حماس یک گام تا به رسمیت شناختن اسرائیل
خبرگزاری تسنیم: رویکرد منطقه ای حماس و دیدار اخیر رهبران این گروه از عربستان سعودی یادآور روزهایی است که یاسر عرفات با فشار اعراب سازش کار به پای میز مذاکره با رژیم صهیونیستی کشانده شد.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم، حرکت مقاومت اسلامی فلسطین موسوم به حماس از زمان بنیان گذاری آن توسط عبدالعزیز الرنتیسی و شیخ احمد یاسین در سال 1987 تا کنون هیچ گاه به مانند ماه های کنونی در انزوا قرار نگرفته است، انزوایی که عموما حاصل بی تدبیری رهبران جنبش بوده و حماس را بیش از هر زمانی در تنگنا قرار داده است.
رسانه های عربی در روزهای اخیر از سفر خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس و شماری از رهبران این جنبش به عربستان سعودی و دیدار با پادشاه، ولی عهد و ولی ولی عهد این کشور خبر داده اند. اهمیت دیدار فوق بدان روست که عربستان سعودی به دلیل نزدیکی مفرط با تشکیلات خودگردان فلسطینی همواره روابطی سرد با جنبش حماس داشته است. رویکرد حماس مبنی بر آزادسازی تمامی سرزمین های فلسطینی دقیقا در نقطه مقابل طرح ملک عبدالله (زمین در برابر صلح) پادشاه پیشین عربستان قرار دارد که در آن و در ازای عقب نشینی اسرائیل از مرزهای 1967، رژیم های عرب منطقه اسرائیل را به رسمیت خواهند شناخت.
شیخ احمد یاسین (سمت راست) در کنار عبدالعزیز الرنتیسی بنیان گذاران جنبش حماس هستند، که هر دو حملات رژیم صهیونیستی به شهادت رسیدند.
تحولات شگرف و غیر منتظره در دهه دوم قرن بیست و یکم در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به گونه ای بوده است که عملا بسیاری از هم پیمانی های منطقه ای را گسسته و زمینه دوری و یا نزدیکی برخی دوستان و دشمنان منطقه نسبت به یکدیگر را فراهم آورده است. جنبش مقاومت اسلامی حماس نیز از این رویه مستثنی نبوده و دچار تغییرات شگرف شده است، تغییراتی که ممکن است در بلند مدت موجب عدول رهبران سازمان از مواضع بنیادین جنبش شده و عملا سازمان فوق در مسیر تشکیلات خودگردان فلسطینی حرکت نماید. برآورد مواضع و دیدارهای رهبران حماس از عربستان سعودی و رویکرد این جنبش در طول پنج سال اخیر همگی گواه بر دگرگونی مواضع این جنبش فلسطینی دارد.
دیدار مشعل و رهبران حماس از عربستان سعودی تحولی چشمگیر و با اهمیت در منطقه خاورمیانه محسوب می شود.
چرا حماس تشکیل شد؟
حماس را شاخه فلسطینی اخوان المسلمین نامیده اند. سازمان فوق در سال 1987 و با رویکردی مسلحانه بر علیه رژیم صهیونیستی تشکیل شد. تفاوت بنیادین نحوه مبارزه حماس با اسرائیل در قیاس با مبارزه گروه های سکولار و پان عرب فلسطینی هم چون فتح را در مشی ایدولوژی آن ها می توان جستجو کرد. جنبش حماس از زمان تاسیس همواره ایدئولوژی اسلام گرایانه خود را حفظ و قائل بر آن است که اتکا به مشی اسلامی و نه سکولاری زمینه آزاد سازی سرزمین های فلسطینی را مهیا خواهد نمود.
شماری از اعضای گردان های عزالدین قسام شاخه نظامی حماس.
آغاز گفتگوهای کشورهای عربی با اسرائیل در طول دهه هشتاد و نود میلادی و همچنین دست کشیدن گروه های فلسطینی سکولار به رهبری یاسر عرفات از اقدام مسلحانه و گفتگوی مستقیم با طرف اسرائیلی عملا حماس و جهاد اسلامی را در کنار برخی گروه های اندک فلسطینی به عنوان یگانه جنبشی قرار داد که هم چنان بر مشی مسلحانه خویش تاکید می ورزند.
