وضعیت اسکان زیرپلهای در مشهد
خبرگزاری تسنیم: اینجا برخی چوب حراج زدهاند به آبروی مشهد و در هر دخمهای که بتوانند زائران را اسکان میدهند، این حکایت بیسرانجام چندین و چند ساله ایام زواری مشهد است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهد مقدس، به نقل از روزنامه خراسان، شاید هم هدفشان این نیست که مسافر را سر کیسه کنند، ولی نبود سیستم نظارتی و ساماندهی سبب شده است تا این خدمت مردمی به نقمت بدل شود.
اینجا برخی چوب حراج زدهاند به آبروی مشهد و در هر دخمهای که بتوانند زائران را اسکان می دهند. این حکایت بی سرانجام چندین و چند ساله ایام زواری مشهد است. اکنون نیز با موج دوم سفرها این موضوع گریبانگیر زائران شده است.
دریکی از فرعیهای کوچه سرشور جوانی میگوید: منزل مناسب دارم. هر جور خانهای که بخواهید دارم. هتل آپارتمان، سوئیت، هتل، منزل شخصی... او دائم نشانی و قیمت میدهد؛ از 50 هزار تومان تا 110 هزار تومان. با لهجه یکی از شهرها میگویم: یک خانه با قیمت 30 تا 40 هزار تومان؟ میگوید: اگر وسیله دارید با هم برویم و سوار میشود. وارد یکی از فرعیها میشویم و 50 متری که جلوتر میرویم، مقابل در آهنی توقف میکنیم. همان نمای بیرونی خانه، فرسودگی بیش از حدش را نشان می دهد.
16 اتاقی که دور تا دور حیاط خانه ساخته شده، فضا را بیشتر به کاروانسرا شبیه کرده است. زائران زیادی در صحن حیاط آمد و شد دارند؛ یکی ظرف میشوید و دیگری بساط غذای ظهر را مهیا میکند. بوی نم دیوارها فضا را پر کرده. هر کس مشغول کار خودش است.
جوان میگوید: ظاهر و باطن همین است. شبی 25 هزار تومان. دو سرویس بهداشتی و حمام هم دارد که برای همه مسافرها مشترک است. آشپزخانه هم سه شعله گاز دارد و به نوبت میتوانید غذا بپزید. وقتی هم قصد بیرون رفتن از خانه را داشتید یک نفر در اتاق بماند بهتر است چون اتاقها قفل و بند ندارد. یک لامپ کم مصرف، یک تلویزیون قدیمی، یک جالباسی دیوارکوب و یک موکت تنها وسایل هر اتاق است.
از تقاطع میرزا کوچک خان به سمت بولوار چمن میپیچیم. هنوز چند متری نرفتهایم که چند نفری را میبینیم که با دست اشاره میکنند خودرو توقف کند و می گویند: منزل ، سوئیت....
یکی میگوید: یک آپارتمان دارم، شبی 60 هزار تومان. یخچال و ال سی دی و کولر و ماهواره هم دارد. فرد دیگری میگوید: هر جور که بخواهی داریم. ارزان، بی دغدغه، مدرک شناسایی هم نمیخواهد. فقط پولش را اول باید حساب کنی! میگوید: چند نفر هستید؟ تعداد نفرات را 5-4 نفر اعلام میکنم. میگوید: بگو چه جور جایی می خواهی؟ و سریع مینشیند صندلی عقب ماشین.
میگویم: برای 4 نفر که بخواهند چند روزی راحت باشند اگر شد و ایراد ندارد، مثلاً برای رفع خستگی دلی هم به دود بزنند... می خندد و می گوید: اشکالی ندارد. مسافر باید راحت باشد . کلید خانه را راحت می دهیم دست مسافر تا هر جور خواست صفا کند! قیمت واحدها هم شبی از 50 هزار تومان دارم به بالا... چند دقیقه ای که با آن ها صمیمیتر می شوم، به نظر می رسد زمینه طرح درخواستهای دیگر هم وجود دارد.
