پرچمهایی که به «فصل شیدایی» رسیدند
خبرگزاری تسنیم: راوی نمایش پرچمی را به نمایش گذاشت و گفت این پارچه حالا قیمتی است، چون مدتهایی روی قبر شریف اماممان حضرت رضا (ع) بوده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ،نمایش «فصل شیدایی» این روزها در کیلومتر 2 جاده لشگرک اجرا میشود، همزمان با اجرای این اثر جواد شمس، از فعالان رسانهای یادداشتهایی را در رابطه با اجرای این اثر منتشر میکند، در ادامه هفتمین حاشیهنگاری را که تسنیم از شمس در رابطه با اجرای «فصل شیدایی» منتشر میکند، میخوانید:
همیشه تاریخ، پرچم نمادی برای هویت بوده است. تاریخ حماسی و باستانی ما در ایران هم مفتخر به پرچمی است که به نام «درفش کاویانی» برای برقراری عدل و عدالت بلند شد. تاریخ دینی ایران هم پرچم نماد و هویت خود را دارد. اینکه پرچم اسلام برافراشته شد و آفاق را درنوردید و بر جانها نشست. در رسوم آیینی هم پرچم، یادآور جانبازیهای علمدار کربلاست. دستی برافتاد تا پرچمی ایستاده بماند. دوران معاصر هم پرچم، در ایرانی که انقلاب کرد و نمادهای طاغوتی را کنار گذاشت، تقدسی بیشتر یافت؛ به ویژه آنکه نشان آن پرچم، نام «الله» است و شعارش هم «الله اکبر».
مردم خاطرات و روابط بسیار با پرچم و پرچمها دارند. کسانی علاقمندند تا پرچم کشورها را یاد بگیرند و طرحشان را در ذهن خود ماندگار کنند. کسانی هم پرچم تیمهای ورزشی مورد علاقه خود را نگاهداری میکنند. بسیاری اما پرچمهایی که را دوست دارند که معرف اندیشه و مذهبشان باشد. مانند پرچمهای صورتی و سبز و زرد برای نیمه شعبان و پرچمهای سیاه و قرمز برای محرم و صفر.
برخی پرچمها اما به رنگ و اندازه نیستند و هر قشری را حداقل در ایران اسلامی، تحت تأثیر قرار میدهند؛ مانند آن پرچم سبز که روی قبر شریف امام مهربانیها امام رضا (ع) پهن شده باشد. یا پرچم سرخ رنگی که بر روی گنبد زرد حرم حضرت عباس (ع) روزها و شبهایی بسیار دلبری کرده است. درست مثل پرچم سبز دیگری که آن هم مدتهای بسیار روی قبر شریف امام علی (ع)، شاهد عرض ارادت میلیونها شیعه به ساحت مقدس امام اول شیعیان بود.
سرهنگ سالم، فرمانده سپاه ناجیه جماران که از بازوهای توانمند اجرای نمایش فصل شیدایی در تهران است، توانمندی عجیبی در غافلگیر کردن عوامل نمایش و تماشاگر با آوردن و چرخاندن این پرچمها دارد. تماشاگران فصل شیدایی یادشان هست در شب دهم ماه مبارک که ناگهان نوای دلنشین کریمخانی بلند شد و «ای حرمت ملجأ دلداگان» در فضا پیچید.
راوی نمایش پرچمی را به نمایش گذاشت و گفت این پارچه حالا قیمتی است، چون مدتهایی روی قبر شریف اماممان حضرت رضا (ع) بوده است. پرچم نمایش داده میشود و برخی از مردم دستشان به آن میرسد و برخی هم در حسرت تبرک آن میمانند و متأسفانه امکان چرخاندن آن بین مردم نیست.
شب هیجدهم ماه رمضان، پرچمی دیگر به نمایش گذاشته میشود. پرچمی که روی آن نقش «یا ابوالفضل العباس» حک شده است. به رنگ سرخ، به رنگ خون. هدیه کربلا و بینالحرمین و گنبد طلایی حرم حضرت عباس (ع) است. پرچم که باز میشود، اشکها جاری است. چه حسرتها که در دل بسیاری موج میزند، چه دردها که در دل ایجاد میشود و چه آرزوها و دعاها که زیرلب زمزمه میشود.
هدیه ویژه سرهنگ سالم، شب بیستم ماه رمضان نمایش داده میشود. در تاریخ، این شب یعنی اینکه ساعاتی است فرق مولایمان علی (ع) به ضرب کین و عداوت شیاطین شکافته شده است. رسالت بوذری، راوی نمایش فصل شیدایی اجرای خود را متوقف میکند. از آنهمحمد ایری، طراح صحنه و لباس نمایش میخواهد که روی صحنه و پیش او برود. جعبهای خاتمکاری شده در دستش هست و درون آن پرچمی که با نام امیرالمؤمنین حیدر، مدتهای روی قبر شریف امام علی (ع) پهن بود. آنهمحمد که گریه میکند، تماشاگران هم صدای گریهشان بلند میشود. دقایقی معنوی بر سالن روباز نمایش حاکم است. پرچم جمع میشود و نمایش ادامه پیدا میکند. پرچم را به اتاق فرمان بردهاند تا عوامل نمایش که آنجا هستند، آنها هم خود را متبرک کنند.
دقایق آخرین نمایش است که زن و مرد جوانی کنار اتاق فرمان، پرچم را در دست گرفتهاند، لحظهای بعد زن جوان پرچم را به صورت اشکآلود خود گرفته و حاجتی میخواهد. بیایید برای برآورده شدن حاجت شرعی او دعا کنیم.
انتهای پیام/