تلاش برای ورود به عرصه سیاست و دولت بدون به رسمیت شناختن معاهداتی هم چون صلح اسلو و مادرید از اواسط دهه اول میلادی قرن بیست و یکم آغاز شد، فرآیندی که نهایتا به پیروزی این جنبش در سال 2006 در انتخابات شوراهای قانون اساسی فلسطین منجر شد. پیروزی حماس موجب ایجاد دولتی به رهبری اسماعیل هنیه در دورن تشکیلات خودگردان فلسطینی شد. ثبات و ایجاد دولت وحدت ملی میان فلسطینی زمانی زیادی طول نکشیده و نهایتا به جنگ درون گروهی فلسطینی ها در سال 2007 منتهی شد، فرآیندی خونین که موجب استیلای حماس بر نوار غزه و تصرف کرانه باختری توسط جنبش فتح به رهبری محمود عباس شد.
جمهوری اسلامی همواره به حمایت معنوی، مادی و تسلیحاتی از جنبش حماس جهت رویارویی با رژیم صهیونیستی اذعان داشته است.
ایران و سوریه بزرگترین حامیان حماس
صلح مصر با اسرائیل موسوم به کمپ دیوید در سال 1978 و در ادامه آغاز گفتگوها میان اردن، تشکیلات خودگردان فلسطینی و...با رژیم صهیونیستی و هم چنین ارائه طرح هایی برای به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی اعراب نهایتا موجب فشار کشورهای عربی بر حماس شد، فشارهایی که مدام این جنبش را به حضور در فرآیند سازش دعوت می نمود.
اسماعیل هنیه نخست وزیر منتخب حماس در باریکه غزه.
با وجود تمامی فشارهای اعمال شده بر جنبش حماس، جمهوری اسلامی ایران و حکومت عربی سوریه به رهبری خاندان اسد را می توان بزرگترین حامیان جنبش حماس دانست. به رسمیت نشناختن اسرائیل از سوی حافظ و بشار اسد موجب ایجاد تاسیسات و پایگاه های سیاسی و نظامی جنبش حماس در دمشق شده بود، با این حال و با وجود حمایت های تهران و دمشق از حماس، قرار دادن این جنبش و شاخه نظامی اش ( گردان های قسام) در لیست گروه های تروریستی آمریکا، کانادا و اتحادیه اروپا موجب تشدید فشارها بر جنبش حماس شد.
حمایت حماس از مخالفین مسلح بشار اسد زمینه تیرگی روابط این جنبش با سوریه و جمهوری اسلامی را فراهم آورد.
محاصره نوار غزه از سوی اسرائیل و مصر و عدم دسترسی ساکنین این باریکه به جامعه بین المللی بر میزان فشار ها بر جنبش حماس افزود اما روند فوق در همین حد نماند. رژیم صهیونیستی از سال 2008 تا 2014 سه جنگ متوالی را بر علیه حماس و ساکنین غزه تحمیل نمود، وضعیتی که عملا و در فقدان دسترسی به منابع مالی بین المللی، غزه را به تلی از خاکستر تبدیل نموده است.
انقلاب در جهان عرب و سردرگمی حماس
سال 2011 را می توان نقطه عطفی در جهان عرب دانست. تحولات 2011 و تداوم آن تا کنون زمینه دگرگونی قدرت در خاورمیانه را فراهم کرده است. برآیند سقوط حکومت های دیکتاتوری در مصر، لیبی، تونس، یمن و... فضایی را مهیا ساخت که به باور ناظرین عرب، اخوان المسلمین یگانه پیروز آن بود. در مصر و تونس اخوان المسلمین قدرت را در دست گرفته و در لیبی، سوریه و یمن از قدرت نسبتا بالایی برخوردار بودند.
به ترتیب از راست : حمد بن عیسی آل خلیفه (امیر پیشین قطر)، محمد مرسی (رئیس جمهور پیشین مصر) و رجب طیب اردوغان (رئیس جمهوری کنونی ترکیه) از حامیان جنبش حماس بوده و اکثرا مشی واحد بر گرفته از اخوان المسلمین را پذیرفته بودند.