انگار در بساط آن ها هرآنچه بخواهیم پیدا می شود، چندان ترسی هم ندارند از این که آن را برزبان بیاورند.
وی میگوید: صاحبخانه هم خودم هستم. کلید را تحویل میدهم و برای مسافر مزاحمتی ندارم البته فقط یک کارت ملی می گیرم که اگر اتفاقی افتاد بتوانم پیگیری کنم خلاصه که از شیر مرغ تا جان آدمیزاد دارم داداش! بعد از گذشتن از دو کوچه فرعی مقابل خانه ای سه طبقه توقف می کنیم. وارد طبقه اول می شویم. 15 نفری میشوند که آخرین ساعت حضورشان را در مشهد می گذرانند.
خانهای که آمدهایم با خیلی از جاهای دیگر تفاوت دارد. کولر گازی هم روشن است و ال سی دی و رسیور ماهواره هم هست. جوری که بقیه نفهمند و با اشاره لب و دهان حرفهایش را ادامه میدهد و میگوید: بالا راحت تری داداش! با او خداحافظی میکنم؛ گفتههای او درباره خانه اجارهای درست از آب درآمد واحد اجاره نوساز و سه طبقهای که علاوه بر کولر گازی و دیگر امکانات، ماهواره هم دارد.
مقابل پارک وحدت توقف میکنیم یکی از دلالان منزل اجارهای به سراغ ما می آید، آنقدر که ظاهرش نشان میدهد با دود و دم آشنایی کاملی دارد. سئوال میکنم: آقا خانه برای چهار نفر جوان مجرد دارید؟ او میگوید: یک سوئیت دارم عالی، همین نزدیک است. شبی 50 هزار تومان. با تمام امکانات. بیا ببین حتما می پسندی. خیلی مناسب است، کاملا راحت، کولر گازی، مبله، ال سی دی، ماهواره هم دارم.
از شرایط اسکان میگوید: مسافر باید راحت باشد، البته برای رفاه مسافران آنچه میخواهند، تامین میکنیم البته با قیمت مناسب! کلید را می دهم تا مسافر راحت باشد. می گوید: تا حرم با تاکسی 5 دقیقه بیشتر راه نیست. وارد خیابان میشویم. قفل ضد برش در آهنی منزل را باز می کند و وارد می شویم. بوی سرویس بهداشتی توی ذوق مان می زند. سرویس بهداشتی و حمام را نشانمان می دهد.
وارد خانه می شویم. کل فضای سوئیتی را که تعریف کرده است اتاقی سه در چهار و کثیف تشکیل میدهد. آشپزخانه اوپنی که وعدهاش را داده بود، در حقیقت 5، 6 ردیف آجر است که با سیمان نیمبند روی هم چیده شده و دو تخته سنگ هم بالایش قرار دادهاند. فرشی رنگ و رو رفته هم وسط اتاق پهن شده و یک کاناپه دست چندم هم گوشه دیگر اتاق گذاشته اند. به در و دیوار رنگ و رو رفته اتاق نگاهی میاندازم. شروع به تعریف از این اتاقک زیرپلهای می کند که از این خانه کاملتر پیدا نمیکنی. شما بپسند، انصافاً قیمتش را هم مناسب گفتم. دیدی چه جای مناسب و دنجی است؟ از همه چیز هم خیالت راحت باشد.
از مأمور و مزاحم هم خبری نیست! شماره همراهش را میگیرم تا برای استفاده از سوئیت بعداً با او تماس بگیرم... به سراغ چندین نفر دیگر از مسافربرها نیز میروم تقریبا بیشتر آنها شرایط یکسانی دارند، بیشتر از آنچه تصور می کردم خانههای اجارهای بدون نظارت در این شهر وجود دارد اما به نظر می رسد دلالان زیر پلهای بهشدت فعالاند چون از ده ها مورد خانه اجارهای که برای اسکان انتخاب و بازدید کردیم، کمتر خانه ای تحت نظارت بود.
انتهای پیام/ آ