوعی هرج و مرج و کشتار داخلی بین کسانی که به ریاست به عنوان یک سناریو چشم طمع دوخته اند، رخ دهد.
این سناریو می تواند نخستین سناریو باشد اما بی تردید تنها سناریو نیست زیرا هنگامی که یک سیب چرخ می خورد چه بسا شرایط جدیدی به وجود بیاید که همه را به جای درگیری و نابودی به توافق سوق دهد.
ساده انگاری موضوع جانشینی عباس
همچنین برخی این موضوع را تا جایی ساده می انگارند که اعلام می کنند خالی ماندن پست ریاست تشکیلات خودگردان را می توان به سادگی از طریق برگزاری نشست کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش و دعوت آن به انتخاب جانشین برای عباس از بین اعضای خود حل و فصل کرد.
یا اینکه از کمیته مرکزی جنبش فتح خواست رئیس جدیدی را انتخاب کند یا از شورای مرکزی سازمان آزادیبخش درخواست کرد نشستی برگزار کرده و رئیسی را که فتح انتخاب کرده، برگزیند و یا هر شخص دیگری را برای ریاست تشکیلات خودگردن و سازمان آزادیبخش انتخاب کند.
بر اساس کسانی که این دیدگاهها را مطرح می کنند، شورای مرکزی سازمان آزادیبخش است که تشکیلات خودگردان را تشکیل داده و قادر است تا زمان برگزای انتخابات رئیس موقت را انتخاب کند.
اما این گروه فراموش کرده اند که فتح مدت ها است که دیگر اکثریت خود را از دست داده است از همین رو دیگر در رهبران سازمان آزادیبخش و تشکیلات خودگردان حرف اول را نمی زند، به اضافه اینکه سازمان آزادیبخش دیگر عملا برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه کسی رئیس تشکیلات خواهد بود، مشروعیت کافی ندارد زیرا با ساختار کنونی خود دیگر عملا تنها نماینده مشروع و قانونی فلسطین نیست و جریان اسلامگرا بر سر فرماندهی و نمایندگی فلسطین رقابت شدیدی با آن دارد، از همین رو بدون برگزاری انتخابات یا توافق ملی که شامل پیوستن حماس و جهاد اسلامی به سازمان آزادیبخش نباشد، نمی توان از مشروعیت هیچ اقدامی سخن گفت.
اما علاوه بر موارد بالا آنچه به موضوع جانشینی عباس اهمیت جدیدی می بخشد، این است که وی که دوره قانونی ریاست او به سر آمده و برگزاری نشست ملی برای تجدید ریاست خود و یا آغاز تشیکل شورای ملی جدید با انتخابات را خواستار نشده است، اکنون از اختیارات استثنایی برخوردار شده است بدون اینکه نهادهای مختلف فلسطین در تشکیلات خودگردن مشارکت داشته باشند و یا اینکه نظارت و بازخواست بر تشکیلات خودگردان حاکم باشد و همین وضعیت آن را به نظام فردی تمام عیار تبدیل کرده است.
نهایی نکردن موضوع جانشینی محمود عباس و عدم برگزاری انتخابات ریاست تشکیلات و مجلس قانونگذاری در زمان تعیین شده و یا عدم دستیابی به توافق ملی به منظور تجدید نهادهای تشکیلات خودگردان و وضعیت نابسامان سازمان آزادیبخش نشان می دهد که هدف از ادامه حیات ظاهری این سازمان این است که آخرین نقش خود را ایفا کند که همان امضای توافق نهایی به نمایندگی از ملت فلسطین است زیرا اسرائیل اصرار دارد که این توافق ضامن پایان کامل کشمکش ها باشد.
خالی ماندن تشکیلات خودگردان سناریوهای تلخی را رقم خواهد زد
اما خالی ماندن پست ریاست تشکیلات خودگردان در پرتو نبود توافق ملی بر سر مدیریت مرحله انتقالی و عدم مشروعیت موسسات موجود فلسطینی می توائد سناریوهای متعددی را رقم بزند که بهترین آن نیز تلخ و سیاه است در این شرایط گزینه مناسب، گفت وگو برای تشکیل نشست جدید در چارچوب دیدگاه فراگیر و نقشه راه کامل است.
منبع: السفیر
انتهای پیام/ر