قدرت اخوان المسلمین، حماس و رهبرانش را که خود را شاخه اخوانی فلسطین می نامند دچار تردید نمود. کشیده شدن بحران به سوریه و قرار گرفته اخوان المسلمین سوریه در برابر حکومت اسد زمینه سردرگمی حماس را فراهم نمود. رهبران حماس ابتدا تلاش نمودند با اتخاذ موضعی بی طرفانه رضایت طرفین درگیر را جلب نمایند، اما این بی طرفی دوام چندانی نیاورند. قدرت محمد مرسی در مصر و هم چنین اتکا و امیدواری به حمایت های احتمالی رجب طیب اردوغان نخست وزیر وقت ترکیه که حزبش (عدالت و توسعه) خود را شاخه اخوانی در ترکیه می نامد موجب گردید که حماس صراحتا به حمایت از مخالفین بشار اسد بپردازد.
خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی حماس در دیدار با سید حسن نصرالله.
به واقع سال های 2011 و 2012 را می توان سال های قدرت نمایی اخوانی ها در جهان عرب دانست. علاوه بر مصر، ترکیه، تونس، سوریه، لیبی و یمن که در آن ها شاخه اخوان المسلمین تمامی یا بخشی از قدرت را قبضه نموده بودند، کشورهایی هم چون سودان از دو دهه پیش عملا شاهد قدرت نمایی اخوان المسلمین بوده است. قطر نیز که در پی بلندپروازی در سطح منطقه سیر می نمود به حمایت کامل از جریان های اخوانی در سطح منطقه پرداخت.
برآورد نادرست جنبش حماس از پایداری قدرت اخوان المسلمین در منطقه و چشم داشتن به مواضع ضد اسرائیلی امثال اردوغان و یا مرسی موجب دوری رهبران حماس از تهران و دمشق شد. نهایتا و پس از کش و قوس های فراوان رهبران حماس دفاتر خود در دمشق را تعطیل نموده و عازم دوحه پایتخت قطر شدند.
عربستان پیشتر و در مقاطعی تلاش نموده بود فتح و حماس را به یکدیگر نزدیک نماید. به ترتیب از راست: محمود عباس (رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین)، ملک عبدالله (پادشاه پیشین سعودی) و خالد مشعل.
قمار حماس
گذشت زمان حکایت از اتخاد راهبردی نادرست از سوی جنبش اسلامی حماس دارد. سقوط محمد مرسی در مصر به دست کودتاگران نظامی، عرصه را حماس بیش از هر زمانی تنگ نمود. نظامیان مصری به دلیل ارتباط سازمان مرسی با حماس، این جنبش فلسطینی را در لیست سازمان های تروریستی قرار داده و شدیدترین تحریم و فشارها را بر بارکیه غزه اعمال نمودند. حملات اسرائیل به نوار غزه و بستن تمامی گذرگاه ها از سوی مصر عملا حماس و ساکنین غزه را در وضعیت فاجعه باری قرار داده بود. تحولات فوق در حالی صورت می پذیرفت که حماس دیگر به مانند گذشته متکی به حمایت های مالی و تسلیحاتی جمهوری اسلامی نبوده و از سوریه نیز اخراج شده بود.
رهبران حماس هم اکنون در بدترین وضعیت تاریخی خود به سر می برند. اسرائیل و مصر از هر دو سو غزه را محاصره کرده اند، قطر در پی اخراج عناصر حماس از دوحه است، ترکیه دیگر به مانند گذشته به حمایت از حماس نمی پردازد و روابط این جنبش فلسطینی بیش از هر زمانی با تهران و دمشق سرد است.
انزوای روز افزون حماس در حالی ادامه می یافت که بنابر فشارهای اعراب حاشیه خلیج فارس بر قطر، دوحه در صدد اخراج عناصر اخوانی از این کشور برآمده است. حضور در مناطق همجوار سرزمین های اشغالی همواره به عنوان امتیازی بزرگ برای حماس محسوب می شد از همین رو رهبران حماس در پی اسکان در سوریه، لبنان، مصر و یا اردن بوده اند، امری که به واسطه سیاست های حماس و کشورهای همسایه رژیم صهیونیستی هیچ گاه پایدار نمانده و به اخراج نیروهای حماس منجر شده است. اکنون و با اخراج احتمالی از دوحه قطر و نزدیکی دولت اردوغان با اسرائیل می توان اظهار داشت که سازمان حماس کاملا ایزوله شده است.
دست به دامان سعودی شدن
رسانه های عربی از سفر هیاتی بلند پایه از رهبران حماس به عربستان سعودی در روزهای اخیر خبر داده اند. محمد البردویل از رهبران گروه حماس در مصاحبه با خبرگزاری دولتی اردن (معا) گفت: «دیدار هیئت حماس به ریاست خالد مشعل با ملک سلمان بن عبد العزیز و ولیعهدش شاهزاده محمد بن نایف و ولی لیعهد شاهزاده محمد بن سلمان... نشان از گشایش بزرگ در روابط میان حماس و ریاض دارد.»
رهبران حماس در پی آنند با رایزنی با سعودی ضمن دریافت کمک های مالی بر رژیم السیسی در مصر فشار آورده بلکه بتوانند آزادانه تر رفتار نمایند.
دیدار فوق از آن رو اهمیت دارد که ایدئولوژی حماس مبنی بر نابودی اسرائیل با طرح سعودی مبنی بر زمین در برابر صلح کاملا در تعارض با یکدیگر قرار دارد. در رابطه با رفتار منطقه ای سعودی نیز بایستی ذکر کرد که عربستان همواره به اخوان المسلمین (حماس به عنوان شاخه اخوان در فلسطین محسوب می شود) و افکار این گروه و شعبش به دیده ی تردید نگریسته و آن را رقیبی برای خود در جهان اسلام می پندارد، لذا این کشور اولین دولتی بود که از سقوط محمد المرسی در مصر و روی کار آمدن نظامیان در خلال کودتا حمایت صریح نمود. خاندان سعودی در کنار برخی دول خلیج فارس هم چون امارات تا کنون از هیچ اقدامی جهت تضعیف اخوان المسلمین امتناع نورزیده اند، لذا دیدار فوق می تواند که اثرات غیر قابل انکاری در آینده ایدئولوژی حماس در پی داشته باشد.
از سال 1386 پس از درگیری میان نیروهای دو گروه فتح و حماس در نوار غزه و کنترل کامل این منطقه توسط حماس، روابط میان این گروه فلسطینی و عربستان سعودی قطع شد. ریاض حماس را به نقض توافق مکه متهم میکند. این توافق میان گروههای فلسطینی با میانجیگری ملک عبدالله بن عبدالعزیز پادشاه پیشن عربستان سعودی منعقد شده بود.
ملک عبدالله سال ها پیش طرح زمین در برابر صلح را به صهیونیست ها پیشنهاد داد، این در حالی است که در قاموس و مرام نامه حماس وجود رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته نشده است. نزدیکی مفرط حماس به سعودی می تواند این گروه را ناگزیر به انجام گفتگوهایی با اسرائیل نماید.
البردویل از رهبران حماس در رابطه با اهداف این سفر می گوید: «هدف از این دیدار، از سرگریری تلاش عربی برای حمایت از فلسطین است.». به واقع و فارق از اهداف اعلام شده حماس، این گروه در پی یافتن متحدینی جدید در منطقه گام بر می دارد. موقعیت بالای عربستان سعودی در منطقه و ثروت بی شمار آن می تواند مورد بهره برداری گروه حماس قرار گرفته و زمینه بازسازی غزه ویران شده را فراهم نماید، امری که در سخنان البردویل نیز قابل یافت است : «... بهبودی روابط با عربستان سعودی به معنی دادن آزادیهای بیشتر به موسسههای غیردولتی عربستانی برای ارائه کمکهای بشر دوستانه به فلسطینیها به ویژه در نوار غزه است.»
هدف دیگر از دیدار خالد مشعل با ملک سلمان را می توان تلاش برای اعمال نفوذ ریاض بر قاهره جهت کاستن از فشار ها بر حماس در باریکه غزه از سوی حکومت نظامی السیسی دانست. اسماعیل رضوان از رهبران حماس پیشتر از ملک سلمان درخواست کرده بود که بر مصر برای حذف نام حماس از فهرست گروههای تروریستی، فشار بیاورد، اتفاقی که عملی شد و دادگاهی در مصر، حکم سابق را در شناسایی حماس به عنوان گروهی تروریستی، لغو کرد. البته مصر همچنان گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی حماس را تروریستی میشناسد.
رسانه های عربی نیز به این دیدار پرداخته و آن را سرآغازی برای تغییرات در ایدئولوژی حماس ارزیابی نموده اند.
جنبش حماس در پاسخ به ارائه خدمات از سوی سعودی مبادرت به اقداماتی جهت جلب رضایت عربستان نموده است. رهبران این گروه از حمله عربستان سعودی به یمن حمایت کرده اند. برخی از رسانه های خبری نیز از اعلام آمادگی این گروه جهت اعزام نیرو به یمن جهت مقابله با انصارالله خبر داده اند.
حماس در مسیر سازش
برآورد سیاست های حماس در طول چهار سال اخیر نشان می دهد که علی رغم باور رهبری این گروه مبنی بر مبارزه مسلحانه بر علیه اسرائیل، ناخودآگاه این جنبش در مسیری گام بر می دارد که می تواند موجب به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی این گروه گردد. رسانه های عربی پیشتر از گفتگوهای پنهان برخی اعضای حماس با صهیونیست ها تحت عنوان چگونگی بازسازی غزه خبر داده بودند، این در حالی است که در گذشته این گروه همواره از هر گونه رودررویی با اسرائیل امتناع می ورزید.
در تحلیل چگونگی رفتار رهبران حماس در ماه های اخیر می توان به گذشته نه چندان دور تشکیلات خودگردان فلسطینی در ابتدای دهه نود میلادی قرن گذشته رجوع کرد، زمانی که یاسر عرفات به عنوان رهبر مبارز فلسطینی ها تحت اشتباهات استراتژیک خود و نزدیکی به جریان های سازش کار در جهان عرب بر سر میز مذاکره رفته و موجب وضع قراردادی صلح آمیز میان تل آویو و رام الله را فراهم آورد. با وجود گذشت 25 سال از وضع چنین صلح نامه ای تا کنون قاطبه خواست های فلسطینی ها فراهم نشده و همین امر موجب تمایل عمومی فلسطینی ها به جنبش مبارز حماس شده بود.
برخی اخبار حکایت از گفتگوهای پنهان میان رژیم صهیونیستی و جنبش حماس در ماه های اخیر دارد.
بی گمان نزدیکی بیش از حد به عربستان سعودی در ادامه گفتگوهای پیشین این جنبش با ترکیه می باشد، امری که می تواند در ابتدا مزایای مالی و حمایت های سیاسی گسترده ای را در سطح منطقه برای حماس در بر داشته باشد اما در میان مدت و بلند مدت عملا حماس را ناگزیر به آغاز گفتگوها بر طرف صهیونیستی خواهد کرد.
عربستان سعودی تشکیلات خودگردان فلسطینی را به عنوان دولت مشروع فلسطین به رسمیت می شناسد و تا کنون از هیچ گونه اقدامی جهت آشتی دادن فلسطینی ها با رژیم صهیونیستی تحت طرح های مد نظر خود دریغ نورزیده است، لذا در صورت نزدیکی حماس با سعودی، این جنبش به دلیل وابستگی مفرط به عربستان نهایتا به سوی سازش با دشمن صهیونیستی حرکت خواهد نمود، امری که ظاهرا رهبران حماس آن را تکذیب می نمایند، محمد البردویل از رهبران حماس در این باره می گوید: «گشایش روابط با سعودی تاثیری بر روابط حماس با ایران ندارد. حماس یک جنبش اسلامی فلسطینی است و میخواهد حمایت عربی و اسلامی بدون قید و شرط، به سود مساله فلسطینی صورت گیرد.»
سعودی پیشتر از تمیم به حمد امیر قطر خواسته بود که رهبران حماس را از دوحه اخراج نماید.
در رابطه با روابط ایران و حماس بایستی ذکر کرد که این جنبش دائما از سوی اعراب مرتجع منطقه به آلت دست ایران تعبیر شده است و همین فشارها در کنار اشتباهات استراتژیک رهبران این جنبش موجب گرایش نسبی جنبش حماس به عربستان سعودی شده است.
شکاف در جناح مقاومت/ حضور احتمالی داعش در غزه
بحران سوریه را می توان آغازگر ایجاد شکاف میان رهبران مقاومت فلسطینی دانست. بر خلاف حماس به عنوان جناح غالب در مقاومت فلسطین، رهبران جبهه خلق برای آزادی فلسطین به ریاست احمد جبرئیل و هم چنین جهاد اسلامی به رهبری رمضان عبدالله خود را متعهد به حمایت از دولت اسد نمودند. شکاف فوق در ادامه و تشدید تنش ها در سطح منطقه افزوده شده است.
رمضان عبدالله شلح دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین برخلاف حماس به حمایت از حکومت بشار اسد پرداخته و مخالف گفتگو با عربستان سعودی است. شلح دارای روابطی حسنه با تهران است.
طرح موضوع گفتگوهای پنهان حماس با رژیم صهیونیستی و سفر رهبران گروه به عربستان با نارضایتی سایر جریان های مقاومت فلسطینی همراه شده و در صورت عملیاتی شدن چنین طرح هایی بی گمان شاهد رودررویی جریان های مقاومت فلسطینی با یکدیگر خواهیم بود. در حالی که حماس در پی یافتن متحدینی جدید در منطقه گام بر می دارد، جمهوری اسلامی و سوریه به حمایت های خود از جهاد اسلامی و جبهه خلق ادامه می دهند.
حتی در میان رهبران حماس نیز اختلاف های فاحشی در رابطه با آینده این جنبش وجود دارد. محمود الزهار از رهبرانی است که با هرگونه گفتگو با اسرائیل مخالف است.
فضای مبهم حاکم در روابط گروه های فلسطینی در حالی تداوم دارد که در سطح خاورمیانه گروه تروریستی داعش در حال جولان دادن است. تکفیری های داعش هم اکنون در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان، لیبی، یمن، نیجریه، سینای مصر و... از نفوذ بالایی برخوردار است. غزه به عنوان منطقه ای حساس و در کنار سینای مصر و رژیم صهیونیستی از اهمیت بالایی برای تکفیری های داعش برخوردار است. رهبران داعش صراحتا علیه حماس موضع گرفته و از حضور خود در این منطقه در آینده ای نزدیک خبر داده اند. داعش در پیامی ویدئویی حماس را هدف گرفته و اظهار داشته است: «ما دولت یهودی، شما [حماس] و فتح [که بر اردن غربی حاکم است] را ریشهکن میکنیم. دیگر سکولارها وجود خارجی نخواهند داشت.»
اتهام دیگر داعش به حماس نزدیکی این سازمان به ایران شیعی است و دوستی این سازمان با حزبالله لبنان که با کمک ایران بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه را یاری میرساند. اما انتقاد داعش به سازمان افراط گرای حماس تنها به حمایت ایران و حزبالله لبنان از آن منحصر نمیشود. این سازمان متهم است که قوانین شریعت اسلام را به خوبی در باریکه غزه رعایت نمیکند!
داعش اخیرا در پیام های مکرری از حضور خود در آینده ای نزدیک در غزه خبر داده است. شکاف میان گروه های فلسطینی و تضعیف حماس راه را برای داعش در غزه باز خواهد گذارد.
به واقع برآورد تحولات غزه نشان می دهد که نبود آیندهای روشن برای مردم این منطقه، بیکاری وسیع بخصوص در میان جوانان، نبود تفریح برای کودکان و جوانان که بیشترین درصد جمعیت نوار غزه را تشکیل میدهند، زمینه را برای افراط گرایی هموار کرده است. بنابراین قابل تصور است که انعطاف بیشتر حماس در برابر صهیونیست ها احتمال گرایش برخی فلسطینی ها به سازمان تروریستی داعش را افزایش دهد، کما این که هم اکنون هزار نفر در غزه با داعش بیعت کرده و تا کنون درگیری های پراکنده ای میان حماس و داعش صورت پذیرفته است.
رمضان عبدالله شلح در دیدار با مقام معظم رهبری.
هم مرز بودن سینای مصر با نوار غزه و فعالیت گسترده شاخه ولایت سینا داعش در این منطقه می تواند زمینه صدور تروریست را از رفح به نوار غزه در بر داشته باشد. در حمله اخیر این گروه به نظامیان مصری قریب به 70 ارتشی و پلیس مصر به قتل رسیدند، حضور احتمالی داعش در غزه با بهره گیری از شکاف های موجود میان گروه های فلسطینی می توان وضعیت بحرانی فلسطین و خاورمیانه را بیش از هرزمانی بغرنج نموده و فضا را بر ترک تازی صهیونیست ها مهیا نماید.
منبع:فرهنگ نیوز
انتهای پیام/